• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

PPC گپ و گفتگو آزاد بچه های بخش

vocian

Registered User
تاریخ عضویت
13 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
1,002
لایک‌ها
4
راستی دوستان من دیروز یه HTC StarTrek خریدم با گارنتی ِ تحلیلگر داده ها به مبلغ 210 هزار تومن ، بعدش ویندوز استاندارد ِ 5 داشت و کلی اینترفیس ِ خسته و زشت داشت ، رفتم کردمش استاندارد 6.1 و بسی حالشو بردم ، اما خبر جالب اینجاست یه 6.1 ِ پروفشنال هم واسش نوشته شده :blink: و من صبح نصبش کردم و الان دارم سرعتی بالاتر از اتم لایف رو تجربه میکنم + همه ی کاراش با یه دست به راحتی انجام میشه ... :D

پرچم ِ f83 بالاست :p

( یه نکته راجب به f83 بگم چون یه سری پرسیدند : f83 کد بخش پی پی سی کنار هست توی پی تی ،آدرس صفحه اول بخش رو که ببینید متوجه میشید )

مبارکه پارسا جان . ایشالا حالش رو ببری اساسی . یاد دستگاههای تاشو به خیر. بدون تاچ ویندوز موبایل 6.1 پروفشنال چطوره ؟! اصلا تصوری از استفاده کلید با ویندوز موبایل پروفشنال ندارم . ایشالا که حال بده به شما.

تو سر این لایف بدبخت هم هی نزن گناه داره . عقده ای میشم ها:D
 

manuelcalavera

Pocket PC کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 ژوئن 2007
نوشته‌ها
2,834
لایک‌ها
8
مبارکه پارسا جان . ایشالا حالش رو ببری اساسی . یاد دستگاههای تاشو به خیر. بدون تاچ ویندوز موبایل 6.1 پروفشنال چطوره ؟! اصلا تصوری از استفاده کلید با ویندوز موبایل پروفشنال ندارم . ایشالا که حال بده به شما.

تو سر این لایف بدبخت هم هی نزن گناه داره . عقده ای میشم ها:D
نه بابا ، وقتی ژیان مثه پیکان بره میگن داره مث بنز راه میره :D

لایف که اسطوره شده توی سرعت ...
 

Dr.B.M

Registered User
تاریخ عضویت
21 دسامبر 2005
نوشته‌ها
359
لایک‌ها
3
سن
49
سلام
گفتم یه عرض ادبی کرده باشم.:blush:
کماکان دارم نوشته هاتون رو میخونم و لذت میبرم.
بعضیهاشون خیلی طولانیه و چشم رو خسته میکنه (خدا به دست نویسنده هاش قوت :happy:بده)ولی جدا مثل این ترد هیج جا ندیدم خیلی باحاله:D
امروز اتفاقی ترد عکس بچه های پاکت پیسی رو دیدم.و کلی خندیدم چون از نوشته های بعضی ها یه چهره دیگه تو ذهنم بود که باعکسشون خیلی فرق داشت.کلا خیلی باحال بود .مثلا بادی بیلدر فکر میکردم باید یه پسر گنده و هیکلی باشه ولی:blink: یا اقا مجتبی رو با عرض معذرت فکر نمیکردم اینقدر با کلاس باشه:D که ماشا... هم خوش تیپه هم باکلاس
دکتر جون روز به روز داره بیشتر ازت خوشم میاد و مخصوصا از وقتی که عکست رو دیدم:blink:.نوشته ها و افکارت رو میفهمم.
حسین خان مخلصیم.یه دونه ایی.;)ولی اصلا مثل عکست نیستی:lol:
بقیه بچه ها هم دمتون گرم:rolleyes:بسی لذتمندناکمان میکنید.
دستم خسته شد.بخاطر این سندرم ADS ی که دارم متاسفانه نمیتونم زیاد تایپ کنم .
موفق باشید.



پ.ن:دکتر جون با این سندرم که اشنایی دارید ان شاا....:blink::wacko::lol:
 

lordofpersia

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 نوامبر 2006
نوشته‌ها
570
لایک‌ها
0
سن
38
محل سکونت
shiraz
علی جان خیلی مخلصیم. آلتیمیت ما هم جلوی فلیم شما هیچ حرفی واسه گفتن نداره:cool:

ارادتمندیم سیاوش جان! آقا شایعه پراکنی چرا میکنی !:D فلیم کجا بود فعلا که خبری نیست اخیراا به دنبال یک دست دومش هستم که ماشالا اصلا گیر نمیاد! تازه پولشم داره میره خرج زندگانی میشه lol


@ علی لرد : چطوری سرور ؟ فلیم میگیری خبر نمیدی ؟ بذا بیام شیراز ، دیگه بت خبر نمیدم :lol:

خیلی مخلصم پارسا جون !میدونی که هر طور بشه اولین نفر که خبردار بشه خودتی!!!! اینها فقط شایعاتی هست که عوامل بیگانه بوجود آوردن!


راستی علی لرد جون مثل اینکه راست راسی فلیم گرفتی ××× !!! خوش به حالت که شیراز خیلی مشکل آنتن نداری ... :( گوشی من که بعد از سفر همچنان توی ماشین اون زیر زیرا داره خودش رو جر میده میگه که یکی من رو روشن کنه ... !!! :wacko: ایشالا به پای هم پیر شین :rolleyes:


نه بابا ای کاش فلیم داشتم:rolleyes: والا به دنبال دست دومش هستم ببینم گیر میاد به u هم اس ام اس زدم اما جواب ندادی! یکم از بیزینس دل بکن بابا دنیا دو روزه:D
 

FrankenStein

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
29 جولای 2005
نوشته‌ها
6,285
لایک‌ها
20
سن
42
محل سکونت
iran-tehran
سلام
گفتم یه عرض ادبی کرده باشم.:blush:
کماکان دارم نوشته هاتون رو میخونم و لذت میبرم.
بعضیهاشون خیلی طولانیه و چشم رو خسته میکنه (خدا به دست نویسنده هاش قوت :happy:بده)ولی جدا مثل این ترد هیج جا ندیدم خیلی باحاله:D
امروز اتفاقی ترد عکس بچه های پاکت پیسی رو دیدم.و کلی خندیدم چون از نوشته های بعضی ها یه چهره دیگه تو ذهنم بود که باعکسشون خیلی فرق داشت.کلا خیلی باحال بود .مثلا بادی بیلدر فکر میکردم باید یه پسر گنده و هیکلی باشه ولی:blink: یا اقا مجتبی رو با عرض معذرت فکر نمیکردم اینقدر با کلاس باشه:D که ماشا... هم خوش تیپه هم باکلاس
دکتر جون روز به روز داره بیشتر ازت خوشم میاد و مخصوصا از وقتی که عکست رو دیدم:blink:.نوشته ها و افکارت رو میفهمم.
حسین خان مخلصیم.یه دونه ایی.;)ولی اصلا مثل عکست نیستی:lol:
بقیه بچه ها هم دمتون گرم:rolleyes:بسی لذتمندناکمان میکنید.
دستم خسته شد.بخاطر این سندرم ADS ی که دارم متاسفانه نمیتونم زیاد تایپ کنم .
موفق باشید.



پ.ن:دکتر جون با این سندرم که اشنایی دارید ان شاا....:blink::wacko::lol:



من کوچیکتم بابک جان برا همین میگفتم اینجا کسی رو دک نمیکنند:)

اون عکس برا 4 سال پیش هست الان کلی فرق کردم عکسم باید باشه اینورا ولی یه دونه جدید میزارم اونجا:)

پ.ن: نمیدونید از وقتی اون عکس گذاشتم اونجا چند نفر برام پی ام دادن که اصلا رفتارات و نوشته هات و آواتر و اسم id به این عکس نمیخواره:blush:راست میکن؟؟؟؟:rolleyes:
 

mojtaba2741

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
2 دسامبر 2005
نوشته‌ها
1,792
لایک‌ها
17
سن
42
محل سکونت
Tehran
یا اقا مجتبی رو با عرض معذرت فکر نمیکردم اینقدر با کلاس باشه:D که ماشا... هم خوش تیپه هم باکلاس

سلام؛
پس معلومه که بی کلاس اینجا پست می زنم؛می تونید بیشتر کالبد شکافی کنید و توضیح بدید؟ضمنا" اون تنها یک عکس در حال کار با لپتاپ تو خونه هست؛حالا انشاله یه عکس با شلوارکی (البته از نوع کردیش:lol:)که دوستان دانشگاهی چند سال پیش از مشهد برام آوردن دارم که رو و پشتشو همه امضا کردن؛دارم که تو اون عکس خیلی خوش تیپ تر هم هستم:lol:
ضمنا" روی لینک وبلاگم که کلیک کنی و بعدش هم اونجا روی عکسم کلیک کنی می تونی اطلاعات بیشتری در مورد من پیدا کنی،البته دوست دارم بیشتر از شما بدونم؛
موفق باشی؛
 

vocian

Registered User
تاریخ عضویت
13 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
1,002
لایک‌ها
4
خوب . همونطور که قول داده بودم امروز اومدم استراتژی سوم دولت فخیمه رو به شما معرفی کنم . این استراتژی بسیار نادره و از مفاهیم بسیار پیشرفته اقتصادی ، که همون 10 صفحه اول کتاب اقتصاد خرد!!! (که این حقیر و دیگر دوستانی که قدر سر سوزنی هم از اقتصاد میفهمند ارتباط اون رو با سیاست های کلی اقتصادی و اقتصاد کلان در این سطح نمی فهمند )اونهم به صورت نصف نیمهاستفاده کرده!.این که چگونه سیاست های کلان اقتصادی بر پایه ساده ترین مفهوم اقتصاد خرد که عرضه و تقاضاست بنا شده جای بحث بسیار دارد اما در عین حال نکته اصلی آنست بسیاری از مفسران اعلام تعجب کرده اند که چگونه شخصی در مشاوران دولتی نفوذ کرده که دارای دانشی با این عظمت بوده و شناسایی هم نشده و توانسته این سیاست را به اجرا نزدیک کند ، انهم در دورانی که تئوری های طلائی جناب دکتر ... هر روز عرصه ای جدید از پهناور علم را به تنهایی و با یاری خداوند متعال می شکافد ! اصلا عجیب نیست که چگونه دکتر که خود مهندسی بزرگ است و آمریکا از آن ترس دارد جرات جولان دادن به این دانش آکادمیک بزرگی را در مقابل خودش داده !!
بگذریم . این تئوری قریب به اجرا از کجا اومده و چه جوری اومده بماند. اما چی هست؟

همه ما میدانیم که صندوق ذخایر ارزی چیست و به چه درد میخورد. اما شاید یه خورده توضیح واسه اونایی که زیاد با این مقوله آشنایی ندارند بد نباشه.


مطالب زیر مفاهیمی هستند که در 7 صفحه اول کتاب تئوری و سیاستهای اقتصاد کلان به طور کامل با فرمول های مربوطه توضیح داده شده اند!

در اقتصاد کلان وقتی صحبت از مدل جامعه میشه برای سادگی اول اقتصاد 2 بخشی خانوار و بنگاه در نظر گرفته میشه . بعد مدل سه بخشی میشه و دولت به میان میاد و در نهایت چهار بخشی که بانک ها هم در این چرخه قرار داده میشن. وقتی مدل کامل میشه بحث به جایی کشیده میشه که یک جامعه از کل دنیا به دور نیست و یک سری مراودات با کشور های همسایه هم داره. و یک سری صادرات و یک سری واردات حتما وجود خواهد داشت که اختلاف این دو تراز مبادلات خارجی اون کشور رو مشخص میکنه.
مثلا (اعداد کاملا خیالی) ممکنه ایران 10 میلیارد دلار صادرات و 5 میلیارد دلار واردات داشته باشه که در کل تراز مبادلات تجاری مثبت خواهد داشت.یا بالعکس که تراز مبادلات خارجی منفی خواهد داشت.

نکته ای که وجود داره اینه که در ایران و بسیاری از کشور های دیگه این مبلغ اضافی تراز مبادلات خارجی همون 5 میلیارد دلار اکثرا در اختیار دولت هست و دولت باید در موردش تصمیم بگیره که چه کنه.

تا اینجا 7 صفحه اول کتاب

از اطلاعات زیر به صورت دقیق مطمئن نیستم ، بنده در تاریخ ها و اسم ها به هیچ وجه منبع مطمئنی به حساب نمیام . اگر وقتی بود اسمها و تاریخها رو چک میکنم .

اگر اسم رو اشتباه نکنم بیماری ای به اسم تب هلندی در اقتصاد موجوده.
این بیماری چیه؟ حدود 30سال پیش با بالارفتن قیمت ذغال سنگ کشور های اصلی صادر کننده ذغال سنگ که انگلیس و هلند بودند درآمد بسیار زیادی از صادرات محصولشون به دست آوردند و تراز مبادلات خارجی بسیار مثبتی رو رقم زدند . بحث در انگلیس و هلند بالا گرفت که با این پول باد آورده چه کنیم. انگلیسی ها گفتند که این تراز مبادلات خارجی تاثیرش رو بر روی قیمت ارز انگلیس گذاشته و خرج کردن آن در کشور تنها اثر منفی بر روی اقتصاد خواهد داشت و ترجیح دادند این مبلغ رو به صورت وام (حتی به صورت بلاعوض) به کشور های دیگر (از جمله کشور های آفریقایی ) بدهند . در کل عقیده انگلیسی ها بر این بود که این پول باعث مریض شدن اقتصادی کشورشون میشه و بعد ها معلوم شد که بسیار به جا اندیشیده اند.

اما در هلند چه اتفاقی افتاد. هلندی ها که از درآمد خودشون سرخوش بودند و حاظر نبودند یک قطره از آن رو هم از دست بدهند اعلام کردند که قصد اصلاحات شدید صنعتی را دارند و تمام این پول را به پای سازندگی ریختند . اتفاقی که افتاد آن بود که دلاری که قبلا تاثیرش را گذاشته بود به جامعه واریز شد . یک دولت ممکن است 1 میلیون دلار را یک ساله خرج کند و 500 هزار دلار آن باعث افزایش تولید ناخالص داخلی شود ولی وقتی این 1 میلیون تبدیل به 100 میلیون میشود حداکثر 5 میلیون آن باعث افزایش تولید ناخالص خواهد شد و 95 میلیون دیگر به پروژه های نیمه تمامی میرسد که همه آن صرف واردات لوازم حقوق کارکنان و کارگران و کمپانی های خارجی خواهد شد. نقدینگی به شدت افزایش خواهد یافت در حالی که خانوار بخشی از این نقدینگی را صرف خرید مایحتاج اضافی خود خواهد کرد و با توجه به این که تولید ناخالص داخلی متوازن با نقدینگی رشد نداشته تورمی وحشتناک جامعه را فراخواهد گرفت و تب هلندی را رقم خواهد زد! به اصطلاح میگویند اقتصاد جامعه تب دارد و دوای دردش کمتر خوردن است . اما حالا 9 میلیارد پروژه نیمه کاره داریم که باید برای آنها خرج شود و کمتر خرج کردن ضرر روانی سیاسی اقتصادی بسیاری به جامعه خواهد زد و دولت در رکود ناشی از اخراج کارکنان و کارگران ، فروخواهد رفت و حتی این رکود گریبانگیر کارخانجات دیگری که تولیداتشان را افزایش داده اند نیز خواهد شد . در نهایت چیزی که نصیب جامعه خواهد شد 5 میلیون پروژه پایان یافته (با کلی سلام و صلوات) و 95 میلیون پروژه متوقف شده . رکود و تورم شدید و در آخر افزایش بیکاری است . این همان اتفاقی بود که سر هلندی های بدبخت افتاد!

البته متن فوق از حافظه ی 2 سال پیش بنده استخراج شده و به هیچ وجه دقیق نیست . اگر امکانش بود حتما یک مقاله راجع بهش اینجا میگذارم.


اما این چه ربطی به جراحی های دکتر محبوب ما داره؟ همونطور که میدانیم در دوره دولت خاتمی درآمد نفتی ما هم افزایش یافت و تراز مبادلات خارجی ما هم پیشرفت کرد. دولت دکتر خاتمی که از عواقب خرج کردن این دلار ها آگاه بودند صندوق ذخایر ارزی رو به راه انداختند . مشاوران آن زمان از به اصطلاح شومی این دلار ها به حد کافی مطلع بودند و ترجیح دادند این دلار ها در جایی دفن بشند تا نه تنها پشتوانه ریال های ما باشند بلکه پیشگیری از هر گونه تب اقتصادی احتمالی به عمل بیارند. حتی اگر مطالعه کرده باشید می بینید که در سال 50 تا 56 که درآمد دلاری زیادی یک دفعه به ایران برای افزایش قیمت نفت واریز شد شاه احمق این مملکت هم فهمیده بود که نباید همه پول را خرج کند و قسمتی از آنرا به کشور های دیگر به صورت وام ارائه کرد. در اصل راه حل استفاده از این وجوه آنست که اصلا وارد اقتصاد داخلی نشوند و صرف سرمایه گذاری خارجی و یا وامهای خارجی شوند و به نحوی قرنطینه شوند . یا حتی میتوان آنرا به بخش خصوصی داخلی با شرایطی عادلانه (و نه ارفاقی ) قرض داد . یا در نهایت اگر دولت شدیدا به آنها احتیاج داشت به دولت با همان شرایط قرض داده شود و بعدها با سود آن بازپس گرفته شود.

اما در دولت محبوب حسین چه شد؟
رئیس جمهور محبوب حسین بعد از تفکر بسیار حدودا کمتر از 1 ماه بعد از انتصاب خود به این فکر افتادند که چه طور ما اینقدر بدبختیم در حالی که اینقدر پول داریم !! اینها اینجا چرا بی کار افتاده ! بیایید راه هلند را برویم ببینیم چه میشود! مگر ما چی کم داریم از هلندی های خدا بی خبر و شروع به خرج کردند . این مصارف عاقلانه باعث شد که صندوق ذخایر ارزی ای که 8 سال در طول دولت خاتمی برای آن صرف شده بود تا جمع آوری گردد کمتر از 1 سال خالی شود و در طول این یک سال هر چه مفسران اقتصادی گفتند که این پول ها به جان خودمان شگون ندارد و فال گرفتیم خوش نمی آیند و ... رئیس جمهور قبول نکرد که نکرد. البته ایشان از دیدگاه مدیریت اسلامی احتمالا مدیری نمونه است چون از این دیدگاه انگیزه مدیر است که اهمیت دارد و نه نتیجه ! ولی چه بگویم از حماقت خاله خرسه و شکارچی بدبختی که به این دیدگاه اعتقادی نداشت!!
سال دوم هم به همین منوال گذشت و با وجود گرانتر شدن قیمت دلار خوشحالی دولت از اصلاحات اقتصادی فرهنگی بیشتر قوت گرفت و تب ای که هیچ یک از مسئولان به خود زحمت چک کردنش را نمی داد بالا گرفت. در سال سوم داد نمایندگان مجلس هم درآمد که شما شورش را درآورده اید ... و دولت قبول کرد که کمتر خاله خرسه بازی در آورد و تورم وحشتناک حداقل باعث شد که برای جلوگیری از عابرو ریزی و بالاگرفتن چرایی و چگونگی حداقل شده یک مدتی بیخیال بخشی از این صندوق شود و حالا میبینیم که این صندوق جانی دوباره گرفته اما با 100 دلار قیمت نفت رقم فعلی خیلی پایین است!!

حالا ما دوباره قلکی داریم که کودکی 3-4 ساله بالای آن ایستاده و این دست و آندست میکند با چکشی که دارد آنرا بشکند و ببیند چقدر پول داخلش هست و برود با آن پول آدامس خرسی بخرد . اما از ترس مادرش فعلا کاری از دستش بر نمی آید و منتظر بهانه ای برای انجام نقشه ی خویش است!!

حالا که مشکل تورم و این تب بالا گرفته این کودک سعی میکند با یک تیر 2 نشان بزند .اول بگوید ببینید که چه فکر قشنگی کرده ام که این تب را پایین بیاورم و دوم آنکه این صندوق را بشکند که دیگر اینقدر نگران مصرف کردنش نباشد!!

نقشه چیست؟

طرح بسیار بزرگ اقتصادی رئیس جمهور آنست که دلار های موجود در صندوق را در جامعه بریزد. همانطور که در نیم فصل اول هر کدام از کتاب های کلاسیک اقتصاد خرد میدانیم قیمت از تقاطع منحنی های عرضه و تقاضا مشخص می شود و در صورتی که عرضه زیاد و یا تقاضا کم شود قیمت کاهش خواهد یافت . البته این رویداد به شرط عمودی نبودن هر کدام از منحنی های فوق در 2 صفحه بعد و بسیاری از مفاهیم پیشرفته تر در هر کدام از فصل های بعدی این کتاب هم هست که به آن توجهی نشده است .
حال رئیس جمهور ادعا میکند اگر این دلار ها را در جامعه بریزیم و تا سنت آخر آن در کشور عزیزمان عرضه شود با ثابت بودن عرضه و یا افزایش کم آن قیمت دلار پایین خواهد آمد و پیش بینی کرده از 900 دلار به رقمی در حدود 700 دلار خواهد رسید. این 700 دلار به معنی این است که پول ما ارزش پیدا کرده و مردم نسبت به قبل پولدار تر شده اند و با توجه به این افزایش 30 درصدی ثروت جامعه (که خیلی کودکانه است اگر فکر کنیم به طور متوسط در همه سطح پخش خواهد شد) نه تنها تورم 20 درصدی خنثی خواهد شد بلکه 10% هم اضافه خواهد آمد که تمامی آحاد جامعه حالش را برده و دوباره به رئیس جمهور محبوبشان رایشان را خواهند داد!!

اما رئیس جمهور ما به خیلی چیزها فکر نکرده . از جمله اینکه قیمت 910 تا 940 تومانی دلار به صدقه سری همین صندوق ذخایر ارزی است که بوجود آمده و این دلار ها تاثیرشان را کاملا بر روی قیمت ریال گذاشته اند (تئوری آربیتاژ در علوم اقتصادی و مالی) به علاوه احمقانه است که فکر کنیم که تقاضای این دلار تنها در داخل ایران است و هیچ شرکتی از این اختلاف مصنوعی استفاده نکرده و دست به تجارت نزده و دوباره این قیمت را به 910 تومان یا بیشتر نخواهد رساند ( همان بحث تقسیم این ثروت!! که معلوم است سهم بزرگ آن نصیب چه کسی می شود) و در نهایت همه این ها را هم اگر بخواهیم فراموش کنیم و همانطور که همیشه امام حسین و حضرت ابولفضل پشتمان بوده اند حالا هم منتظر حمایت آنها باشیم و مطمئن باشیم که هیچکدام از این تئوری های اقتصادی کار ساز نخواهد بود و بنشینیم و این جراحی را نگاه کنیم و همه چیز خوب پیش برود ایرانی خواهیم داشت با همان تولید ناخالص داخلی با ثروت داخلی بیشتر دست مردمی که میخواهند بیشتر خرج کنند! وقتی تولید ناخالص بالا نرفته این بندگان خدا چاره ای جز خرید لوازمات خارجی ندارند . البته با توجه به اینکه قیمت ریال بالا رفته قیمت این لوازمات نسبت به مدل ایرانی بسیار به صرفه تر هم خواهد بود که باعث بر شکستگی این کارخانجات هم در حداکثر یک سال آتی خواهد شد . این کارخانجات راهی جز کاهش هزینه ها و کاهش درآمد کارگران و کاهش تولید ندارند و بعید است اکثر آنها از این بحران بتوانند کمر راست کنند . در کنار این شرایط افزایش واردات باعث خواهد شد که قیمت دلار به خاطر افزایش تقاضا و کاهش عرضه افزایش یابد (همان نیم فصل اول) و وقتی افزایش یافت از آنجا که تولیداتمان هم کم شده و بی کاری زیاد شده این افزایش قیمت دلار را در بهترین حالت به بیشتر از 910-40 دلار قبلی خواهد رسانید و در کنار آن کاهش تولید ناخالص داخلی باعث کاهش هر چه بیشتر ارزش ریال خواهد شد.

در نهایت در یکی دوسال آینده قیمت دلار بیش از حالت فعلی افزایش یافته ، کارخانجات برشکست شده ، تورم به خاطر بالاتر رفتن قیمت دلار به شدت افزایش پیدا کرده، درصد بیکاری هم به میزان بسیار ارتقا یافته و البته رئیس جمهور محبوب حسین در همین یک سال احتمالا از آب گل آلود ماهی گرفته و از کاهش قیمت دلار موقتی رای خوبی نصیب خود کرده و در سال اول ریاست جمهوری جدید خود خبر از جراحی های جدید اقتصادی ای میزند که مصوبش را مسئولان زیر دست خود و رئیس جمهور قبلی خود می داند و حسین هم طبق معمول از ایشان دفاع کرده و باز هم مسائل اقتصادی و سیاسی را با هم قاطی میکند.:D

مثل اینکه خیلی زیاد شد امیدوارم حوصله خوندنش رو داشته باشین
 

vocian

Registered User
تاریخ عضویت
13 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
1,002
لایک‌ها
4
ارادتمندیم سیاوش جان! آقا شایعه پراکنی چرا میکنی !:D فیلم کجا بود فعلا که خبری نیست اخیراا به دنبال یک دست دومش هستم که ماشالا اصلا گیر نمیاد! تازه پولشم داره میره خرج زندگانی میشه lol


:D

یکی از بر و بچه های همینجا قصد فروش داشت . شاید خودش باهات تماس گرفته باشه . ولی هنوز زیاد مطمئن نبود.
 

king_dani

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
26 می 2005
نوشته‌ها
4,970
لایک‌ها
5
سن
43
محل سکونت
London UK
سلام
گفتم یه عرض ادبی کرده باشم.:blush:
کماکان دارم نوشته هاتون رو میخونم و لذت میبرم.
بعضیهاشون خیلی طولانیه و چشم رو خسته میکنه (خدا به دست نویسنده هاش قوت :happy:بده)ولی جدا مثل این ترد هیج جا ندیدم خیلی باحاله:D
امروز اتفاقی ترد عکس بچه های پاکت پیسی رو دیدم.و کلی خندیدم چون از نوشته های بعضی ها یه چهره دیگه تو ذهنم بود که باعکسشون خیلی فرق داشت.کلا خیلی باحال بود .مثلا بادی بیلدر فکر میکردم باید یه پسر گنده و هیکلی باشه ولی:blink: یا اقا مجتبی رو با عرض معذرت فکر نمیکردم اینقدر با کلاس باشه:D که ماشا... هم خوش تیپه هم باکلاس
دکتر جون روز به روز داره بیشتر ازت خوشم میاد و مخصوصا از وقتی که عکست رو دیدم:blink:.نوشته ها و افکارت رو میفهمم.
حسین خان مخلصیم.یه دونه ایی.;)ولی اصلا مثل عکست نیستی:lol:
بقیه بچه ها هم دمتون گرم:rolleyes:بسی لذتمندناکمان میکنید.
دستم خسته شد.بخاطر این سندرم ADS ی که دارم متاسفانه نمیتونم زیاد تایپ کنم .
موفق باشید.



پ.ن:دکتر جون با این سندرم که اشنایی دارید ان شاا....:blink::wacko::lol:
بله قربان ، شما لطف دارید به بنده ، دوست دارم با شما هم بیشتر آشنا شوم ، شما فارغ التحصیل کدامین دانشگاه این آباد زمین هستید؟

abbreviation شما را هم با فشاری بی مثال به مغزم رمز گشایی کردم ، تشکر:D
 

Profession@l

همکار بازنشسته
تاریخ عضویت
12 می 2007
نوشته‌ها
2,857
لایک‌ها
317
محل سکونت
Sky
ماشاالله به بچه های ppc باز.
این تاپیک رکورد دار میشه.
اگه می دونستم می یومدم توی بحق ها ولی الآن می بینم خیلی عقبم.:D
 

lordofpersia

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 نوامبر 2006
نوشته‌ها
570
لایک‌ها
0
سن
38
محل سکونت
shiraz
یکی از بر و بچه های همینجا قصد فروش داشت . شاید خودش باهات تماس گرفته باشه . ولی هنوز زیاد مطمئن نبود.
وکین عزیز خیر کسی یا من تماس نگرفته فعلا!:)

در ضمن بابا بیخیال فکر خودتو نمیکنی فکر ما باش که قراره پست ها رو بخونیم:wacko:
 

FrankenStein

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
29 جولای 2005
نوشته‌ها
6,285
لایک‌ها
20
سن
42
محل سکونت
iran-tehran
عماد جان چند تا نکته مثل اینکه شما نمیدونی دولت سعی میکنه قیمت $ رو بالا نگر داره

تو همه گشورهای دور ما قیمت دلار از اینجا ارزون تره یعنی اگر شما با مثل 100 ریال 1 دلار میخریدید توی عربستان الان با 140 ریال 2 دلار می خری (ریال پول ایران هست) دولت برا اینکه به مشگل نخوره میخواد ارزش دلار رو بالانگر داره

رئیس جمهور محبوبم چند بار این مسله بالا رو متذکر شد این از اینکه گفتی میخواد بیاره پائین

بعدش یه سوال اینجا میمونه رفیق تب هلندی وقتی بود که نمیخواست زیر ساختها رو فعال کنه برا همین نتیجه بر عگس گرفت الان دولت تنها کاری که میکنه تولید زیر ساخت زیر ساخت درجه 1 مثل کارخونه تو لید برق نه مثلا کارخونه ریسندگی ...

به نظر من عماد میدونی مشگل احمدی نژاد چی بود البته نه خودش ، این بود که ارزش ریال رو پیش خود ریال پائین آورد نه اینکه ارزش پول ما پیش پول جایی دیگه ای پائین بیاد.

یه بحثی هم بود سر اینکه چرا صندوق ذخیره ارزی طبق دلار هست که کلا یه بحث طولانی هست .....

به نظرم میاد من مجبورم یکی از اساتید اقتصادی که میشناسم دعوت کنم به اینجا تا بحث باز بشه که از کجا داریم ضربه میخوریم و دولت چه قصدی داره:blush:

فقط یه چیز هم من بکم به نظر خودم به قول معروف خودمونی مردونه و ...... احمدی نژاد هر چی که میخواد باشه من قبول میکنم ولی منافق نیست که بخواد سر مردم رو شیره بماله که ......... بخدا راهی خیلی بهتری هم بود که میرفت هم تو خارج استقبال ازش بیشتر میشد هم عوام پسندانه بود برا داخل (حداقل تو سیاست خارجیش که این رو مطمئنم)

پ.ن:کاملا نظرات شخصی هست:)
 

vocian

Registered User
تاریخ عضویت
13 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
1,002
لایک‌ها
4
عماد جان چند تا نکته مثل اینکه شما نمیدونی دولت سعی میکنه قیمت $ رو بالا نگر داره

تو همه گشورهای دور ما قیمت دلار از اینجا ارزون تره یعنی اگر شما با مثل 100 ریال 1 دلار میخریدید توی عربستان الان با 140 ریال 2 دلار می خری (ریال پول ایران هست) دولت برا اینکه به مشگل نخوره میخواد ارزش دلار رو بالانگر داره

رئیس جمهور محبوبم چند بار این مسله بالا رو متذکر شد این از اینکه گفتی میخواد بیاره پائین

بعدش یه سوال اینجا میمونه رفیق تب هلندی وقتی بود که نمیخواست زیر ساختها رو فعال کنه برا همین نتیجه بر عگس گرفت الان دولت تنها کاری که میکنه تولید زیر ساخت زیر ساخت درجه 1 مثل کارخونه تو لید برق نه مثلا کارخونه ریسندگی ...

به نظر من عماد میدونی مشگل احمدی نژاد چی بود البته نه خودش ، این بود که ارزش ریال رو پیش خود ریال پائین آورد نه اینکه ارزش پول ما پیش پول جایی دیگه ای پائین بیاد.

یه بحثی هم بود سر اینکه چرا صندوق ذخیره ارزی طبق دلار هست که کلا یه بحث طولانی هست .....

به نظرم میاد من مجبورم یکی از اساتید اقتصادی که میشناسم دعوت کنم به اینجا تا بحث باز بشه که از کجا داریم ضربه میخوریم و دولت چه قصدی داره:blush:

فقط یه چیز هم من بکم به نظر خودم به قول معروف خودمونی مردونه و ...... احمدی نژاد هر چی که میخواد باشه من قبول میکنم ولی منافق نیست که بخواد سر مردم رو شیره بماله که ......... بخدا راهی خیلی بهتری هم بود که میرفت هم تو خارج استقبال ازش بیشتر میشد هم عوام پسندانه بود برا داخل (حداقل تو سیاست خارجیش که این رو مطمئنم)

پ.ن:کاملا نظرات شخصی هست:)
حسین جان یه چیزی رو بی تعارف بهت بگم .سعی کن بحث اقتصادی رو با سیاسی قاطی نکنی. علم اقتصاد علم دو دو تا چهار تاست . نمیشه گفت فلانی اون جوری فکر میکرد اون جوری شد اما در اصل فلان جور باید میشد پس ایرادی نداره . این که تا بحال اینجاییم و این 3 سال به اینجا رسیدیم خودش بزرگترین گواه و شاهد بر این مدعا است که دولت نه تنها نقش حمایتی برای اقتصاد نداشته بلکه شدیدا به مشکلات دامن زده . شما مخالفی ؟! اگر مخالفی یا چشماتو به واقعیت بستی یا زیر میزی داری جایی پول میگیری یا شیفته سیاست شدی . من چیزی غیر از این سه حالت نمیبینم . یه نگاه به آرشیو همین روزنامه های وطنی که با هزار فیلتر چاپ میشن بندازی و البته از نوع اقتصادیش که سیاست نقش پررنگی نداره میبینی که چیا رو پیش بینی میکردند و از چه چیزایی دولت رو منع میکردند و چه شد.
این اتفاقها اونقدر در این دولت شایعه که یکی از بزرگترین اقتصاد دانهای ایران بر میگرده میگه : مشکل ما از اون جا ناشی میشه که علم اقتصاد رو علم نمیدونن! اگر علم میدونستن و به دنبال اجرای تئوری ها و استفاده از دانشش بودن هیچوقت به اینجا نمیرسیدیم. واقعا برای یک دولت ننگه که پشت سرش اینجوری در مورد سیاست های اقتصادیش صحبت بشه. مشکل رئیس جمهور ما هم اینه که اقتصاد رو (مثل خیلی چیزای دیگه ) با سیاست قاطی کرده و هی میگه مرغ من یه پا داره!! یکی نیست بگه 4 تا دور برگردون زدی که دیگه علامه دهر نیستی !! اما راجع به بحث ها:

قربان شما میشه بفرمائید دولت با پایین اومدن دلار به چه مشکلی بر میخوره؟ خوشحال میشم مشکلی که ازش حرف میزنی رو بدونم. بعد از اینکه مشکل رو گفتی میشه به من بگی سیاست دولت برای مهار قیمت دلار (بالا نگه داشتنش ) چی بوده که اینقدر موفق بوده؟ نکنه گند زدن در ساختار اقتصادی ؟! شاید هم گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه پیف بو میده!!
اما آنچه بنده گفتم منبعی کاملا موثق داره . موثق تر از اون چیزی که فکرش رو بتونی بکنی. رئیس جمهور شما اگر هم به بالا بودن قیمت دلار اعتقاد داشته باشه (که از ایشون بعید هم نیست!) باز هم در این وضعیت به قدری در این مملکت تر زده که حاظره هر چیزی رو فدای اون 20 درصد حداقل تورم قریب به یقین بکنه . شاید مثال آدمی که در حال غرق شدنه و حاظره به هر چیزی چنگ بزنه و خودش رو نجات بده بهترین مثاله.

تب هلندی ربطی به زیر ساخت نداشت . که اتفاقا اگر هم قرار باشه بین بد و بدتر انتخاب کرد پروژه های زود بازده بد هستند و زیر ساخت ها بدتر ! علت هم در اقتصاد خواهید خواند! جالب اینه که حتی یک اقتصاد دان هم از این سیاست دولت فخیمه ما حمایت نکرده اما شما با جرات تمام حمایت میکنید!!

از بابت گفته های رئیس جمهور محبوب شما بنده نمیخوام گفته های ضد نقیض خودش و دولتش در این چند سال رو مطرح کنم هر کسی عقل داره میفهمه که آیا رئیس جمهور محبوب شما و دولت مقتدرشان روی حرف های خود میمانند و یا زمانی که اوضاع خیط میشه یا به نفعشون تغییر میکنه درست عکس اون موضع رو میگیرند . از نظر بنده که حرف ها و قول های ایشان هیچگونه سندیت و ارزشی نداره

در مورد دلاری بودن صندوق ذخایر عرضی : چه دلار چه طلا باشد چه فرانک باشد چه پوند و حتی پول رایج در فراسوی کهکشان هیچ فرقی به حال این سیاست نکرده و نخواهد کرد. بحث تراز مبادلات و نحوه خرج آنست نه محتوای آن

بسیار خوشحال خواهم شد شما از اون استاد اقتصادی دعوت کنید که اینجا توضیح بدهند که چرا به اینجا رسیدیم . در بست از این پیشنهاد استقبال میکنم . اما امیدوارم قبلش صحبتی خصوصی با ایشون انجام بدید که یک دفعه مجبور نشید خودتون از دولت دفاع کنید و ما اینجا سوت بزنیم:D

بنده هیچ کجای حرفهام اتهامی به ایشون نزدم که نشون دهنده ادعای بر منافق بودنشون داشته باشه! نمیدونم شما چه طوری از عبارت دوستی خاله خرسه اینجور نتیجه گرفتید؟!! این مبحث مربوط به سیاست میشه که بنده باهاش کاری ندارم . چیزی که هستند مهم نیست کاری که میکنند و نتیجش مهمه برای من

حسین جان شرمنده اگر تند رفتم. بحث اقتصادی و نه سیاسی است و بنده وظیفه خودم میدونم تا حد امکان جلوی هر گونه facade و سیاه بازی در این گفتگو رو بگیرم.
 

vocian

Registered User
تاریخ عضویت
13 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
1,002
لایک‌ها
4
وکین عزیز خیر کسی یا من تماس نگرفته فعلا!:)

در ضمن بابا بیخیال فکر خودتو نمیکنی فکر ما باش که قراره پست ها رو بخونیم:wacko:

شاید فعلا هنوز مطمئن نشده
لرد جان بنده معذرت میخوام . تایپه . اولش نمیفهمی چی مینویسی بعد از نیم ساعت میبینی ااااااا چی شد!
سعی میکنم از این به بعد خودم رو تو این مسائل قاطی نکنم:D
 

FrankenStein

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
29 جولای 2005
نوشته‌ها
6,285
لایک‌ها
20
سن
42
محل سکونت
iran-tehran
حسین جان یه چیزی رو بی تعارف بهت بگم .سعی کن بحث اقتصادی رو با سیاسی قاطی نکنی. علم اقتصاد علم دو دو تا چهار تاست . نمیشه گفت فلانی اون جوری فکر میکرد اون جوری شد اما در اصل فلان جور باید میشد پس ایرادی نداره . این که تا بحال اینجاییم و این 3 سال به اینجا رسیدیم خودش بزرگترین گواه و شاهد بر این مدعا است که دولت نه تنها نقش حمایتی برای اقتصاد نداشته بلکه شدیدا به مشکلات دامن زده . شما مخالفی ؟! اگر مخالفی یا چشماتو به واقعیت بستی یا زیر میزی داری جایی پول میگیری یا شیفته سیاست شدی . من چیزی غیر از این سه حالت نمیبینم . یه نگاه به آرشیو همین روزنامه های وطنی که با هزار فیلتر چاپ میشن بندازی و البته از نوع اقتصادیش که سیاست نقش پررنگی نداره میبینی که چیا رو پیش بینی میکردند و از چه چیزایی دولت رو منع میکردند و چه شد.
این اتفاقها اونقدر در این دولت شایعه که یکی از بزرگترین اقتصاد دانهای ایران بر میگرده میگه : مشکل ما از اون جا ناشی میشه که علم اقتصاد رو علم نمیدونن! اگر علم میدونستن و به دنبال اجرای تئوری ها و استفاده از دانشش بودن هیچوقت به اینجا نمیرسیدیم. واقعا برای یک دولت ننگه که پشت سرش اینجوری در مورد سیاست های اقتصادیش صحبت بشه. مشکل رئیس جمهور ما هم اینه که اقتصاد رو (مثل خیلی چیزای دیگه ) با سیاست قاطی کرده و هی میگه مرغ من یه پا داره!! یکی نیست بگه 4 تا دور برگردون زدی که دیگه علامه دهر نیستی !! اما راجع به بحث ها:

قربان شما میشه بفرمائید دولت با پایین اومدن دلار به چه مشکلی بر میخوره؟ خوشحال میشم مشکلی که ازش حرف میزنی رو بدونم. بعد از اینکه مشکل رو گفتی میشه به من بگی سیاست دولت برای مهار قیمت دلار (بالا نگه داشتنش ) چی بوده که اینقدر موفق بوده؟ نکنه گند زدن در ساختار اقتصادی ؟! شاید هم گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه پیف بو میده!!
اما آنچه بنده گفتم منبعی کاملا موثق داره . موثق تر از اون چیزی که فکرش رو بتونی بکنی. رئیس جمهور شما اگر هم به بالا بودن قیمت دلار اعتقاد داشته باشه (که از ایشون بعید هم نیست!) باز هم در این وضعیت به قدری در این مملکت تر زده که حاظره هر چیزی رو فدای اون 20 درصد حداقل تورم قریب به یقین بکنه . شاید مثال آدمی که در حال غرق شدنه و حاظره به هر چیزی چنگ بزنه و خودش رو نجات بده بهترین مثاله.

تب هلندی ربطی به زیر ساخت نداشت . که اتفاقا اگر هم قرار باشه بین بد و بدتر انتخاب کرد پروژه های زود بازده بد هستند و زیر ساخت ها بدتر ! علت هم در اقتصاد خواهید خواند! جالب اینه که حتی یک اقتصاد دان هم از این سیاست دولت فخیمه ما حمایت نکرده اما شما با جرات تمام حمایت میکنید!!

از بابت گفته های رئیس جمهور محبوب شما بنده نمیخوام گفته های ضد نقیض خودش و دولتش در این چند سال رو مطرح کنم هر کسی عقل داره میفهمه که آیا رئیس جمهور محبوب شما و دولت مقتدرشان روی حرف های خود میمانند و یا زمانی که اوضاع خیط میشه یا به نفعشون تغییر میکنه درست عکس اون موضع رو میگیرند . از نظر بنده که حرف ها و قول های ایشان هیچگونه سندیت و ارزشی نداره

در مورد دلاری بودن صندوق ذخایر عرضی : چه دلار چه طلا باشد چه فرانک باشد چه پوند و حتی پول رایج در فراسوی کهکشان هیچ فرقی به حال این سیاست نکرده و نخواهد کرد. بحث تراز مبادلات و نحوه خرج آنست نه محتوای آن

بسیار خوشحال خواهم شد شما از اون استاد اقتصادی دعوت کنید که اینجا توضیح بدهند که چرا به اینجا رسیدیم . در بست از این پیشنهاد استقبال میکنم . اما امیدوارم قبلش صحبتی خصوصی با ایشون انجام بدید که یک دفعه مجبور نشید خودتون از دولت دفاع کنید و ما اینجا سوت بزنیم:D

بنده هیچ کجای حرفهام اتهامی به ایشون نزدم که نشون دهنده ادعای بر منافق بودنشون داشته باشه! نمیدونم شما چه طوری از عبارت دوستی خاله خرسه اینجور نتیجه گرفتید؟!! این مبحث مربوط به سیاست میشه که بنده باهاش کاری ندارم . چیزی که هستند مهم نیست کاری که میکنند و نتیجش مهمه برای من

حسین جان شرمنده اگر تند رفتم. بحث اقتصادی و نه سیاسی است و بنده وظیفه خودم میدونم تا حد امکان جلوی هر گونه facade و سیاه بازی در این گفتگو رو بگیرم.



راستش درباره اینکه ارزش $ رو بالا نگر میدارند خود ریس جمهور تو گفتگوی ویژه این رو گفت

در باره ذخیره ارزی چون گفتی خود این صندوق پشتوانه مملکت گفتم جای $ اگر طلا بود یعنی فرق نمیکرد؟؟؟

تو که خودت با لایفت مهمونه من نشدی انشاالله این رفیقمون رو هم ببینی جنگ و دعوا کنید یه چیز گیر ما بیاد:)

من سر اون حرف نگفتم منافق سر اونکه گفتی برا دور بعد هم رای بیاره و تو زمانی که بخوان مردم بفهمند کارشو کرده

اما درباه اینکه تند حرف زدی که به نظرم اصلا اینجوری نبود ولی به قول خودت باید همه چی روشن شه:)

من نوکرتم:)
 

king_dani

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
26 می 2005
نوشته‌ها
4,970
لایک‌ها
5
سن
43
محل سکونت
London UK
فقط یک کلام آن هم اینکه کاش اینطور رفتاری که شما عرض کردید در همان جوامع غربی مورد نظر شما جواب میداد و تعداد قتل و.....رو کاهش میداد و ما هم حداقل یه ماکتی از جامع مدنی جناب افلاطون رو مشاهده میگردیم:blush:

باشد که اینگونه شود:rolleyes:

پ.ن:این پارسا میخواد ببین علایق عاشقانه ما خلل وارد کنه حواست باشه دانیال که من و تو ......:happy:

حسین جان کاش چیزی که می خواستی بگویی را دقیق می نوشتی عزیز دل ،
افلاطون ، جامعه مدنی را هرگز مطرح نکرد ، این یک اشتباه فاحش و رایج میان عامه و حتی اندیشمندان هست که باور دارند وقتی افلاطون یا مارکس سخن از یوتوپیا زده اند ، واقعا مرادشان برقراری یک جامعه فیزیکی بود هاست ، یوتوپیا ، خودش خودش را توضیح می دهد : ناکجاآباد ، مارکس جمله ای معروف دارد که بهتر مسئله را روشن می کند : وقتی از وی پرسیده شد که برای عملی کردن این ناکجاآباد چه باید کرد ، بر سر سئوال کننده داد زد که : به من چه ، مگر من گفتم چنین جایی وجود خواهد داشت؟ مگر من چریک هستم؟
به قول پاپر : تلاش برای ساختن بهشت بروی زمین ، همه جهنمی جسمانی بروی زمین بر پا کرده است.

از این مقوله که بگذرم ، می بایست که بگویم ، یا شما از علم آمار خبری ندارید یا مطلقاً تاریخ معاصر نخوانده اید ، مطالعات بسیار وسیع ، همواره زمینه تغییرات اجتماعی بوده است ، مثلا در مورد صنعت فحشا ، تا اوایل دهه پنجاه تصور می شد که نگاه کردن به تصاویر جنسی باعث بروز خشونت جنسی و امار تجاوز می شود ، در این سال بود که یک مطالعه در فنلاند نشان داد که افزایش و رونق گرفتن صنعت فحشا ، دقیقا بر عکس عمل کرده است ، یعنی آمار جرم و جنایات مرتبط با مسایل جنسی را کاهش داده است ، از اینجا بودکه جنبشی ابتدا در ایالات متحده و سپس با درنوردیدن تمام غرب اروپا ، فاحشگی را شغلی موجه کرد. از این دست داستان ها برای تو دوست خوب ولی متعصبم گفتن ، البته که دردی را دوا نمیکند ، برای اینکه می دانم حاضر به پذیرفتن حقیقتی که خلاف اموزه های دینی ت باشد نیستی.

عماد جان ، اسم بیماری اقتصادی ، بیماری هلندی ست ، و زمان وقوع ش نیز درست بعد از پایان جنگ دوم ملل بود ، البته اگر حافظه ام درست یاری کند ، امیدوارم که می بخشی اگر فضولی کردم
شاد باشید
 

Khepele Sibilo

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
2 ژانویه 2008
نوشته‌ها
1,693
لایک‌ها
16
سن
44
دكتر جان بخشي از جوابيه ام رو توو notepad نوشتم، بعد اومدم توو PT كپي پيست كردم، كلي تكميلش كردم، يهو برقها رفت ! من الان فقط همون نوشته هاي كمي كه اول بود رو دارم! نظر به اينكه فكر نمي كنم كامل بخونينش دوباره حرفها رو نمي نويسم ! اميدوارم الان كه اينها ناقص هست سو برداشتي نشه !

به به ! به به ! عزيزاني كه با علاقه بحث هاي شيرين اينجا رو دنبال مي كنن خودشون رو آماده كنن كه حسابي هوس نوشتن زده به سرم:lol::wacko:

خوب، دكتر جان موضوعي كه در اول بايد خدمتتون عرض كنم اين هست كه وقتي سن بالا ميره،‌همونطور كه خودتون هم احتمالا يواش يواش احساس مي كنين اون حسي كه توو سن 18-19 سالگي در نوشته ها براي خود نمايي وجود داره جاي خودش رو يواش يواش به اين مي ده كه انسان از هر نوشته و گفته ايش دنبال رسيدن به هدفي مي گرده! گاهي اوقت براي اينكه ديگران رو تحريك كنين تا بتونين اونها رو براي جواب جمله هاي 2 خط بالاتر خودتون به حرف بيارين ! شايد مجبور شين حرفي هم بزنين كه نه نظر خودتون هست نه ... بعضي وقتها هم بعضي حرفها با هم قاطي مي شه ! به نحوي كه باز شخص مقابل از اونها برداشتي كه ديد و نظر شما بوده رو نمي تونه داشته باشه !
حرفهاي خيلي زيادي توو اون پست زده بودم كه جواب شما نشان كامل از اين گره خوردن بحث ها به هم و برداشتهاي كاملا دور از هدفم داشت ! اما اون قسمت كه توو اول گفته هام گفتم خوشبختانه به خوبي انجام شد و كم كمكي به هدفم رسيدم ;)
ADSL بنده به دليل كابل برگردان مركز مخابراتي مون 48 ساعه بلايي به سرم آورده كه خدا مي دونه و متاسفانه كمي ديرتر از زمان مورد نظرم دارم مباحث تكميليم رو در جواب شما مي نويسم ! همچنين عملا خودم هم با وجودي كه ديدم 30-40% از حرفهام برداشتهاتون اشتباه بود، همون شب اونها رو اصلاح نكردم تا بتونم جواب سايرين رو هم بشنوم و جمع بندي بهتري داشته باشم ، ولي متاسفانه اينكه من پست رو خطاب به شما نوشته بودم و جواب زود هنگام شما يا هر دليل ديكه اي باعث شد نتونم نظر ديگران رو داشته باشم

جملاتيم مثل اين كه پشت سر هم افتاد :
حرف اصلي من در مطالب زير و هدفم از گفتن اونها اثبات اين هست كه براي اين مردم و اين مملكت ديگه جاي هيچ اميدي باقي نمونده ! مي خوام بگم اگر وعده ذهور امام زمان در وقتي كه دنيا رو كثافت و گناه پر كرده حقيقت داشته باشه جدا الان اون زمان رسيده !
و مباحثي ديگه و همچنين حرفهاي پياپيم از گناه باعث ايجاد اين ذهينت
...ها توصیه ای که به شما دارم ، خارج کردن ذهن ات از دایره تعاریف دینی برای گنجاندن دنیا در محوری نیک است. اصلا ً قصد توهین به اعتقادات کسی را ندارم ، ولی جان من ، وقتی شما از الفاظ "حلال و حرام" و " شرعی" و "گناه" به جای "جرم" " تخلف" " ناهنجاری" استفاده می کنی .... نتیجه ش ، بغل کردن ایدئولوژی فاشیسم اسلامی ست. چرا اگر قرار ست به این همه تزویر رنگینی که در فرهنگ ایرانی خوابیده ست اعتراض کنیم، آن را ملون به الفاظی کنیم که بار معنایی ویژه دارند؟...
در شما شد ! اما در كل مي خوام بگم لااقل علم به اينكه يك تحصيل كرده نمي تونه به قول شما داراي ايدئولوژي فاشيستي اسلامي باشه حداقل بايد مانع از اين برداشتها ميشد !
كاش به جاي دقت به اينكه چرا از بين كلماتي مثل اينها كه شايد توو اون متن از لحاظ كاربرد معادل هم هستن :
ناهنجاري اجتماعي ! جرم، تخلف ، گناه يا ...
كلمه گناه رو انتخاب كردم ! به ساير مسايلش ( كه شايد چون متنم رو بد نوشتم بگين نمي شد برداشت ديگه اي داشت !‌) دقت مي كردين ! ... بگزريم !

نكته اي رو تكميلي حرفهام بگم، اون هم اينكه بر خلاف تصور شما من زبان به گفتن حرف هايي كه باعث آرامش و به قول شما رفع بيماريم ميشه باز نكردم،خود من هم خوب مي دونم علاج دردي كه دارم اين هست كه مشكلات اتفاق افتاده رو به زبان بيارم،‌اما فعلا محتاج كساني هستم كه بدانم با گفتن به آنها مشكل حل ميشود ! نه اينكه بيشتر مي شود !!! در حقيقت بخشي از هدفم از گفتن اين مباحث پيدا كردن افراديه كه بدونم ميشه رووي اونها حساب كرد ! يعني اينكه نياز داشتم افراد بيشتري نصبت به اون حرفها نظر بدن تا ببينم در اين موارد روي كدوم افراد ميشه كاملا حساب كرد و .... به عنوان مثال من شما رو از قشر مرفه اين اجتماع شناختم كه عيد رو اروپا گردي مي كنه و ... و از درد اصلي مردم اجتماع آنچنان خبري نداره ( اميدوارم در كل از نظرات شخصيم ناراحت نشين و فكر نكنين قصد يا غرضي دارم ) يكي از مشكلات امروز اجتماع اين هست كه مردم در رفاه مطلق نيستن و هر پوشالي كه دارن براشون مهمه ! اين هست كه به طوري عصبي سعي مي كنن از همه اموال و مسايل زندگيشون دفاع كنن ! اين هست كه مردم ما الان كمي عصبي هستن،‌اين كه شما در گوشه و كنار خيابون افراد متعددي رو مي بينين كه گلاويز هستن و كلماتي ركيك استفاده مي كنن و ... به نظر من بخشيش به اين بر مي گرده،‌اما فكر كنم بخشي از خونسردي و آرامش شما در موضوعات شايد به همين دليل رفاه نصبي اي باشه كه كمي موضوعات رو آنطور كه بايد ... بگزريم .

كلا اومدم اينها رو بگم كه خوشحالم خود شما و يكي 2 نفري كه در اين مورد اشاره اي داشتن لااقل اين رو قبول داشتيم كه اون چيزي كه مد نظر من بود، بد بودن بود ! حالا يا چون بعضي ها مي گن گناهه! بعضي ها مي گن نا هنجاري اجتماعيه ! بعضي ها مي گن تخلفه يا ... مهم اينه كه اتفاقات و كار هايي بد هستند ! دليل بد بودن اونها مهم نيست ! مهم اينه كه اجتماع رو به نابودي مي كشن !
بارها اين رو گفتم كه اگر من از جيب كسي پولش رو بر نمي دارم براي اينكه در آن دنيا كسي با پتك بر سرم مي زند يا مثل آدم خورهاي آمازون من را روي ذعال داغ مي نشانند و وقتي گفتم تشنه ام به من مواد مذاب مي دهند نيست !!!!!! بار ها گفته ام دليل عدم گناه من حرف كسي كه مي گويند چند هزار سال پيش آمده و ظاهرا اين حرفها را گفته نيست ! من انساني هستم كه عقل و تفكر دارم ،‌به اين فكر مي كنم كه پولي كه توو جيبم هست رو نمي خوام از دست بدم ! نمي خاوم حواسم كه نبود يكي بياد و اون رو از جيبم بر داره،‌پس خودم نبايد پول كس ديگه رو بردارم ! اگر دزدي نمي كنم دليلش اينه نه اينكه از عزاب آخرت مي ترسم ! و تاكيد مي كنم عذاب آخرت رو هم نهي نمي كنم !‌من هم به همان مقدار همه ته دلم اعتقادي به چيزي به اسم خدا دارم.
مي دني دكتر جان، من معتقدم اگر جهنم باشد بايد از بهشت بهتر باشد ! چرا شما از پتكي كه به سرتان مي خورد ناراحت ميشويد !!!!؟ چون اين دنيا رو دوست دارين و مي ترسين از دستش بدين ! اما اگر جهنم نشستن روي آتش باشد ! خوب شما با آغوشي باز سر خودتان رو براي هر پتكي خم مي كنين به اين اميد كه شايد بميرين و راحت شين ! اگر شما بدونين از تشنگي نخواهيد مرد ديگه رووي آتيش كه هستين طلب آب نمي كنين كه به جاش مواد مذاب به شما بدن !‌پس جهنم بايد جايي لذت بخش باشد كه شما در آنجا طلب زنده بودن كنيد، اما در لحظاتي كه سعي در زنده ماندن دارين با مواردي مواجه شين كه درد ناك و ناخوشايند و ترسناك باشه! اگر بدونم به جهنم رفتم و بعد از اونجا ،‌دنياي ديگه اي نيست و تا ابد آنجا خواهم ماند ! خوب هر قدر مي خواهند با پتك بزنن توو سرم ! آتيشم بزنن ! باز هم مثل كارتون تام و جري صحيح و سالم از اون طرف ميام بيرون !!!!!! پس من براي اون جهنم و اون آتيش و ... نيست كه زندگي مي كنم
اما اين رو هم مي دونم كه اين حرفها رووم اثري كه اون ته اعتقاد قلبيم رو بگيره نمي زاره ! يعني من اون چيزهايي كه به عنوان اعتقاد قبول كردم رو سر حرف كسي نبوده كه حالا با حرف كس ديگه از دست بدم !

هميشه اين مباحث كه مي شه مي گم مشكل ما عدم تعريف دقيق كلمات هست ! اگر از شما بپرسن شانس هست يا نه؟ جواب خيلي واضحه ! بعله ! شانس هست ! حالا چرا اين رو مي گم؟ چون من تعريف شانس رو براي خودم دقيق انجام دادم! اون هم اينكه بعضي وقتها پيش مياد كه با وجودي كه من براي كاري تلاشي نكردم و ... اما ساير مسائل احتماع هم بد تر از من بودن! يهو من موفق مي شم ! امتحاني هست كه من نخوندم، مي رم سر جلسه، ميبينم هيچ كس نخونده ! من نفر اول ميشم! به اين مي گن شانس‌‌! و وجود داره. اما اينكه شانس نيرويي باشد غيبي كه خود به خود كار من رو راه بندازه ! نه ! وجود نداره !
ديدين ؟ من تعريف رو انجام دادم، الان مشكل جواب حل شد !‌

مي دوني دكتر جان، توو حرفهام به فرض من از ناپاكي دختر گفته بودم ! موضوع اين نيست كه اگر دختري دوشيزه نباشه !!! زندگي با او خوب نيست و ... چون دين ما مي گويد بايد شخص پاك باشد و ... موضوع اينه كه وقت ازدواج طرف مقابلم به من تعهد پاكي داره مي ده ، مسلما اگر دختري به من حرف از ناپاك بودنش بزنه سعي مي كنم با اون نباشم، وقتي كسي كار خودش رو كرده و اومده به من به دروغ مي گه پاكم !!!‌اينه كه بده ! نه سر دين و ايمان ! موضوع دوم اينه كه حتما احساس متفاوت دختر ها نصبت به ما مردها رو ديدين، اين كه از لحاظ اجتماعي هم همونطور كه دين گفته مرد مي تونه چند زنه باشه اما زن نمي تونه چند شوهره باشه ! به عبارتي زن توان دل بستن به چند نفر رو نداره ! مرد دل آنچناني نمي بنده كه ... حالا اوني كه قبل از من به يكي ديگه دل بسته، چطور بياد و با دوام با من باشه ؟ نه اينكه اصلا نمي شه ! اما موضوع اينه كه اجتماع به هم ريخته ! همه چيز قاطي شده !

در مورد اون جمله هاي شما هم شايد جالب باشه اين رو بگم كه از نظر من مشكل ديگه اي هم كه ما داريم خورد كردن خودمون و اعتقادات و همچنين بعضي اصول و مسائل مهم خودمون هست !‌
ببينين ، روحانيت از بچگي چه بخوايم چه نخوايم وارد خون ما ميشه، شما از لحظه اي كه چشم باز مي كنين و حرفها رو ميشنوين در گوشتون قرآن مي خونن ! وقتي چيزي مي فهمين از بزرگترهاتون چيز هاي مثل يا علي و ... مي شنوين، توو مدرسه اولين درسهاتون ديني هست ! تا سني كه هنوز اختيار از خودمون نيست داريم مشنويم كه اين چيزها كاملا خوب هستن !‌بزرگ كه ميشيم بد گفتن ها از روحانيت و .. شروع ميشه ! براي ما آموزش داده ميشه كه چيزي پاك تر از روحاني نيست و انسان بزرگيه اما در كنارش ياد هم ميگيريم روحاني رو مسخره كنيم ! ما برامون چيزي پاك تر از اين نيستها ! بالاترين ارزشمون پاك شدن مثل يك روحانيه كه وقتي توو خيابون ميبينيمش از تهه دل مسخرش مي كنيم ! براي ما بالاتر از كسي كه رياست و رهبري جمعمون رو داره نيست ! براي هيچ جمعي بالاتر از رئيسش نيست ! خوب رئيس هاي ما **** و رئيس جمهور و ... هستن ! ما اونها رو هم به تمسخر ميگيريم :lol: به اينكار هم افتخار ميكنيم !!! انگار الانه كه بقيه دنيا بگن آفرين ! چه كار بزرگ و شجاعانه :lol:اي ما خودمون رو خورد مي كنيم ! وقتي از احمدي نژاد و و و بد ميگيم، در حقيقت داريم از خودمون بد ميگيم ! اون الان رئيس ماست ! اگر رئيس ما به اين بدي هست كه داريم ميگيم،‌ببينين خود ما چي هستيم ! ما با خورد كردن اونها اين خودمون هستيم كه داريم خورد مي كنيم !

توو اين دنياي كثافت بعضي وقتها با خودم ميگم من كه حوري هايي مثل بريتني اسپيرز و صدها تاي ديگه رو ديدم كنار كدوم دختري مي خوام به آرامش برسم ! يا ... نمي دونم چرا هيچي اين دنيا مدتهاست بر من سازگار نيست :lol:

مي دونم با اين تفكراتي كه دارم خيلي زود تبديل ميشم به كسي كه در يك كنار با پروانه روي شونش حرف مي زنه !!!! ... راستي مگه همين الان هم اينطوري نيستم :lol:

مجتبي جان موضوع اينه كه اينها همه جا رو فيلتر كردن،صاحب اونجا رو صدا زدن گفتن اگر مي خواي از فيلتري در بياد 2 خط امضا بده و يك تعهد ( هدف هم كاملا مشخصه ! در دست گرفتن و اختيار جاهاي عمومي رو به دست گرفتن ‌!‌) تا باز كنيم ! درست مثل مافياي محلات كه كافيه يك كوچولو آتو بدي دستشون تا بتونن اختيارت رو به دست بگيرن! حالا يا تعهد ميدي و زير مجموعه اونها تن به كار ميدي يا نابود ميشي ! اينجا هم روش دوم رو انتخاب كردن ! احتمالا با پارتي بازي و ... كه بعد از كمك به خاتمي اينها پيدا كرن هم تونستن اصل سايت رو از نابودي در بيارن ( يا حذف كردن آدرس فروم از سايت اصلي !‌احتمالا كسي از بالاها بهشون گفته حذفش كنين كار به كار اصل سايت نداريم !‌) اين وسط سر تبليغات با بعضي هاستها مثل داتك دعواشون شده احتمالا !! (گفتن فيلتر كه شدين ديگه تبليغ رو نمي خوايم پول ما رو پس بدين !‌ اينها گفتن توو شرط تبليغات از اين چيزها نداشتيم !) بعد اونها هم عمدا اينجا رو فيلتر نگه داشتن و باعث شدن اون تاپيك همت عمومي براي ... ايجاد بشه :lol:قضيه فيلتر هم شديدا پيش رو گرفتن اين مسئولين، دانشگاه ما يك ديش داشت 2مگ كه فقط به اساتيد داده بود، اون رو هم شديدا مخابرات توو فشار گزاشت و با وجود تمام تلاش دانشگاه از طرف هر جا كه تونست،‌بالاخره ديش بي پروكسيمون رو گرفتن و اون خط سريع كه ديدين رو با جاش بهمون دادن !!!! پس مطمئن باش همينطوري از فيلتر در نمياد و اگر هم بخواد شانسي يهو از فيلتر در بياد با اين حرفهاي ما دوباره فيلتر نمي شه ! اينجا از دست رفته !

پارسا جان من براي رهايي از اين دردسر هاي فيلتر هميشه با f83 و f21 كار مي كنم :lol:
 

FrankenStein

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
29 جولای 2005
نوشته‌ها
6,285
لایک‌ها
20
سن
42
محل سکونت
iran-tehran
مرتض جون به جان عزیزت من جبهمو مشخص کنم اونم اینکه من عمرا این همه رو بخونم:blush:

خودت خلاصه شو اینجا بنویس:)

فدات بشم حداقل 4-5 تا پست میگردی آدم بتونه بخونه:blush:

موفق باشی:)
 

Khepele Sibilo

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
2 ژانویه 2008
نوشته‌ها
1,693
لایک‌ها
16
سن
44
سلام
گفتم یه عرض ادبی کرده باشم.:blush:
کماکان دارم نوشته هاتون رو میخونم و لذت میبرم.
بعضیهاشون خیلی طولانیه و چشم رو خسته میکنه (خدا به دست نویسنده هاش قوت :happy:بده)ولی جدا مثل این ترد هیج جا ندیدم خیلی باحاله:D
امروز اتفاقی ترد عکس بچه های پاکت پیسی رو دیدم.و کلی خندیدم چون از نوشته های بعضی ها یه چهره دیگه تو ذهنم بود که باعکسشون خیلی فرق داشت.کلا خیلی باحال بود .مثلا بادی بیلدر فکر میکردم باید یه پسر گنده و هیکلی باشه ولی:blink: یا اقا مجتبی رو با عرض معذرت فکر نمیکردم اینقدر با کلاس باشه:D که ماشا... هم خوش تیپه هم باکلاس
دکتر جون روز به روز داره بیشتر ازت خوشم میاد و مخصوصا از وقتی که عکست رو دیدم:blink:.نوشته ها و افکارت رو میفهمم.
حسین خان مخلصیم.یه دونه ایی.;)ولی اصلا مثل عکست نیستی:lol:
بقیه بچه ها هم دمتون گرم:rolleyes:بسی لذتمندناکمان میکنید.
دستم خسته شد.بخاطر این سندرم ADS ی که دارم متاسفانه نمیتونم زیاد تایپ کنم .
موفق باشید.



پ.ن:دکتر جون با این سندرم که اشنایی دارید ان شاا....:blink::wacko::lol:


دكتر جان 2 ( ببخشيد كه 2 اي اضافه كردن تا با دكتر دني مجزا بشه صحبتها ) !! :blush: عجب تفكراتتان به بنده شبيه است !‌(البته اين قسمت از تفكرات ! بقيه را نمي دانم ) اين به حق مايه افتخار من است ! باور بفرماييد بين هيچكدام از ظاهر تصوري از بچه ها به دليل نوشته هاشون و عكسشون هيچ شباهتي نميبينم ! بسيار بسيار روز اول براي خودم هم جالب بود :lol:
راستي، اين حرفتون هم كاملا صادق هست،اين قسمت PT هم جدا بسي جالب است ! من رو هم جذب كرده و نگه داشته ! به جز معدود وقتهايي كه به ناگاه سوت و كور ميشه و پيش مياد 24 ساعتي پستي زده نميشه، در ساير زمانها يك سر و گردن از تمام قسمتهاي PT كه سهل است، از تمام فرومها هم بالاتره !
 

Dr.B.M

Registered User
تاریخ عضویت
21 دسامبر 2005
نوشته‌ها
359
لایک‌ها
3
سن
49
بله قربان ، شما لطف دارید به بنده ، دوست دارم با شما هم بیشتر آشنا شوم ، شما فارغ التحصیل کدامین دانشگاه این آباد زمین هستید؟

abbreviation شما را هم با فشاری بی مثال به مغزم رمز گشایی کردم ، تشکر:D

خواهش میشود
من ورودی 73 دانشکده ی دندانپزشکی تبریز هستم.
متاسفانه یا خوشبختانه بعد از 2 سال که با خودم کلنجار رفتم دیدم نمیتونم در تبریز بمونم چون شدیدا با یادگیری زبان ترکی مشکل داشتم و از طرفی دوری راه تبریز تا تهران و یکسری مشکلات اون زمان مجبورم کرد که به دانشگاه همدان اقدام به جابجایی کردم .
در اردیبهشت 79 موفق به اخذ مدرک دکتری حرفه ای دندانپزشکی از دانشگاه همدان شدم.
بعداز گذراندن دوره سربازی در کرمانشاه و موندگار شدن من در این شهر تا بامروز داستانی داره که از حوصله ی این جمع خارجه به هر حال قصد دارم بزودی و در چند ماه اینده به تهران بر گردم و با خانومم و تنها فرزندم زندگیه تازه ای رو شروع کنیم.اینم از معرفی نیمه نصفه ی من.امیدوارم راضی شده باشید.


اون عکس برا 4 سال پیش هست الان کلی فرق کردم عکسم باید باشه اینورا ولی یه دونه جدید میزارم
بی صبرانه منتظر تصویر جدید و اپدیت شما هستم حسین جون.


پس معلومه که بی کلاس اینجا پست می زنم؛می تونید بیشتر کالبد شکافی کنید و توضیح بدید؟

ابدا مجتبای عزیز اتفاقا پستهای بسیار خوب و کاملی دارید.منکه پوزش خواستم از شما.این تصور اشتباه من فقط میتونه به علت بکگراند نامناسبی باشه گه من در برخورد با بعضی از هم نامان شما در طول زندگی داشته ام.البته میدونم دلیل کاملا غیر معقولیست ولی باور بفرمایید در ناخود اگاه انسان برخی موارد برخی از نامها با مسائلی شرطی میشه که ممکنه برای کسی یاد اور یه خاطره ی خوب یا ناخوشایند هر چند کوتاه و کوچک باشه.بهر حال بازم عذر میخوام.ما شما رو دوست داریم.:D


دكتر جان 2 ( ببخشيد كه 2 اي اضافه كردن تا با دكتر دني مجزا بشه صحبتها ) !! عجب تفكراتتان به بنده شبيه است !‌(البته اين قسمت از تفكرات ! بقيه را نمي دانم ) اين به حق مايه افتخار من است ! باور بفرماييد بين هيچكدام از ظاهر تصوري از بچه ها به دليل نوشته هاشون و عكسشون هيچ شباهتي نميبينم ! بسيار بسيار روز اول براي خودم هم جالب بود
راستي، اين حرفتون هم كاملا صادق هست،اين قسمت PT هم جدا بسي جالب است ! من رو هم جذب كرده و نگه داشته ! به جز معدود وقتهايي كه به ناگاه سوت و كور ميشه و پيش مياد 24 ساعتي پستي زده نميشه، در ساير زمانها يك سر و گردن از تمام قسمتهاي PT كه سهل است، از تمام فرومها هم بالاتره !
از شماهم ممنون خپل سیبیلو جان:D.
ضمنا اسم کوچیک من بابک هستش:rolleyes:.خوشحال میشم که اطرافیانم منو اینجوری صدا بزنن.معمولا در خارج از محیط کاری علاقه ندارم که من رو با درجه ی تحصیلیم صدا کنند. این ایدی رو هم که انتخاب کردم از سر ناچاری بود چون واقعا نمیدونستم چه ایدی رو برای خودم انتخاب کنم:(.
 
بالا