آقا ما با 3نفر از بچه ها از دانشگاه صنعتی یه دربست گرفتیم بریم تو شهر یه دوری بزنیم!، یکی جلو نشست 3تای دیگه عقب(
) من هم عقب دست راست بودم!، من از بقیه یکم دیرتر سوار شدم! به محض اینکه پام رو گزاشتم تو ماشین راننده گفت: سلام داداش گلم، چه خبرا، دیگه خبری ازمون نمی گیری!!!
منم هرچی نگاش کردم نشناختم!! با خودم گفتم حتماً از بچه های دبستان یا مهدکودک (
) باید باشه الان خیلی رشد کرده شناخته نمیشه!!
بهش گفتم: هی میگذره! ، خوب تو چرا خبر نمی گیری!!؟؟ (تریپ اومدم که مثلاً شناختمش چون 3 بود اون طوری گرم سلام کرد منم بگم "شما؟! بجا نمیارم")
گفت زن و بچه و ... نمیزاره حالی از رفقا بگیریم، بگذریم محمد چیکار میکنه!!؟؟؟
- محمد خوبه سلام میرسونه! ( من گرم صحبت بودم دیدم این 3نفر با راننده از خنده دارن روده بر میشن! با خودم گفتم حتماً صدام یجوریه اگرنه نکته خنده دار دیگه ای نیست!! یک اههههن کردم تا صدا صاف شه!!!
راننده هم احوال پرسیش گرم شده بود از مامان و بابا و عمه و زن دایی پریسا و ... میپرسید، ما هم جواب میدادم و همچنان این 3 نفر داشتن کفپوش های پراید رو گاز میگرفتن!!
رفتیم و رفتیم یهو گفت: نامرد این 5 تومن ما رو نمخوای بدی؟؟ رفتم تو فکر حساب کتاب، با خودم گفتم در حال حاضر کسی جز
@AslanSalarkia که ازم 50تومن میخواد پول نمیخواد ازم!!
ولی با خودم گفتم شاید یجا 5تومنی ازش گرفتم اینم یادشه!! دست کردم تو جیب که 5تومنی رو دربیارم گفت: 4.5 بخاطر اون وانته و نیم میلیونم ....... (کلاً یچی تو همین مایه ها گفت )
همچنان بچه ها در حال =)) به سر می بردن!!
من یه لحظه شک کردم با خودم گفتم نکنه این منو با یکی اشتباه گرفته!! داشتم فکر کردم دیدم شروع کرد فحش دادن ...کش ....... بیییییییییییییبب بیا این پول مارو بده گاجوندی مارو !!! غیرتی شدم رفتم بزنمش!! بچه ها هم همچنان زمین گاز گیران!!!! آقا رفتم جلو یه چی دیدم برگشتم عقب!! این بنده خدا موبایل رو گوش سمت چپش بوده و داشته با یکی صحبت می کرده!! همه دید داشتن به موبایل به جز من!!! :general211::general211::general211:
بجان خودم 2 چهاراه ما با این بحث میکردیم، اگه به فحش نمی کشید 2 تا دیگه هم باهاش صحبت میکردم!!:general112::general112::general112::general112:
یعنی بقدری ضایع شدم که کلاً با اون بچها بهم زدم الان با یه سری دیگه می پرم!!
