سلام دوست عزیز من فقط به خاطر نوشته شما عضو انجمن شدم تا چیزی را که به نظرم میرسه بهتون بگم اولین مورد با وجود اینکه خودم نا امیدم اما شما هیچ وقت نا امید نشو همیشه اینطوری نیست و اوضاع این شکلی نمیونه بالاخره خوشبختی به این مملکت هم میاد دیر و زود داره اما سوخت و سوز نداره هیچ چیزی همیشگی و ابدی نیست حتی بدبختی ما ایرانیا
این که تلاش میکنی خیلی خوبه اینکه به فکر هستی خیلی خوبه فکر نکن فقط خودت این شرایطو داری من دانشجوی دکترای ادبیات هستم یک سال دیگه هم فارغ تحصیل میشم اما الان میرم دانشگاه پیام نور ساعتی درس میدم ماهی 400 تومن هم به زور میدن بعد از فارغ تحصیلی هم نه شغلی در انتظارمه نه قرار استخدام بشم این قدر پارتی بازی برای استخدام در دانشگاه انجام میدن و این قدر نور چشمی هست که نوبت به من نمیرسه
درمورد شغلت هم اگر نظر منو میخوای اول و دوم و سوم وارد کاری شو و کاری را انجام بده که بلدی لا اقل این طوری وقتی برای یاد گرفتن یه کار جدید هدر نمیدی
در مورد بورس هم اصلا فکرشو نکن بورس در همه جای دنیا و به ویژه در ایران یه جور قماره به خصوص که تخصصش را هم نداری همین چند وقت پیش بورس ایران سقوط آزاد انجام داد و خیلیا سرمایشون را از دست دادن کاری هم به نظر بقیه نداشته باش که میگن درست میشه و بالا میاد راست میگن اما اگر از من میشنوی تو این مملکت هیچ وقت وارد معامله ای نشو که یه طرفش حکومت و دولت نقش دارند بورس ایران یه بورس کاملا دولتی غیر شفاف و غیر منطقیه فقط به درد ادمایی میخوره که رانت اطلاعاتی دارند و میدونند چه سهامی ارزون و گرون میشه
در مورد کار مکانیکی اطلاعی ندارم اما چون خودم دوره های تعمیر موبایل را رفتم و مدرک دارم میتونم بگم برای من که فایده و سودی نداشت شهر من یه شهر کوچیکه و بازار تعمیر موبایل اشباع بود البته یه سری تعمیرات خیلی خیلی تخصصی هست که بازار خوبی داره اما این تعمیرات تجربه زیاد و ترجیحا تحصیلات مرتبط مثل الکترونیک لازم داره
من قبل از قبولیم برای دکترا یه کاری انجام میدادم در آمدش خوب بود اما اشتباه کردم و کنارش گذاشتم البته تصمیم دارم بعد از تموم شدن درس بازم برگردم سر کارم تجربمو میگم شاید به دردت خورد(در پرانتز بگم به هیچ وجه سراغ موجود زنده مثل گاو و گوسفند چه شیری چه پرواری نرو این کارا در حجم کوچک توجیه اقتصادی نداره و ریسک خیلی خیلی زیادی هم دارن)
من مغازه فروش لبنیات داشتم البته کار من با بقیه کمی فرق داشت من خودم شیر میخریدم و ماست و دوغ و کره و سر شیر درست میکردم.معمولا شیر را از خونه ها یا گاوداری های مطمئن که آب قاطیه شیراشون نمیکردند میخریدم بعد مایه ماست میزدم و ماست را میفروختم بخشی از ماست را هم با دستگاه دوغ زنی تبدیل به دوغ و کره میکردم .شاید باورت نشه این آخریا اینقدر سفارش میگرفتم که بعضیاشو مجبور بودم رد کنم .تو این کار برای موفق شدن چنند تا اصل را باید رعایت کنی اول این که کلک نزنی و روراست باشی مثلا آب قاطیه شیرت نکنی مردم هم وقتی ببینند به جای ماست و دوغای به درد نخور بازار جنس خوب تحویلشون میدی استقبال میکنند کمی هم قیمتات را از بازار کمتر بگیر برای من که خیلی جواب داد اما متاسفانه دور از جون شما خر شدم و به خاطر درس این کار را رها کردم سرمایه زیاد هم نمیخواد فقط یه دوغ زنی برقی لازم داری اون موقع قیمتش 350 هزار تومن بود الان را نمیدونم یه خامه گیر هم میخوای اونم چند سال پیش 200 بود یه یخچال ویترینی متوسط هم برای نگهداری محصولاتت لازم داری یه سرمایه هم برای خرید شیر میخوای حتی لازم نیست اوایل کارت مغازه هم اجاره کنی تو خونه هم میتونی کارو شروع کنی از همسایه ها شروع کن کم کم که کارت رونق گرفت مغازه هم میتونی کرایه کنی اوایل حتی میتونی خامه گیر هم نخری اما یخچال را حتما لازم داری مغازه گرفتنش هم سخت نیست مجوزاشو راحت میدندمن کارم که رونق گرفته بود عسل و ترشی خونگی هم میفروختم خوبی این کار اینه که سرمایه کم میخواد اگر هم موفق نشدی میتونی وسیله هاتو بفروشی ولی بازم تحقیق کن برو قیمت شیر و ماست و کره و ... را از بازار بگیر بعد بیا بشین حساب و کتاب کن شیر را هم حتما از گاوداری یا از یه آدم مطمئن که خودش گاو داره بخر
این کار برای من خوب بودحتی دونفر دیگه هم کار منو شروع کردند امااشتباه کردم و تعطیل کردم بازهم ببخش سرتو درد اوردم
سلام دوست عزیز اول از همه یه تشکر ویژه ازتون میکنم که اینقدر باحوصله و مهربان هستید
و اینکه خوشحالم که نوشته های من باعث شد که یک ادم باشخصیت و مهربان عضو این انجمن و همراه ما بشه
از راهنمایی شما ممنونم بنده هم توی زندگی خیلی شکست و نا امیدی رو تجربه کردم و هیچ موقع هم وضعیت بهتر نشد حالا هم تصمیم گرفتم امید داشته باشم تا تغیر امیدوارانه زندگی کردن و ناامیدانه زندگی کردن رو ببینم و نتیجشو به دوستانم و کسایی که میتونم بگم
حالا در مورد این کار باید بگم توی شهرمون یه دوسالی هست این کار باب شده و زدن اولین مغازه لبنیاتی شروع کردن به زدن لبنیاتی توری که توی یک سال تو هر محله 3-4 تا زدن به نظرتون باز هم جواب میده این کار؟ یا زیاد شده دیگه؟
راستی همین چند ماه پیش برای اولین بار توی شهرمون فلافل سلف سرویس زدن با 2000 تومن هرچی فلافل میخواستی میخوردی اقا کار این طرف بدجور گرفت طوری که صفش تا دوتا خیابون میرسید من هم همون موقع توفکر این افتادم کاش پول داشتم برای سرمایه گذاری و یکی اونور شهر میزدم باورتون نمیشه بعد 2-3 ماه هر یک قدم یک فلافلی هست یعنی در این حد همشهریا فعالن
در مورد مغازه کامپیوتری هم یک بار نزدیکای دانشگاه پیام نور شهرمون مغازه باز کردم با اینکه تعمیراتم انجام میدادم نتونستم اجارمو در بیارم 4 ماه بعد بستم
بخدا دیگه نمیدونم چکار کنم از بیکاری خسته شدم رفتم توی پاساژ کامپیوتر توی یک مغازه درصدی کار کنم یعنی من تعمیرات انجام بدم یک درصدی هم به صاحب مغازه بدم متاسفانه همشون مینالیدن و کلا نا امیدم کردن
الان هم هیچ سرمایه ای ندارم به نظرتون چه کاری میتونم انجام بدم تا وقتی پول در اوردم کسب و کاری که دوست دارم راه اندازی کنم؟
در ضمن از همه ی دوستان ممنونم بابت لطفشون