برگزیده های پرشین تولز

مینیاتورهای گیف ادبی

MJ12

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 می 2009
نوشته‌ها
422
لایک‌ها
80
140.gif

تو چشات دریا دریا آرامشه
منو به سمتت میکشه آروم ، آرومه جونم
مال تو حس عاشقونم
موی تو دشت گندمزار منه
عشق بی تکرار منه چشماتو
نبند چشاتو نگیر ازم اون خنده هاتو
بزار تو چشمات عشق و ببینم
کنارت بشینم
بزار دستاتو آروم بگیرم
من آروم میمیرم
تو باعث شدی عاشق بشم من ازت ممنونم
تا این روزگار فرصت بده پیش تو میمونم
من آرامش زندگیمو به چشمات مدیونم
تو باعث شدی با هرنفس حس کنم که شادم
تا وقتی نفس تو سینه هست نمیری از یادم
تا وقتی که من اسیرتم خوشبختم آزادم
مریم اسدی

این آهنگ بانام گندمزار را باصدای سمیرزند از لینک زیر گوش کنید
 

MJ12

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 می 2009
نوشته‌ها
422
لایک‌ها
80
141.gif

تا زداید زنگ از دلها، مهیا کرده است
صیقلی از هر خم پل جویبار زنده رود
صائب تبریزی
 

MJ12

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 می 2009
نوشته‌ها
422
لایک‌ها
80
newrouz.gif

نوروز شد و بنفشه از خاک دمید
بر روی جمیلان چمن نیل کشید
کس را به سخن نمی‌گذارد بلبل
در باغ مگر غنچه به رویش خندید

وحشی بافقی
 
Last edited:

MJ12

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 می 2009
نوشته‌ها
422
لایک‌ها
80
dc_142.gif

وَیْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍالَّذِی جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُیَحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ
تر جمه آیه باشعر
وای بر هرعیب جوی بدگوی زرپرست
پی وپی اندوخته آن را شمارد باز وپس
 

MJ12

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 می 2009
نوشته‌ها
422
لایک‌ها
80
lnn2_143.gif

آرامش دل تو برون است از آب وسنگ
در دامن آنچه گم شود از آستین مجو
شایستگی کلید بود قفل بسته را
از سنگ، آب بی جگر آتشین مجو
هرگز ز قفل، قفل گشایش ندیده مجو
صائب گشایش از دل اندوهگین مجو

صائب تبریزی
 

MJ12

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 می 2009
نوشته‌ها
422
لایک‌ها
80
icnv_144.gif

آن قصه شنیدید که در باغ، یکی روز
از جور تبر، زار بنالید سپیدار
کز من نه دگر بیخ و بنی ماند و نه شاخی
از تیشهٔ هیزم شکن و ارهٔ نجار
این با که توان گفت که در عین بلندی
دست قدرم کرد بناگاه نگونسار
گفتش تبر آهسته که جرم تو همین بس
کاین موسم حاصل بود و نیست ترا بار
تا شام نیفتاد صدای تبر از گوش
شد توده در آن باغ، سحر هیمهٔ بسیار
دهقان چو تنور خود ازین هیمه برافروخت
بگریست سپیدار و چنین گفت دگر بار
آوخ که شدم هیزم و آتشگر گیتی
اندام مرا سوخت چنین ز آتش ادبار
هر شاخه‌ام افتاد در آخر به تنوری
زین جامه نه یک پود بجا ماند و نه یک تار
چون ریشهٔ من کنده شد از باغ و بخشکید
در صفحهٔ ایام، نه گل باد و نه گلزار
از سوختن خویش همی زارم و گریم
آن را که بسوزند، چو من گریه کند زار
کو دولت و فیروزی و آسایش و آرام
کو دعوی دیروزی و آن پایه و مقدار
خندید برو شعله که از دست که نالی
ناچیزی تو کرد بدینگونه تو را خوار
آن شاخ که سر بر کشد و میوه نیارد
فرجام به جز سوختنش نیست سزاوار
جز دانش و حکمت نبود میوهٔ انسان
ای میوه فروش هنر، این دکه و بازار
از گفتهٔ ناکردهٔ بیهوده چه حاصل
کردار نکو کن، که نه سودیست ز گفتار
آسان گذرد گر شب و روز و مه و سالت
روز عمل و مزد، بود کار تو دشوار
از روز نخستین اگرت سنگ گران بود
دور فلکت پست نمیکرد و سبکسار
امروز، سرافرازی دی را هنری نیست
میباید از امسال سخن راند، نه از پار
پروین اعتصامی
 

MJ12

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 می 2009
نوشته‌ها
422
لایک‌ها
80
ukf2_145.gif

دارم سوالی ای خدا
ای آشنا با فکر ما
وی قادر قدرت نما
چون می نوشتی اين سرنوشت ما خاکيان را
قسمت چه کردی از ملک هستی افلاکيان را
ای داور عرش آفرين
صورتگر فرش زمين
وی مالک ملک يقين
بايد به بال انديشه پويم هفت آسمانت را
يک يک ببينم هم ثابت و هم سيارگانت را
بايد سياحتها کنم در زهره و در مشتری،
شايد که خورشيد افکند آنجا فروغ ديگری
تا مگر در آسمان، در دل آن اختران
ز آنچه می جويد بشر ذره ای يابم نشان
شايد آنجا زندگی، دور از اين غوغا بود
معنی صلح و صفا بلکه در آنجا بود
جويای راز خلقتم هان ای خدای مهربان
با شهپر انديشه ها بر قله ی عرشم رسان

معینی کرمانشاهی

آهنگ این شعررابا صدای مهستی گوش دهید

گوش کن
 

MJ12

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 می 2009
نوشته‌ها
422
لایک‌ها
80
3gqb_146.gif

کردی هماره مرگ طلب از خدا علی
تا مستجاب شد به نمازت دعا علی
شب را به شوق مرگ نخفتی که صبحدم
فرقت شود بطاعت یکتا ، دو تا ، علی
اطفال در خرابه و مرغان به لانه ها
با هم گرفته اند برایت عزا ، علی
ای مهربان پدر به یتیمان ز جای خیز
بر کودکان خود بر امشب غذا ، علی
ای مهربان در به یتیمان ز جای خیز
بر کودکان خود ببر امشب غذا ، علی
آن شب قدر ز سوز درون داشت با تو راز
کامشب کمین گرفته براهت قضا علی
محراب لب گشوده و فریاد می کشید
یک امشبی بجانب مسجد میا ، علی
پیغمبر در بناله در امد مرو مرو
ای با خبر ز نقشه خصم دغا علی
هستی ز بیم ، جان خود از دست داده بود
بگذاشتی بجانب مسجد چو ، پا علی
گفتی اذان آخر خود را بشوق مرگ
کردی ز خواب قاتل خود را صدا علی
تا تیغ کین رسید بفرق منیر تو
زهرا به خلد ناله زد و گفت یا علی
"میثم" که گشته مشتری درد عشق تو
عاشق بود ولای تو را با بلا علی

غلامرضاسازگار

گیف شهادت امام علی (ع)
 

MJ12

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 می 2009
نوشته‌ها
422
لایک‌ها
80
147.gif

شادی بطلب که حاصلِ عمر دمی است،
هر ذرّه ز خاکِ کیقبادی و جَمی است،
احوالِ جهان و اصلِ این عمر که هست،
خوابی و خیالی و فریبی و دمی است

خیام
 

MJ12

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 می 2009
نوشته‌ها
422
لایک‌ها
80
148.gif

دلسوخته تر از همه سوختگانم
از جمع پراکنده رندان جهانم
در صحنه بازیگری کهنه دنیا
عشق است قمار من بازیگر آنم
با آن که همه باخته در بازی عشقم
بازنده ترین هست در این جمع نشانم
ای عشق از تو زهر است به کامم
دلسوخت تن سوخت ماندن حرامم
عمریست که میبازم و یک برد ندارم
اما چه کنم عاشق این کهنه قمارم
ای دوست مزن زخم زبان جای نصیحت
بگذار ببارد به سرم سنگ مصیبت
من زنده از این جرمم و تو ذبح مجازات
مرگ است مرا گر بزنم حرف ندامت
باید که ببازم با درد بسازم
در مذهب رندان این است نمازم
من در به در عشقم و رسوای جهانم
چون سایه به دنبال سر عشق روانم
او کهنه حریف من و من کهنه حریفش
سرگرم قماریم من و او بر سر جانم
باید که ببازم با درد بسازم
در مذهب رندان این است نمازم
عمری ست که میبازم و یک برد ندارم
اما چه کنم عاشق این کهنه قمارم

اردلان سرفراز

آهنگ این شعررا باصدای معین از لینک زیر بشنوید

 

MJ12

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 می 2009
نوشته‌ها
422
لایک‌ها
80
149.gif
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آن که جان بسپارند چاره نیست
هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
ما را ز منع عقل مترسان و می بیار
کان شحنه در ولایت ما هیچ کاره نیست
از چشم خود بپرس که ما را که می‌کشد
جانا گناه طالع و جرم ستاره نیست
او را به چشم پاک توان دید چون هلال
هر دیده جای جلوه آن ماه پاره نیست
فرصت شمر طریقه رندی که این نشان
چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست
نگرفت در تو گریه حافظ به هیچ رو
حیران آن دلم که کم از سنگ خاره نیست

حافظ
 

MJ12

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 می 2009
نوشته‌ها
422
لایک‌ها
80
150.gif
ز آتش شهوت برآوردم تو را
و اندر آتش بازگستردم تو را
از دل من زاده‌ای همچون سخن
چون سخن من هم فروخوردم تو را
با منی وز من نمی‌دانی خبر
چشم بستم جادوی کردم تو را
تا نیازارد تو را هر چشم بد
از برای آن بیازردم تو را
رو جوامردی کن و رحمت فشان
من به رحمت بس جوامردم تو را

مولانا
 

MJ12

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 می 2009
نوشته‌ها
422
لایک‌ها
80
151.gif
فکر کردم آسمان را می توان تسخیر کرد
آب اقیانوس را با آه خود تبخیر کرد
فکر کردم می توان با قطره های اشک خود
دشت های تشنه روی زمین را سیر کرد
فکر کردم برکه پاکیزه قلب تو را
می توان با یک نگاه ساده هم تفسیر کرد
فکر کردم می توان مضمون چشمان تو را
در میان واژه های شعر خود تعبیر کرد
فکر کردم که رفتنت را می توان از یاد برد
هیچ دانستی دلم را رفتن تو پیر کرد
 

MJ12

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 می 2009
نوشته‌ها
422
لایک‌ها
80
152.gif
اونی که میخواستی تو غبارا گم شد
مرغی شد و پشت حصارا گم شد
اسم تو رو رو بال مرغا نوشت
رو کنده سبز درختا نوشت
یه روز که بارون میومد بهش گفت
یه روز دیگه رو موج دریا نوشت
دریا با موجاش اون رو از خودش روند
مرغ هوا گم شد و اونو گریوند
اونی که میخواستی تو غبارا گم شد
مرغی شد و پشت حصارا گم شد
باد اومد و تو جنگلا قدم زد
اسم تو رو از همه جا قلم زد
ببین جدایی چه به روزش آورد
چه سرنوشتی که براش رقم زد
اونی که میخواستی تو غبارا گم شد
مرغی شد و پشت حصارا گم شد

بهروزرضوی

اهنگ این شعر راباصدای مرجان ازلینک زیر بشنوید
گوش کن
 

MJ12

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 می 2009
نوشته‌ها
422
لایک‌ها
80
u0h_153.gif

به جستجوی تو از شب ، از شب گذشته آمده ام
هزار بادیه را در نوشته آمده ام .
قدم قدم همه نام تو را ، به ناخن و خون
به شاخه های درختان ، نوشته آمده ام
به بو یه ی بر و بوم همیشه آبادت
ز هفت خانه خرابه گذشته آمده ام
هزار وادی را دره دره رد شدم
هزار بادیه را پشته پشته آمده ام
ملول دیو و ددم با چراغ دل در کف
به جستجوی تو ، انسان - فرشته آمده ام

حسین منزوی
اهنگ این شعر را بانام انسان فرشته باصدای کوروش یغمایی از لینک زیر بشنوید


گوش کن
 

MJ12

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 می 2009
نوشته‌ها
422
لایک‌ها
80
hroz_154.gif

لواشکانه به دندان نشسته ای جانم
بگو که دل بکنم از تو یا که دندانم
تمام مزه دنیا به ترشرویی توست
فدای تنگی خلقت لبان خندانم
چه خوب،آمدی امشب ،که مانده بودم باز
چگونه این دل درمانده را بپیچانم
زغال چشم سیاه و دوسیب گونه تو
بساط عیش مهیاست پای قلیانم
خمیر بوسه ورآمد سخن بگو با من
که تا تنور لبت گرم شد بچسبانم !
به دکمه دکمه پیراهنت قسم هر شب
به یاد صبح تنت تا سپیده بارانم
اگر چه چشم پر از خواب و جاده هموار است
به شوق سیب لبت تا بهشت می رانم!

مجید آژ
 

MJ12

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 می 2009
نوشته‌ها
422
لایک‌ها
80
155.gif

سر خود را مزن اینگونه به سنگ
دل دیوانه تنها
دل تنگ
منشین در پس این بهت گران
مدران جامه جان را مدران
مکن ای خسته درین بغض درنگ
دل دیوانه تنها
دلتنگ
پیش این سنگدلان
قدر دل و سنگ یکی است
قیل و قال زغن و بانگ شباهنگ یکی است
دیدی آن را که تو خواندی به جهان یارترین
سینه را ساختی از عشقش سرشارترین
آنکه می گفت منم بهر تو غمخوارترین
چه دل آزارترین شد
چه دل آزارترین
نه همین سردی و بیگانگی از حد گذراند
نه همین در غمت اینگونه نشاند
با تو چون دشمن دارد سر جنگ
دل دیوانه تنها
دل تنگ
ناله از درد مکن
آتشی را که در آن زیسته ای
سرد مکن
با غمش باز بمان
سرخ رو با ش ازین عشق و سرافراز بمان
راه عشق است که همواره شود از خون رنگ
دل دیوانه تنها
دل تنگ

فریدون مشیری
 

MJ12

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 می 2009
نوشته‌ها
422
لایک‌ها
80
156.gif
شال آن شال سرخ تو
موج موج موی تو
نرم ترین حادثه
چه زیباست دور روی تو
آفرین به آخرین شاهکار روی تو
توی اوج سادگی
چه زیباست اندوه تو
وای که این واژه ها
لالند در پیش تو
آه چه بد زخمیه
که فردا کیست هم آغوش تو
آه که این لعنتی
این قرص های افسردگی
رنگ به رنگ دز به دز
به باد داد آرام زندگیم

کاوه آفاق

آهنگ این شعرراباصدای کاوه آفاق ازلینک زیربشنوید
گوش کنید
 

MJ12

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 می 2009
نوشته‌ها
422
لایک‌ها
80
157.gif
خوش به حال من ودریا و غروب و خورشید
و چه بی ذوق جهانی كه مرا بــــا تو ندید
رشته ای جنس همان رشته كه بر گردن توست
چـــــــه سروقت مرا هــــــم به سر وعده كشید
به كف و ماسه كه نایابترین مرجان ها
تپش تبزده نبض مـــــــــرا می فهمید
آسمان روشنی اش را همه بر چشم تو داد
مثل خورشید كه خود را به دل من بخشید
ما بــه اندازه هــــم سهـــــم ز دریا بردیم
هیچكس مثل تـــو ومن به تفاهم نرسید
خواستی شعر بخوانم دهنم شیرین شد
ماه طعـــم غـــزلــــــم را ز نگاه تو چشید
من كه حتی پی پژواک خودم می گردم
آخرین زمــزمه ام را همــــه شهر شنید

محمدعلی بهمنی
 

MJ12

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 می 2009
نوشته‌ها
422
لایک‌ها
80
158.gif
تا نیفتــاده است جـان در پنجۀ گــرگ هوا
گوسفنـد نفس را گیریــد و قربانــی کنید
غلامرضاسازگار

گیف عیدقربان
 
بالا