• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

پارسی سخن گفتن هنر است!!!

پارسی صحبت کردن :

  • ارزشی نداره

    Votes: 0 0.0%
  • ساده هست

    Votes: 0 0.0%

  • Total voters
    8

سیمرغ

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
20 ژانویه 2005
نوشته‌ها
20
لایک‌ها
0
محل سکونت
تهران
اين آقايون سيما در گفتگو ها جايگزين مناسبي براي تائيد بكار ميبرند وآن همانا لغت پارسي سره يعني
confirm است
 

Darius Aryanpur

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
10 فوریه 2005
نوشته‌ها
102
لایک‌ها
5
سن
36
محل سکونت
Tehran
به نقل از سیمرغ :
اين آقايون سيما در گفتگو ها جايگزين مناسبي براي تائيد بكار ميبرند وآن همانا لغت (واژه) پارسي سره يعني
confirm است
بابا زير ديپلم سخن بگو من هم حاليم شه
31.gif

پس جاي تاييد بگيم سره؟
 

سیمرغ

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
20 ژانویه 2005
نوشته‌ها
20
لایک‌ها
0
محل سکونت
تهران
سره = ناب

به جاي تاييد بگيم Confirm
 

Khorramdin

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
3 مارس 2005
نوشته‌ها
5
لایک‌ها
0
با سپاس از دوستان برای گشودن این جستار به ویژه داریوش و الکترونیک گرامی

در این باره گفتگو بسیار است، بی گمان همگان بر این باور دارند که پویایی و توانایی هر زبان در جهان امروز مایه شکوفایی فرهنگ و دانش خواهد شد. از همین روست که بسیاری از فرهنگ دوستان به پالایش زبان پارسی دست زده اند. در پاسخ به دوست فرهیخته #الکترونیک# باید بگویم که فرمایش شما بسیار سزا می باشد، چنانچه زبان کنونی را به حال خود وا گذاریم، در این سده دانش و فن، فرزندانمان دیگر فارسی گوی نخواهند بود و با پدید آمدن هر دانش و فن تازه، سیلی از واژگان بیگانه به زبانمان سرازیر خواهد شد. پس فرهنگ دوستان و دوستداران زبان و فرهنگ ایرانی باید هر چه بیشتر در چند جبهه به پایداری برخیزند.

برای پیشبرد گفتار به چند نمونه دیگر می پردازم، هنگامی که در دوره پادشاهی چارلز، فرانسوی ها به انگلستان تاختند و آن کشور را زیر چیرگی خود بردند، پایداری های جانانه ای در انگلستان برخاست و سرانجام فرانسوی ها وادار به برونرفت از انگلستان شدند ولی بسیاری از واژگان فرانسوی در زبان آنان به جای ماند، تا اینکه در پی یک نبرد فرهنگی آن واژگان از زبان مردم چیره شده بیرون رفت. (پس تاریخ این پالایش را آزموده است).

واژه #مزخرف# را بی گمان بسیاری از دوستان و سروران تاکنون شنیده اند، مزخرف از ریشه تازی (عربی) زخرف به چم (به معنی) گوهر می باشد، در هنگام چیرگی عباسیان بر ایران، بسیاری از چامه سرایان و شعرا برای به چنگ آوردن زر و سیم در چامه ها و شعر های خود، از واژه های تازی بهره می بردند و آن شعر یا سخن را مزخرف یا گوهرین یا گوهر اندود می نامیدند، و از آنجا که مردم توان فهم معنی آن ها را نداشتند، هر انچه را که گنگ و نا فهمیدنی بود، مزخرف می نامیدند، و هم اینک نیز مزخرف در زبان ما با معنی تازی آن هماهنگی ندارد و وارون آن در شنونده برداشت می شود.

آیا تاکنون این را که آلمان ها، فرانسوی ها و انگلیسی ها مردمانی بسیار مغرور هستند را شنیده اید؟ روزی در فرانسه به همراه یک فرانسوی سرگرم سخن گفتن بودم، این دوست فرانسوی، زبان انگلیسی را نیز به خوبی سخن می گفت، به ناگاه گردشگری انگلیسی به ما رسید و پرسشی از دوست فرانسوی به زبان انگلیسی نمود، من شگفت زده دیدم که او پاسخ گردشگر را به فرانسوی می دهد و گردشگر بیچاره برای چند دم تنها به وی نگاه می کرد. سپس او پاسخ وی را به انگلیسی گفت. از او پرسیدم چرا چنین کرد؟ او گفت اینجا کشور من است و او باید بداند که باید زبان مرا بداند. حال این را با بسیاری از هم میهنان ما بسنجید که با دیدن شهروندان بیگانه بدون دانستن زبان آنها در ایران می کوشند با 3 یا 4 واژه بیگانه که بیشتر نمی دانند به یاری بیگانه بپردازند.
این که این شیوه برخورد ما یا آنان اخلاقی هست یا خیر، جستار اینجا نیست ولی تنها این را می توانم بگویم که:

بیهوده نیست که مغرورترین مردمان جهان، پیشرفته ترین آنها نیز هستند!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟!!!!!!

در پاسخ به فرمایش الکترونیک گرامی درباره بومی شدن واژه های تازی همین را باید بگویم که بسیاری از هم میهنان ما هم واژه تازی را می شناسند و به کار می برند و هم واژه سره پارسی آن را، ولی باز هم وازه تازی را به کار می برند، کوشش ما باید بر این باشد که کفه ترازو را به سود واژه پارسی سنگین کنیم، برای این کار نیز همین که هر کس چندین واژه را که برایش آسان است از این پس به کارگیرد بس است.

برای نمونه همه ما هم #سئوال# را می شناسیم و هم #پرسش# را، ولی بهتر نیست پرسش را به کارگیریم ؟
طبیب و پزشک، طفل و کودک، جواب و پاسخ و ....

پیروز و سربلند باشید
جاوید ایران زمین
 

electronic

Registered User
تاریخ عضویت
16 ژانویه 2005
نوشته‌ها
1,661
لایک‌ها
75
سن
38
محل سکونت
USA
به نقل از Khorramdin :
در پاسخ به فرمایش الکترونیک گرامی درباره بومی شدن واژه های تازی همین را باید بگویم که بسیاری از هم میهنان ما هم واژه تازی را می شناسند و به کار می برند و هم واژه سره پارسی آن را، ولی باز هم وازه تازی را به کار می برند، کوشش ما باید بر این باشد که کفه ترازو را به سود واژه پارسی سنگین کنیم، برای این کار نیز همین که هر کس چندین واژه را که برایش آسان است از این پس به کارگیرد بس است.
برای نمونه همه ما هم #سئوال# را می شناسیم و هم #پرسش# را، ولی بهتر نیست پرسش را به کارگیریم ؟
طبیب و پزشک، طفل و کودک، جواب و پاسخ و ....
دوست عزیز بدون شک اگر این اتفاق بیفته جای بسی خوشحالی داره.اما نکته ی مهمی که باید به اون توجه کنیم اینه که برخی از واژه ها آنچنان با زبان فارسي پيوند خوردند كه ديگه به عنوان بخش جدايي ناپذير زبان محسوب ميشن.(نمي خوام كه از زبان به خصوصي دفاع كنم اما در كل با ورود واژهاي بيگانه به زبان فارسي و گويشهاي محلي كشورمون مخالفم.)به نظر من كسي كه از اوان كودكي از طريق اطرافيانش با اين واژه ها اشنا شده و مرتب اونا رو تكرار كرده نمي تونه كه سبق و سياق حرف زدنش رو تغيير بده و هر بار كه مي خواد به اداي مطلبي بپردازه براي كلماتي كه در نظر او خيلي جاافتاده هستن دنبال معادل هاي جديد بگرده.همون طور كه خودتون هم واقفيد برخي از لغات عربي (حتي فرانسوي ايتاليايي و.... كه در نوشته هاي قبلي بعضي از اونا رو ذكر كردم) خواسته يا ناخواسته ديگه جزئي از زبان ما شدند.براي حفظ زبان بايد اولويت بندي صورت بگيره.به عقيده ي من اولويت اول اينه كه از آميخته شدن زبان فارسي با لغات جديدتر و نامانوس تر جلوگيري بشه و اصولا من به پيشگيري بيشتر از درمان اعتقاد دارم.مسلما جلوگيري از ورود واژگان بيگانه مي تونه خيلي راحت تر از پالايش مجدد زبان باشه.
من هم موافقم كه اكثر مردم از شكل درست كلمات فارسي مطلع نيستند.در واقع نبايد انتظار داشت كه عامه ي مردم به تحقيق و جستجو در مورد زبان بپردازند بلكه اين كار بايد توسط اساتيد اهل فن انجام بگيره و اونا لغات جايگزين رو در اختيار مردم قرار بدن.اصولا اين كار هم وقتي ميتونه مفيد باشه كه معادل واژه هاي بيگانه قبل از فراگير شدن اون بين مردم عرضه بشه.متاسفانه براي خيلي از لغات دخيل معادل هاي خوبي ساخته ميشه اما چون دير در دسترس عموم قرار مي گيره تاثير خودش رو از دست ميده.به عنوان مثال همين لغت رايانه به نظر من خيلي قشنگتر از كامپيوتر است اما چون دير به جامعه تزريق شد نتونست جاي اين واژه ي بيگانه رو بگيره و همچنان اكثر مردم اين دستگاه رو با نام كامپيوتر مي شناسن.الان ديگه زبانهاي محلي هم مملو از لغات بيگانه شدن و اين مي تونه زنگ خطري براي ما و نسلهاي اينده باشه چون اين امر باعث ميشه ارتباط ما با نيكانمان روز به روز كمرنگتر بشه.
نكته ي مهم ديگه اي كه متاسفانه متاسفانه خيلي بين قشر تحصيل كرده (چه دانشگاهي و چه حوزوي) رواج پيدا كرده استعمال افراطي لغات بيگانه است كه همين امر باعث شده كه اين گونه لغات بيش از پيش بين مردم عادي هم رواج پيدا كنه.واقعا براي من جاي سوال داره كه چرا بايد يك آدم تحصيل كرده و روشنفكر دچار خود كم بيني بشه و تصور بكنه تنها راه مطرح شدن بين مردم اينه كه خودش رو وابسته به لغات خارجي جلوه بده.آيا واقعا نميشه پيشرفتهاي علمي رو با همين "قيمتي لفظ دري" بيان كرد؟درسته كه ريشه ي بسياري از علوم جديد در غرب پايه گذاري شده اما مطمئنا اين روح دانش و تكنولوژيه كه باعث پيشرفت جامعه ميشه نه صرفا تقليد از پديد اورندگان اون علوم.به عقيده من ما داريم نسبت به زبان خودمون ظلم مي كنيم.آيا واقعا وقتي كه فرش ايراني به بازار هاي اروپايي مي ره به عنوان مثال يك شهروند انگليسي تو مكالمات روزمرش چقدر از واژه ي "فرش" استفاده مي كنه؟در حالي كه بعضي ها براي لغات بسيار ناب فارسي هم دنبال معادل خارجي ميگردند تا خودشون رو به اصطلاح متخصص جلوه بدن.اميدوارم روزي برسه كه در كنار رسيدن به پيشرفتهاي علمي,به فكر زبان و فرهنگ ملي خودمون هم باشيم.اگر چه تو اين برهه ي زماني از بعضي ممالك دنيا عقب افتاده ايم اما اگه يه خورده به اقتدار ايران گذشته نظر بيفكنيم بيشتر به ارزش اين اب و خاك پي مي بريم و واقعا حيفه كه در حفاظت از انديشه ها و آرمانهاي گذشتگانمون غفلت كنيم.
اقليم پارس را غم از آسيب دهر نيست.................................تا بر سرش بود چون تويي سايه ي خدا.
 

Khorramdin

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
3 مارس 2005
نوشته‌ها
5
لایک‌ها
0
به نقل از electronic :
دوست عزیز بدون شک اگر این اتفاق بیفته جای بسی خوشحالی داره.اما نکته ی مهمی که باید به اون توجه کنیم اینه که برخی از واژه ها آنچنان با زبان فارسي پيوند خوردند كه ديگه به عنوان بخش جدايي ناپذير زبان محسوب ميشن.(نمي خوام كه از زبان به خصوصي دفاع كنم اما در كل با ورود واژهاي بيگانه به زبان فارسي و گويشهاي محلي كشورمون مخالفم.)به نظر من كسي كه از اوان كودكي از طريق اطرافيانش با اين واژه ها اشنا شده و مرتب اونا رو تكرار كرده نمي تونه كه سبق و سياق حرف زدنش رو تغيير بده و هر بار كه مي خواد به اداي مطلبي بپردازه براي كلماتي كه در نظر او خيلي جاافتاده هستن دنبال معادل هاي جديد بگرده.همون طور كه خودتون هم واقفيد برخي از لغات عربي (حتي فرانسوي ايتاليايي و.... كه در نوشته هاي قبلي بعضي از اونا رو ذكر كردم) خواسته يا ناخواسته ديگه جزئي از زبان ما شدند.براي حفظ زبان بايد اولويت بندي صورت بگيره.به عقيده ي من اولويت اول اينه كه از آميخته شدن زبان فارسي با لغات جديدتر و نامانوس تر جلوگيري بشه و اصولا من به پيشگيري بيشتر از درمان اعتقاد دارم.مسلما جلوگيري از ورود واژگان بيگانه مي تونه خيلي راحت تر از پالايش مجدد زبان باشه.
من هم موافقم كه اكثر مردم از شكل درست كلمات فارسي مطلع نيستند.در واقع نبايد انتظار داشت كه عامه ي مردم به تحقيق و جستجو در مورد زبان بپردازند بلكه اين كار بايد توسط اساتيد اهل فن انجام بگيره و اونا لغات جايگزين رو در اختيار مردم قرار بدن.اصولا اين كار هم وقتي ميتونه مفيد باشه كه معادل واژه هاي بيگانه قبل از فراگير شدن اون بين مردم عرضه بشه.متاسفانه براي خيلي از لغات دخيل معادل هاي خوبي ساخته ميشه اما چون دير در دسترس عموم قرار مي گيره تاثير خودش رو از دست ميده.به عنوان مثال همين لغت رايانه به نظر من خيلي قشنگتر از كامپيوتر است اما چون دير به جامعه تزريق شد نتونست جاي اين واژه ي بيگانه رو بگيره و همچنان اكثر مردم اين دستگاه رو با نام كامپيوتر مي شناسن.الان ديگه زبانهاي محلي هم مملو از لغات بيگانه شدن و اين مي تونه زنگ خطري براي ما و نسلهاي اينده باشه چون اين امر باعث ميشه ارتباط ما با نيكانمان روز به روز كمرنگتر بشه.
نكته ي مهم ديگه اي كه متاسفانه متاسفانه خيلي بين قشر تحصيل كرده (چه دانشگاهي و چه حوزوي) رواج پيدا كرده استعمال افراطي لغات بيگانه است كه همين امر باعث شده كه اين گونه لغات بيش از پيش بين مردم عادي هم رواج پيدا كنه.واقعا براي من جاي سوال داره كه چرا بايد يك آدم تحصيل كرده و روشنفكر دچار خود كم بيني بشه و تصور بكنه تنها راه مطرح شدن بين مردم اينه كه خودش رو وابسته به لغات خارجي جلوه بده.آيا واقعا نميشه پيشرفتهاي علمي رو با همين "قيمتي لفظ دري" بيان كرد؟درسته كه ريشه ي بسياري از علوم جديد در غرب پايه گذاري شده اما مطمئنا اين روح دانش و تكنولوژيه كه باعث پيشرفت جامعه ميشه نه صرفا تقليد از پديد اورندگان اون علوم.به عقيده من ما داريم نسبت به زبان خودمون ظلم مي كنيم.آيا واقعا وقتي كه فرش ايراني به بازار هاي اروپايي مي ره به عنوان مثال يك شهروند انگليسي تو مكالمات روزمرش چقدر از واژه ي "فرش" استفاده مي كنه؟در حالي كه بعضي ها براي لغات بسيار ناب فارسي هم دنبال معادل خارجي ميگردند تا خودشون رو به اصطلاح متخصص جلوه بدن.اميدوارم روزي برسه كه در كنار رسيدن به پيشرفتهاي علمي,به فكر زبان و فرهنگ ملي خودمون هم باشيم.اگر چه تو اين برهه ي زماني از بعضي ممالك دنيا عقب افتاده ايم اما اگه يه خورده به اقتدار ايران گذشته نظر بيفكنيم بيشتر به ارزش اين اب و خاك پي مي بريم و واقعا حيفه كه در حفاظت از انديشه ها و آرمانهاي گذشتگانمون غفلت كنيم.
اقليم پارس را غم از آسيب دهر نيست.................................تا بر سرش بود چون تويي سايه ي خدا.

دوست دانشمندم
با سپاس از پاسخ زیبای شما، باید بگویم براستی که درست می گویید. یکی از خرده هایی که بر هم اندیشان من گرفته می شود بر این پایه استوار است که:

آیا ما همه کاستی هایمان را برچیده ایم و تنها پارسی سخن گفتن مانده است؟

در پاسخ به این گفته، من همواره می گویم که مگر ما نیاز به مهندس راه ساز نداریم؟ آیا او نباید کار خود را جدا از دیگر کاستی ها دنبال کند؟ مگر یک سرباز کاری جز دفاع (پدافند) از میهن خود دارد؟ و آیا به هنگام کار باید نگران نبود راه آهن باشد؟ مگر گروهی که به ساختن شهرها و خیابان ها سرگرمند نباید کار خود را دنبال کنند و ... پس گروهی نیز می توانند به نگاهبانی از زبان و پالایش آن بپردازند و به دیده من کار این گروه نیز بسیار ارزشمند است. شوربختانه نگرش به داشته ها و سرمایه های میهن خودمان در 100 سال گذشته همواره یا نبوده است و یا با نگاهی ویرانگر بوده است. از فرهیختگان و دانش آموختگان فرنگ دوره قاجار تا کسانی که شما گفتید، ولی به دیده من کم کاری کسانی که باید آموزش های همگانی را در جامعه فراهم می ساختند و می سازند مایه این رفتار است. بی گمان جوانان این کشور دوباره آهنگ میهن دوستی را به یاد آورده اند و این بزرگترین سرمایه ما خواهد بود. پس بر آن جوانی که از واژه های بیگانه در سخن خود بهره گیری می کند خرده نگیریم که گناه از کم کاری دلسوزان است.

همانگونه که پیشتر گفتم در چندین جبهه باید پایداری کرد، یکی از آنها پیشگیری از به درون آمدن واژگان بیگانه تازه است که بسیار نگریستنی است ولی با دیدگاه شما درباره نگهداری واژگان تازی هم داستان نیستم، من نیز بر این باورم که بسیاری از واژگان تازی برای همیشه در زبانمان پابرجا خواهند بود. واژه عشق را اگر از ادبیات فارسی بگیریم، بسیاری از زیبایی ها و شکوه او را نیز گرفته ایم ولی چرا نباید جوان ایرانی بداند که می تواند و باید درست سخن بگوید؟ در چند سده گذشته بی سوادی و کم سوادی توده های مردم، شدن این کار را زیر پرسش می برد ولی اکنون با این انگیزه توانمند، دانش و از همه بالاتر ابزارهای فراوان آگاهی رسانی این کار شدنی است. من نیز با اولویت بندی که شما فرمودید هم داستانم، پالایش با اولویت نوشتار و سپس گفتار.

برای آغار می توانید از واژه #برابر# به جای #معادل# که بارها آن را به کار بردید بهره بگیرید. :blush:

جاوید ایران زمین
 

Khorramdin

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
3 مارس 2005
نوشته‌ها
5
لایک‌ها
0
برابر واژه تاپیک که دوستان در نوشته ها به کار بردند، جستار (jostar) می باشد.
 

Nima-Pro

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
9 آگوست 2004
نوشته‌ها
58
لایک‌ها
2
خب جهان باز همينه فرهنگها در هم حل ميشن و كلمات و لغات وارد زبانهاي مختلف ميشن (كه هيچ عيبي هم نداره)
حالا ميخواد تركي - عربي - فرانسوي - انگليسي و ... هر جاي ديگه باشه
كه خيلي هم خوبه تازه اميدوارم اين روند پيشرفت كنه تا جايي زبانها همه يكي بشن و انسانها براي ارتباط با هم مشكلي نداشته باشن چون زبان واقعا باعث جدايي ملتها و تمدنها از هم شده و كلا چيزه بيخوديه
اگه بخوايم اينطور سخت بگيريم بايد بريم لباس دوران بوق رو تنمون كنيم چون تيپ امروز هم همش از خارج اومده زبان هم مثله پوشش مثله همه چيزه ديگه با زمان تغيير ميكنه بهتره اينقدر جلوي تكامل خودمون رو نگيريم.

حالا ما در جوار كشورهاي عرب و ترك زبان هستيم و در اثر تبادلات فرهنگي يا غير فرهنگي يا هر چيزي بخشهايي از زبان اين اقوام هم به فارسي وارد شده (كه هيچ عيبي هم نداره) بهتره بجاي اينكه كلمات رو از زبان خودمون خارج كنيم سعي كنيم كلمات فارسي رو وارد زبانهاي ديگه كنيم (تبادل فرهنگي نه تقابل فرهنگي)
و اينكه اين كلمات دهه هاست بروي زبان ماست و از بين هم نخواهد رفت.

و حالا اين همه چيز گفتم واسه يه چيز و اونم اينكه شما كه داغ فرهنگتون هستيد كلمه پارس و پارسي ايراني نيست و تلفظ فرانسوي و يوناني ايران است Persis كه بعدان شد Persia و كلمه اصلي همان ايرانه و ايراني (كه در كتيبه ها هم اومده آييران Aeran (سرزمين آريا يا آريانها) و بعد در زرتشت ايرانويچ و سپس هم ايران امروز ؛ پارس رو هيچ وقت نپذريد اون اسكندر به ايران ميگفت پارس درياي ايران رو كردن خليج پارس يا فارس اين جزوه مسايل ملي و ربطي به زبان نداره)
و بعد هم نامهاي پرس جا افتاد Perspolis و ... كه كاملا انگليسي هست Pers كه يوناني كلمه ايران است و پليس هم به معني شهر يا سازه اجتماعي و ... مثله Metropolis يا همون كلان شهر و ... و نامهاي ايراني فراموش شد.
در تاريخ زبان ايران ايراني بوده نه فارسي (تلفظ عربي پرسيز) و نه پارسي (پرس)
زبان ايراني (ايران) مثله زبان عربي (عربستان) يا زبان انگليسي (انگلستان) يا زبان روسي (روسيه) يا فرانسوي (فرانسه) و همينطور الا آخر
 

Khorramdin

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
3 مارس 2005
نوشته‌ها
5
لایک‌ها
0
به نقل از Nima-Pro :
خب جهان باز همينه فرهنگها در هم حل ميشن و كلمات و لغات وارد زبانهاي مختلف ميشن (كه هيچ عيبي هم نداره)
حالا ميخواد تركي - عربي - فرانسوي - انگليسي و ... هر جاي ديگه باشه
كه خيلي هم خوبه تازه اميدوارم اين روند پيشرفت كنه تا جايي زبانها همه يكي بشن و انسانها براي ارتباط با هم مشكلي نداشته باشن چون زبان واقعا باعث جدايي ملتها و تمدنها از هم شده و كلا چيزه بيخوديه
اگه بخوايم اينطور سخت بگيريم بايد بريم لباس دوران بوق رو تنمون كنيم چون تيپ امروز هم همش از خارج اومده زبان هم مثله پوشش مثله همه چيزه ديگه با زمان تغيير ميكنه بهتره اينقدر جلوي تكامل خودمون رو نگيريم.

حالا ما در جوار كشورهاي عرب و ترك زبان هستيم و در اثر تبادلات فرهنگي يا غير فرهنگي يا هر چيزي بخشهايي از زبان اين اقوام هم به فارسي وارد شده (كه هيچ عيبي هم نداره) بهتره بجاي اينكه كلمات رو از زبان خودمون خارج كنيم سعي كنيم كلمات فارسي رو وارد زبانهاي ديگه كنيم (تبادل فرهنگي نه تقابل فرهنگي)
و اينكه اين كلمات دهه هاست بروي زبان ماست و از بين هم نخواهد رفت.

و حالا اين همه چيز گفتم واسه يه چيز و اونم اينكه شما كه داغ فرهنگتون هستيد كلمه پارس و پارسي ايراني نيست و تلفظ فرانسوي و يوناني ايران است Persis كه بعدان شد Persia و كلمه اصلي همان ايرانه و ايراني (كه در كتيبه ها هم اومده آييران Aeran (سرزمين آريا يا آريانها) و بعد در زرتشت ايرانويچ و سپس هم ايران امروز ؛ پارس رو هيچ وقت نپذريد اون اسكندر به ايران ميگفت پارس درياي ايران رو كردن خليج پارس يا فارس اين جزوه مسايل ملي و ربطي به زبان نداره)
و بعد هم نامهاي پرس جا افتاد Perspolis و ... كه كاملا انگليسي هست Pers كه يوناني كلمه ايران است و پليس هم به معني شهر يا سازه اجتماعي و ... مثله Metropolis يا همون كلان شهر و ... و نامهاي ايراني فراموش شد.
در تاريخ زبان ايران ايراني بوده نه فارسي (تلفظ عربي پرسيز) و نه پارسي (پرس)
زبان ايراني (ايران) مثله زبان عربي (عربستان) يا زبان انگليسي (انگلستان) يا زبان روسي (روسيه) يا فرانسوي (فرانسه) و همينطور الا آخر

نیمای گرامی

با سپاس از نوشته ارزشمندتان، پیش از هر چیز از روشنگری تان درباره واژگانی چون پرسپولیس (که همانا پارسه شیوه درست گویش آن است) و ایران سپاسگزارم. همچنین دیدگاه شما درباره پارس کمی نادرست است، زیرا که پارس ها یکی از تیره های ایرانی هستند و بی گمان نه همه آنان، و این واژه به هیچ روی یونانی نیست!!!!!

سخن از جهان نوین و آرمانشهر خود در آن نمودید، مرا با دیدگاه جهان میهنی خودتان به یاد کمونیست ها انداختید، (که با هرگونه مرز کشوری و دین می ستیزند) بی گمان ساده انگارانه خواهد بود اگر به امید چنین چیزی همه داشته هایمان را ببازیم و به مردمی بی هویت دگردیسی کنیم. تمدن هایی چون سومر و فینیقی نیز به همین گونه برای همیشه نابود شده اند.
 

Nima-Pro

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
9 آگوست 2004
نوشته‌ها
58
لایک‌ها
2
پارس يا پرس كاملا يوناني هست ما قومي به نام پارس نداريم هر چه بوده پارت بوده كه باز هم تلفظ يونانيش ميشه پارس ولي پارس اصلا چيزي كه به ما ميگن نيست به ما پرس يا پرش و جديدا پرژ و و تلفظ وارد شده به زبان ايراني پارسي هست كه تازه پيش از اون فارسي به كار برده ميشد (شاهنامه) و بعدا پارسي وارد زبان ايراني شد (كه بخاطر عقب گردي تاريخي ايران بود)

در مورد ديدگاهم در مورد جهان اين روند در حال طي طريق هست منتها بايد با چشم باز ديد
در اروپا مرزها در حاله انقراض هستن و يه قاره ي واحد در حال تشكيل شدن هست و روز به روز گسترش پيدا خواهد كرد يه قانون يك مسلك يك جهان
سازمان ملل متحد كه ملزم ميكنه اجراي قوانيني رو در تمام كشورها (ايجاد شباهت ميان اقوام) و در آينده پا رو فراتر خواهد گذاشت بلاخره اين اتفاق خواهد افتاد.
موسيقي در جهان به آرامي داراي قافيه ها و قوانين خاص ميشوند (راك - پاپ و ...) در ايران هم ميبينيد نمونه هاش رو سينما هم به همچنين و بلاخره روزي مياد كه فرقي بين موسيقي و سينما ملتها با هم نباشه
نوع پوشش در جهان در حاله يك شكل شدنه كلاهها كفشها ساعتها و ......
تفريحات - خوراك - ساختمان سازي همه و همه روز به روز شباهت بيشتري با هم پيدا ميكنه
انواع و اقسام استاندارد ها و ميليونها چيزه ديگه اين نويد رو ميده : جهان يكپارچه و يكسان
آيا اين ملتها تاريخ ندارند ؟ و فقط ما داريم
در جهان زبان انگليسي در حال رشد فزاينده اي هست در همين ايران فرزندان سعدي و حافظ براي يادگيري زبان انگليسي چه ها ميكنند اين به دليل درك اين موضوعست كه جهان امروز جهان تعامل هستش جهان ارتباط
من عقايد كمونيستها رو تا حدودي قبول دارم ولي به ديد كمونيستي نگاه نميكنم
تمام كشورهايي كه در جهان فرمانروا شدند خواهان يه جهان واحد بودند و هستند
1 جهان 1 مردم شعار امروز آمريكاست و احتمالا در آخر اين قرن عقايد نو جايگزين اصول پيش پا افتاده خواهند شد (همونطور كه تا الان شده)
ديگه جايي براي ناسيوناليستي و قوم پرستي و كهنه پرستي باقي نمونده و تفكرهاي اين چنين در حال منزوي شدن هستند. دولتها و ملتهاي بزرگ براي ثابت كردن اينكه اينگونه تفكر نميكنن از هيچ تلاشي فروگذار نيستن
بلاخره روزي هم ايران بايد به جهان باز وارد بشه و از يكسري فيلتر گذر كنه كه خواه ناخواه اين اتفاق خواهد افتاد
شعار امروز گلوباليزم هست شعار ديروز چه بود ؟ قوم پايين نژاد پست نژاد برتر رنگ پوست و ...
اينها همه علامت هستند كه بايد بدرستي دريافتشون كرد ما چه بخواهيم چه نخواهيم وارد اين جريان خواهيم شد

بی گمان ساده انگارانه خواهد بود اگر به امید چنین چیزی همه داشته هایمان را ببازیم و به مردمی بی هویت دگردیسی کنیم. تمدن هایی چون سومر و فینیقی نیز به همین گونه برای همیشه نابود شده اند.

داشته هاي انساني مشتي سنگ و كتيبه نيست داشته هاي انساني تاريخ فسيل شده نيست داشته هاي انساني نژاد پرستي و سلطه جويي و خود بهتر بيني نيست
داشته هاي انساني معرفت هست عشق به همنوع هست داشته هاي انسان انسانيت هستش و اينكه بني آدم اعضاي يك ديگرند
هويت انساني كه متمايز كنه انسان رو از ساير موجودات دو دستي به تاريخ چسبيدن نيست. هويت انسان به چهار ورق شناسنامه نيست. به كشوري كه درش بدنيا ميان نيست. به زباني كه گويش ميكنند نيست به عقيده و دينشون نيست اينها هويت نيستند
ماهيت انسان رو چيزهاي ديگه مشخص ميكنند
نميخوام شعار بدم چون از شعار بيزارم
:blink:
:wacko:
 

Nationalist

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
31 مارس 2005
نوشته‌ها
114
لایک‌ها
0
سن
42
محل سکونت
پایتخت
يكي به اين كتيبه داريوش رو نشون بده كه نوشته من داريوش پارسي هستم!
 

mehrdad1355

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
2 فوریه 2004
نوشته‌ها
3,971
لایک‌ها
30
سن
48
زبان چیزی جز یک سری علایم قراردادی نیست که افرادی که از اون استفاده می کنند مفهوم و منظور خودشون رو به هم می فهمونند و احساسات خود رو منتقل می کنند !
اصل اون فرهنگه و نه زبان! هرچند فرهنگ هم به مرور تغییر می کنه ولی تغییرات کلی و شدید معمولا نمی کنه!
الان زبان ما در طول از زمان هخامنشیان و قبل اون تا الان خیلی تغییر کرده! ولی فرهنگ و سنتها بیشترشون پابرجا مونده مثل جشن نوروزه
یا تغیرکرده! مثل سوگ سیاوش که تبدیل به تعزیه!
 

Nationalist

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
31 مارس 2005
نوشته‌ها
114
لایک‌ها
0
سن
42
محل سکونت
پایتخت
در گذشته نام اين سرزمين پارس بوده پس زبان پارسي درسته
 

mehrdad1355

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
2 فوریه 2004
نوشته‌ها
3,971
لایک‌ها
30
سن
48
به نقل از Nationalist :
در گذشته نام اين سرزمين پارس بوده پس زبان پارسي درسته
ولی قبل اون به مدت هزار و خورده ای سال عیلامیان بر این سرزمین حاکم بودند!
 

Nationalist

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
31 مارس 2005
نوشته‌ها
114
لایک‌ها
0
سن
42
محل سکونت
پایتخت
ولي اين زبان رو قوم پارس با خودش به اين سرزمين آورده و ما الان ايلامي (عيلامي غلطه) سخن نميگيم
 

mehrdad1355

کاربر قدیمی پرشین تولز
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
2 فوریه 2004
نوشته‌ها
3,971
لایک‌ها
30
سن
48
به نقل از Nationalist :
ولي اين زبان رو قوم پارس با خودش به اين سرزمين آورده و ما الان ايلامي (عيلامي غلطه) سخن نميگيم
زبان پارسی باستان دوره هخامنشی رو تو ببینی هم نمی تونی بفهمی! تازه زبان نوشتاری آرامی بوده! با عرض معذرت ! گلاب به روتون!همون تمدن عیلام درسته! ایلام اسم یک استان فعلعی ایرانه ولی اون اسم یک تمدنه!
 

Nima-Pro

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
9 آگوست 2004
نوشته‌ها
58
لایک‌ها
2
يه سري به مجموعه شكوه تخت جمشيد بزنيد تا ماجرا دستتون بياد ايران درسته نه پارس

اولين نامي كه ايران داشته همون ايران بوده

يادش بخير تو كتاب تاريخ ميخوديم وقتي ارياييها اومدن ايران به اينجا گفتن ايران يعني وطن من !!!
فكر كنم كتاب پنجم دبستان بود. چقدر سخته يه نفر تشخيص بده (تو اون سن و سال) منظور از من همون آريايي هاست وطن آريا خوشم مياد اساسي ضايع ميشن

در ضمن عيلام درسته نه ايلام

زبان چیزی جز یک سری علایم قراردادی نیست که افرادی که از اون استفاده می کنند مفهوم و منظور خودشون رو به هم می فهمونند و احساسات خود رو منتقل می کنند !

100 درصد موافقم اولش هم همينو گفتم و اي كاش تمام زبانها منقرض بشن و يه زبان بمونه و يا يه زبان جديد تشكيل بشه اونوقت دنيا خيلي جالب ميشه (تازه ميشه قابل زندگي كردن) :p
 
بالا