• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

گپ و گفتگوی طرفداران عکس و عکاسی!

S.M.H

‏‎کاربر فعال خاطرات و آشپزي و خوراکي ها
کاربر فعال
تاریخ عضویت
25 فوریه 2011
نوشته‌ها
5,666
لایک‌ها
6,608
سن
34
چه دروغی؟به کی دروغ گفته بودی؟ عجقت؟
 

hossein137

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
10 جولای 2009
نوشته‌ها
9,400
لایک‌ها
10,757
سن
35
محل سکونت
Isfahan
منم گند کاری زیاد داشتم :D
یه چند باری اسیدی که برای رسم کردن مداری های مسی با ماژیک ضد آب ازش استفاده میکردم رو ریخته بودم روی کاشی آشپزخونه و موزاییک های حیاط هر کاری هم کردم رنگ زردش نرفت
94257985867461124472.gif

یه چند باری هم برق گرفتگی داشتم :D دورانی بود برای خودش

من نمیدونم چرا اون دوران برق زیاد من رو میگرفت.:D راستش من هیچ وقت بردی رو نساختم.یعنی از این کار اصلا" خوشم نمیاد.
یادمه یه حساب پس انداز داشتم که تو دوران نوجوانی برای خریدن همین آت و آشغال ها خالی اش کردم :D فکر کنم یه 20 تومنی بود.(خودت که میدونی 20 تومن اون روز ها چقدر بیشتر تو چشم میزد :دی )
 

hossein137

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
10 جولای 2009
نوشته‌ها
9,400
لایک‌ها
10,757
سن
35
محل سکونت
Isfahan
چه دروغی؟به کی دروغ گفته بودی؟ عجقت؟

تو انگار اصلن تو باغ ما نبودی :دی
من دروغ نگفتم.حداقل به اون شخص.دروغ از جانب کس دیگه ای بود.عشقی هم نبود.منتها نمیدونم چرا این طور فکر میکردم.
فکر کن یک روز یکی زنگ بزنه و بگه ازت خوشم میاد و بقیه ی ماجرا.تا جایی که بگه من دارم میمیرم..شب عملش یک دفعه بهت خبر بدن که دوست نداره ببینتت.و بعد نمیره و کور بشه.و بعد تو دوران کوری اش آب جوش بریزه روی دست هاش و تاول بزنه.و بعد بگه که داره فلج میشه.این ها همه در صورتی باشه که اون شخص ادعا کرده برای درمان رفته خارج از کشور.و تو هیچ کاری نتونی بکنی.
من اهل فیلم هندی نبودم.نمیدونم چرا انقدر احمق شده بودم.با این حال تجربه ای بود.شاید همه چیزم عوض شد ولی الان فکر میکنم آدم تر هستم
 

S.M.H

‏‎کاربر فعال خاطرات و آشپزي و خوراکي ها
کاربر فعال
تاریخ عضویت
25 فوریه 2011
نوشته‌ها
5,666
لایک‌ها
6,608
سن
34
تو انگار اصلن تو باغ ما نبودی :دی
من دروغ نگفتم.حداقل به اون شخص.دروغ از جانب کس دیگه ای بود.عشقی هم نبود.منتها نمیدونم چرا این طور فکر میکردم.
فکر کن یک روز یکی زنگ بزنه و بگه ازت خوشم میاد و بقیه ی ماجرا.تا جایی که بگه من دارم میمیرم..شب عملش یک دفعه بهت خبر بدن که دوست نداره ببینتت.و بعد نمیره و کور بشه.و بعد تو دوران کوری اش آب جوش بریزه روی دست هاش و تاول بزنه.و بعد بگه که داره فلج میشه.این ها همه در صورتی باشه که اون شخص ادعا کرده برای درمان رفته خارج از کشور.و تو هیچ کاری نتونی بکنی.
من اهل فیلم هندی نبودم.نمیدونم چرا انقدر احمق شده بودم.با این حال تجربه ای بود.شاید همه چیزم عوض شد ولی الان فکر میکنم آدم تر هستم

منم با دیدن این چیزا واقعا میفهمم که بعضی چیزها درسته که اشتباهه ولی نیازه که تجربه شون بکنی
 

p30room

Registered User
تاریخ عضویت
14 فوریه 2010
نوشته‌ها
2,375
لایک‌ها
3,562
محل سکونت
IRAN
من نمیدونم چرا اون دوران برق زیاد من رو میگرفت.:D راستش من هیچ وقت بردی رو نساختم.یعنی از این کار اصلا" خوشم نمیاد.
یادمه یه حساب پس انداز داشتم که تو دوران نوجوانی برای خریدن همین آت و آشغال ها خالی اش کردم :D فکر کنم یه 20 تومنی بود.(خودت که میدونی 20 تومن اون روز ها چقدر بیشتر تو چشم میزد :دی )

برق گرفتگی های من خیلی باحال بود یه بار تو جمع بودم که گرفت :دی یه آخی گفتم بعد ازم پرسیدن چی شده منم سریع و بدون وقت تلف کنی گفتم مورچه گازم گرفت :D ولی روز بعدش جای سوختگیش معلوم شد همه فهمیدن
94257985867461124472.gif
ولی خیلی باحال بود ها میگرفت ولم میکرد :دی
 

hossein137

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
10 جولای 2009
نوشته‌ها
9,400
لایک‌ها
10,757
سن
35
محل سکونت
Isfahan
منم با دیدن این چیزا واقعا میفهمم که بعضی چیزها درسته که اشتباهه ولی نیازه که تجربه شون بکنی

آره.ولی بدترین چیزی که بود این بود که به خانواده ام توهین کردم و آدم خودخواهی شده بودم.

برق گرفتگی های من خیلی باحال بود یه بار تو جمع بودم که گرفت :دی یه آخی گفتم بعد ازم پرسیدن چی شده منم سریع و بدون وقت تلف کنی گفتم مورچه گازم گرفت :D ولی روز بعدش جای سوختگیش معلوم شد همه فهمیدن
94257985867461124472.gif
ولی خیلی باحال بود ها میگرفت ولم میکرد :دی

بی خیال بابا :blink:
جای سوختگی؟
من تا حالا خیلی برق گرفتتم ولی هیچ وقت رد پایی از خودش به جا نگذاشته.فقط یک شوک باحال بوده و بس :D
 

p30room

Registered User
تاریخ عضویت
14 فوریه 2010
نوشته‌ها
2,375
لایک‌ها
3,562
محل سکونت
IRAN
بی خیال بابا :blink:
جای سوختگی؟
من تا حالا خیلی برق گرفتتم ولی هیچ وقت رد پایی از خودش به جا نگذاشته.فقط یک شوک باحال بوده و بس :D

سوختگی شدید که نه . بیشتر یه سوراخ کوچیک ایجاد میکرد مثل جرقه های آداپتور 12 ولتی رو که سیم هاش رو به هم بزنی . یه شک کوچیک هم داشت :D
بزار امروز کیت هام رو پیدا کنم نشونت بدم دلت بسوزه :p
 

hameddam

کاربر فعال عکاسی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 ژوئن 2006
نوشته‌ها
1,708
لایک‌ها
1,409
محل سکونت
تهران - کرج
خب دیدم بحث برق گرفتگی پیش اومده گفتم منم یه خاطره بگم:D
حدودا 2 سال پیش بود هنوز تو شرکت مانیتور crt داشتم خراب شده پیچ تنظیم فوکوسش به هم ریخته بود تصویر تار بود
type.gif
lamer.gif

خلاصه بازش کردم خودم درستش کنم بعد از باز کردن (نمیدونم باز کردین یا نه یه قسمت پستونکی داره که های ولتاز هست )وقتی قسمت پستونکی رو سمت چیزی بگیرید حرکت الکترون ها رو قشنگ میتونید مثل یه جرقه جوش کاری ببینید
crossbonesgif.gif

منم صندلیم تو شرکت کلا پلاستیک چرمی عایق هست پاهامام رو هوا بود واه اینکه بازی کنم گرفتم این پستونک رو رو میز داشتم جرقه اش رو نگا میکردم
superbiggrin.gif
تو عوالم خودم بود کلا ساکت ساکت
nahaha.gif

یه هویی دیدم یکی با لگد زد پشت صندلیم پرت شدم رو زمین
saeek.gif

دیدم همکارم بهم لگد زده رنگشم سفید شده
shock.gif
گفتم هویی چیه چی شده؟
eek.gif

گفت خاک تو سرت کنم حامد فکر کردم برق گرفتت خشکت کرده
dckix.gif


کلا تو محل کار کلی خاطره دارم :D
مخصوصا با این دوستانی که میان پشمون واسه کار آموزی رشته الکترونیک
خیلی اذیتشون میکنم
crazy.gif
 

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,356
لایک‌ها
5,482
یه هویی دیدم یکی با لگد زد پشت صندلیم پرت شدم رو زمین
دیدم همکارم بهم لگد زده رنگشم سفید شده گفتم هویی چیه چی شده؟
گفت خاک تو سرت کنم حامد فکر کردم برق گرفتت خشکت کرده


25r30wi.gif
 

p30room

Registered User
تاریخ عضویت
14 فوریه 2010
نوشته‌ها
2,375
لایک‌ها
3,562
محل سکونت
IRAN
اینا رو الان پیدا کردم

یه سری کیت , مته برای سوراخ کاری کیت ها , آرمیچر البته یه چند تای دیگه هم داشتم که یکیش خیلی قوی بود خفن بود :دی همیشه هم کنار کیت هام اول اسمم رو چاپ میکردم حتی رو یکی از کیت ها تاریخ هم زدم اون موقع ده سالم بودم
34efamg.gif
:دی پیر شدیم رفت
154fs232528.gif

Image775.jpg

ایمم عضو جدید خانواده بود که قبل کنکور خریدم برای تست کیت ها استفاده میکردم که البته یه چند تای دیگه هم بهش وصل میشه
Image779.jpg

بیشتر وسایلم احتمالا انباری باشه یادمه تو اسباب کشی تو چند تا کارتن بزرگ گذاشتم
94257985867461124472.gif


بچه های الان کلی تفریح دارن ولی مطمئنم به اندازه زمان ما حال نمیکنن
 

hoorsa

کاربر ویژه گفتگوی آزاد
تاریخ عضویت
28 نوامبر 2011
نوشته‌ها
2,505
لایک‌ها
1,705
سلام به همگی خوب هستین ظهرتون به خیر
حسین جان عکسهات کجا بود من ندیدم


هی میگذره.خوب و بد.
دیروز میخواستم تو کارگاه لحیم کاری کنم حواسم نبود اشتباهی سر هویه رو گرفتم.صدای جلز و ولز از دستم بلند شد.تا دو ساعت اصن یه وضعی داشتم.
یادم اومد دوران حماقتم رو.

چطوری حسین
یاد بچگی هام انداختی
تو مسیر مدرسه یه کتاب فروشی بود که تو ویترینش کتاب الکترونیک به زبان ساده برای دانش آموزان رو گذاشته بود خلاصه پول هام رو جمع کردم خریدمش اولین علاقه من به الکترونیک از اونجا شروع شد

120528_280x382.jpg


که بعد ها نسخه دو رو هم خریدم یادش بخیر راهنمایی میخوندم اولین مشوقم هم پدرم بود همیشه هم هویه نوک انگشتام رو میسوزوند :D چه دورانی بود بعد ها به خاطر یه سری از مشکلات دیگه ولش کردم
هنوز که هنوزه کتابه رو نگه داشتم وقت بکنم عکس از کیت هایی که درست کردم میندازم حال کنید مخترعی بودم برای خودم
91444095712197254418.gif
:دی

چه باحال فرزاد تو مگه چند سالته ؟فکر کنم خیلی پیری:دی داداش منم این کتابو داشت .هنرستان میرفت .چقدر شماهارو برق گرفته یا 5 تن .الان سالمین .من بودم موجی میشدم
وای چه خاطره ای آقا حامد:دی
 

p30room

Registered User
تاریخ عضویت
14 فوریه 2010
نوشته‌ها
2,375
لایک‌ها
3,562
محل سکونت
IRAN
چه باحال فرزاد تو مگه چند سالته ؟فکر کنم خیلی پیری:دی داداش منم این کتابو داشت .هنرستان میرفت .چقدر شماهارو برق گرفته یا 5 تن .الان سالمین .من بودم موجی میشدم

کجام پیره
62026916665829194646.gif
:دی تازه امسال تابستون میشم 23 سال
au.gif
خودت رو با من مقایسه نکن :D
 

p30room

Registered User
تاریخ عضویت
14 فوریه 2010
نوشته‌ها
2,375
لایک‌ها
3,562
محل سکونت
IRAN
:lol:.ناراحت شدی؟

نه جان خودم :دی من زیاد شوخی میکنم اگه چیزی بگم شوخیه
94257985867461124472.gif
اوایل حسین زیادی منو جدی میگرفت که انگار به مرور زمان بهتر شده :D تو هم زیاد منو جدی نگیر :دی یه چیزی میگم دور هم بخندیم
fe133csxgyeoj5l004g4.gif
:دی
 

hoorsa

کاربر ویژه گفتگوی آزاد
تاریخ عضویت
28 نوامبر 2011
نوشته‌ها
2,505
لایک‌ها
1,705
نه راحت باش .من اگه قرار بود ناراحت بشم که اینقدر فعالیت نمیکردم .کلا دختر مقاومی هستم تا دیگه کی اعصابم خط خطی بشه :دی
 

hossein137

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
10 جولای 2009
نوشته‌ها
9,400
لایک‌ها
10,757
سن
35
محل سکونت
Isfahan
سلام به همگی خوب هستین ظهرتون به خیر
حسین جان عکسهات کجا بود من ندیدم

سلام هورساجان.من معمولا" عکس هایی رو که میگیرم میذارم تو تاپیک آخرین عکسی که گرفتم.اگر دوست داشتید ببینید اون جاست


اوایل حسین زیادی منو جدی میگرفت که انگار به مرور زمان بهتر شده

:D
 

S.M.H

‏‎کاربر فعال خاطرات و آشپزي و خوراکي ها
کاربر فعال
تاریخ عضویت
25 فوریه 2011
نوشته‌ها
5,666
لایک‌ها
6,608
سن
34

A R @ M

همکار بازنشسته خاطرات ، سینما و تلویزیون
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 جولای 2007
نوشته‌ها
6,356
لایک‌ها
5,482
فقط لایک میکنید؟
148fs542321.gif

یکیتون جواب سلام نده یه وقت
148fs542321.gif
 

S.M.H

‏‎کاربر فعال خاطرات و آشپزي و خوراکي ها
کاربر فعال
تاریخ عضویت
25 فوریه 2011
نوشته‌ها
5,666
لایک‌ها
6,608
سن
34
سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت سرها در گریبان است

سلام
 
بالا