برو دیگهبوی فراموشی گرفته ام ، رنگ تنهایی
دل شکستگی ، بغض و خاموشی چیزی نیست
گمانم تاریخ مصرفم گذشته است . . .
پ ن :
یه وقتایی،
یه حرفایی،
چنان آتیشت میزنه
که دوست داری فریاد بزنی،
ولی نمیتونی!
دوست داری اشک بریزی،
ولی نمیتونی!
حتی دیگه نفس کشیدنم برات سخت میشه!
تمام وجودت میشه بغضی که نمیترکه،
به این میگن
“درد بی درمون”
خداحافظ سعید هیچ کس جای تو رو برای من پر نمی کنه
فکر کنم زیاد برا عمرمون باقی نمونده باید جامونو بدیم به جووونا
Benchmarker
The Mechanic