سال از تولد «استنلي كوبريك» گذشت
«استنلي كوبريك»، كارگردان و تهيهكننده آمريكايي 26 جولاي سال 1928 در نيويورك متولد شد.
به گزارش خبرگزاري فارس، استنلي كوبريك كارگردان و تهيهكننده آمريكايي يكي از بهترين كارگردانان جهان در قرن بيستم به حساب ميآيد، بيشتر فيلمهاي او اقتباسهاي ادبي هستند. او سعي كرده است كه در تمام گونههاي معروف و محبوب در سينما فعاليت سينمايي داشته باشد.
كوبريك در سال 1928 در محله منهتن نيويورك به دنيا آمد. او اولين فرزند خانواده ژاك كوبريك و همسرش گرتورد بود. اجداد كوبريك از مهاجران يهودي ساكن اتريش بودند. پدرش در 12 سالگي شطرنج را به او آموخت و در سن 13 سالگي كار با دوربين عكاسي و فيلمبرداري را به صورت آماتور فراگرفت. در نوجواني به موسيقي جاز علاقه پيدا كرد و ميخواست كه يك نوازنده درام شود.
كوبريك در دوران دبيرستان به وسيله دوربيني كه از پدرش هديه گرفته بود، به طور جدي به عكاسي پرداخت و به زودي به عنوان عكاس رسمي مدرسه شناخته شد. بعد از فارغالتحصيلي، عكسهاي خود را براي مجله نيويوركي "لوك" فرستاد. پس از مدتي به بازي حرفهاي شطرنج روي آورد و در همين حال فروش عكس به مجله لوك را نيز ادامه ميداد، او در سال 1946 به عنوان يكي از خبرنگاران تمام وقت مجله شناخته شد. وي طي شش سال فعاليت در مجله لوك، عكسهاي بسياري از مناظر و وقايع در آمريكا گرفت. او در اين سالها با «توبا متز» ازدواج كرد و به دهكده گرنويچ واقع در نيويورك نقل مكان كرد.
در سال 1951 «آلن سينگر» دوست كوبريك او را تشويق كرد كه يك فيلم مستند كوتاه براي شركت March of Time بسازد. كوبريك موافقت كرد و با هزينه شخصي فيلم «روز دعوا» را ساخت. اگرچه پخشكننده در همان سال كارش را تعطيل كرد، اما كوبريك توانست فيلم را به قيمت 100 دلار به شركت «آر. ك. او» بفروشد.
كمي بعد كوبريك كار در مجله لوك را رها كرد و دومين مستند كوتاهش را با نام «كشيش پرنده» در همان سال و با سرمايهگذاري RKO ساخت. سومين فيلمش «ملوان» اولين فيلم رنگي او به مدت 30 دقيقه، تبليغي براي «اتحاديه جهاني ملوانان» بود. اين فيلمها همراه با چند فيلم كوتاه ديگر كه اكنون باقي نماندهاند، تنها آثار او در ژانر(گونه) سينماي مستند بودند. او همچنين دستيار كارگردان يكي از قسمتهاي برنامه تلويزيوني «اتوبوس همگاني» درباره زندگي آبراهام لينكلن بود.
«ترس و تمايل (علاقه)» در سال 1953 اولين فيلم داستاني كوبريك بود. ترس و تمايل، داستان گروهي سرباز بود كه در جنگي خيالي پشت خطوط دشمن گير افتاده بودند. در پايان آنها درمييافتند كه تصوير دشمنان در واقع همان تصوير خودشان است.كوبريك و همسرش «توبا متز»، تنها عوامل فيلم بودند و داستان را دوست كوبريك «هوارد ساكلر» نوشته بود كه بعدها نويسنده موفقي شد. فيلم با برخورد خوبي مواجه شد اما توفيق تجاري نيافت. بعدها وقتي كوبريك كارگردان مهمي شد آن را اثر يك تازهكار كه باعث خجالت او است ناميد و نگذاشت كه در هيچجا به عنوان آثار قبلي او نمايش داده شود. بعدها به شكل غيررسمي به صورت DVD منتشر شد و دانشجوياني كه آن را ديدند معتقد بودند واقعاً كار جالبي نبوده است.
زندگي مشترك او با «توبا» دوست دوران مدرسهاش همزمان با ساخت «ترس» پايان يافت و او با «روت سوبوتكا» اتريشي در سال 1954 ازدواج كرد. او بايد در فيلم بعدي كوبريك با نام «بوسه قاتل» (1955) هنرنمايي ميكرد. بوسه قاتل، همانند «ترس و تمايل» فيلمي كوتاه با زماني كمتر از يك ساعت بود. و همانند آن با توفيق تجاري و انتقادي كمي مواجه شد. فيلم داستان مشتزن سنگينوزني است كه در پايان دوران حرفهاي خود درگير يك جنايت ميشود. اين دو فيلم با سرمايه خانوادگي خود كوبريك تهيه شدند.
آلكس سينگر، كوبريك را به تهيهكننده جواني به نام «جيمز بي هريس» معرفي كرد و آن دو براي تمام عمر دوست هم باقي ماندند. شركت مشترك آن دو هريس-كوبريك، تهيه كننده سه فيلم بعدي او بود. آن دو حقوق كتاب «شكست كامل» نوشته «ليونل وايت» را خريدند، كوبريك و «جيم تامپسون» آن را به داستاني درباره سرقت از يك مسابقه كه پايان وحشتناكي دارد تبديل كردند. «استرليگ هيدن» در اين فيلم بازي كرد.
«كشتن» اولين فيلم كوبريك با بازيگران و دستاندركاران حرفهاي بود. فيلم بهخوبي از روش داستانگويي غيرخطي استفاده كرده بود كه در دهه 50 نامتداول بود و اگرچه توفيق تجاري نيافت ولي با تحسين منتقدان مواجه شد. تحسين زياد از فيلم توجه استوديوي «متروگلدين ماير» را جلب كرد و به او پيشنهاد ساخت دو فيلمنامه كه در اختيار آنها بود داده شد. كوبريك داستان «رازهاي آشكار» نوشته نويسنده آلماني «اشتفان تسوايگ» را انتخاب كرد. اما آنها پيش از ساخت به توافق نرسيدند.
از جملههاي مشهور اين كارگردان آمريكايي ميتوان به«دكتر استرنج لاو»، «تلالو»، «چشمان باز كاملا بسته»، «غلاف تمام فلزي» و «لوليتا» اشاره كرد.
«كوبريك» پس از نيم قرن فعاليت در عرصه سينما، سرانجام در سال 1999 در سن 71 سالگي بر اثر سكته قلبي درگذشت.
«استنلي كوبريك»، كارگردان و تهيهكننده آمريكايي 26 جولاي سال 1928 در نيويورك متولد شد.
به گزارش خبرگزاري فارس، استنلي كوبريك كارگردان و تهيهكننده آمريكايي يكي از بهترين كارگردانان جهان در قرن بيستم به حساب ميآيد، بيشتر فيلمهاي او اقتباسهاي ادبي هستند. او سعي كرده است كه در تمام گونههاي معروف و محبوب در سينما فعاليت سينمايي داشته باشد.
كوبريك در سال 1928 در محله منهتن نيويورك به دنيا آمد. او اولين فرزند خانواده ژاك كوبريك و همسرش گرتورد بود. اجداد كوبريك از مهاجران يهودي ساكن اتريش بودند. پدرش در 12 سالگي شطرنج را به او آموخت و در سن 13 سالگي كار با دوربين عكاسي و فيلمبرداري را به صورت آماتور فراگرفت. در نوجواني به موسيقي جاز علاقه پيدا كرد و ميخواست كه يك نوازنده درام شود.
كوبريك در دوران دبيرستان به وسيله دوربيني كه از پدرش هديه گرفته بود، به طور جدي به عكاسي پرداخت و به زودي به عنوان عكاس رسمي مدرسه شناخته شد. بعد از فارغالتحصيلي، عكسهاي خود را براي مجله نيويوركي "لوك" فرستاد. پس از مدتي به بازي حرفهاي شطرنج روي آورد و در همين حال فروش عكس به مجله لوك را نيز ادامه ميداد، او در سال 1946 به عنوان يكي از خبرنگاران تمام وقت مجله شناخته شد. وي طي شش سال فعاليت در مجله لوك، عكسهاي بسياري از مناظر و وقايع در آمريكا گرفت. او در اين سالها با «توبا متز» ازدواج كرد و به دهكده گرنويچ واقع در نيويورك نقل مكان كرد.
در سال 1951 «آلن سينگر» دوست كوبريك او را تشويق كرد كه يك فيلم مستند كوتاه براي شركت March of Time بسازد. كوبريك موافقت كرد و با هزينه شخصي فيلم «روز دعوا» را ساخت. اگرچه پخشكننده در همان سال كارش را تعطيل كرد، اما كوبريك توانست فيلم را به قيمت 100 دلار به شركت «آر. ك. او» بفروشد.
كمي بعد كوبريك كار در مجله لوك را رها كرد و دومين مستند كوتاهش را با نام «كشيش پرنده» در همان سال و با سرمايهگذاري RKO ساخت. سومين فيلمش «ملوان» اولين فيلم رنگي او به مدت 30 دقيقه، تبليغي براي «اتحاديه جهاني ملوانان» بود. اين فيلمها همراه با چند فيلم كوتاه ديگر كه اكنون باقي نماندهاند، تنها آثار او در ژانر(گونه) سينماي مستند بودند. او همچنين دستيار كارگردان يكي از قسمتهاي برنامه تلويزيوني «اتوبوس همگاني» درباره زندگي آبراهام لينكلن بود.
«ترس و تمايل (علاقه)» در سال 1953 اولين فيلم داستاني كوبريك بود. ترس و تمايل، داستان گروهي سرباز بود كه در جنگي خيالي پشت خطوط دشمن گير افتاده بودند. در پايان آنها درمييافتند كه تصوير دشمنان در واقع همان تصوير خودشان است.كوبريك و همسرش «توبا متز»، تنها عوامل فيلم بودند و داستان را دوست كوبريك «هوارد ساكلر» نوشته بود كه بعدها نويسنده موفقي شد. فيلم با برخورد خوبي مواجه شد اما توفيق تجاري نيافت. بعدها وقتي كوبريك كارگردان مهمي شد آن را اثر يك تازهكار كه باعث خجالت او است ناميد و نگذاشت كه در هيچجا به عنوان آثار قبلي او نمايش داده شود. بعدها به شكل غيررسمي به صورت DVD منتشر شد و دانشجوياني كه آن را ديدند معتقد بودند واقعاً كار جالبي نبوده است.
زندگي مشترك او با «توبا» دوست دوران مدرسهاش همزمان با ساخت «ترس» پايان يافت و او با «روت سوبوتكا» اتريشي در سال 1954 ازدواج كرد. او بايد در فيلم بعدي كوبريك با نام «بوسه قاتل» (1955) هنرنمايي ميكرد. بوسه قاتل، همانند «ترس و تمايل» فيلمي كوتاه با زماني كمتر از يك ساعت بود. و همانند آن با توفيق تجاري و انتقادي كمي مواجه شد. فيلم داستان مشتزن سنگينوزني است كه در پايان دوران حرفهاي خود درگير يك جنايت ميشود. اين دو فيلم با سرمايه خانوادگي خود كوبريك تهيه شدند.
آلكس سينگر، كوبريك را به تهيهكننده جواني به نام «جيمز بي هريس» معرفي كرد و آن دو براي تمام عمر دوست هم باقي ماندند. شركت مشترك آن دو هريس-كوبريك، تهيه كننده سه فيلم بعدي او بود. آن دو حقوق كتاب «شكست كامل» نوشته «ليونل وايت» را خريدند، كوبريك و «جيم تامپسون» آن را به داستاني درباره سرقت از يك مسابقه كه پايان وحشتناكي دارد تبديل كردند. «استرليگ هيدن» در اين فيلم بازي كرد.
«كشتن» اولين فيلم كوبريك با بازيگران و دستاندركاران حرفهاي بود. فيلم بهخوبي از روش داستانگويي غيرخطي استفاده كرده بود كه در دهه 50 نامتداول بود و اگرچه توفيق تجاري نيافت ولي با تحسين منتقدان مواجه شد. تحسين زياد از فيلم توجه استوديوي «متروگلدين ماير» را جلب كرد و به او پيشنهاد ساخت دو فيلمنامه كه در اختيار آنها بود داده شد. كوبريك داستان «رازهاي آشكار» نوشته نويسنده آلماني «اشتفان تسوايگ» را انتخاب كرد. اما آنها پيش از ساخت به توافق نرسيدند.
از جملههاي مشهور اين كارگردان آمريكايي ميتوان به«دكتر استرنج لاو»، «تلالو»، «چشمان باز كاملا بسته»، «غلاف تمام فلزي» و «لوليتا» اشاره كرد.
«كوبريك» پس از نيم قرن فعاليت در عرصه سينما، سرانجام در سال 1999 در سن 71 سالگي بر اثر سكته قلبي درگذشت.