electronic
Registered User
اينم يه تور فرامتني:
اختلاف درجه هواي بيرون با درون غار به ۱۱ تا ۱۵ درجه مي رسد و به اين جهت احساس خنكي با طراوتي سرتا پاي وجودت را فرا مي گيرد.
در دو طرف جاده تا چشم كار مي كند گندمزارهاي دشت برهان است. خوشه هاي پرپشت و طلايي رنگ گندم هر بار با نسيم باد به طرفي مي خرامند.
در دوردست هاي دشت روستاييان سرگرم درو محصول خود هستند. تنها آواز پرندگان صحرايي است كه سكوت و خلوت دشت را مي شكند. دشت سبز است و گرماي تابستان هنوز نتوانسته چهره باطراوت بهاري را از او بگيرد.
خودرو در جاده فرعي مهاباد به بوكان همچنان به راه خود ادامه مي دهد. اين جاده اين روزها شلوغ و پرتردد است. خودروها در پيچ و خم و فراز و نشيب جاده ناپديد مي شوند. پلاك خودروهاي عبوري از اين مسير مربوط به شهرهاي مختلف كشور است؛ شيراز، تهران، مشهد، اصفهان، بندرعباس، تبريز و. . . اكثر مسافران سراغ غار آبي سهولان را مي گيرند.
آوازه غار سهولان كه شبيه غار عليصدر در همدان است تنها چند سالي است كه در استان آذربايجان غربي و كشور، پيچيده ولي خيلي ها هنوز از وجود آن اطلاعي ندارند.
بالاخره پس از يك ساعت رانندگي از مهاباد خودرو به روستاي «عيسي كند» مي رسد، از اينجا تا روستاي سهولان كه غار به نام آنجا نامگذاري شده ۳ كيلومتر جاده خاكي است.
امكانات رفاهي غار سهولان تنها چند قهوه خانه و اتاقك هايي است كه حكم فروشگاه را دارند و سرپوش آنها با شاخه هاي درختان پوشيده شده است.
در بدو ورود به محوطه غار ابتدا هيچ چيز معلوم نيست ولي با كمي پياده روي، تخته سنگ هاي عظيمي همانند پرده سينما در مقابل، نمايان مي شود كه در پاي آن گودال بسيار بزرگي قرار دارد.
در طرف چپ چند درخت جنگلي بزرگ كه به زبان محلي به آنها «تاوش» مي گويند ريشه در سنگ ها دوانيده و منظره بديعي را به وجود آورده اند، نمودار مي شود.
ميوه اين درختان كه دانه هاي كوچك به اندازه نخود دارد هنوز سبز است.
در ميان اين تخته سنگ ها هزاران كبوتر به طور طبيعي لانه كرده اند. محلي ها به اين غار لانه كبوتران نيز مي گويند.
براي رسيدن به درون غار نزديك به ۱۵۰ پله را بايد به طور مارپيچ به طرف پايين طي كرد. ارتفاع حوضچه آبي غار با سطح زمين حدود ۶۰ متر است.
هرچه به طرف پايين مي روي سنگ ها و نرده ها نمدار و خيس مي شوند به طوري كه وقتي به انتهاي پله ها مي رسي محيط تاريك است ولي به لطف برق كشي محيط دروني غار كه با انواع لامپ ها و نورافكن ها چراغاني شده منظره شگفت انگيزي را مقابلت نمايان مي كند كه زيبايي آن را نمي توان با هيچ زباني توصيف كرد.
چند لحظه مات و مبهوت به منظره جلوي چشمانت خيره مي شوي. باور نمي كني. فكر مي كني تابلوي نقاشي بزرگ استادي است و يا در عالم خيال و رويا سير مي كني كه تصاوير به اين زيبايي را نظاره مي كني.
ناخودآگاه زبان دل به ستايش آفريننده اين زيبايي ها مي گشايي. چند لحظه بدون آنكه گذشت زمان را متوجه باشي به دور و برت خيره مي شوي. ابهت و زيبايي غار همچنان تو را در خودت فرو مي برد.
اختلاف درجه هواي بيرون با درون غار به ۱۱ تا ۱۵ درجه مي رسد و به اين جهت احساس خنكي با طراوتي سرتا پاي وجودت را فرا مي گيرد.
آب درياچه غار بسيار شفاف و زلال است. عمق آن علي رغم تاريك بودن تا چند متري قابل رويت است، عميق ترين نقطه آن ۳۲ متر است.
چند قايق و جعبه اي از جليقه هاي نجات براي بازديد گردشگران كنار حوضچه پارك شده است.
حسين چوپاني يكي از قايقرانان ما را سوار يكي از قايق ها مي كند تا گشتي در درياچه بزنيم.
مي گويد عمر غار بين ۳ تا ۵ ميليون سال تخمين زده مي شود. به گفته او براي ايجاد يك سانتي متر مربع از اين عوارض طبيعي آهكي كه در اصطلاح زمين شناسي به آنها «استالاكتيت و استالاكميت» مي گويند صدسال وقت لازم است. حسين با حقوق ماهانه ۱۰۰ هزار تومان سه سال است كه براي شهرداري مهاباد كار مي كند.
به دليل رطوبت شديد و دماي پايين غار آبي حسين مجبور است روزانه چند ساعت بيرون از غار آمده و در زير آفتاب دراز بكشد.
چوپاني با مهارت در حالي كه قايق را با پارو به پيش مي راند اسم هر كدام از برجستگي هاي آهكي را به گردشگران توضيح مي دهد.
اين يكي خوشه انگور است، آن يكي قارچ، عروس دريايي، خفاش، توت فرنگي و. . .
چوپاني اطلاعات زيادي در مورد اين غار دارد. مي گويد ما هنوز تمام نقاط غار را كشف نكرده ايم، يقينا آبراه هاي ديگري نيز وجود دارد كه ما به دليل عدم وجود امكانات نتوانسته ايم به آنها دسترسي پيدا كنيم.
برجستگي هاي آهكي از نظر هندسي هيچ گونه شكل خاصي ندارند و هركدام از آنها را مي توان در ذهن به شي اي تشبيه كرد. درواقع زيبايي غار شايد به همين دليل باشد.
پس از عبور از چند باريكه آبي به تالار اصلي درياچه غار كه با سطح آب ۵۰ متر ارتفاع دارد و به صورت هرمي شكل است مي رسيم.
شگفتي ها و زيبايي هاي غار سهولان را نمي توان با هيچ زباني بيان كرد.
پس از گشتي در غار سحرانگيز سهولان چوپاني ما را در ساحل ديگر تالار اصلي درياچه (حوضچه) پياده مي كند.
او مي گويد براي خروج از غار راه خشكي ديگري وجود دارد كه مي توان پياده آن را تا سطح زمين طي كرد.
براي خروج از غار وارد تونلي مي شويم كه بي شباهت به فيلم هاي فضايي و تخيلي نيست. گويي در سياره ديگري سير مي كني. در اينجا زيبايي به اوج خود مي رسد.
از تونلي كه اطراف آن به طرز زيبايي چراغاني شده عبور كرده و پله هاي پيچ در پيچ زيادي را به طرف بالا طي مي كنيم به طوري كه نور خورشيد پس از مدتي نمايان مي شود.
غار سهولان واقعاً دنياي ديگري را پيش روي گردشگران به نمايش مي گذارد، از آن نوع دنيايي كه ژول ورن در داستان ها و سفرهاي تخيلي خود به اعماق زمين براي خوانندگان به نمايش گذاشته است.
منبع:همشهري
پ.ن:اين اثر تو زبون محلي به (كونه كوتر) يا لونه ي كبوتر معروفه اونم به خاطر خيل كبوترهايي ست كه تو غار زندگي مي كنن البته الان يه خورده تعداشون كمتر شده.7 يا 8 سال پيش هيشكي نمي دونست سهولان كجاست از مهاباد به سمت سهولان راه زيادي نيست اون موقع كه من با داييم اينا مي رفتيم نه قايقي بود نه پله اي نه راه درست و حسابي هيچ و هيچ.يه كوه بود و چند تا درخت و يه دهانه ي بسيار بزرگ كه كمتر كسي مي تونست ازش پايين بره.من اونموقع كوچيك بودم اما به هر زحمتي كه بود رفتم پايين.البته بيشتر مشكلات به خاطر لغزنده بودن سنگها بود.اما الان پله گذاشتن و راحت تر ميشه رفت پايين....
يكي از مشكلاتي كه گريبان گير اين اثر ملي شده عدم تامين اعتبارات و توجه مسولين امره كه روند اكتشاف رو به تعويق انداخته.البته همبن كمبود بودجه باعث شده كه امكانات رفاهي آنچناني در اطراف غار وجود نداشته باشه.به هر حال اميدوارم كه تو سند ملي گردشگري بيشتر به اين غار و ساير جاهايي كه ناشناخته موندن بها داده بشه.
اختلاف درجه هواي بيرون با درون غار به ۱۱ تا ۱۵ درجه مي رسد و به اين جهت احساس خنكي با طراوتي سرتا پاي وجودت را فرا مي گيرد.
در دو طرف جاده تا چشم كار مي كند گندمزارهاي دشت برهان است. خوشه هاي پرپشت و طلايي رنگ گندم هر بار با نسيم باد به طرفي مي خرامند.
در دوردست هاي دشت روستاييان سرگرم درو محصول خود هستند. تنها آواز پرندگان صحرايي است كه سكوت و خلوت دشت را مي شكند. دشت سبز است و گرماي تابستان هنوز نتوانسته چهره باطراوت بهاري را از او بگيرد.
خودرو در جاده فرعي مهاباد به بوكان همچنان به راه خود ادامه مي دهد. اين جاده اين روزها شلوغ و پرتردد است. خودروها در پيچ و خم و فراز و نشيب جاده ناپديد مي شوند. پلاك خودروهاي عبوري از اين مسير مربوط به شهرهاي مختلف كشور است؛ شيراز، تهران، مشهد، اصفهان، بندرعباس، تبريز و. . . اكثر مسافران سراغ غار آبي سهولان را مي گيرند.
آوازه غار سهولان كه شبيه غار عليصدر در همدان است تنها چند سالي است كه در استان آذربايجان غربي و كشور، پيچيده ولي خيلي ها هنوز از وجود آن اطلاعي ندارند.
بالاخره پس از يك ساعت رانندگي از مهاباد خودرو به روستاي «عيسي كند» مي رسد، از اينجا تا روستاي سهولان كه غار به نام آنجا نامگذاري شده ۳ كيلومتر جاده خاكي است.
امكانات رفاهي غار سهولان تنها چند قهوه خانه و اتاقك هايي است كه حكم فروشگاه را دارند و سرپوش آنها با شاخه هاي درختان پوشيده شده است.
در بدو ورود به محوطه غار ابتدا هيچ چيز معلوم نيست ولي با كمي پياده روي، تخته سنگ هاي عظيمي همانند پرده سينما در مقابل، نمايان مي شود كه در پاي آن گودال بسيار بزرگي قرار دارد.
در طرف چپ چند درخت جنگلي بزرگ كه به زبان محلي به آنها «تاوش» مي گويند ريشه در سنگ ها دوانيده و منظره بديعي را به وجود آورده اند، نمودار مي شود.
ميوه اين درختان كه دانه هاي كوچك به اندازه نخود دارد هنوز سبز است.
در ميان اين تخته سنگ ها هزاران كبوتر به طور طبيعي لانه كرده اند. محلي ها به اين غار لانه كبوتران نيز مي گويند.
براي رسيدن به درون غار نزديك به ۱۵۰ پله را بايد به طور مارپيچ به طرف پايين طي كرد. ارتفاع حوضچه آبي غار با سطح زمين حدود ۶۰ متر است.
هرچه به طرف پايين مي روي سنگ ها و نرده ها نمدار و خيس مي شوند به طوري كه وقتي به انتهاي پله ها مي رسي محيط تاريك است ولي به لطف برق كشي محيط دروني غار كه با انواع لامپ ها و نورافكن ها چراغاني شده منظره شگفت انگيزي را مقابلت نمايان مي كند كه زيبايي آن را نمي توان با هيچ زباني توصيف كرد.
چند لحظه مات و مبهوت به منظره جلوي چشمانت خيره مي شوي. باور نمي كني. فكر مي كني تابلوي نقاشي بزرگ استادي است و يا در عالم خيال و رويا سير مي كني كه تصاوير به اين زيبايي را نظاره مي كني.
ناخودآگاه زبان دل به ستايش آفريننده اين زيبايي ها مي گشايي. چند لحظه بدون آنكه گذشت زمان را متوجه باشي به دور و برت خيره مي شوي. ابهت و زيبايي غار همچنان تو را در خودت فرو مي برد.
اختلاف درجه هواي بيرون با درون غار به ۱۱ تا ۱۵ درجه مي رسد و به اين جهت احساس خنكي با طراوتي سرتا پاي وجودت را فرا مي گيرد.
آب درياچه غار بسيار شفاف و زلال است. عمق آن علي رغم تاريك بودن تا چند متري قابل رويت است، عميق ترين نقطه آن ۳۲ متر است.
چند قايق و جعبه اي از جليقه هاي نجات براي بازديد گردشگران كنار حوضچه پارك شده است.
حسين چوپاني يكي از قايقرانان ما را سوار يكي از قايق ها مي كند تا گشتي در درياچه بزنيم.
مي گويد عمر غار بين ۳ تا ۵ ميليون سال تخمين زده مي شود. به گفته او براي ايجاد يك سانتي متر مربع از اين عوارض طبيعي آهكي كه در اصطلاح زمين شناسي به آنها «استالاكتيت و استالاكميت» مي گويند صدسال وقت لازم است. حسين با حقوق ماهانه ۱۰۰ هزار تومان سه سال است كه براي شهرداري مهاباد كار مي كند.
به دليل رطوبت شديد و دماي پايين غار آبي حسين مجبور است روزانه چند ساعت بيرون از غار آمده و در زير آفتاب دراز بكشد.
چوپاني با مهارت در حالي كه قايق را با پارو به پيش مي راند اسم هر كدام از برجستگي هاي آهكي را به گردشگران توضيح مي دهد.
اين يكي خوشه انگور است، آن يكي قارچ، عروس دريايي، خفاش، توت فرنگي و. . .
چوپاني اطلاعات زيادي در مورد اين غار دارد. مي گويد ما هنوز تمام نقاط غار را كشف نكرده ايم، يقينا آبراه هاي ديگري نيز وجود دارد كه ما به دليل عدم وجود امكانات نتوانسته ايم به آنها دسترسي پيدا كنيم.
برجستگي هاي آهكي از نظر هندسي هيچ گونه شكل خاصي ندارند و هركدام از آنها را مي توان در ذهن به شي اي تشبيه كرد. درواقع زيبايي غار شايد به همين دليل باشد.
پس از عبور از چند باريكه آبي به تالار اصلي درياچه غار كه با سطح آب ۵۰ متر ارتفاع دارد و به صورت هرمي شكل است مي رسيم.
شگفتي ها و زيبايي هاي غار سهولان را نمي توان با هيچ زباني بيان كرد.
پس از گشتي در غار سحرانگيز سهولان چوپاني ما را در ساحل ديگر تالار اصلي درياچه (حوضچه) پياده مي كند.
او مي گويد براي خروج از غار راه خشكي ديگري وجود دارد كه مي توان پياده آن را تا سطح زمين طي كرد.
براي خروج از غار وارد تونلي مي شويم كه بي شباهت به فيلم هاي فضايي و تخيلي نيست. گويي در سياره ديگري سير مي كني. در اينجا زيبايي به اوج خود مي رسد.
از تونلي كه اطراف آن به طرز زيبايي چراغاني شده عبور كرده و پله هاي پيچ در پيچ زيادي را به طرف بالا طي مي كنيم به طوري كه نور خورشيد پس از مدتي نمايان مي شود.
غار سهولان واقعاً دنياي ديگري را پيش روي گردشگران به نمايش مي گذارد، از آن نوع دنيايي كه ژول ورن در داستان ها و سفرهاي تخيلي خود به اعماق زمين براي خوانندگان به نمايش گذاشته است.
منبع:همشهري
پ.ن:اين اثر تو زبون محلي به (كونه كوتر) يا لونه ي كبوتر معروفه اونم به خاطر خيل كبوترهايي ست كه تو غار زندگي مي كنن البته الان يه خورده تعداشون كمتر شده.7 يا 8 سال پيش هيشكي نمي دونست سهولان كجاست از مهاباد به سمت سهولان راه زيادي نيست اون موقع كه من با داييم اينا مي رفتيم نه قايقي بود نه پله اي نه راه درست و حسابي هيچ و هيچ.يه كوه بود و چند تا درخت و يه دهانه ي بسيار بزرگ كه كمتر كسي مي تونست ازش پايين بره.من اونموقع كوچيك بودم اما به هر زحمتي كه بود رفتم پايين.البته بيشتر مشكلات به خاطر لغزنده بودن سنگها بود.اما الان پله گذاشتن و راحت تر ميشه رفت پايين....
يكي از مشكلاتي كه گريبان گير اين اثر ملي شده عدم تامين اعتبارات و توجه مسولين امره كه روند اكتشاف رو به تعويق انداخته.البته همبن كمبود بودجه باعث شده كه امكانات رفاهي آنچناني در اطراف غار وجود نداشته باشه.به هر حال اميدوارم كه تو سند ملي گردشگري بيشتر به اين غار و ساير جاهايي كه ناشناخته موندن بها داده بشه.