بابا زير ديپلم سخن بگو من هم حاليم شهبه نقل از سیمرغ :اين آقايون سيما در گفتگو ها جايگزين مناسبي براي تائيد بكار ميبرند وآن همانا لغت (واژه) پارسي سره يعني
confirm است
دوست عزیز بدون شک اگر این اتفاق بیفته جای بسی خوشحالی داره.اما نکته ی مهمی که باید به اون توجه کنیم اینه که برخی از واژه ها آنچنان با زبان فارسي پيوند خوردند كه ديگه به عنوان بخش جدايي ناپذير زبان محسوب ميشن.(نمي خوام كه از زبان به خصوصي دفاع كنم اما در كل با ورود واژهاي بيگانه به زبان فارسي و گويشهاي محلي كشورمون مخالفم.)به نظر من كسي كه از اوان كودكي از طريق اطرافيانش با اين واژه ها اشنا شده و مرتب اونا رو تكرار كرده نمي تونه كه سبق و سياق حرف زدنش رو تغيير بده و هر بار كه مي خواد به اداي مطلبي بپردازه براي كلماتي كه در نظر او خيلي جاافتاده هستن دنبال معادل هاي جديد بگرده.همون طور كه خودتون هم واقفيد برخي از لغات عربي (حتي فرانسوي ايتاليايي و.... كه در نوشته هاي قبلي بعضي از اونا رو ذكر كردم) خواسته يا ناخواسته ديگه جزئي از زبان ما شدند.براي حفظ زبان بايد اولويت بندي صورت بگيره.به عقيده ي من اولويت اول اينه كه از آميخته شدن زبان فارسي با لغات جديدتر و نامانوس تر جلوگيري بشه و اصولا من به پيشگيري بيشتر از درمان اعتقاد دارم.مسلما جلوگيري از ورود واژگان بيگانه مي تونه خيلي راحت تر از پالايش مجدد زبان باشه.به نقل از Khorramdin :در پاسخ به فرمایش الکترونیک گرامی درباره بومی شدن واژه های تازی همین را باید بگویم که بسیاری از هم میهنان ما هم واژه تازی را می شناسند و به کار می برند و هم واژه سره پارسی آن را، ولی باز هم وازه تازی را به کار می برند، کوشش ما باید بر این باشد که کفه ترازو را به سود واژه پارسی سنگین کنیم، برای این کار نیز همین که هر کس چندین واژه را که برایش آسان است از این پس به کارگیرد بس است.
برای نمونه همه ما هم #سئوال# را می شناسیم و هم #پرسش# را، ولی بهتر نیست پرسش را به کارگیریم ؟
طبیب و پزشک، طفل و کودک، جواب و پاسخ و ....
به نقل از electronic :دوست عزیز بدون شک اگر این اتفاق بیفته جای بسی خوشحالی داره.اما نکته ی مهمی که باید به اون توجه کنیم اینه که برخی از واژه ها آنچنان با زبان فارسي پيوند خوردند كه ديگه به عنوان بخش جدايي ناپذير زبان محسوب ميشن.(نمي خوام كه از زبان به خصوصي دفاع كنم اما در كل با ورود واژهاي بيگانه به زبان فارسي و گويشهاي محلي كشورمون مخالفم.)به نظر من كسي كه از اوان كودكي از طريق اطرافيانش با اين واژه ها اشنا شده و مرتب اونا رو تكرار كرده نمي تونه كه سبق و سياق حرف زدنش رو تغيير بده و هر بار كه مي خواد به اداي مطلبي بپردازه براي كلماتي كه در نظر او خيلي جاافتاده هستن دنبال معادل هاي جديد بگرده.همون طور كه خودتون هم واقفيد برخي از لغات عربي (حتي فرانسوي ايتاليايي و.... كه در نوشته هاي قبلي بعضي از اونا رو ذكر كردم) خواسته يا ناخواسته ديگه جزئي از زبان ما شدند.براي حفظ زبان بايد اولويت بندي صورت بگيره.به عقيده ي من اولويت اول اينه كه از آميخته شدن زبان فارسي با لغات جديدتر و نامانوس تر جلوگيري بشه و اصولا من به پيشگيري بيشتر از درمان اعتقاد دارم.مسلما جلوگيري از ورود واژگان بيگانه مي تونه خيلي راحت تر از پالايش مجدد زبان باشه.
من هم موافقم كه اكثر مردم از شكل درست كلمات فارسي مطلع نيستند.در واقع نبايد انتظار داشت كه عامه ي مردم به تحقيق و جستجو در مورد زبان بپردازند بلكه اين كار بايد توسط اساتيد اهل فن انجام بگيره و اونا لغات جايگزين رو در اختيار مردم قرار بدن.اصولا اين كار هم وقتي ميتونه مفيد باشه كه معادل واژه هاي بيگانه قبل از فراگير شدن اون بين مردم عرضه بشه.متاسفانه براي خيلي از لغات دخيل معادل هاي خوبي ساخته ميشه اما چون دير در دسترس عموم قرار مي گيره تاثير خودش رو از دست ميده.به عنوان مثال همين لغت رايانه به نظر من خيلي قشنگتر از كامپيوتر است اما چون دير به جامعه تزريق شد نتونست جاي اين واژه ي بيگانه رو بگيره و همچنان اكثر مردم اين دستگاه رو با نام كامپيوتر مي شناسن.الان ديگه زبانهاي محلي هم مملو از لغات بيگانه شدن و اين مي تونه زنگ خطري براي ما و نسلهاي اينده باشه چون اين امر باعث ميشه ارتباط ما با نيكانمان روز به روز كمرنگتر بشه.
نكته ي مهم ديگه اي كه متاسفانه متاسفانه خيلي بين قشر تحصيل كرده (چه دانشگاهي و چه حوزوي) رواج پيدا كرده استعمال افراطي لغات بيگانه است كه همين امر باعث شده كه اين گونه لغات بيش از پيش بين مردم عادي هم رواج پيدا كنه.واقعا براي من جاي سوال داره كه چرا بايد يك آدم تحصيل كرده و روشنفكر دچار خود كم بيني بشه و تصور بكنه تنها راه مطرح شدن بين مردم اينه كه خودش رو وابسته به لغات خارجي جلوه بده.آيا واقعا نميشه پيشرفتهاي علمي رو با همين "قيمتي لفظ دري" بيان كرد؟درسته كه ريشه ي بسياري از علوم جديد در غرب پايه گذاري شده اما مطمئنا اين روح دانش و تكنولوژيه كه باعث پيشرفت جامعه ميشه نه صرفا تقليد از پديد اورندگان اون علوم.به عقيده من ما داريم نسبت به زبان خودمون ظلم مي كنيم.آيا واقعا وقتي كه فرش ايراني به بازار هاي اروپايي مي ره به عنوان مثال يك شهروند انگليسي تو مكالمات روزمرش چقدر از واژه ي "فرش" استفاده مي كنه؟در حالي كه بعضي ها براي لغات بسيار ناب فارسي هم دنبال معادل خارجي ميگردند تا خودشون رو به اصطلاح متخصص جلوه بدن.اميدوارم روزي برسه كه در كنار رسيدن به پيشرفتهاي علمي,به فكر زبان و فرهنگ ملي خودمون هم باشيم.اگر چه تو اين برهه ي زماني از بعضي ممالك دنيا عقب افتاده ايم اما اگه يه خورده به اقتدار ايران گذشته نظر بيفكنيم بيشتر به ارزش اين اب و خاك پي مي بريم و واقعا حيفه كه در حفاظت از انديشه ها و آرمانهاي گذشتگانمون غفلت كنيم.
اقليم پارس را غم از آسيب دهر نيست.................................تا بر سرش بود چون تويي سايه ي خدا.
به نقل از Nima-Pro :خب جهان باز همينه فرهنگها در هم حل ميشن و كلمات و لغات وارد زبانهاي مختلف ميشن (كه هيچ عيبي هم نداره)
حالا ميخواد تركي - عربي - فرانسوي - انگليسي و ... هر جاي ديگه باشه
كه خيلي هم خوبه تازه اميدوارم اين روند پيشرفت كنه تا جايي زبانها همه يكي بشن و انسانها براي ارتباط با هم مشكلي نداشته باشن چون زبان واقعا باعث جدايي ملتها و تمدنها از هم شده و كلا چيزه بيخوديه
اگه بخوايم اينطور سخت بگيريم بايد بريم لباس دوران بوق رو تنمون كنيم چون تيپ امروز هم همش از خارج اومده زبان هم مثله پوشش مثله همه چيزه ديگه با زمان تغيير ميكنه بهتره اينقدر جلوي تكامل خودمون رو نگيريم.
حالا ما در جوار كشورهاي عرب و ترك زبان هستيم و در اثر تبادلات فرهنگي يا غير فرهنگي يا هر چيزي بخشهايي از زبان اين اقوام هم به فارسي وارد شده (كه هيچ عيبي هم نداره) بهتره بجاي اينكه كلمات رو از زبان خودمون خارج كنيم سعي كنيم كلمات فارسي رو وارد زبانهاي ديگه كنيم (تبادل فرهنگي نه تقابل فرهنگي)
و اينكه اين كلمات دهه هاست بروي زبان ماست و از بين هم نخواهد رفت.
و حالا اين همه چيز گفتم واسه يه چيز و اونم اينكه شما كه داغ فرهنگتون هستيد كلمه پارس و پارسي ايراني نيست و تلفظ فرانسوي و يوناني ايران است Persis كه بعدان شد Persia و كلمه اصلي همان ايرانه و ايراني (كه در كتيبه ها هم اومده آييران Aeran (سرزمين آريا يا آريانها) و بعد در زرتشت ايرانويچ و سپس هم ايران امروز ؛ پارس رو هيچ وقت نپذريد اون اسكندر به ايران ميگفت پارس درياي ايران رو كردن خليج پارس يا فارس اين جزوه مسايل ملي و ربطي به زبان نداره)
و بعد هم نامهاي پرس جا افتاد Perspolis و ... كه كاملا انگليسي هست Pers كه يوناني كلمه ايران است و پليس هم به معني شهر يا سازه اجتماعي و ... مثله Metropolis يا همون كلان شهر و ... و نامهاي ايراني فراموش شد.
در تاريخ زبان ايران ايراني بوده نه فارسي (تلفظ عربي پرسيز) و نه پارسي (پرس)
زبان ايراني (ايران) مثله زبان عربي (عربستان) يا زبان انگليسي (انگلستان) يا زبان روسي (روسيه) يا فرانسوي (فرانسه) و همينطور الا آخر
بی گمان ساده انگارانه خواهد بود اگر به امید چنین چیزی همه داشته هایمان را ببازیم و به مردمی بی هویت دگردیسی کنیم. تمدن هایی چون سومر و فینیقی نیز به همین گونه برای همیشه نابود شده اند.
ولی قبل اون به مدت هزار و خورده ای سال عیلامیان بر این سرزمین حاکم بودند!به نقل از Nationalist :در گذشته نام اين سرزمين پارس بوده پس زبان پارسي درسته
زبان پارسی باستان دوره هخامنشی رو تو ببینی هم نمی تونی بفهمی! تازه زبان نوشتاری آرامی بوده! با عرض معذرت ! گلاب به روتون!همون تمدن عیلام درسته! ایلام اسم یک استان فعلعی ایرانه ولی اون اسم یک تمدنه!به نقل از Nationalist :ولي اين زبان رو قوم پارس با خودش به اين سرزمين آورده و ما الان ايلامي (عيلامي غلطه) سخن نميگيم
زبان چیزی جز یک سری علایم قراردادی نیست که افرادی که از اون استفاده می کنند مفهوم و منظور خودشون رو به هم می فهمونند و احساسات خود رو منتقل می کنند !