این که همون داستان آرایشگر شد (پارادوکس راسل)
متاسفانه من پارادوکس راسل رو به دلیل تنبلی نخوندم
ولی فکر می کنم که جواب اینه : شخص دروغگوست
این که همون داستان آرایشگر شد (پارادوکس راسل)
آره درست میگی ....خب حالا تکلیف چیه؟؟؟
وای...من نتوستم بفهمم شما چی میگی , اما استدلال ساده این مسئله این است که ما داریم یه قیاس برقرار میکنیم بین فضای نامحدود پیوسته مثل خط با فضای محدود ناپیوسته یعنی نقطه...بنابراین قیاس بین دو
چیز متضاد است که باطل است. فکر می کنید درست گفتم؟؟
من فکر می کنم که باید نوشت , فضای محدود پیوسته مثل خط با فضای نامحدود نا پیوسته یعنی نقطه
چون در یک فضا یک خط محدود به طور پیوسته وجود دارد
و در همون فضا هم تعداد نا محدودی نقطه به طور ناپیوسته وجود دارد
متاسفانه من پارادوکس راسل رو به دلیل تنبلی نخوندم
ولی فکر می کنم که جواب اینه : شخص دروغگوست
بهتره اینجوری بگیم تا قضیه روشن بشه:
فرض می کنیم محکوم تا چهارشنبه اعدام نشده است. از آنجاکه قاضی گفته حداکثر تا پنجشنبه اعدام می شود، پس حتما در این روز اعدام می شود. بر این اساس محکوم استدلال می کند که حتما پنجشنبه اعدام می شود.
اشکال کار در قسمت قرمز رنگه. از آنجا که قاضی گفته "از روز اعدام خود آگاهی نخواهی یافت"، محکوم هیچگاه نمی تواند استدلال کند که در فلان روز اعدام می شوم:
محکوم استدلال می کند در فلان روز اعدام می شوم ===> محکوم در فلان روز اعدام نمی شود ===> محکوم استدلال می کند که در فلان روز اعدام نمی شوم (تضاد)
اما
محکوم استدلال نمی کند در پنجشنبه اعدام می شود+ پنجشنبه تنها مهلت باقی مانده برای اعدام است ===> محکوم پنجشنبه اعدام می شود =/=> محکوم استدلال می کند پنجشنبه اعدام می شود (چون بدلیل ذکر شده در بالا اصولا نمی تواند چنین استدلالی بکند)
دست بر قضا منم اینا رو نفهمیدم. چه قیاسی بین خط و نقطه برقرار کردیم؟
ما اومدیم حرکت پیوسته روی خط رو تبدیل کردیم به حرکت گسسته روی نقاط...اینجا است که تضاد پیش میاد.
پارل پارادوکس :
فرض کنید در یک مسابقه زنده تلویزیونی هستید که من مجری خوش قلب اون برنامه هستم .در پایان مسابقه شما اجازه میابید از میان 3 دری که به جایزه منتهی میشود یکی را انتخاب کنید. فرض کنید پشت یکی از درها 20 کیلو طلا و پشت دو در دیگر یکی یک لیوان آب انار گذاشتن!
حال فرض کنید که من می دانم پشت هر دری چه چیزی قرار دارد. نوبت انتخاب شما فرا میرسد و فرض کنید شما یک در نوعی مثلا درب اول را انتخاب کردید .در اینجا من طبق قوانین مسابقه یک درب را که پشت آن آب انار است باز میکنم , مثلا درب 3 را.
حالا به شما میگویم که تصمیمی نهایی را بگیرید و بین درب های اول (انتخاب خودتان) و درب دوم (نامعلوم) یکی را انتخاب کنید.
سوال : کدام درب را انتخاب میکنید و چرا؟
اونوقت طبق قوانین مسابقه، آیا شما مجاز بودید که اصلا دری رو باز نکنید؟
آیا ما می تونیم روی اینکه خوشقلبی شما شامل حال ما بشه حساب کنیم؟
متاسفانه من پارادوکس راسل رو به دلیل تنبلی نخوندم
ولی فکر می کنم که جواب اینه : شخص دروغگوست
متاسفانه من پارادوکس راسل رو به دلیل تنبلی نخوندم
ولی فکر می کنم که جواب اینه : شخص دروغگوست
متاسفانه من پارادوکس راسل رو به دلیل تنبلی نخوندم
ولی فکر می کنم که جواب اینه : شخص دروغگوست
به نظر من شما درست می گی.
اون دروغ می گه.
پارادوکس:
فرض کنید شما با قهرمان دوی جهان میخواهید مسابقه دهید. اما از آنجا که او از شما بسیار سریع تر است , اجازه میدهد که شما زودتر شروع کنید.
بنابراین شما شروع کرده و به نقطه A می رسید , در این لحظه قهرمان نیز شروع به حرکت میکند. وقتی قهرمان به نقطه A برسد شما در نقطه ای مانند B هستید , قهرمان ادامه می دهد و به نقطه B میرسد , ولی در این جا شما به نقطه ای دیگر هر چند با فاصله ای کوچک رفتید. اگر همین روند را ادامه دهیم نتیجه میشود که قهرمان هرگز به شما نمیرسد.لذا شما مسابقه را خواهید برد.
__________________
البته همیشه دروغ نمی گه. اما ایندفعه دروغ می گه.
اینجوریه؟
1) راست گفته که " همیشه دروغ میگم" پس باید این دفعه هم دروغ گفته باشه که با فرض تضاد داره.
2)دروغ گفته که " همیشه دروغ میگم" پس باید لاقل برخی مواقع راست بگه و برخی مواقه دروغ ,که از این جا تو حلقه می افتیم و حلقه هم باطل است.
باز هم بی جواب است.
این الان با توجه به این :
چه جور میشه؟؟؟
مورد دوم درسته. گاهی راست می گه، گاهیم دروغ میگه. ایندفعه دروغ گفته ولی همیشه دروغ نمی گه.
پارادوکس :
"اگر هر قانونی استثنایی داشته باشد پس این قانون نیز استثنایی دارد."
اگر هر قانونی استثنایی داشته باشد
اینجوریه؟
1) راست گفته که " همیشه دروغ میگم" پس باید این دفعه هم دروغ گفته باشه که با فرض تضاد داره.
2)دروغ گفته که " همیشه دروغ میگم" پس باید لاقل برخی مواقع راست بگه و برخی مواقه دروغ ,که از این جا تو حلقه می افتیم و حلقه هم باطل است.
باز هم بی جواب است.
مورد دوم درسته. گاهی راست می گه، گاهیم دروغ میگه. ایندفعه دروغ گفته ولی همیشه دروغ نمی گه.
نکته اینه که عبارت زیر یک قانون نیست, بلکه یک عبارت توضیحی است
بفرما سر سفره عزیز دل برادرغذای ذهن میخام. بیشتر و بیشتر