برگزیده های پرشین تولز

حالات و احوالات کنونی خود را با شعر بیان کنید.

wonnin

مدیر انجمن ادبیات
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
8 اکتبر 2010
نوشته‌ها
3,999
لایک‌ها
7,614
محل سکونت
Wish I Knew
هیچ انتظاری از کسی ندارم!


و این نشان دهنده ی قدرت من نیست...!


مسئله، خستگی از اعتماد های شکسته است...


بگذار سپیده سر زند.


چه باک که من بمیرم وشبنم فرو خشکد.


و شبگیر خاموش شود و شباهنگ گنگ گردد.


و مهتاب رنگ بازد و ستاره ی سحری باز گردد.


وراه کهکشان بسته شود ....


بگذار سپیده سر زند و پروانه به سوی آفتاب پر کشد.



شریعتی
 

پرنیان

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 دسامبر 2009
نوشته‌ها
3,343
لایک‌ها
13,020
سن
32
محل سکونت
shangri
دروغ چرا گاهی دلم برایت تنگ می شود.
برای ان هم فکری کرده ام.
به هنگام باران نم نم پیاده راه میروم با چتری بسته.
تا فراموش نکنم که این چتر که قرار بود سقفی برای ما باشد
عصایی شده است برای روزهای تنهاییم
سوگند می خورم که حالم خوب میشود...
 

AMD.POWER

مدیر بخش کامپیوتر
مدیر انجمن
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
26 جولای 2009
نوشته‌ها
20,098
لایک‌ها
23,611
سن
44
محل سکونت
طهران
پیش چشم همه از خویش یلی ساخته ام
پیش چشمان تو اماسپرانداخته ام
ناگهان دشنه به پشت آمد و تا بیخ نشست
ماه من روی گرفت و سر مریخ نشست
آس در مشت مرا لاشخوران قاپ زدند
کرکسان قاعده را از همه بهتر بلدند
چای داغی که دلم بود به دستت دادم
آنقدر سرد شدم از دهنت افتادم
"علیرضا آذر"
 

AMD.POWER

مدیر بخش کامپیوتر
مدیر انجمن
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
26 جولای 2009
نوشته‌ها
20,098
لایک‌ها
23,611
سن
44
محل سکونت
طهران
ﺧﺴﺘﻪﺍﻡ ﺭﯼﺭﺍ !
ﻣﯽﺁﻳﯽ ﻫﻤﺴﻔﺮﻡ ﺷﻮﯼ ؟
ﮔﻔﺘﮕﻮﯼ ﻣﻴﺎﻥ ﺭﺍﻩ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﺷﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ
ﺗﻮﯼ ﺭﺍﻩ ﺍﺯ ﭘﻮﺯﺵ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺳﺨﻦ ﻣﯽگوییم
ﺗﻮﯼ ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺍﺑ‌ب‌هاﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﺑﻮﻧﻪﻫﺎﯼ ﺩﺭّﻩﺍﯼ ﺩﻭﺭ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﯽﮐﻨﻴﻢ
ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﻴﺎﻳﺪ
ﻫﯽ ﺧﻴﺲ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩﻫﺎﯼ ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﯽ، ﻣﯽﺧﻨﺪﻳﻢ،
ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﯽ ﻣﯽﺭﻭﻳﻢ
ﮐﻪ ﺳﻬﻢ ﺗﺮﺍﻧﻪ ﻭ ﺗﺒﺴﻢ ﺍﺳﺖ
ﻣﺸﮑﻠﯽ ﭘﻴﺶ ﻧﻤﯽﺁﻳﺪ
ﮐﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﺎ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﺭﯼﺭﺍ
سیدعلی صالحی
 

kyle

مدیر بورس و بانکداری
مدیر انجمن
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,434
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
دلم ...

مرد می خواهد

نابینا

خط بریل بداند

فصل به فصل

تنم را بخواند

بازی های ادبی ام را کشف کند

دستش را بگیرم

بازو به بازو

دنیا را برایش تعریف کنم

چشمش شوم

عصایش

و تمام زشتی های جهان را

برای او

از قلم بیاندازم.
 

kyle

مدیر بورس و بانکداری
مدیر انجمن
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,434
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
معنای سکوت شب را
تنها ماه می داند
که بالای این همه تاریکی
ایستاده است
و برای زمین سیاه و خاموش
آیه های روشنایی را
تکرار می کند
تا مبادا فراموشش شود
که فردایی سپید در راه است.
 

AMD.POWER

مدیر بخش کامپیوتر
مدیر انجمن
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
26 جولای 2009
نوشته‌ها
20,098
لایک‌ها
23,611
سن
44
محل سکونت
طهران
کسی را تاب دیدار سر زلف پریشان نیست

چرا آشفته می خواهی ، خدایا خاطر ما را ؟

نمی دانم چه نفرینی گریبانگیر مجنون است

که وحشی می کند چشمانش ، آهوهای صحرا را ..
" فاضل نظری "
 

AMD.POWER

مدیر بخش کامپیوتر
مدیر انجمن
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
26 جولای 2009
نوشته‌ها
20,098
لایک‌ها
23,611
سن
44
محل سکونت
طهران
حکایت بارانی بی‌امان است
این گونه که من
دوستت می‌دارم.
شوریده‌وار و پریشان باریدن
بر خزه‌ها و خیزاب‌ها
به بی‌راهه و راه‌ها تاختن
بی‌تاب، بی‌قرار
دریایی جستن
و به سنگچین باغ بسته دری سرنهادن
و تو را به یاد آوردن
چون خونی در دل
که همواره
فراموش می‌شود.
حکایت بارانی بی‌قرار است
این‌گونه که من
دوستت دارم.
شمس لنگرودی
 

عرفان 13

Registered User
تاریخ عضویت
20 نوامبر 2013
نوشته‌ها
1,778
لایک‌ها
3,494
aju8ybyb.jpg
 

wonnin

مدیر انجمن ادبیات
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
8 اکتبر 2010
نوشته‌ها
3,999
لایک‌ها
7,614
محل سکونت
Wish I Knew
غم نگاه آخرت تو لحظه ی خداحافظی
گریه ی بی وقفه ی من تو اون روزای کاغذی

قول داده بودیم ما به هم که تن ندیم به روزگار
چه بی دووم بود قول ما جدا شدیم اخر کار
 

wonnin

مدیر انجمن ادبیات
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
8 اکتبر 2010
نوشته‌ها
3,999
لایک‌ها
7,614
محل سکونت
Wish I Knew
خداحافظ
خداحافظ برو عشقم برو که وقت پروازه
برو که دیدن اشکات منو به گریه میندازه
نگاه کن آخر راهم نگاه کن آخر جادست
نمیشه بعد تو بوسید نمیشه بعد تو دل بست
منو تنها بذار اینجا تو این روزای بی لبخند
که باید بی تو پرپر شه که باید از نگات دل کند
حلالم کن اگه میری اگه دوری اگه دورم
اگه با گریه میخندم حلالم کن که مجبورم
نگو عادت کنم بی تو که میدونی نمی تونم
که میدونی نفسهامو به دیدار تو مدیونم
فدای عطر آغوشت برو که وقت پروازه
برو که بدرقه داره منو به گریه میندازه
برو عشقم خداحافظ برو تو گریه حلالم کن
خداحافظ برو اما حلالم کن حلالم کن...
 

kyle

مدیر بورس و بانکداری
مدیر انجمن
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,434
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ
دلم ...

مرد می خواهد

نابینا

خط بریل بداند

فصل به فصل

تنم را بخواند

بازی های ادبی ام را کشف کند

دستش را بگیرم

بازو به بازو

دنیا را برایش تعریف کنم

چشمش شوم

عصایش

و تمام زشتی های جهان را

برای او

از قلم بیاندازم.
 

AMD.POWER

مدیر بخش کامپیوتر
مدیر انجمن
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
26 جولای 2009
نوشته‌ها
20,098
لایک‌ها
23,611
سن
44
محل سکونت
طهران
پس از سالها
به خودم سر زدم
دلم به حالم سوخت!
غرق شده بودم...!!!
به تنگ آمده ام از همه چیز
بگذارید هواری بزنم
من برای این همه درد کافی نیستم...!
 

user132

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
4 سپتامبر 2014
نوشته‌ها
40
لایک‌ها
45
سن
44
آهای با تو بودم یه کاری بکن
اگه میشنوی صدامو یه کاری بکن
میدونم همه چیز پوشالیه
همه وعده هات پوچ و تو خالیه
نه اینجا نه اونجا بهشتی نبود
فقط گفتیو این، سرشتی نبود
که میخواستمو تو واسم ساختی
منو تو چه فکرایی انداختی؟
نمیخوام دیگه بستمه زندگی
اگه قسمت اینه میگم مردگی!
 

user132

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
4 سپتامبر 2014
نوشته‌ها
40
لایک‌ها
45
سن
44
یه چیزهایی تو زندگی هست که همیشه دست نیافتنی اند. یه چیزهایی که تو فقط می تونی با اجازه داری بهشون نزدیک بشی. اما هیچ وقت امکان لمس و یا داشتنش رو نداری. تبدیل میشند به حسرت و حسرت هم باقی می مونند. گویی که باید تنها جلوی چشمهات باشند و به تو یادآوری کنند که قرار نبوده و نیست که مال تو باشند. (زندگی من پر از این مدل چیزاست اصلا این جملات رو واسه من گفتن)
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل

بیرون نمی توان کرد إلّا به روزگاران

"سعدی"



گفتی: «به روزگاران مهری نشسته...» گفتم:

بیرون نمی توان کرد «حتّی» به روزگاران

"محمدرضا شفیعی کدکنی"
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
پرنـــده در صدای خوشش

رنج و درد و ماتـــم نیست

پرنده اهلِ شِکــوه و اهلِ گلایه و غــم نیست

خوش به حالِ هوایش و خوش به حالِ دلش

و خوش به حال پرنـــده

که مثلِ آدم نیست



"مجتبی کاشانی"
 

AMD.POWER

مدیر بخش کامپیوتر
مدیر انجمن
مدیر انجمن
تاریخ عضویت
26 جولای 2009
نوشته‌ها
20,098
لایک‌ها
23,611
سن
44
محل سکونت
طهران
چشمت ستاره اش را
چندان چراغ وسوسه خواهد کرد
تا من به آفتاب بگویم: نه!
بانوی رنگ های شکوفان!
رنگین کمان!
پل بسته ای که عشق
آفاق را به هم بردوزد
آفاق را به رنگ تو می بینم
و چشم هایت آن سوی مه
همچون چراغ های دریایی می سوزد.
"حسین منزوی"
 

afshin5

Registered User
تاریخ عضویت
5 اکتبر 2012
نوشته‌ها
1,979
لایک‌ها
1,548
محل سکونت
tehran
به تو از تو می نويسم
به تو ای هميشه در ياد
ای هميشه از تو زنده
لحظه های رفته بر باد

وقتی که بن بست غربت
سايه سار قفسم بود
زير رگبار مصيبت
بی کسی تنها کسم بود

وقتی از آزار پاييز
برگ و باغم گريه می کرد
قاصد چشم تو آمد
مژده ی روييدن آورد

ای هميشگی ترين عشق
در حضور حضرت تو
ای که می سوزم سراپا
تا ابد در حسرت تو

به تو نامه می نويسم
نامه ای نوشته بر باد
که به اسم تو رسيدم
قلمم به گريه افتاد

ای تو يارم روزگارم
گفتنی ها با تو دارم
ای تو يارم
از گذشته يادگارم

به تو نامه می نويسم
ای عزيز رفته از دست
ای که خوشبختی پس از تو
گم شد و به قصه پيوست




در گريز ناگزيرم
گريه شد معنای لبخند
ما گذشتيم و شکستيم
پشت سر پلهای پيوند

در عبور از مسلخ تن
عشق ما از ما فنا بود
بايد از هم می گذشتيم
برتر از ما عشق ما بود
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
من آنچه را احساس باید کرد

یا از نگاه دوست باید خواند،

هرگز نمی پرسم

هرگز نمی پرسم که: آیا دوستم داری؟

قلبِ من و چشمِ تو می گوید به من: آری



"فریدون مشیری"
 
بالا