koosharz
Registered User
ما که ترک خوردیمسلام دوست عزیزم، سال نو شما و دوستان انجمنی مبارک و سرشار از خوشی و شادکامی و موفقیت باشه الهی (اینو از ته دل میگم چون همگی شما داداشا و آبجیای گل منید و با خوشی و موفقیتتون منم همون احساس رو میکنم)...
مرسی، والا سوالای سخت سخت میپرسید کوشارز جان!
اظلاعات عمومی اگه بشه اسمش رو گذاشت و منم داشته باشم که ندارم ربطی به شغلم نداره. اما واسه اینکه دلگیر نشید، خب باید عرض کنم که یک چند کلاسی سواد برقی دارم که هنوز هم با اجازه مشغولم! شغلم هم والا از یکی دو شغل مرتبط و غیر مرتبط با رشته ام الان با اجازتون بازنشسته ام و درآمد آتوپایلوت دارم ازشون، در حال حاضزم یک مقدار کارای برقی و غیر برقی میکنم با اجازتون (حالا واسه اینکه اینقده از بابت اینجور سکرت صحبت کردنم ناراحت نشید اجازه بدید یک شعر براتون بخونم: هر که را اسرار برق آموختند/ مهر کردند و دهانش دوختند )
مرسی از تعریفتون، راستش نتنها من در خودم کمالاتی نمیبینم بلکه وقتی فردی ازم تعریف میکنه یا بهم محبتی میکنه از خودم خجالت میکشم! آخرین موردش این بود که یک پیرمرد طفل معصوم! رو که من نمیشناختمش بنده خدا پیشونیم رو بوسید که من از خودم خیلی خجالت کشیدم! این تعاریف و احترامات ریز و درشت دوستان و اطرافیان من که البته من اصلا لایقش نیستم باعث میشه که من در قبال انسانها احساس مسئولیت مضاعف کنم و از بابت اینکه نمیتونم اونی باشم که باید، بشدت شرمنده خودم بشم و شرمنده دیگرران...
در رابطه با بحث عزلت و اینام، راستش رو بخواید حرفهایی که من در اینجا به این شکل میزنم چندان مناسب جو اینجا نیستند! صداقتش رو بخواید من بیش از صد خط و صد دلیل میتونم برای کم پست دادنم بیارم اما صرفنظر از اون صد تا دلیل و حتی صرفنظر از بحث مناسب نبودن جو اینجا و همچنین ناقص بودن عقل این بنده کمترین در مقابل سطح درک و فهم بالای دوستان، تو یکی دو جمله خدمت شما دوست خوبم عرض کنم که یک دلیلیش تو اون شعری که من در پست قبلیم نوشتم هست (امیدوارم واسه تفسیرش مشکلی نباشه)، دلیل دومش هم اینه که به نظر من انسان باید نسبت به حرفهایی که میزنه احساس مسئولیت داشته باشه ولو تو یک محیط مجازی بیانشون کنه که هیچکی نشناسدش، اثر پروانه ایه یک حرف غیر مسئولانه، کم مایه و بی مایه یا یک ناسزا و تهمت به نظر شما چی خواهد بو؟ (اثر پروانه ایی رو به نسلهای بعد هم تعمیم بدید لطفا کما اینکه کلی فحش و ناسزا از قبلی ها به ما رسیده اند که کمترین اثرش تو این فروم تعظیل شدن بخش گفتگوی آزاد بود ووو!).... بگذریم تا بحث کش نیاد چون واقعا اینجا جاش نیست کوشا جان (تا همینجاش هم که من تو این تاپیک دوست خوبمون با اجازشون به خودم جسارت داده ام دلیلش گل بودن شما و همون چیزی هست که عرض کردم باعث شد که ارادت من نسبت به شما چندین برابر بشه و بعدشم برادشتی که از بحث لطف خدا پیش اومد...)
حالا در یک کلام واسه پاسخ به درخواست شما و بیتتون!:
آدمی مخفی است در زیر زبان/ این زبان پرده است بر درگاه جان
چونک بادی پرده را در هم کشید/ سرّ صحن خانه شد بر ما پدید
کاندر آن خانه گهر یا گندمست/ گنج زر یا جمله مار و کژدمست
یا درو گنجست و ماری بر کران/ زانک نبود گنج زر بی پاسبان
ای زبان هم آتش و هم خرمنی/ چند این آتش درین خرمن زنی
ای زبان هم گنج بیپایان توی/ ای زبان هم رنج بیدرمان توی
ظالم آن قومی که چشمان دوختند/ واز سخنها عالمی را سوختند
عالمی را یک سخن ویران کند/ روبهان مرده را شیران کند (اثر پروانه ای مولوی!)
منم سال خوبیو براتون آرزو میکنم (جمله ی کلیشه ای)