• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

پاتوق باکرگان پرشین تولز

iranescence

Registered User
تاریخ عضویت
17 جولای 2011
نوشته‌ها
1,441
لایک‌ها
2,864
سن
31
محل سکونت
tehran
حتما همشونم حداقل 26-7 سال سن دارن...
واقعا عجیبه

من میخوام رکورد باکرگان pt رو با رسیدن به سن 30 بزنم
111.gif
111.gif
111.gif
 

Dodge Super Bee

Registered User
تاریخ عضویت
12 سپتامبر 2013
نوشته‌ها
1,146
لایک‌ها
16,870
شورمنده آیدین و آبی آبی آبی روی هم 76 سال دارند
 

Dodge Super Bee

Registered User
تاریخ عضویت
12 سپتامبر 2013
نوشته‌ها
1,146
لایک‌ها
16,870
بیزی و ده بوی ک از منم کوچیکترن

پیر باکره ترین اینجا فردی ست که اکانت ش از این لیبل سبزها داره . اکانت سیدهای پی تی مزین شده این عناصر سبز رنگ:cool: لیبل زرد ها هم مامور اداره گاز ن
 
Last edited:

Lucky Guy

Registered User
تاریخ عضویت
5 فوریه 2009
نوشته‌ها
1,117
لایک‌ها
5,094
محل سکونت
In the Middle of Nowhere
تیدوس، کم‌پیدایی. داداش بیا بیشتر بگو برامون از تجربیاتت. کنجکاو شدم زوایا و خفایای جدیدتری از اون روز ناکامیت بشنوم.
crazy.gif

@Tidus
 

zgg123

کاربر فعال عکس و عکاسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
12 ژانویه 2010
نوشته‌ها
10,309
لایک‌ها
37,767
سن
35
محل سکونت
☼_☼
تیدوس، کم‌پیدایی. داداش بیا بیشتر بگو برامون از تجربیاتت. کنجکاو شدم زوایا و خفایای جدیدتری از اون روز ناکامیت بشنوم.
crazy.gif

@Tidus
رفت سس بزنه به بدن، دید ده نفر افغانی نشستن اونجا دیگه این بنده خدا هم تسلیم شد و کشید پایین
شعله گاز رو میگم:rolleyes:
 

Tidus

Registered User
تاریخ عضویت
28 اکتبر 2011
نوشته‌ها
1,419
لایک‌ها
11,628
تیدوس، کم‌پیدایی. داداش بیا بیشتر بگو برامون از تجربیاتت. کنجکاو شدم زوایا و خفایای جدیدتری از اون روز ناکامیت بشنوم.
crazy.gif

@Tidus
حاچ فری @Dodge Super Bee کاملا در جریانن آن جریان به چُخم بنده بود و به شخم بریده پشمک (گوربه حاچ فری) واگذار نمودم.
من اصولا این چیزا رو ناکامی بحساب نمیارم-ناکامی موندن تو این خراب شده س.
 

Tidus

Registered User
تاریخ عضویت
28 اکتبر 2011
نوشته‌ها
1,419
لایک‌ها
11,628
فکر فرار از این خراب شده باشید که رفع باکرگی سس است - حاج طیدوص آل شبا
 

Benchmarker

کاربر فعال پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
25 آگوست 2011
نوشته‌ها
5,573
لایک‌ها
31,849
محل سکونت
Sin City
حاچ فری @Dodge Super Bee کاملا در جریانن آن جریان به چُخم بنده بود و به شخم بریده پشمک (گوربه حاچ فری) واگذار نمودم.
من اصولا این چیزا رو ناکامی بحساب نمیارم-ناکامی موندن تو این خراب شده س.
نه خوشم اومد از استدلالت :)
کم کم داری رگه های پخته شدنو نشون میدی کلا 30 به بالا و کمی بیشر مرد عقلش میاد سر جاش و از پایین تنه ش کمتر فرمان میگیره
 

Lucky Guy

Registered User
تاریخ عضویت
5 فوریه 2009
نوشته‌ها
1,117
لایک‌ها
5,094
محل سکونت
In the Middle of Nowhere
حاچ فری @Dodge Super Bee کاملا در جریانن آن جریان به چُخم بنده بود و به شخم بریده پشمک (گوربه حاچ فری) واگذار نمودم.
من اصولا این چیزا رو ناکامی بحساب نمیارم-ناکامی موندن تو این خراب شده س.
افتک هم تو اکیپ شماست؟ اونو نبردید؟ اکیپی میاید پی‌تی :D
جالب بود داستانت.
 

Lucky Guy

Registered User
تاریخ عضویت
5 فوریه 2009
نوشته‌ها
1,117
لایک‌ها
5,094
محل سکونت
In the Middle of Nowhere
نه خوشم اومد از استدلالت :)
کم کم داری رگه های پخته شدنو نشون میدی کلا 30 به بالا و کمی بیشر مرد عقلش میاد سر جاش و از پایین تنه ش کمتر فرمان میگیره
دمدمای چهل که می‌شه عقلش کامل‌تره. از خودش می‌پرسه بعد این همه زندگی چه حاصلی اندوختم؟ اونجاست که بحران چهل سالگی می‌شینه رو آدم.
هرچند من هنوز نرسیدم به اون بحران، ولی تصورشم سخته.
 

Benchmarker

کاربر فعال پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
25 آگوست 2011
نوشته‌ها
5,573
لایک‌ها
31,849
محل سکونت
Sin City
دمدمای چهل که می‌شه عقلش کامل‌تره. از خودش می‌پرسه بعد این همه زندگی چه حاصلی اندوختم؟ اونجاست که بحران چهل سالگی می‌شینه رو آدم.
هرچند من هنوز نرسیدم به اون بحران، ولی تصورشم سخته.
من که تقریبا رسیدم بهش :p

این کامنتو پارسال تو همین پاتوق نوشتم باز کپیش میکنم :

" بچگی و نوجوونی عالی بود جوونی هم خوب بود اما هر چی به میانسالی نزدیک شدم بد شد
این بحران میانسالی واقعا یه حس گنگ و ازار دهنده ای هست اینکه نصف عمرتو خوش گذروندی اما نصف دیگه ش مونده که قطعا به خوشیه نصفه اول نیست
اینکه همه چیو تجربه کردی از عشق بگیر تا لذتهای زندگی و بقیه چیزها و دیگه لذت چندان دیگه ای نمونده
اینکه به بلوغ ذهنی کامل میرسی هر چند که ظاهرا افکارت استیبل و اروم شده اما همین ارامش ثبات و راکد موندن عذاب اوره
اینکه جسم و روحت دیگه کشش و قدرت سابقو نداره
و در اخر اینکه دایم در این افکار باشی که در گذشته چرا اینطور شد چرا اینکارو نکردم چرا اون تصمیم رو نگرفتم و کلا خودت و سرنوشتت رو مرتب انالیز کنی، همه و همه اینا تا حدودی ازار دهنده هست
بهش میگن بحران میانسالی

کلا نیمه اول زندگی واقعا خوبه بعدش دیگه زیاد جالب نیست
"


یه قسمت بزرگ و زیبای زندگی لذت کشف کردن پیرامون خودته وقتی سنت پایینه این لذت کشف کردن و تجربه کردن هم خیلی قویه هم خواسته هات ساده تر و دست یافتنی تره
هر چی میگذره به واسطه سنت و تجربه ت این کشفیات پیرامون خودت کمتر و دست نیافتنی تر میشه چون قبلتر خیلی چیز ها رو کشف و تجربه کردی دیگه چیز زیادی نمیمونه هر چی هم میمونه اون قسمتهای بزرگ و دست نیافتنیه
البته این به این معنی نیست که بحران 40 سالگی اخر دنیاست خیر خوبی زندگی اینه همیشه برات سوپرایزهایی داره

این متن هم یکی از زیباترین دیالوگ فیلمهایی بود که دیدم سینما دوستان حتما ببینن فیلمو


بعضی وقتا فکر می کنم همه ی احساساتی که لازمه تجربه کردم
و از اینجا به بعد دیگه احساس جدیدی نخواهم داشت.
هرچی هست فقط یه نسخه ی ضعیف تر از احساساتیه که قبلا داشتم.

" فیلم Her / کارگردان: اسپایک جونز (Spike Jonze) "
 

Lucky Guy

Registered User
تاریخ عضویت
5 فوریه 2009
نوشته‌ها
1,117
لایک‌ها
5,094
محل سکونت
In the Middle of Nowhere
من که تقریبا رسیدم بهش :p

این کامنتو پارسال تو همین پاتوق نوشتم باز کپیش میکنم :

" بچگی و نوجوونی عالی بود جوونی هم خوب بود اما هر چی به میانسالی نزدیک شدم بد شد
این بحران میانسالی واقعا یه حس گنگ و ازار دهنده ای هست اینکه نصف عمرتو خوش گذروندی اما نصف دیگه ش مونده که قطعا به خوشیه نصفه اول نیست
اینکه همه چیو تجربه کردی از عشق بگیر تا لذتهای زندگی و بقیه چیزها و دیگه لذت چندان دیگه ای نمونده
اینکه به بلوغ ذهنی کامل میرسی هر چند که ظاهرا افکارت استیبل و اروم شده اما همین ارامش ثبات و راکد موندن عذاب اوره
اینکه جسم و روحت دیگه کشش و قدرت سابقو نداره
و در اخر اینکه دایم در این افکار باشی که در گذشته چرا اینطور شد چرا اینکارو نکردم چرا اون تصمیم رو نگرفتم و کلا خودت و سرنوشتت رو مرتب انالیز کنی، همه و همه اینا تا حدودی ازار دهنده هست
بهش میگن بحران میانسالی

کلا نیمه اول زندگی واقعا خوبه بعدش دیگه زیاد جالب نیست
"


یه قسمت بزرگ و زیبای زندگی لذت کشف کردن پیرامون خودته وقتی سنت پایینه این لذت کشف کردن و تجربه کردن هم خیلی قویه هم خواسته هات ساده تر و دست یافتنی تره
هر چی میگذره به واسطه سنت و تجربه ت این کشفیات پیرامون خودت کمتر و دست نیافتنی تر میشه چون قبلتر خیلی چیز ها رو کشف و تجربه کردی دیگه چیز زیادی نمیمونه هر چی هم میمونه اون قسمتهای بزرگ و دست نیافتنیه
البته این به این معنی نیست که بحران 40 سالگی اخر دنیاست خیر خوبی زندگی اینه همیشه برات سوپرایزهایی داره

این متن هم یکی از زیباترین دیالوگ فیلمهایی بود که دیدم سینما دوستان حتما ببینن فیلمو


بعضی وقتا فکر می کنم همه ی احساساتی که لازمه تجربه کردم
و از اینجا به بعد دیگه احساس جدیدی نخواهم داشت.
هرچی هست فقط یه نسخه ی ضعیف تر از احساساتیه که قبلا داشتم.

" فیلم Her / کارگردان: اسپایک جونز (Spike Jonze) "
تو طرف روشن ماجرا،
آدمای چهل ساله هم‌نشینای خوبی هم هستن. ده دقیقه گپ با یه آدم پخته خیلی چیزا یاد آدم می‌ده.
 

iranescence

Registered User
تاریخ عضویت
17 جولای 2011
نوشته‌ها
1,441
لایک‌ها
2,864
سن
31
محل سکونت
tehran
البته من از پچگی به مرگ و پیری فکر میکردم، همین فکر کردن به نظرم باعث شده ترسش کمتر شه
در مورد بحران هم به نظرم تو هر دوره‌ای وجود داره
کودکی که شخصیت شکل میگیره
نوجوانی که اسمش رو بحران بلوغ
جوونی هم که همش بگاج میره :)
دیگه حالا بحران میانسالی کرسی شره کلا زندگی کلش بحرانه
 

iranescence

Registered User
تاریخ عضویت
17 جولای 2011
نوشته‌ها
1,441
لایک‌ها
2,864
سن
31
محل سکونت
tehran
اقا این تاپیک حیف بود چرا باکرگان نمیان تبادل نظر کنیم
 
بالا