sa
کاربر تازه وارد
- تاریخ عضویت
- 3 فوریه 2003
- نوشتهها
- 74
- لایکها
- 14
دوستان گرامی ...
من از امروز اینجا آموزش زبان آلمانی رو آغاز می کنم ، امیدوارم برای همه سودمند باشه ...
در زبان آلمانی هر چیز سه حالت داره ، مرد - زن - خنثی ، برای نمونه لامپ (die Lampe) زن است و سیب (der Apfel) مرد است و مبل (das Sofa) خنثی است ، همون جور که می بینید زن بودن با دی ، مرد بودن با در و خنثی بودن با دس نشان داده می شه ، بگذارید همین اول کار کم کم روی خوندن واژه ها هم تمرکز داشته باشیم ، در آلمانی بر عکس انگلیسی همه چیز همانگونه که نوشته می شود خونده می شه ، به جز مواردی محدود ، برای نمونه لامپ و سیب همانگونه که نوشته شده اند خونده می شن ولی مبل سوفا خونده نمی شه بلکه زوفا خونده می شه ، حرف Z هم به صورت یک تی و یک س به هم چسبیده خونده می شه ، یعنی Zehn (عدد 10) به صورت tseyn خونده می شه ، ترکیب TION که در انگلیسی شن خونده می شه در آلمانی مانند فرانسوی سیون خونده می شه ، صدای ش هم با حروف SCH نوشته می شه ولی مانند ش ما از پشت دندون ها بیرون نمی یاد و خیلی زشت از ته گلو شبیه ترکیبی از خ و ش بیرون میاد ، حروف EI هم صدای آی رو دارند ، EH هم به شکل ای (مانند ای ول خودمون ) خونده می شه ، بیشتر R ها هم ق خونده می شن ، برای نمونه IRAN خونده می شه ایقان ولی PERSISCH خونده می شه پرزیش پس حسابی مواظب ق و ر باشید ، یک چیز مهم در صدا ها OO و O هستند ، صدای OO در der Stuhl نباید UH رو O بخونید باید OO بخونید ، یعنی اشتوول ، V بیشتر به صورت F خونده می شه مانند Hanover هانوفر ، حروف CH هم بیشتر خ خونده می شن مانند Machen (مآخن) ، آها این یادم رفت ، همه S های اول و بیشتر S های میانه ESH خونده می شه ، مانند Einstein (آینش تآین) یا Spielen (اشپیلن) (بازی کردن) ، باید این نکته رو هم تا فراموش نکردم بگم که هر چیز خواه مرد یا خنثی در حالت جمع به زن تبدیل می شه و یک نکته رو هم خوبه همین جا بگم ، زبان آلمانی و پارسی چند هزار سال پیش یکی بودن و هنوز هم پس از گذشت اون همه سال شبیه هم موندن برای تشویق شما من چند نمونه از شباهت های این دو زبان رو برای شما می گم ...
- در شمارش از یک مدل پیروی می کنند ، برای نمونه عدد 65 در زبان پارسی (که هنوز در بسیاری از روستا ها این جور مونده ) به شکل پنج و شصت و نه شصت و پنج خونده می شه ، در آلمانی هم دقیقا این جوره
25 > funfundzwanzig
- در هر دو زبان ، مادر (Moter)، پدر (Vater)، برادر (Bruder)، دختر (Tochter) و کلی واژه های دیگه مانند است (ist) عدد هشت و نه (Acht , Neun) ووو مشترک هستند ...
- ساختار جمله در آلمانی با زبان ما تقریبا یکسان و اصلا مانند انگلیسی نیست ...چند نمونه برای روشن تر شدن :
Ich mochte Iran fahren ( دوستان من از کیبرد انگلیسی استفاده می کنم و بعضی حروف آلمانی رو ندارم )
این جمله اگر واژه به واژه معنی بشه می شه پارسی
من - می خواهم - ایران - بروم (رفتن)
Was kann ich fur Sie tun?
چه - می توان(م) - (من) - برای - شما - انجام بدم (انجام دادن)
ووو هزاران هزار جمله که اصلا نیازی به جابجایی واژه ها ندارند ، من به شما قول می دم با درس های من در کمتر از 3 ماه آلمانی یاد بگیرید ...
فعلا این ها برای آغاز کار کافیه فردا یا امشب میام ادامه می دم ...
======================== درس دو =====================
دوستان من ، زیاد با جدا کردن بحث تلفظ از کل درس موافق نیستم، تلاش می کنم لا به لای درس توضیح بدم ، که یه جورایی جزوه ای نشه ، آخه خودم فکر می کنم این جوری بهتره ... (ببخشیدآ)
در زبان آلمانی هر verb برای اشاره به هر کس شکلی دارد ، ولی در هر حالت برای آغاز کار باید en پایان هر verb را بر داشته و به نسبت کسی که می خواهیم درباره او چیزی بگوییم پسوند مناسب بگذاریم.
مانند spielen (بازی کردن):
من بازی می کنم : Ich spiele
آن دختر بازی می کند: sie spielt
آن پسر بازی می کند : Er spielt
آن (خنثی) بازی می کند: Es spielt
آنها بازی می کنند: Sie spielen
ما بازی می کنیم:Wir spielen
تو بازی می کنی: Du spielst
نمونه دیگر haben (داشتن):
من دارم: Ich habe
آن دختر دارد: sie hat
ان پسر دارد: Er hat
آن (خنثی) دارد: Es hat
آنها دارند: Sie haben
ما داریم: Wir haben
تو داری: Du hast
( ^ به این "تو داری" دقت کنید )
اینها verb ها آسونی هستند ، اگه عجله نکنید ، کم کم بین مطالب همه verb ها رو یاد می گیرید ، پس نگران verb ها نباشید.
این نکته را بدانید که در زبان آلمانی کوچک یا بزرگ بودن حروف بسیار مهم است ولی برخی آلمانی زبان ها اصلا این نکته ها را رعایت نمی کنند.
Adjektiv ها (ویژگی ها (صفت ها)) :
در آلمانی چهار حالت : کننده (Nominativ)، شونده (Genitiv)، دارنده خواسته (Akkusativ)، دارنده نا خواسته (Dativ) برای هر Adjektiv به وجود می آید.
چون من الان زیاد وقت ندارم ، اینها بماند تا عصر یا شب ، شاید هم فردا که بشینم ادامه اینها رو بنویسم...
===================== درس سوم ======================
حروف تعریف یا همون صفت ها یا چه می دونم هر چیزی که بهش می گن به این شکل هستند:
در حالت Nominativ یا کننده کار:
مرد: Der
زن: Die
خنثی: Das
جمع: Die
در حال Akkusativ یا دارنده نا خواسته:
مرد: Den
زن: Die
خنثی: Das
جمع: Die
در حال Dativ یا دارنده خواسته :
مرد: Dem
زن: Der
خنثی: Dem
جمع: Den
در حال Genitiv یا شونده:
مرد: Des
زن: Der
خنثی: Des
جمع: Der
زمانی که می خواهید بگویید سیب خوب است ، سیب Nominativ بیده چون شما دارید در بارش چیزی می گید و اساس جمله شماست پس می شه :
Der Apfel ist gut.
حالا اگه خواستید بگید چند تا کتاب خوب هستند یعنی "کتاب ها خوب هستند" ، کتاب (das Buch)با اینکه خنثی است ولی چون جمع بیده باید زن حسابش کزد پس می شه : Die bucher sind gut. ( دی بوخر زیند گوت)
(sind حالت جمع ist است)
(من می خواستم هر روز یه مورد رو بررسی کنم ولی دیدم خیلی طولانی می شه واسه همین تصمیم گرفتم دو تا دو تا بگم )
زمانی که می خواهید بگویید من عاشق کامپیوتر هستم ، چون کامپیوتر بدبخت کاره ای نیست پس Akkusativ می شه ، چون شما بدون اینکه بخواد این نسبت رو بهش دادید ...
پس می شه : Ich liebe den Computer. (ایش لیبه دن کومپیوتر)
کسی تا اینجا فهمید چی شد ؟ نه ! چرا نفهمیدید ؟ چون که این هایی که من بالا نوشتم تنها یک ذره ماجرا هستند و هنوز از این ein ها و dieser ها هیچی نگفتم ، دلیل دارم که نمی گم ، شما فعلا واژه های مرد و زن و خنثی دیگه ای رو پیدا کنید و تمرین کنید تا بعد که من ادامه اینها و غیر مشخص ها و اشاره ها رو بگم ...
======================= درس چهارم =======================
خوب با پوزش دوباره ، می ریم که داشته باشیم درس چهارم رو ...
پیش از این دو مورد Akkusativ و Nominativ رو بررسی کردیم حالا نوبتی هم باشه نوبت به Dativ می رسه ...
شما می خوای بگی فلان کس فلان چیز رو داره ، یا فلان چیز فلان جا گذاشته برو بردار ووو
در این موارد شما به طور مستقیم به اون فلانی که اصل جمله شماست اشاره نمی کنید ، برای نمونه می گید : سیب روی میز است ، خوب میز Dativ شماست ، چون که شما بهش اشاره کردید ولی نه به طور مستقیم (در واقع شما به وسیله چیزی (کلید) به میز اشاره کردید ، پس این اشاره مستقیم نیست) ... سیب هم که Nominativ است.
با توجه به مرد بودن سیب و میز جمله اینجوری چیده می شه : Der Apfel steht auf des Tisch. (در آپ فل اشتیت اوف دس تیش)
یادتون باشه اگه توی جمله ای " zu " دیدید بدونید که اونجا حتما یه Dativ (احتمالا پس از zu) وجود داره !
بذارید یه چند تا نمونه دیگه بگم ، چون این جور که بوش میاد من نمی تونم الان Genitiv رو بگم ، شاید مجبور شدم شب بیام بنویسمش ...
"صندلی در اتاق است." صندلی مرد است و اتاق خنثی است ( صندلی بی دسته (der Stuhl) و دسته دار (der Lehnstuhl) هر کدام یک معنی دارند ولی هر دو مرد هستند)
پس جمله به این صورت می شه : Der Stuhl ist im Zimmer.
یک نکته رو توجه کنید ! پس چرا برای اتاق " dem " نگذاشیتم ؟
این " im " که اینجا نوشتیم دقیقا اینجوری نیست ! در اصل " in dem " بوده که این جوری کوتاه شده ...
یه نمونه دیگه : من کیک را به خانه فرستادم. کیک زن است و خانه خنثی است.
پس : Ich schicke die Torte zum hause. ( ایش شیکه دی توقته زوم هوزه)
یاز هم شما " dem " نمی بینید ، چون اون "zum" همون "zu dem" بیده که اینجوری کوتاه شده ، Ich که کننده کار بیده می شه Nominativ و کیک شما که کار روش انجام شده ( ولی نه به خواست خود کیک) می شه Akkusativ و خانه می شه Dativ ...
من دیگه اصلا وقت ندارم ، شاید شاید شاید همین امشب اومدن Genitiv رو هم نوشتم ، البته Genitiv زیاد هم مهم نیست ، چون خود آلمانی ها موقع حرف زدن به جای حالت Genitiv حالت Dativ رو به کار می رند ، ولی چون توی زبان کتابی ( رسمی ، دولتی ، چی بهش می گید شما) کاربرد داره من هم می نویسمش که یاد بگیرید ...
====================== درس پنجم =====================
دوستان پوست هر دو طرف ( هم من هم شما) کنده شد از بس دستور زبان نوشتم ، Genitiv رو بی خیال شید ، بعدا لابه لای مطالب یادتون می دم ، بریم سره یادگیری اصل و اساس کار ... نوشتن ، خواندن و صحبت کردن ، خوبی آلمانی اینه که همون جوری که می نویسن می خونن و چیزی به نام زبان گفتاری به این صورت که ما داریم یا به اون صورت که انگلیسی ها دارند ند ارند و زبون کتابی و روزانه شون یکی بیده ...
(یک زن) : من بازیگر هستم . Ich bin Schauspielerin (ایش بین شو اشپیلرین)
(یک مرد) : من بازیگر هستم . Ich bin Schauspieler ( ایش بین شو اشپپلر )
(بازم می گم من کیبرد لی اوت انگلیسی دارم نه آلمانی و بعضی حروف رو نمی تونم آلمانی بنویسم )
می بینید که برای زن شدن یک اسم به اون in داده می شه .
البته چیز هایی هم هستند که خودشان جمع هستند پس نیازی به نشانه زن و مرد ندارند ، مانند Polizei ( پولیزای) که می شه نیروی پلیس و چون جمع است پس بدون نیاز به هیچ نشانه ای زن است.
نام هایی هم هستند که زن هستند ولی زمانی که با واژه ای دیگه ترکیب می شن مرد می شن
مانند : die Zitrone (دی زیترونه یا همون لیمو ، (واژه lemon در انگلیسی بر گرفته از زبان پارسی است))
زمانی که می خواهید بگویید آبلیمو می شود der Zitronensaft ، چون زافت مرد است لیمو را نیز مرد می کند ،
نمونه دیگه : die Orange (دی اورانجه یا پرتقال)
که آب پرتقال می شه : der Orangensaft
یک نکته را هم بدونید که تقریبا تمام میوه ها (به جز سیب (der Apfel)) در زبان آلمانی زن هستند.
یک نکته مهم را هم باز هم یادآوری کنم ، در آلمانی این نشانه های der , die , das از خود واژه مهمتر هستند ، اساس کار شما هستند ، عادت کنید کنار هر واژه این نشانه هایش را بنویسید چون یادگیری جداگانه اینها مصیبت است و بس ، در ضمن جاهایی هم هست که ممکن است نبود این نشانه ها مشکلی در جمله ایجاد نکند ولی معنا را تغییر دهد ، برای نمونه :
اتاق (das Zimmer) را اگر بدون این نشانه ها بنویسید (zimmer) یک نام خانوادگی حساب می شود ...
برای امروز (یا امشب) بس بیده ، من فردا به همراه ادامه این ها به سراغ ein ها و dieser ها بی رحم می روم و در یک درس همه را یادتون می دم ...
بازم پوزش می خوام که اینقدر دیر به دیر میام می نویسم ...
من از امروز اینجا آموزش زبان آلمانی رو آغاز می کنم ، امیدوارم برای همه سودمند باشه ...
در زبان آلمانی هر چیز سه حالت داره ، مرد - زن - خنثی ، برای نمونه لامپ (die Lampe) زن است و سیب (der Apfel) مرد است و مبل (das Sofa) خنثی است ، همون جور که می بینید زن بودن با دی ، مرد بودن با در و خنثی بودن با دس نشان داده می شه ، بگذارید همین اول کار کم کم روی خوندن واژه ها هم تمرکز داشته باشیم ، در آلمانی بر عکس انگلیسی همه چیز همانگونه که نوشته می شود خونده می شه ، به جز مواردی محدود ، برای نمونه لامپ و سیب همانگونه که نوشته شده اند خونده می شن ولی مبل سوفا خونده نمی شه بلکه زوفا خونده می شه ، حرف Z هم به صورت یک تی و یک س به هم چسبیده خونده می شه ، یعنی Zehn (عدد 10) به صورت tseyn خونده می شه ، ترکیب TION که در انگلیسی شن خونده می شه در آلمانی مانند فرانسوی سیون خونده می شه ، صدای ش هم با حروف SCH نوشته می شه ولی مانند ش ما از پشت دندون ها بیرون نمی یاد و خیلی زشت از ته گلو شبیه ترکیبی از خ و ش بیرون میاد ، حروف EI هم صدای آی رو دارند ، EH هم به شکل ای (مانند ای ول خودمون ) خونده می شه ، بیشتر R ها هم ق خونده می شن ، برای نمونه IRAN خونده می شه ایقان ولی PERSISCH خونده می شه پرزیش پس حسابی مواظب ق و ر باشید ، یک چیز مهم در صدا ها OO و O هستند ، صدای OO در der Stuhl نباید UH رو O بخونید باید OO بخونید ، یعنی اشتوول ، V بیشتر به صورت F خونده می شه مانند Hanover هانوفر ، حروف CH هم بیشتر خ خونده می شن مانند Machen (مآخن) ، آها این یادم رفت ، همه S های اول و بیشتر S های میانه ESH خونده می شه ، مانند Einstein (آینش تآین) یا Spielen (اشپیلن) (بازی کردن) ، باید این نکته رو هم تا فراموش نکردم بگم که هر چیز خواه مرد یا خنثی در حالت جمع به زن تبدیل می شه و یک نکته رو هم خوبه همین جا بگم ، زبان آلمانی و پارسی چند هزار سال پیش یکی بودن و هنوز هم پس از گذشت اون همه سال شبیه هم موندن برای تشویق شما من چند نمونه از شباهت های این دو زبان رو برای شما می گم ...
- در شمارش از یک مدل پیروی می کنند ، برای نمونه عدد 65 در زبان پارسی (که هنوز در بسیاری از روستا ها این جور مونده ) به شکل پنج و شصت و نه شصت و پنج خونده می شه ، در آلمانی هم دقیقا این جوره
25 > funfundzwanzig
- در هر دو زبان ، مادر (Moter)، پدر (Vater)، برادر (Bruder)، دختر (Tochter) و کلی واژه های دیگه مانند است (ist) عدد هشت و نه (Acht , Neun) ووو مشترک هستند ...
- ساختار جمله در آلمانی با زبان ما تقریبا یکسان و اصلا مانند انگلیسی نیست ...چند نمونه برای روشن تر شدن :
Ich mochte Iran fahren ( دوستان من از کیبرد انگلیسی استفاده می کنم و بعضی حروف آلمانی رو ندارم )
این جمله اگر واژه به واژه معنی بشه می شه پارسی
من - می خواهم - ایران - بروم (رفتن)
Was kann ich fur Sie tun?
چه - می توان(م) - (من) - برای - شما - انجام بدم (انجام دادن)
ووو هزاران هزار جمله که اصلا نیازی به جابجایی واژه ها ندارند ، من به شما قول می دم با درس های من در کمتر از 3 ماه آلمانی یاد بگیرید ...
فعلا این ها برای آغاز کار کافیه فردا یا امشب میام ادامه می دم ...
======================== درس دو =====================
دوستان من ، زیاد با جدا کردن بحث تلفظ از کل درس موافق نیستم، تلاش می کنم لا به لای درس توضیح بدم ، که یه جورایی جزوه ای نشه ، آخه خودم فکر می کنم این جوری بهتره ... (ببخشیدآ)
در زبان آلمانی هر verb برای اشاره به هر کس شکلی دارد ، ولی در هر حالت برای آغاز کار باید en پایان هر verb را بر داشته و به نسبت کسی که می خواهیم درباره او چیزی بگوییم پسوند مناسب بگذاریم.
مانند spielen (بازی کردن):
من بازی می کنم : Ich spiele
آن دختر بازی می کند: sie spielt
آن پسر بازی می کند : Er spielt
آن (خنثی) بازی می کند: Es spielt
آنها بازی می کنند: Sie spielen
ما بازی می کنیم:Wir spielen
تو بازی می کنی: Du spielst
نمونه دیگر haben (داشتن):
من دارم: Ich habe
آن دختر دارد: sie hat
ان پسر دارد: Er hat
آن (خنثی) دارد: Es hat
آنها دارند: Sie haben
ما داریم: Wir haben
تو داری: Du hast
( ^ به این "تو داری" دقت کنید )
اینها verb ها آسونی هستند ، اگه عجله نکنید ، کم کم بین مطالب همه verb ها رو یاد می گیرید ، پس نگران verb ها نباشید.
این نکته را بدانید که در زبان آلمانی کوچک یا بزرگ بودن حروف بسیار مهم است ولی برخی آلمانی زبان ها اصلا این نکته ها را رعایت نمی کنند.
Adjektiv ها (ویژگی ها (صفت ها)) :
در آلمانی چهار حالت : کننده (Nominativ)، شونده (Genitiv)، دارنده خواسته (Akkusativ)، دارنده نا خواسته (Dativ) برای هر Adjektiv به وجود می آید.
چون من الان زیاد وقت ندارم ، اینها بماند تا عصر یا شب ، شاید هم فردا که بشینم ادامه اینها رو بنویسم...
===================== درس سوم ======================
حروف تعریف یا همون صفت ها یا چه می دونم هر چیزی که بهش می گن به این شکل هستند:
در حالت Nominativ یا کننده کار:
مرد: Der
زن: Die
خنثی: Das
جمع: Die
در حال Akkusativ یا دارنده نا خواسته:
مرد: Den
زن: Die
خنثی: Das
جمع: Die
در حال Dativ یا دارنده خواسته :
مرد: Dem
زن: Der
خنثی: Dem
جمع: Den
در حال Genitiv یا شونده:
مرد: Des
زن: Der
خنثی: Des
جمع: Der
زمانی که می خواهید بگویید سیب خوب است ، سیب Nominativ بیده چون شما دارید در بارش چیزی می گید و اساس جمله شماست پس می شه :
Der Apfel ist gut.
حالا اگه خواستید بگید چند تا کتاب خوب هستند یعنی "کتاب ها خوب هستند" ، کتاب (das Buch)با اینکه خنثی است ولی چون جمع بیده باید زن حسابش کزد پس می شه : Die bucher sind gut. ( دی بوخر زیند گوت)
(sind حالت جمع ist است)
(من می خواستم هر روز یه مورد رو بررسی کنم ولی دیدم خیلی طولانی می شه واسه همین تصمیم گرفتم دو تا دو تا بگم )
زمانی که می خواهید بگویید من عاشق کامپیوتر هستم ، چون کامپیوتر بدبخت کاره ای نیست پس Akkusativ می شه ، چون شما بدون اینکه بخواد این نسبت رو بهش دادید ...
پس می شه : Ich liebe den Computer. (ایش لیبه دن کومپیوتر)
کسی تا اینجا فهمید چی شد ؟ نه ! چرا نفهمیدید ؟ چون که این هایی که من بالا نوشتم تنها یک ذره ماجرا هستند و هنوز از این ein ها و dieser ها هیچی نگفتم ، دلیل دارم که نمی گم ، شما فعلا واژه های مرد و زن و خنثی دیگه ای رو پیدا کنید و تمرین کنید تا بعد که من ادامه اینها و غیر مشخص ها و اشاره ها رو بگم ...
======================= درس چهارم =======================
خوب با پوزش دوباره ، می ریم که داشته باشیم درس چهارم رو ...
پیش از این دو مورد Akkusativ و Nominativ رو بررسی کردیم حالا نوبتی هم باشه نوبت به Dativ می رسه ...
شما می خوای بگی فلان کس فلان چیز رو داره ، یا فلان چیز فلان جا گذاشته برو بردار ووو
در این موارد شما به طور مستقیم به اون فلانی که اصل جمله شماست اشاره نمی کنید ، برای نمونه می گید : سیب روی میز است ، خوب میز Dativ شماست ، چون که شما بهش اشاره کردید ولی نه به طور مستقیم (در واقع شما به وسیله چیزی (کلید) به میز اشاره کردید ، پس این اشاره مستقیم نیست) ... سیب هم که Nominativ است.
با توجه به مرد بودن سیب و میز جمله اینجوری چیده می شه : Der Apfel steht auf des Tisch. (در آپ فل اشتیت اوف دس تیش)
یادتون باشه اگه توی جمله ای " zu " دیدید بدونید که اونجا حتما یه Dativ (احتمالا پس از zu) وجود داره !
بذارید یه چند تا نمونه دیگه بگم ، چون این جور که بوش میاد من نمی تونم الان Genitiv رو بگم ، شاید مجبور شدم شب بیام بنویسمش ...
"صندلی در اتاق است." صندلی مرد است و اتاق خنثی است ( صندلی بی دسته (der Stuhl) و دسته دار (der Lehnstuhl) هر کدام یک معنی دارند ولی هر دو مرد هستند)
پس جمله به این صورت می شه : Der Stuhl ist im Zimmer.
یک نکته رو توجه کنید ! پس چرا برای اتاق " dem " نگذاشیتم ؟
این " im " که اینجا نوشتیم دقیقا اینجوری نیست ! در اصل " in dem " بوده که این جوری کوتاه شده ...
یه نمونه دیگه : من کیک را به خانه فرستادم. کیک زن است و خانه خنثی است.
پس : Ich schicke die Torte zum hause. ( ایش شیکه دی توقته زوم هوزه)
یاز هم شما " dem " نمی بینید ، چون اون "zum" همون "zu dem" بیده که اینجوری کوتاه شده ، Ich که کننده کار بیده می شه Nominativ و کیک شما که کار روش انجام شده ( ولی نه به خواست خود کیک) می شه Akkusativ و خانه می شه Dativ ...
من دیگه اصلا وقت ندارم ، شاید شاید شاید همین امشب اومدن Genitiv رو هم نوشتم ، البته Genitiv زیاد هم مهم نیست ، چون خود آلمانی ها موقع حرف زدن به جای حالت Genitiv حالت Dativ رو به کار می رند ، ولی چون توی زبان کتابی ( رسمی ، دولتی ، چی بهش می گید شما) کاربرد داره من هم می نویسمش که یاد بگیرید ...
====================== درس پنجم =====================
دوستان پوست هر دو طرف ( هم من هم شما) کنده شد از بس دستور زبان نوشتم ، Genitiv رو بی خیال شید ، بعدا لابه لای مطالب یادتون می دم ، بریم سره یادگیری اصل و اساس کار ... نوشتن ، خواندن و صحبت کردن ، خوبی آلمانی اینه که همون جوری که می نویسن می خونن و چیزی به نام زبان گفتاری به این صورت که ما داریم یا به اون صورت که انگلیسی ها دارند ند ارند و زبون کتابی و روزانه شون یکی بیده ...
(یک زن) : من بازیگر هستم . Ich bin Schauspielerin (ایش بین شو اشپیلرین)
(یک مرد) : من بازیگر هستم . Ich bin Schauspieler ( ایش بین شو اشپپلر )
(بازم می گم من کیبرد لی اوت انگلیسی دارم نه آلمانی و بعضی حروف رو نمی تونم آلمانی بنویسم )
می بینید که برای زن شدن یک اسم به اون in داده می شه .
البته چیز هایی هم هستند که خودشان جمع هستند پس نیازی به نشانه زن و مرد ندارند ، مانند Polizei ( پولیزای) که می شه نیروی پلیس و چون جمع است پس بدون نیاز به هیچ نشانه ای زن است.
نام هایی هم هستند که زن هستند ولی زمانی که با واژه ای دیگه ترکیب می شن مرد می شن
مانند : die Zitrone (دی زیترونه یا همون لیمو ، (واژه lemon در انگلیسی بر گرفته از زبان پارسی است))
زمانی که می خواهید بگویید آبلیمو می شود der Zitronensaft ، چون زافت مرد است لیمو را نیز مرد می کند ،
نمونه دیگه : die Orange (دی اورانجه یا پرتقال)
که آب پرتقال می شه : der Orangensaft
یک نکته را هم بدونید که تقریبا تمام میوه ها (به جز سیب (der Apfel)) در زبان آلمانی زن هستند.
یک نکته مهم را هم باز هم یادآوری کنم ، در آلمانی این نشانه های der , die , das از خود واژه مهمتر هستند ، اساس کار شما هستند ، عادت کنید کنار هر واژه این نشانه هایش را بنویسید چون یادگیری جداگانه اینها مصیبت است و بس ، در ضمن جاهایی هم هست که ممکن است نبود این نشانه ها مشکلی در جمله ایجاد نکند ولی معنا را تغییر دهد ، برای نمونه :
اتاق (das Zimmer) را اگر بدون این نشانه ها بنویسید (zimmer) یک نام خانوادگی حساب می شود ...
برای امروز (یا امشب) بس بیده ، من فردا به همراه ادامه این ها به سراغ ein ها و dieser ها بی رحم می روم و در یک درس همه را یادتون می دم ...
بازم پوزش می خوام که اینقدر دیر به دیر میام می نویسم ...