برگزیده های پرشین تولز

درباره تجارت، پس انداز و سرمايه گذاري

webyar

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
16 آپریل 2014
نوشته‌ها
30
لایک‌ها
17
اونوقتا، آمپاس يعني چي؟؟؟؟؟؟
آمپاز ( آمپاس ) تلفظ عامیانه کلمه انگلیسی Impasse هست.
البته من همینطوری گفتم و بیشتر میخواستم بگم گذاشتیمون تو بلاتکلیفی و کنجکاوی!
فقط سعی کنید انرژی مثبت بدید...
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
يكي از بدهي‌هاي باقيمونده حدود 700 تومنه. زدم به سيم آخر و چك كشيدم. هر طوريه بايد تسويه اش كنم.
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
ليست بدهي ها رو بگم كمي شارژ بشيم:
مرداد ماه: 1/5
شهريور ماه: 850
مهرماه: 1
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
اوضاع قاتي پاتيه. طبق سنت ديرينه اي كه مختص خودمه، دقيقه 90 باز يه چيزايي رو عوض كردم. قرار بود وانته رو ردش كنم. منصرف شدم. تصميم گرفتم فعلن بي خيال زمين شمال بشم. يه ميليون قرض كردم و وانت رو تا حد 75 درصد تعمير كردم. الانه يه ماشين راس راستيه. بازم اولويت رو رو تسويه بدهي وانت گذاشتم. سه هفته وقت دارم و بس.
خوب چک یه میلیونی سر موعد پاس شد. جالبه هر چی بدهی میدم، تموم نمیشه. ولی اینقد کار رو ادامه میدم تا ازشون بیام بیرون و بتونم پس انداز و سرمایه گذاری کنم.
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
امروز وقت زیادی روی برنامه هام گذاشتم. انطباق قابل قبولی بین برنامه های طراحی شده و اقدامات انجام شده و بالاخره نتایج بدست آمده وجود نداره.
دلایل کاملا مشخصی وجود داره که در دو دسته اصلی قابل طبقه بندی هستند:
الف- هزینه های ناشی از تعمیرات و تسویه بدهی ها اجازه پس انداز و تشکیل سرمایه رو نمیدهند
ب- تعدد باکس های باز شده که هنوز به نتیجه نهایی نرسیده اند، موجب پراکنده شدن منابع موجود شده است.

با بررسی کامل اهداف و اولویت ها، تصمیم گرفتم باکس های جدید رو فعلن باز نکنم و تمام منابع موجود رو روی به نتیجه رسوندن نوبتی باکس های باز فعلی بگذارم. به این ترتیب کلیه برنامه ها رو در چارچوب اولویت های زیر مرتب کردم:
آنی
فوری
سریع
زود
بموقع
بعدا

در گروه آنی دو برنامه دارم که یکیشون رو با هدف سرمایه گذاری چندمنظوره و زود بازده، فردا تقویت سرمایه می کنم تا به حد نصاب اولیه برسه. دومین برنامه که در گروه اولویت آنی هست، از جنس هزینه های متفرقه و موردیه مربوط به کارهای منزل هست که مجبورم انجامش بدم چون فرصت کمی براش موجود هست. برنامه اول من شامل تکمیل موجودی حساب بیمه عمر و پس اندازه. این برنامه رو امیدوارم طی مدت همین یک هفته با ترکیب منابع موجود و منابع ممکن به نتیجه برسونم. با روشی که برنامه ریزی کردم، شدنیه. ایشالا.
 
Last edited:

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
روز جنجالی:
تو دفتر داشتیم راجع به لوکزامبورگ با بچه ها گپ میزدیم. به شوخی گفتم زندگی آروم و بی هیجان مزه نداره. کلی از این ماجرا دفاع کردم و بقیه هم به به و چه چه زدند.
بعدازظهر رفتم بیرون. همین که از شهر خارج شدم، اگزوز ماشین شکست! وسط اتوبان مجبور شدم برم زیر ماشین بلکه یه کاری کنم. نشد. با وضع بهم ریخته و با احتیاط یه چند کیلومتر به حرکت ادامه دادم. 100 متر مونده به اگزوز ساز، رو آخرین دست انداز اگزوز گیر کرد و شکست! کلی هزینه کردم تا درست شد.
تا حرکت کردم، سیم گاز ماشین گیر کرد! یه مکانیک دید و تشخیص غلط داد. مجبور شدم برم یه جای دیگه. تا اولین پیچ رو زدم، منظره ترسناک موج بزرگ توفان رو دیدم. چاره ای نبود. زدم به توفان.
دو دقیقه بعد در حین حرکت، یه درخت شکست و افتاد بیخ ماشین. شانس از نوع هالیودیش بود. وگرنه الانه اینجا نبودم.
جایی که درختای کمتری بود پناه گرفتم. تیر برق و کابل های قطورش انگار تاب بازی می کردند. هول شدم یه دنده عقب رفتم. در حد چند متر. بووووم. زدم به لبه یه ساختمون. سپر عقب خم شد!
مدتی بعد حرکت کردم. گاز ماشین وحشتناک گیر کرده بود و تو دنده یک رو دور موتور 5 بود. مجبور شدم کلاچ رو ول کنم و فقط پا روی ترمز تو ترافیک ناگهانی بعد از توفان حرکت کنم. 5 دقیقه بعد دود از کاپوت ماشین زد بالا و کلاچ عمل نکرد. ماشین رو هل دادم کنار جاده. مجبور شدم توقف کنم تا ترافیک کم و عادی بشه تا مجبور نباشم فقط با ترمز حرکت کنم. اما دیر شده بود. صفحه کلاچ خورد شده بود.
با تجربه ای که از مشکلات قبلی داشتم تونستم ماشین بدون کلاچ رو تا یه مکانیک برسونم. اونم ساعت 21:30 شب.
فرداش بچه ها گفتند مگه نگفتی زندگی باید هیجان داشته باشه!! خوب اینم هیجان دیگه!!!
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
دیروز بعد از 10 روز تاخیر، پروژه جدیدم تو اداره رسما شروع شد. مدت اجراش یکساله و هزینه کلی مصوب اون، 21 و خورده ای. امیدوارم یه کار قوی ارائه بدم. یه نامه درخواست حضور در سازمان در ایام تعطیل زدم. احتمالن تو هفته آینده تایید بشه. از روز شنبه 17 خرداد هم عملن مطالعات رو شروع می کنم. هدف این پروژه استخراج اصولی هست که بکمک اونها در زمان طراحی یه پارک کوچیک بشه امنیت بیشتری برای کاربران اون پارک بخصوص خانم ها و بچه ها فراهم کرد. انشاء اله.
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
... با بررسی کامل اهداف و اولویت ها، تصمیم گرفتم باکس های جدید رو فعلن باز نکنم و تمام منابع موجود رو روی به نتیجه رسوندن نوبتی باکس های باز فعلی بگذارم. به این ترتیب کلیه برنامه ها رو در چارچوب اولویت های زیر مرتب کردم:
آنی
فوری
...

در گروه آنی دو برنامه دارم ... برنامه اول من شامل تکمیل موجودی حساب بیمه عمر و پس اندازه. این برنامه رو امیدوارم طی مدت همین یک هفته با ترکیب منابع موجود و منابع ممکن به نتیجه برسونم. ...
هزینه هزینه هزینه. هزینه های پیش بینی نشده امان نمیدن. روزیکه توفان شد ماشین آسیب دید. مجبور شدم کل ورودی ها رو برای تعمیر ماشین هزینه کنم. خیلی حس بدیه وقتی با تمام وجود میخوای از جایی که هستی بکنی، اما پیشامدهای ناگوار نمیذارن. بعد هی به خودت میگی این آخریش بود و بازم یه چیزی پیش میاد که نمیشه. این جور وقتا واقعن باید صبر ایوب داشت!!!
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
خوب بعد از تلاش های زیاد برای تسویه هزینه ها و بدهی ها، به این نتیجه رسیدم که هزینه ها تموم شدنی نیستن. بنابراین هیچ راهی نیست جز اینکه بخشی از اونا تا مدتی تسویه نشن و در عوض مبالغ آنها به پس انداز منتقل بشن. پس همین کار رو کردم. دقیقا معادل مبالغی که این ماه پس انداز کردم، به بدهیها اضافه شده. البته راستش رو بگم، بخشی از بدهی های این ماه تسویه شدن. اما تمام اونایی که باید میشدند، نشدند. پس جای امیدواری هست. مهم اینه که طبق تعهدی که به خودم دارم، بخش مهمی از سهم پس انداز این ماه رو انجام دادم. برای تسویه بدهی جدید امیدوار هستم. اما ممکنه برنامه های ماه آینده بهم بریزن. فعلن چاره ای نیست. باید منتظر شد و دید روند حوادث آینده من رو به کجا می بره. دورنما خوب نیست. اما امیدوارم.
 
Last edited:

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
يكي از بدهي‌هاي باقيمونده حدود 700 تومنه. زدم به سيم آخر و چك كشيدم. هر طوريه بايد تسويه اش كنم.

خوب اونی که گفتم تسویه نشد، همین بود. مجبور شدم قرض کنم تا اینو تسویه کنم. امیدوارم زود بتونم این قرض رو تسویه کنم. میدونین زنا موجودات عجیبی هستن. اگه هزار تومن ازشون قرض کنین، هزار دفعه تسویه می کنین و میگن دوباره برای فلان کار که مربوط به خودته خرج شد. پس دوباره تسویه نشده و باید برای بار هزار و یکم هزار تومن رو بدی!!

برای جلوگیری از تکرار این دور باطل، چک کشیدم و با قرض تسویه اش کردم. حالا مشخصا باید همین رقم رو به کسی برگردونم که نمیتونه برای بار هزار و دوم بگه بازم برا خودت خرج شده!!!
 

a.modaresi

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 ژوئن 2014
نوشته‌ها
50
لایک‌ها
14
سن
34
مطالبي كه جاهاي ديگه مي نويسم و بنظرم جالب ميان رو اينجا تكرار مي كنم. اگه يهو ديدن از موضوع اول پرديم يه جا ديگه، تعجب نكنين.



وقتي صحبت از سرمايه ميشه، اولين ضرورت، تامين امنيت سرمايه است. پس پيشنهاد اول من اينه كه هر قدر سرمايه وسط گذاشتين، 50 درصدشو براي تضمين امنيت همش بذارين كنار!!! يعني چي؟ خوب شرايط هميشه ممكنه ناپايداريهايي داشته باشه. توي موج هاي ناگهاني ممكنه صدمات جبران ناپذيري ببار بياد. طبيعيه كه يه تاجر باتجربه، فقط با نصف سرمايه اش قمار كنه. اما چطور؟
1- 50% سرمايه رو يه جاي باثبات ذخيره كنين. يعني يه جاي خوب در يه سرمايه گذاري تضميني و كم سود.
2- روي خودتون سرمايه گذاري رو ببرين بالا. دوره هاي كاربردي بگذرونيد، روابط را با منابع موثر تقويت كنين و از اينجور چيزا كه بهتر از من مي دونين. اينطوري قدرت خودتون را بدون وابستگي محض به پول افزايش ميدن تا اگه مشكل مالي پيش اومد، بلد باشين چطور و با كمك چه افراد يا روش هايي اونو جبران كنين.

اينجا يكي از كاربراي خوب يه توضيح داده كه: با اعتبار به راحتی میشه پول و ثروت کسب کرد ولی با پول نمیشه اعتبار رو خرید، شما تا خاک یه کاری رو نخورید و شما رو 4 نفر نشناسن یا کاری رو درست انجام ندید، بعد از یه مدتی تنها میشین. اونموقع دیگه پول براتون بی ارزشه،مگر 4 نفر که به خاطر پول شما با شما ارتباط داشته باشن و از همه بدتر اینجاس که شما خودتون میدونید که اونها برای پول شماس که شما رو میخوان

حالا ادامه مطالب خودم: اما در مورد 50% بعدي، بتدريج ميگم. بدونم ايده هام بدرد كسي ميخوره و ميتونه بهش سود برسونه، خوشحال ميشم. اگه كپي رايتشو بده كه ديگه تمام انرژيمو روي كار ميزارم تا منافع دو جانبه بيشتر و بيشتر بشه. اما ايده دادن، سخته. بخصوص اگه قرار باشه ايده هاي درستي بدين، بايد خيلي اونو بپزين و صبر داشته باشين. بعد از كوچيك شروع كنين، تجربه كنين، اطلاعات بگيرين و روابط ايجاد كنين، و بتدريج اونو توسعه بدين. آخرشم بايد بدونيد كه سقف اون كار كجاست تا انتظار غير عادي براي نتايج نهايي نداشته باشين.


و اما درباره ايده پردازي هاي تجاري و درآمدزا:

بزارين مطالب و ايده ها رو قبل از طرح، در قالب يه دسته بندي تعريف كنم:

اصولن همونطور كه ميدونيد، سه حوزه اصلي فعاليت هاي اقتصادي داريم: صنعت، كشاورزي و خدمات. هر كدوم از اينا يه دنيا زمينه هاي فرعي دارند اما در عين حال وابسته به هم و مكمل هم هستند. تو شرايط فعلي و بازار متحول روز، تمركزها روي انواع خدمات هست. خوب هزينه بري كمتر و سوددهي سريعتر و بيشتر بزرگترين مزيتاشه. وارد جزئيات تحليلي نميشم چون اينجا جاش نيست.
اون دو ايده اول رو كه در زير گفتم، در حوزه خدمات و در شاخه هنر جا مي گيرند. سومي هم مياد تو گروه صنعت. پس ايده هاي بعدي رو با يكي از سه كد 1= صنعت، 2= كشاورزي، و 3= خدمات معرفي مي كنم. اميدوارم بدردتون بخورن .

ايده شماره 1:
يه فيلمنامه نويس حرفه اي پيدا كنين، يا تهيه كننده اش بشين و يا از تهيه كننده فيمش حمايت مالي كنين و در مقابل، كل امتياز تبليغاتشو بگيرين. مثل فيلمايي تو مايه هاي قلب يخي، يا كارايي كه اين نابغه طنز كشورمون انجام داده و داره ادامه ميده. منظورم قهوه تلخ اثر مهران مديري عزيزه.

ايده شماره 2:
با يه تيم هنري خوب قرارداد ببندين و در زمينه موضعات جالبي مثل دوربين مخفي فيلم هاي كوتاه تهيه كنيد و به سيما بفروشيد. اين روزا اونقدر خبراي نگران كننده اقتصادي و ... هست كه همه تشنه كمي آرامش و شادي هستند. ميتونه اين كار ادامه دار و سريالي بشه. در ضمن تبليغات ضمن برنامه رو هم اگه بتونين براي شركتايي كه تو تلويزيون و ويدئو تبليغ ميدن، بگيرين و به منابع درآمديتون اضافه كنين. اينكار واقعا هزينه زيادي نداره اما سود زياد و مدت بازگشت كوتاهي داره. كمك خواستين، منم هستم.


ايده شماره 3:

جايي رو مي شناسم كه در قبال ايده هاي نوآورانه كه در صنعت عظيم ساختمان كاربرد داشته باشند، اونها رو ثبت مي كنه، حمايت مالي براي توليدشون مي كنه، و سازنده و سرمايه گذار رو به صنعت وصل مي كنه تا به توليد انبوه برسن. فقط كافي تاييديه ثبت نوآوري رو ازش بگيرين، ميلياردي همون تاييديه رو حاضرن بخرن. اين جايي كه ميگم يه سازمان معتبر دولتيه. منم با يكي از مديراي ارشد اون دوست صميمي هستم. اگه تو صنعت ساختمون حرفه اي كار كرده باشين، هم متوجه شدين كجا رو ميگم، و هم براي خيلي از مشكلات اجرايي حين ساخت و ساز، فكرايي كردين و ايده هايي دارين كه بلاتكليف موندن. اين يه فرصت خوبه كه اونا رو ببار بنشونين. يه كار ملي و خداپسندونه و در عين حال درآمدزا و صد در صد حلال هم انجام ميدين.

در ایده شماره 3 شما کدوم سازمان منظورتونه؟ میشه شفاف سازی کنید.
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
در ایده شماره 3 شما کدوم سازمان منظورتونه؟ میشه شفاف سازی کنید.
مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی. اما از زمانی که ایده شماره 3 رو نوشتم تا حالا، تغییرات مدیریتی زیادی تو این سازمان اتفاق افتاده. با این وجود کلیات ایده و فرصت هایی که اشاره کردم هنوز به قوت خودشون باقی هستند.
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
مدت زیادی بود که میخواستم برم تو بازار. مرکز تجارت و داد و ستد. اواخر سال 91 با یه بازاری آشنا شدم. شش ماه باهاش ارتباط نزدیک داشتم ولی به این نتیجه رسیدم که بدون سرمایه نقد هیچ کاری نمیشه کرد. شرایط خاصی پیش اومد و دیگه ارتباط با اون رو ادامه ندادم. از اواخر سال 92 با یکی دیگه آشنا شدم. خودش اشاره کرد که پول بیاری وسط، سود می گیری و توی کار هم میتونی وارد بشی. با شناختی که تو این مدت ازش بدست آوردم می دونم که کار کردن باهاش تقریبا غیرممکنه. یعنی باز نتیجه اینکه باید خودم شروع کنم. اما مشکل اولیه هنوز باقیه. سرمایه نقدی. کم کم دارم از ایده ورود به بازار ناامید میشم.
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
تو چند ماه گذشته سرم خیلی شلوغ شده. البته بر خلاف گذشته این شلوغی، کم نتیجه نبوده و من راضی هستم. اما مشکل اینه که این نتیجه خوب، هنوز هم بدلیل اینرسی بالای ناشی از بدهی ها، کم اثر بوده. تو اداره یه پروژه جدید گرفتم. در مورد افزایش امنیت تو پارک های محلی هست. مطالعات نظری اون در حال انجامه که البته از زمان بندی عقب هستم. باید خیلی زود مشاور پروژه رو انتخاب کنم و کار را ادامه بدم.
بیرون از اداره هم بخش مهمی از وقتم پر شده. همون طور که گفتم با نتیجه ولی کم اثره. اما راضی و امیدوارم. اگه روند به همین صورت ادامه داشته باشه، بالاخره بعد از چند ماه از اینرسی بدهی ها میام بیرون و میرم تو فاز سرمایه گذاری و پس انداز.
تو اردیبهشت ماه یه دوست پیشنهاد سرمایه گذاری در بیمه عمر و پس انداز رو بهم داد. بعد از بررسی های مکرر اونو مفید تشخیص دادم. در مدت دو ماه و اندی، یک میلیون و سیصد برای خودم و خانم سرمایه گذاری کردم. انشاء ا.. بزودی کارت اعتباری خودم آماده میشه. این یکی تو برنامه نبود ولی یه سرمایه گذاری بلندمدت، و چندمنظوره با سود معقول و منطقی هست.
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
تو اداره یه مشکلی پیش اومد. مبلغی رو اشتباها اضافه به حسابم ریختند. بعد از پرس و جویی که کردم، به اشتباهشون پی بردند. این ماه اونو کم کردند. یه فشار مالی ناگهانی. از طرفی درخواست بررسی سوابق رو دادم. معلوم شد دو سال و نیم از سوابقم رو بدون بیمه رد کردن و به حساب نمیارن. باید برم بیمه و طرح دادخواست کنم تا بتونم این سابقه رو زنده کنم.
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
یه نذر قدیمی رو متمرکز شدم که ادا کنم. میخواستم مرداد ماه زمان اجرای اون باشه ولی چون منابع مالی کافی برای اون نداشتم رو این تاریخ اصرار نداشتم. یکی از همکارا تصادفی متوجه ماجرا شد. گیر داد الا بلا باید ادا کنی. یه میلیون بهم قرض داد. مقداری هم خودم گذاشتم وسط. اگه خدا بخواد، همون مرداد ماه نذر ادا میشه. البته میخواستم بدون قرض باشه. ولی نشد. تلاش میکنم تا هر چه زودتر قرضش رو بدم. ایشالا تا قبل از موعد ادای نذر.
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
ماه رمضون هم یه جورایی پوستم رو داره میکنه! گرما. طول روز. نداشتن وقت برای افطار به موقع! اما بازم خوبه. تا حالاش رو اومدم. ایشالا تا آخرش رو مثل همیشه میرم.
 

a.modaresi

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 ژوئن 2014
نوشته‌ها
50
لایک‌ها
14
سن
34
مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی. اما از زمانی که ایده شماره 3 رو نوشتم تا حالا، تغییرات مدیریتی زیادی تو این سازمان اتفاق افتاده. با این وجود کلیات ایده و فرصت هایی که اشاره کردم هنوز به قوت خودشون باقی هستند.
با این سازمان تماس داشتم ، بخش نوآوران گفتن فعلا تجاری سازی انجام نمیدن. گفتن باید به خیابان وزرا برین. احتمالا منظورشون ثبت صنعتی طرح بوده.
 

a.modaresi

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
30 ژوئن 2014
نوشته‌ها
50
لایک‌ها
14
سن
34
حالا با ثبت صنعتی طرح هم میشه ارزش شو به پای تاییدیه سازمان رسوند؟
 

farajoon

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
322
لایک‌ها
131
محل سکونت
تهراااان
حالا با ثبت صنعتی طرح هم میشه ارزش شو به پای تاییدیه سازمان رسوند؟
خوب اینجاش رو دیگه نمیدونم. اما مطمئنا اگه مرکز بهت گفتن برو اونجا، پس هم مورد تاییده. هم معتبره. و هم ارزششو داره. بهرحال ثبت اختراع و نوآوری اونم تو زمینه صنعت ساختمان بخصوص تو ایران، ارزش زیادی داره. ایشالا موفق باشی.
 
بالا