[h=2]
همه چیز درباره اینتری آینده; مائورو ایکاردی [/h]
مهاجم کنونی سمپدوریا و اگر اتفاق خاصی رخ ندهد مهاجم آینده اینتر که بزرگترین سرمایه سری آ است داستان خودش را به ما می گوید. از شهر کودکی مسی شروع می کند تا به لاماسیا برسد. او عاشق ماهیگیری و خواب است که البته باعث شد دیدن مراسم پاپ جدید را در تلویزیون از دست بدهد.
"زیاد ماهیگیری می کنم و علاقه اصلیم شکاره. حیوونا رو دوست دارم. همه شون بجز گربه ها"
ولی اگه دوستشون داری بهتر نیست مثلا ازشون عکس بگیری بجای اینکه بهشون شلیک کنی؟
"من فقط پرنده ها رو شکار می کنم. از وقتی بچه بودم با تیر و کمونم اینکارو می کردم. با بچه های اولین مربی فوتبالم، ژوزه کوردوبا به شکار می رفتیم. فقط برای تفریح شکار نمی رفتیم. بعدا اونا رو می خوردیم."
مواظب باشید که از روی قیافه در مورد مائورو ایکاردی قضاوت نکنید. مواظب باشید که از روی هامر H2 که با آن عکس گرفته در موردش قضاوت نکنید. یک فیل با چهار چرخ که 70.000 یورو می ارزد. دو ماه است که او این ماشین را خریده است با اینکه گواهینامه ندارد. ("بیشتر دوست دخترم پاتریشیا که 3 ساله گواهینامه داره پشت فرمون میشینه. من فقط بیرون شهر رانندگی می کنم") در سن 20 سالگی او ناگهان بوسیده شد ولی لیاقت شانس فوتبالی و توانایی اقتصادی را داشت. مائورو ایکاردی متولد روساریو آرژانتین در این چند ماه ابتدایی 2013 تنها مسی (18) و رونالدو (14) را جلوتر از خودش که 8 گل زده است می بیند.
خبر انتخاب خورخه ماریو برگولیو بعنوان پاپ چطور بهت رسید؟ اون هم مثل تو آرژانتینیه.
"رو مبل خوابیده بودم. ساعت حدودا 7 شب بود. می دونم ولی خوابیدن رو دوست دارم. پاتریشیا بیدارم کرد که خبرو بهم نشون بده ولی اون لحظه نفهمیدم چی شده. ولی بعدش شدیدا احساس هیجان کردم. من این حقیقت رو احساس کردم که یه کشیش تو آرژانتین که همیشه بین مردم بود مخصوصا بین فقیرترین هاشون حالا پاپ شده. او برای کلیسا و همه اعتقادات خوب خواهد بود"
پاپ در اولین سخنرانیش گفت: "من از جایی دور می آیم، از آخر دنیا" وضعیت زندگی جایی که تو در آن بزرگ شدی واقعا آخر دنیا بود؟
"شاید آخر دنیا نبود ولی نزدیکش بود. بود و هنوز هم یه محله فقیره. یه خواهر و برادر دارم که 2 و 3 سال از من کوچیکترن. برای تامین خرج ما پدرم هزارتا شغل داشت از قصابی بگیر تا کارگری. مادرم هم همیشه در خشکبار فروشی کار می کرد و پدر بزرگ و مادر بزرگم مراقب ما بودند. بعد از اون من نه سالم بود که آرژانتین بحران زده شد و پدرم تصمیم گرفت ما به جزایر قناری اسپانیا مهاجرت کنیم.
بعد از اون زندگیت چطور بود؟
"مدرسه و فوتبال. من خیلی درس می خوندم و تو مدرسه شاگرد خوبی بودم. من با دوچرخه ام به مدرسه ای می رفتم که اصلا نزدیک خونه مون نبود. وقتی 5 سالم بود فوتبال رو تو باشگاه اینفانتیل سارتا شروع کردم. اون موقع فوتبال رو دوست نداشتم ولی پدرم اصرار می کرد. چون خودش تو 15 سالگی عضو تیم بزرگسالان روزاریو سنترال شده بود ولی فوت پدرش باعث شد فوتبال رو ول کنه و بره سراغ کار."
و اون مجبورت کرد رویای فوتبالیست شدن خودش رو تو به ثمر برسونی. انتظار سنگینی نبود؟
"نه برعکس برام یه انگیزه شد. اون همیشه می خواست من بهترین باشم."
فکر می کنی بتونی؟
"فکر می کنم قویم و هنوز می تونم پیشرفت کنم"
از اولش مهاجم بودی؟
"تو آرژانتین هرجا که تونستم بازی کردم. حمله، هافبک، دفاع حتی دروازه بان هم بودم. کم کم شماره 9 رو می پوشیدم چون دوست داشتم جلو بازی کنم. ولی بعدش چون قدم از بقه بلندتر بود ژوزه من رو به دفاع برد ولی کم کم قانع شد که تو محوطه حریف مفیدترم تا محوطه خودمون."
روزاریو شهر لئو مسی هم هست...
"من اولین بار وقتی 17 سالش بود و اولین بازیش را برای بزرگسالان بارسا انجام داد با او صحبت کردم. اون موقع من تو قناری بودم و تو باشگاه وسینداریو بازی می کردم که چند بار استعدادیاب های بارسلونا اومدن و اسم من رو برای باشگاه خودشون رد کردن. لئو شنید که بارسا دنبال یه آرژانتینی متولد روزاریوه و یه عکس امضا شده برام فرستاد که آرزو می کرد راه اون رو ادامه بدم."
و بعدش؟
"داستانی که میگن لئو به من اس ام اس می زد تا من رو برای اومدن به بارسا متقاعد کنی دروغه. آخه چه کسی پیشنهاد بهترین آکادمی دنیا رو رد می کنه؟ بعد چند ماه وقتی داشت از تمرین به خونه برمی گشت دیدمش و بهش گفتم یادته برای یه پسر کوچولو عکس امضا کرده بودی و براش فرستادی؟ اون منم! از اون به بعد تو بارسلونا زیاد با هم بودیم و یه بار هم منو برای شام مهمون کرد. یه بار هم به خونه اش دعوت شدم که نشد برم. ولی الان رابطه مون کم شده."
تو این چند سال کنارش یا جلوش بازی کردی؟
"هیچوقت تو این 2.5 سالی که تو آکادمی بارسا بودم با بازیکنان تیم بزرگسال برخورد نداشتیم. گواردیولا همه چیز رو مشخص می کرد حتی برای جوانترین رده ها"
مسی مدل فوتبالی تو است؟
" نه الگوی من باتیستوتا است."
بارسا-میلان رو دیدی؟ پشیمون نیستی که چنین تیمی رو ترک کردی؟
"نه. بارسا از لحاظ تکنیکی خیلی به من کمک کرد ولی من پیشرفتی درباره توانایی های ذهنی نداشتم ولی این موضوع مهم نیست. شخصیت من به این تیم نمی خورد. به ایبراهیموویچ نگاه کنید حتی اونم موفق نشد. بارسا بدون مهاجم نوک بازی می کنه و تمام هم تیمی های بزرگتر از من که قد بلندتری داشتند و فیزیکی بودند تیم رو ترک کردند. اصلا پشیمون نیستم."
آخرش هم آرژانتین رو بجای ایتالیا انتخاب کردی؟
"آره من یه آرژانتینیم. از روز اول هم این رو گفته بودم."
فکر می کنی به تیم ملی دعوت بشی؟
"با سابلا صحبت کردم. اگه تمام تلاشمو بکنم بالاخره دعوت می شم."
چه چیزی رو درباره جنوا دوست داری؟
"دریا که به من این احساسو میده که تو صلح زندگی کنم. هرچند دوست دارم خرید کنم و یدونه مغازه تو فیومانا هست. بارسلونا هر صد متر یدونه از این مغازه ها داشت."
میلان پر از این فروشگاه ها است...
(با خنده) در واقع چند باری میلان رفتم ولی نمی خوام در مورد نقل و انتقالات صحبت کنم.
ولی تو این سن می خوای یک فصل دیگه تو سمپدوریا بازی کنی یا به یک تیم بزرگ بری و نیمکت نشین باشی؟
حرف شما درسته ولی کی گفته سمپدوریا سال بعد یک مهاجم بزرگ نمیخره و من نیمکت نشین نمی شم؟ از طرف دیگه من هیچوقت نگفتم می خوام به اینتر یا یووه برم. من از سمپدوریا راضیم. خواهیم دید...
اولین چیزی که در مورد فوتبال ایتالیا یاد گرفتی؟
اینکه باید بازی رو برد همچنین حداکثر تلاش. تو اسپانیا دیدن تکل هایی که اینجا زده میشه سخته. مدافا بیشتر به فکر بازیسازیند تا له کردن شما.
توصیه که دلیو روسی بیشتر از همه به تو می کنه؟
این که برای تیم بازی کنم نه خودم. و اینکه پرس کنم و بازی بدون توپ رو درست انجام بدم.
سر آخر ایکاردی رو چطور توصیف می کنی؟
کسی که تو رختکن با همه شوخی میکنه. اونا بهم میگن "دلقک محله"