Sir Vahid
مدیر بازنشسته
- تاریخ عضویت
- 2 دسامبر 2007
- نوشتهها
- 6,342
- لایکها
- 4,575
اسكيزوفرنيك ها قاتلاني كه انگيزه ندارند
--------------------------------------------------------------------------------
حامد فرحبخش
اپيزود اول: <هاموئيل دستور داد پيرمرد را بكشم، او يك روح قدبلند است كه از وقتي در هلند درس ميخواندم با او دوست شدم. از20 سال پيش ، او هميشه با من حرف مي زند و دستور مي دهد. درهلند كه بودم از من خواست به ايران برگردم، من هم برگشتم و از آن به بعد آواره شدم .> اينها ادعاهاي مرد جواني است كه هفته گذشته در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران در جايگاه دفاع قرار گرفت تا در مقابل هيئت قضات دادگاه، به رياست قاضي كوه كمره اي از خود دفاع كند. او متهم است كه پيرمردي به نام قاسم سليماني را كه راننده آژانس بوده به خانه خود كشانده و با ضربات چاقو به قتل رسانده است. وكيل اين مرد 37 ساله مداركي ارائه داد كه نشان ميداد او به اسكيزوفرني دچار است و به همين دليل از چند سال قبل مادرش به عنوان قيم او معرفي شده است ....
اپيزود دوم : پسر جوان مادرش را در گوهردشت كرج به طرز فجيعي با وارد آوردن دهها ضربه چاقو به قتل رسانده است و سپس به سراغ پدرش رفته و قصد قتل او را داشته. او در جلسه محاكمهاش مي گويد: <از مدتي قبل صدايي به من مي گفت بايد هر دويشان را بكشم تا از درد ورنج پيري رهايي پيدا كنند.صد بار به آن صدا گفتم من نمي توانم اين كار را بكنم، آنها را دوست دارم اما مي گفت آنها از پيري رنج مي كشند ،اينطوري به آنها كمك كردهاي و جواب زحمتهايشان را هم داده اي. بالاخره من هم قبول كردم و تصميم گرفتم هر دو را بكشم.> اين جوان نيز سوابقي از بيماري هاي رواني و مصرف شديد اكستازي دارد ، اما پرونده او نشان ميدهد كه هرگز بيماري او جدي گرفته نشده است ...
اپيزود سوم : <همه چيز را در تلويزيوني كه جلويم بود مي ديدم. روحي كه در تلويزيون بود به من گفت بايد همسرم را بكشم و بعد هم خودم را بكشم. ميگفت اينطوري زودتر به هم مي رسيد. ميگفت او دارد به تو خيانت مي كند ولي وقتي او را بكشي ديگر نميتواند خيانت كند و وفقط مال خودت است. ميگفتم رحمم مي آيد، گفت چشمهايت را ببند من خودم كار را تمام مي كنم. منهم همين كار را كردم و با چاقو افتادم بهجانش. ميگفت طوريتان نميشود، كاري مي كنم كه دردتان نگيرد. او را كه زدم افتادم به جان خودم ، اما نمي دانم چرا هر چقدر با چاقو به خودم زدم نمردم..... >
قاتل يا بيمار؟
آدمهاي بيچاره اي كه به خاطر بيماري ايستاده اند در پاي چوبه دار؛ آدمهاي بيچاره اي كه بيماري رواني درمان نشده اي آنها را كشانده است به آخرين خط تيره زندگيشان؛ آنها به دستور صدايي ناشناخته يك انسان ديگر را قرباني كرده اند، بدون آنكه از اين صدا بشود سرنخي را در اختيار كارآگاهان جدي اداره قتل آگاهي و يا بازپرس جنايي گذاشت. آنها قربانيان روح ناشناختهاي هستند كه احساس ميكنند هميشه با آنها حرف مي زده و به آنها همه چيز را ديكته مي كرده. برخي از آنها به رغم مداركي كه درباره رواني بودنشان دارند، به دليل آنكه از سوي قضات دچار جنون تشخيص داده نميشوند، مثل آدمهاي عادي محاكمه شده و به اعدام محكوم مي شوند، اگر چه آنها قاتلند اما آنها يك بيمار رواني درمان نشده هستند و همين بيماري آنها را به قتل واداشته است.
بيماران اسكيزوفرني خط اول جنايت
اگر چه تعداد زيادي از متهمان پرونده هاي قتل، در جلسه دادگاه از ترس آنكه به اعدام محكوم شوند هر بامبولي سر هم ميكنند تا از مرگ نجات پيدا كنند و اكثرشان هم اولين كاري كه به ذهنشان مي رسد ديوانه بازي يا تقليد از آدم هاي رواني است ، اما تعدادي از اين مجرمان واقعا بيمار رواني هستند كه دچار افكار پارانويايي شده اند و دستشان را به خون آغشته اند .
آنها آدمهاي منزوي و گوشه گيري هستند كه به همه چيز و همه كس مشكوك هستند و فكر ميكردهاند، همه اطرافيانشان كار و زندگيشان را ول كرده اند و دائم براي نابودي و يا لطمه زدن به آنها نقشه مي كشند، آنها خودشان را غلام حلقه به گوش يك قاتل خونخوار كرده اند كه هيچگاه هم به دام نمي افتد.
اسكيزوفرني، چهارراهي با تفكرات هذياني
آمارهاي موجود درباره بيماران رواني مبتلا به اسكيزوفرني بسيار ترسناك است ،نزديك به يك درصد جمعيت جهان با بيماري رواني اسكيزوفرني دست و پنجه نرم مي كنند، در ميان اين عده ، افرادي از همه گروههاي سني، طبقات اجتماعي و اقوام مختلف ديده ميشود. اگرچه شايعترين سن مبتلا شدن به اسكيزوفرني بين 15 تا 30 سالگي است اما در تمام عمر ممكن است فرد به اين بيماري رواني مبتلا شود. واژه <اسكيزو> بهمعني گسيختگي است و <فرني> نيز به ذهن و روان اشاره دارد.
اسكيزوفرني غالبا به اختلال گسيختگي شخصيتي اشاره دارد، چرا كه افكار و احساسات بيمار اسكيزوفرني داراي ارتباط منطقي و معمول با يكديگر نيستند و فرد مبتلا قادر نيست بين تخيلات خود و واقعيت خط بكشد و آنها را از هم جدا كند و بنابراين رفتاري غيرمنطقي و غيرعادي دارد. علت بروز اين بيماري بهصورت قطعي مشخص نشده است، اما تغيير در ميزان تركيبات شيميايي مغز در ايجاد آن موثر است. ژنها و ارث، صدمات زايماني به نوزاد، عفونت هاي حاملگي و فشارهاي روحي نيز از ديگر عوامل احتمالي ايجاد اسكيزوفرني هستند
. افكاري براي يك جنايت
<صدا ها ميگفتند>، <روح توي تلويزيون دستور مي داد>، <هاموئيل به من گفت> و.... يكي از مهم ترين مشخصه هاي بيماران اسكيزوفرني اعتقادات و افكار هذياني و توهمي است كه در جهان واقع وجود ندارند.
اين بيماران رواني ، صداهايي را مي شنوند كه به وسيله ديگران شنيده نمي شود و تصاويري را در يك صفحه تلويزيون مانند وهم آلود ميبينند كه چون واقعي نيستند ديگران قادر به ديدن آنها نيستند.
علاوه بر اين، اكثرآنها در افكار بيمارگونه خود دچار اين توهم هستند كه ديگران ذهن آنها را ميخوانند يا افكارشان را كنترل ميكنند و يا اينكه ديگران دائم دارند برعليهشان توطئه چيني ميكنند. مثلا ميخواهند به او سم بخورانند و او را به قتل برسانند و يا آنكه به او خيانت ميكنند. حتي بسياري از مجرمان مبتلا به اسكيزوفرني دفترچه خاطراتي دارند كه در آن از اينكه ديگران قصد قتل آنها را دارند، نوشتهاند و اينكه بهزودي از همه آنها انتقام خواهند گرفت. در يك مورد، يك متهم جوان كه كارمند بانكي در تهران بود و پسر خاله خود را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود، در دفترچه خاطراتش نوشته بود <همسرم با پدر و مادرم و همه فاميل ميخواهند مرا با سم بكشند و بنابراين بايد بهزودي از همه آنها انتقام بگيرم>، او به همين دليل به عراق رفته بود تا اسلحه اي تهيه كند و بعد از بازگشت همه را به قتل برساند، اما چون موفق به اين كار نشده بود، پسر خاله خود را كه اتفاقا بسيار هم با او صميمي و دوست بود با چاقو كشته بود. سوابق اين جوان نشان ميداد او يك بيمار رواني مبتلا به اسكيزوفرني است كه مدتها تحت معالجه بوده است اما چون داروها و درمانها را پيگيري نميكرده حالش هر روز بدتر مي شده است ، او هميشه روحي را در صفحه تلويزيون ميديد كه به او دستور ميداد خانوادهاش را بكشد و سرانجام هم او را به قتل وادار كرده بود .
در مبتلايان به اسكيزوفرني، سايكوز (از دست دادن ارتباط با واقعيت) شيوع بسياري دارد و تحت همين شرايط است كه آنها مي توانند هر جنايتي را مرتكب شوند ،تنها در همين سالهاي اخير دهها پرونده جنايت وحشتناك در اين زمينه را شاهد بوده ايم كه در آنها گاهي كودكان بيگناهي قرباني اين بيماري شدند، قتل فجيع -الهام -كودك خردسالي كه در غرب تهران به دست پدر بيمارش و در زير زمين خانه كشته شد و قرباني شدن كودك بيگناه توسط مادرش كه مدعي بود كودك را به توصيه يك روح و با انگيزه هاي مذهبي به قتل رسانده، از جمله پروندههاي وحشتناك قاتلان اسكيزوفرني بود .اما مبتلايان به اسكيزوفرني تنها به ديگر كشي و جنايت برعليه ديگران دست نمي زنند ، بلكه در موارد بسياري اقدام به خودكشي هم مي كنند.
دكتر سيد مهدي صميمي، روانپزشك و عضو هيئت علمي دانشگاه، در بررسي اقدام خودكشي و خصوصا خودكشي در حضور ديگران ميگويد: <اسكيزوفرني، اختلالات دو قطبي ، افسردگي و ... به عنوان اصليترين موارد منجر به خودكشي است.> وي مي افزايد: <از نگاه روانپزشكان، بررسيها حاكي از آن است كه در پس اقدام اين افراد، بيماري نهفتهاي، آنها را وا ميدارد كه براي به دست آوردن يك خواسته دست به اين گونه اعمال بزنند.>
اسكيزوفرني ها جنايتكاران خطرناك
نتايج تحقيقات دكتر سيد عبدالمجيد بحرينيان پژوهشگر بخش روانپزشكي و علوم رفتاري دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي و دكتر صفا مقصدلو پژوهشگر بخش روانپزشكي سازمان پزشكي قانوني كشور كه به بررسي شيوع و شدت جرائم در بيماران مبتلا به اختلالات رواني پرداختند، نشان ميدهد بيماران مبتلا به اسكيزوفرني اگر چه نسبت به ساير بيماران رواني ، جرائم كمتري را مرتكب مي شوند اما جرائم آنها بسيار خشونت بارتر و وحشيانه تر از ساير بيماران رواني است ، طبق اين تحقيقات مجرمان داراي اختلالاتي مثل اختلال هذياني و اختلال افسردگي ماژور گرچه تعداد كمي از مجرمان را تشكيل ميدادند، ولي بيش از نيمي از جرائمشان، خشونتبار بود. در اين مطالعه كه 130 بيمار مبتلا به اختلال رواني از جانب دادگاه جهت بررسي وضعيت رواني و تعيين مسئوليت كيفري به بخش روانپزشكي پزشكي قانوني ارجاع شده بودند، مورد بررسي قرار گرفتند. مشخص شد از اين تعداد، بيشترين مجرمان را بيماران مبتلا به اختلال شخصيت تشكيل ميدادند، در حالي كه شديدترين جرائم را بيماران سايكوتيك به ويژه اسكيزوفرني و اختلال هذياني مرتكب شده بودند. نتايج اين تحقيق نشان ميدهد: بيماران مبتلا به اختلال هذياني به دليل آنكه در حوزههاي غيرهذياني عملكرد طبيعي دارند و ميتوانند برنامهريزي كرده و طرح و نقشه بريزند، زمانيكه تحت تاثير هذيانهاي حسادت و عشقي قرار گيرند، ميتوانند به خطرناكترين جانيان تبديل شوند.
خسته در حصارهاي انزواطلبي
بيماران اسكيزوفرنيا معمولا آدم هاي منزوي و گوشه گيري هستند، سابقه اكثر جنايتكاراني كه تحت تاثير بيماري رواني دستشان را به خون آغشتهاند، نشان مي دهد آنها هيچ رفيق و دوست صميمي در زندگي نداشته اند و غالبا آدمهايي تنها و منزوي بودهاند و هميشه فكر مي كردهاند ديگران براي آنها توطئه چيني مي كنند ، آنها اكثرا خودشان را در چار چوب اتاق هاي تنگ و تاريك خانه محبوس كرده اند و به همين دليل درصدي از آنها با اعتياد هم حسابي رفيقند و يا مطالعات عجيب و غريب و نسبتا زيادي درباره ماوراء طبيعه و روح دارند ، اگر چنانچه ديگران براي تماس با آنها تلاش كنند آنها چيزي براي گفتن ندارند.
من از آدمها مي ترسم
بيماران اسكيزوفرنيا درك غيرواقعي از حقايق اطرافشان دارند ، درك آنها از اطرافشان با دريافت ديگران و از جمله اعضاي خانواده خودشان از همان موضوع متفاوت است ، زندگي آنها در دنيايي با ديوارهايي از جنس توهم و هذيان تعريف شده است ، و اين چنين تصوري از زندگي ،آنها را مي رساند به عمق ترس، عصبانيت و گيجي و به همين دليل آنها غالبا افرادي سرد، بي علاقه يا حواس پرت به نظر ميآيند و در مواردي ساعتها بدون كوچكترين تحرك و صحبتي دريك نقطه مي نشينند، درحالي كه خانواده ها دلشان خوش است كه فرزندشان آرام و سر به زير و مودب است. از ديگر علائم ابتلا به اسكيزوفرني رعايت نكردن بهداشت و انجام دادن رفتارهاي عجيب و غريب است، سر و صورتآشفته و كثيف و رفتارهاي عجيب و غيرعادي مانند خيره شدن به يك نقطه، با خود صحبت كردن و انجام كارهاي تكراري از علائم ديگر اين بيماري است.
متاسفانه هيچ آزمون اختصاصياي براي تشخيص اسكيزوفرني وجود ندارد و تشخيص توسط روان پزشك بهصورت باليني انجام ميگيرد. براي اثبات اين تشخيص، علائم بايد حداقل 6 ماه در زمانهايي از زندگي تداوم يافته باشد.
ما همه رواني نيستيم
ممكن است وقتي كه اين گزارش را بخوانيد يك دفعه يادتان بيايد كه يكي از اقوامتان مثلا دختر خردسالتان حالتي شبيه يكي از اين حالتهاي اسكيزوفرني دارد. مثلا رفتارهاي عجيب و غريبي دارد و يا گوشه گير است و يا هميشه از فرشته اي خيالي حرف ميزند، اگر اين طور باشد همين الان دلتان هري ميريزد پايين و با عجله ميرويد پيش يك روانپزشك و هرچقدر كه او ميگويد كه بچه هيچ مشكلي ندارد باورتان نمي شود ، اين درحالي است كه افراد عادي هم ممكن است احساسات يا عملكردي شبيه بيمار مبتلا به اسكيزوفرنيا داشته باشند و برعكسش ممكن است بيماران اسكيزوفرني رفتاري بسيار عادي داشته باشند و ظاهري كاملاً سالم داشته، بنابراين با ديدن يك يا دو چشمه از رفتارهاي عجيب و غريب فرزندتان خودتان را اذيت نكنيد.
--------------------------------------------------------------------------------
حامد فرحبخش
اپيزود اول: <هاموئيل دستور داد پيرمرد را بكشم، او يك روح قدبلند است كه از وقتي در هلند درس ميخواندم با او دوست شدم. از20 سال پيش ، او هميشه با من حرف مي زند و دستور مي دهد. درهلند كه بودم از من خواست به ايران برگردم، من هم برگشتم و از آن به بعد آواره شدم .> اينها ادعاهاي مرد جواني است كه هفته گذشته در شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران در جايگاه دفاع قرار گرفت تا در مقابل هيئت قضات دادگاه، به رياست قاضي كوه كمره اي از خود دفاع كند. او متهم است كه پيرمردي به نام قاسم سليماني را كه راننده آژانس بوده به خانه خود كشانده و با ضربات چاقو به قتل رسانده است. وكيل اين مرد 37 ساله مداركي ارائه داد كه نشان ميداد او به اسكيزوفرني دچار است و به همين دليل از چند سال قبل مادرش به عنوان قيم او معرفي شده است ....
اپيزود دوم : پسر جوان مادرش را در گوهردشت كرج به طرز فجيعي با وارد آوردن دهها ضربه چاقو به قتل رسانده است و سپس به سراغ پدرش رفته و قصد قتل او را داشته. او در جلسه محاكمهاش مي گويد: <از مدتي قبل صدايي به من مي گفت بايد هر دويشان را بكشم تا از درد ورنج پيري رهايي پيدا كنند.صد بار به آن صدا گفتم من نمي توانم اين كار را بكنم، آنها را دوست دارم اما مي گفت آنها از پيري رنج مي كشند ،اينطوري به آنها كمك كردهاي و جواب زحمتهايشان را هم داده اي. بالاخره من هم قبول كردم و تصميم گرفتم هر دو را بكشم.> اين جوان نيز سوابقي از بيماري هاي رواني و مصرف شديد اكستازي دارد ، اما پرونده او نشان ميدهد كه هرگز بيماري او جدي گرفته نشده است ...
اپيزود سوم : <همه چيز را در تلويزيوني كه جلويم بود مي ديدم. روحي كه در تلويزيون بود به من گفت بايد همسرم را بكشم و بعد هم خودم را بكشم. ميگفت اينطوري زودتر به هم مي رسيد. ميگفت او دارد به تو خيانت مي كند ولي وقتي او را بكشي ديگر نميتواند خيانت كند و وفقط مال خودت است. ميگفتم رحمم مي آيد، گفت چشمهايت را ببند من خودم كار را تمام مي كنم. منهم همين كار را كردم و با چاقو افتادم بهجانش. ميگفت طوريتان نميشود، كاري مي كنم كه دردتان نگيرد. او را كه زدم افتادم به جان خودم ، اما نمي دانم چرا هر چقدر با چاقو به خودم زدم نمردم..... >
قاتل يا بيمار؟
آدمهاي بيچاره اي كه به خاطر بيماري ايستاده اند در پاي چوبه دار؛ آدمهاي بيچاره اي كه بيماري رواني درمان نشده اي آنها را كشانده است به آخرين خط تيره زندگيشان؛ آنها به دستور صدايي ناشناخته يك انسان ديگر را قرباني كرده اند، بدون آنكه از اين صدا بشود سرنخي را در اختيار كارآگاهان جدي اداره قتل آگاهي و يا بازپرس جنايي گذاشت. آنها قربانيان روح ناشناختهاي هستند كه احساس ميكنند هميشه با آنها حرف مي زده و به آنها همه چيز را ديكته مي كرده. برخي از آنها به رغم مداركي كه درباره رواني بودنشان دارند، به دليل آنكه از سوي قضات دچار جنون تشخيص داده نميشوند، مثل آدمهاي عادي محاكمه شده و به اعدام محكوم مي شوند، اگر چه آنها قاتلند اما آنها يك بيمار رواني درمان نشده هستند و همين بيماري آنها را به قتل واداشته است.
بيماران اسكيزوفرني خط اول جنايت
اگر چه تعداد زيادي از متهمان پرونده هاي قتل، در جلسه دادگاه از ترس آنكه به اعدام محكوم شوند هر بامبولي سر هم ميكنند تا از مرگ نجات پيدا كنند و اكثرشان هم اولين كاري كه به ذهنشان مي رسد ديوانه بازي يا تقليد از آدم هاي رواني است ، اما تعدادي از اين مجرمان واقعا بيمار رواني هستند كه دچار افكار پارانويايي شده اند و دستشان را به خون آغشته اند .
آنها آدمهاي منزوي و گوشه گيري هستند كه به همه چيز و همه كس مشكوك هستند و فكر ميكردهاند، همه اطرافيانشان كار و زندگيشان را ول كرده اند و دائم براي نابودي و يا لطمه زدن به آنها نقشه مي كشند، آنها خودشان را غلام حلقه به گوش يك قاتل خونخوار كرده اند كه هيچگاه هم به دام نمي افتد.
اسكيزوفرني، چهارراهي با تفكرات هذياني
آمارهاي موجود درباره بيماران رواني مبتلا به اسكيزوفرني بسيار ترسناك است ،نزديك به يك درصد جمعيت جهان با بيماري رواني اسكيزوفرني دست و پنجه نرم مي كنند، در ميان اين عده ، افرادي از همه گروههاي سني، طبقات اجتماعي و اقوام مختلف ديده ميشود. اگرچه شايعترين سن مبتلا شدن به اسكيزوفرني بين 15 تا 30 سالگي است اما در تمام عمر ممكن است فرد به اين بيماري رواني مبتلا شود. واژه <اسكيزو> بهمعني گسيختگي است و <فرني> نيز به ذهن و روان اشاره دارد.
اسكيزوفرني غالبا به اختلال گسيختگي شخصيتي اشاره دارد، چرا كه افكار و احساسات بيمار اسكيزوفرني داراي ارتباط منطقي و معمول با يكديگر نيستند و فرد مبتلا قادر نيست بين تخيلات خود و واقعيت خط بكشد و آنها را از هم جدا كند و بنابراين رفتاري غيرمنطقي و غيرعادي دارد. علت بروز اين بيماري بهصورت قطعي مشخص نشده است، اما تغيير در ميزان تركيبات شيميايي مغز در ايجاد آن موثر است. ژنها و ارث، صدمات زايماني به نوزاد، عفونت هاي حاملگي و فشارهاي روحي نيز از ديگر عوامل احتمالي ايجاد اسكيزوفرني هستند
. افكاري براي يك جنايت
<صدا ها ميگفتند>، <روح توي تلويزيون دستور مي داد>، <هاموئيل به من گفت> و.... يكي از مهم ترين مشخصه هاي بيماران اسكيزوفرني اعتقادات و افكار هذياني و توهمي است كه در جهان واقع وجود ندارند.
اين بيماران رواني ، صداهايي را مي شنوند كه به وسيله ديگران شنيده نمي شود و تصاويري را در يك صفحه تلويزيون مانند وهم آلود ميبينند كه چون واقعي نيستند ديگران قادر به ديدن آنها نيستند.
علاوه بر اين، اكثرآنها در افكار بيمارگونه خود دچار اين توهم هستند كه ديگران ذهن آنها را ميخوانند يا افكارشان را كنترل ميكنند و يا اينكه ديگران دائم دارند برعليهشان توطئه چيني ميكنند. مثلا ميخواهند به او سم بخورانند و او را به قتل برسانند و يا آنكه به او خيانت ميكنند. حتي بسياري از مجرمان مبتلا به اسكيزوفرني دفترچه خاطراتي دارند كه در آن از اينكه ديگران قصد قتل آنها را دارند، نوشتهاند و اينكه بهزودي از همه آنها انتقام خواهند گرفت. در يك مورد، يك متهم جوان كه كارمند بانكي در تهران بود و پسر خاله خود را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود، در دفترچه خاطراتش نوشته بود <همسرم با پدر و مادرم و همه فاميل ميخواهند مرا با سم بكشند و بنابراين بايد بهزودي از همه آنها انتقام بگيرم>، او به همين دليل به عراق رفته بود تا اسلحه اي تهيه كند و بعد از بازگشت همه را به قتل برساند، اما چون موفق به اين كار نشده بود، پسر خاله خود را كه اتفاقا بسيار هم با او صميمي و دوست بود با چاقو كشته بود. سوابق اين جوان نشان ميداد او يك بيمار رواني مبتلا به اسكيزوفرني است كه مدتها تحت معالجه بوده است اما چون داروها و درمانها را پيگيري نميكرده حالش هر روز بدتر مي شده است ، او هميشه روحي را در صفحه تلويزيون ميديد كه به او دستور ميداد خانوادهاش را بكشد و سرانجام هم او را به قتل وادار كرده بود .
در مبتلايان به اسكيزوفرني، سايكوز (از دست دادن ارتباط با واقعيت) شيوع بسياري دارد و تحت همين شرايط است كه آنها مي توانند هر جنايتي را مرتكب شوند ،تنها در همين سالهاي اخير دهها پرونده جنايت وحشتناك در اين زمينه را شاهد بوده ايم كه در آنها گاهي كودكان بيگناهي قرباني اين بيماري شدند، قتل فجيع -الهام -كودك خردسالي كه در غرب تهران به دست پدر بيمارش و در زير زمين خانه كشته شد و قرباني شدن كودك بيگناه توسط مادرش كه مدعي بود كودك را به توصيه يك روح و با انگيزه هاي مذهبي به قتل رسانده، از جمله پروندههاي وحشتناك قاتلان اسكيزوفرني بود .اما مبتلايان به اسكيزوفرني تنها به ديگر كشي و جنايت برعليه ديگران دست نمي زنند ، بلكه در موارد بسياري اقدام به خودكشي هم مي كنند.
دكتر سيد مهدي صميمي، روانپزشك و عضو هيئت علمي دانشگاه، در بررسي اقدام خودكشي و خصوصا خودكشي در حضور ديگران ميگويد: <اسكيزوفرني، اختلالات دو قطبي ، افسردگي و ... به عنوان اصليترين موارد منجر به خودكشي است.> وي مي افزايد: <از نگاه روانپزشكان، بررسيها حاكي از آن است كه در پس اقدام اين افراد، بيماري نهفتهاي، آنها را وا ميدارد كه براي به دست آوردن يك خواسته دست به اين گونه اعمال بزنند.>
اسكيزوفرني ها جنايتكاران خطرناك
نتايج تحقيقات دكتر سيد عبدالمجيد بحرينيان پژوهشگر بخش روانپزشكي و علوم رفتاري دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي و دكتر صفا مقصدلو پژوهشگر بخش روانپزشكي سازمان پزشكي قانوني كشور كه به بررسي شيوع و شدت جرائم در بيماران مبتلا به اختلالات رواني پرداختند، نشان ميدهد بيماران مبتلا به اسكيزوفرني اگر چه نسبت به ساير بيماران رواني ، جرائم كمتري را مرتكب مي شوند اما جرائم آنها بسيار خشونت بارتر و وحشيانه تر از ساير بيماران رواني است ، طبق اين تحقيقات مجرمان داراي اختلالاتي مثل اختلال هذياني و اختلال افسردگي ماژور گرچه تعداد كمي از مجرمان را تشكيل ميدادند، ولي بيش از نيمي از جرائمشان، خشونتبار بود. در اين مطالعه كه 130 بيمار مبتلا به اختلال رواني از جانب دادگاه جهت بررسي وضعيت رواني و تعيين مسئوليت كيفري به بخش روانپزشكي پزشكي قانوني ارجاع شده بودند، مورد بررسي قرار گرفتند. مشخص شد از اين تعداد، بيشترين مجرمان را بيماران مبتلا به اختلال شخصيت تشكيل ميدادند، در حالي كه شديدترين جرائم را بيماران سايكوتيك به ويژه اسكيزوفرني و اختلال هذياني مرتكب شده بودند. نتايج اين تحقيق نشان ميدهد: بيماران مبتلا به اختلال هذياني به دليل آنكه در حوزههاي غيرهذياني عملكرد طبيعي دارند و ميتوانند برنامهريزي كرده و طرح و نقشه بريزند، زمانيكه تحت تاثير هذيانهاي حسادت و عشقي قرار گيرند، ميتوانند به خطرناكترين جانيان تبديل شوند.
خسته در حصارهاي انزواطلبي
بيماران اسكيزوفرنيا معمولا آدم هاي منزوي و گوشه گيري هستند، سابقه اكثر جنايتكاراني كه تحت تاثير بيماري رواني دستشان را به خون آغشتهاند، نشان مي دهد آنها هيچ رفيق و دوست صميمي در زندگي نداشته اند و غالبا آدمهايي تنها و منزوي بودهاند و هميشه فكر مي كردهاند ديگران براي آنها توطئه چيني مي كنند ، آنها اكثرا خودشان را در چار چوب اتاق هاي تنگ و تاريك خانه محبوس كرده اند و به همين دليل درصدي از آنها با اعتياد هم حسابي رفيقند و يا مطالعات عجيب و غريب و نسبتا زيادي درباره ماوراء طبيعه و روح دارند ، اگر چنانچه ديگران براي تماس با آنها تلاش كنند آنها چيزي براي گفتن ندارند.
من از آدمها مي ترسم
بيماران اسكيزوفرنيا درك غيرواقعي از حقايق اطرافشان دارند ، درك آنها از اطرافشان با دريافت ديگران و از جمله اعضاي خانواده خودشان از همان موضوع متفاوت است ، زندگي آنها در دنيايي با ديوارهايي از جنس توهم و هذيان تعريف شده است ، و اين چنين تصوري از زندگي ،آنها را مي رساند به عمق ترس، عصبانيت و گيجي و به همين دليل آنها غالبا افرادي سرد، بي علاقه يا حواس پرت به نظر ميآيند و در مواردي ساعتها بدون كوچكترين تحرك و صحبتي دريك نقطه مي نشينند، درحالي كه خانواده ها دلشان خوش است كه فرزندشان آرام و سر به زير و مودب است. از ديگر علائم ابتلا به اسكيزوفرني رعايت نكردن بهداشت و انجام دادن رفتارهاي عجيب و غريب است، سر و صورتآشفته و كثيف و رفتارهاي عجيب و غيرعادي مانند خيره شدن به يك نقطه، با خود صحبت كردن و انجام كارهاي تكراري از علائم ديگر اين بيماري است.
متاسفانه هيچ آزمون اختصاصياي براي تشخيص اسكيزوفرني وجود ندارد و تشخيص توسط روان پزشك بهصورت باليني انجام ميگيرد. براي اثبات اين تشخيص، علائم بايد حداقل 6 ماه در زمانهايي از زندگي تداوم يافته باشد.
ما همه رواني نيستيم
ممكن است وقتي كه اين گزارش را بخوانيد يك دفعه يادتان بيايد كه يكي از اقوامتان مثلا دختر خردسالتان حالتي شبيه يكي از اين حالتهاي اسكيزوفرني دارد. مثلا رفتارهاي عجيب و غريبي دارد و يا گوشه گير است و يا هميشه از فرشته اي خيالي حرف ميزند، اگر اين طور باشد همين الان دلتان هري ميريزد پايين و با عجله ميرويد پيش يك روانپزشك و هرچقدر كه او ميگويد كه بچه هيچ مشكلي ندارد باورتان نمي شود ، اين درحالي است كه افراد عادي هم ممكن است احساسات يا عملكردي شبيه بيمار مبتلا به اسكيزوفرنيا داشته باشند و برعكسش ممكن است بيماران اسكيزوفرني رفتاري بسيار عادي داشته باشند و ظاهري كاملاً سالم داشته، بنابراين با ديدن يك يا دو چشمه از رفتارهاي عجيب و غريب فرزندتان خودتان را اذيت نكنيد.