greenliving
Registered User
سلام رفقا
دیگه ببخشین اگر نوشته های من غلط املایی داره و نثر درست و درمانی نداره
بزارید به حساب بیسوادی..
موضوع اصلی اینه که تو یکی از تاپیکهای انجمن یک صحبتی شد راجع صادرات با سرمایه اندک
و من هم یهویی خودم رو انداختم وسط و گفتم: بوغلمون بفرستین کردستان عراق
یدفعه چندین پیام اومد تو خصوصی
سوال در مورد بوقلمون و .............
خلاصه دیدم من که دارم مینویسم همینجا خط خطی کنم عرایضم رو.
خواهشا دوستان هر جا لازم دیدن کاستی ها رو بگن یا اگر
نیاز به اضافه کردن کلامی بود دریغ نکنن تا همه استفادش رو ببرن که بی شک ثواب
داره و خدایتان را حتما خوش میاد راهنمایی خلقش.
یک مشکلی که هست اکثر ماها مصرف کننده ایم یعنی حتی تو کاسبی هم فکر واردات هستیم و کمتر کسی فکر میکنه که چیزی رو صادر بکنه
شاید علتش نبود زیر ساخت و یا خصوصی و رانتی بودن این کار برای ععده خاصی هست.
ولی
حقیقت ماجرا اینه که خیلی از کاسبیها نه نیاز به سرمایه زیادی داره نه آشنا و قدرت و ............
بلکه فقط پشتکار میخواد و ذهن باز..
یکی از رفقا پیام داده بود که رفته مرز تمرچین و ناراضی بود که چیزی برای خرید و فروش ندیده که سود ده باشه.
یکی از علتهاش میتونه این باشه که باید شما تو مکان و زمان مناسب باشید
مثالا اشنویه و پیرانشهر هم فرصتهای اقتصادی داره
اما کار خیلی از ماها نیست که هم کارش خطر داره و با اعتقادات خیلیهامون هم جور در نمیاد تجارت حرومی و آبکیو سیخارو.......
اما همونجا هم اگر دقیق بشید فرصتهای تجاری نابی هست
حالا اون فرصت چیه؟
من میتونم بهتون بگم اما باید خودتون بهش برسین چون عزمتون راسختر میشه...
یک مثال بزنم:
چندین سال پیش من تو یکی از شهرهای مرزی تو یک قهوه خونه نشسته بودم و داشتم کلاته(کلاله؟) میخوردم یک نوع نون محلی با ماست محلی که واقعا خوشمزه است
یک تویتا اومد جلو درب پارک کرد اومد تو
ما ایرانیها هم که فضول....................
طرف اهل شمال بود و کاسبی خیلی خوبی راه انداخته بود
به قول کاربر مرحوم افتک" دهاتی هم بود
حالا چیکار میکرد؟
به کردستان عراق و ایران قاطر صادر میکرد!!
داستانش هم این بود میگفت سربازیش تو همین منطقه بوده
و با دیدن اینکه وقتی قاچاق برها قاطرهاشون میمردن چقدر ناراحت میشدن و ضر مالی میخوردن و گرانی قاطر به فکر تجارت میفته
سرتون رو درد نیارم
دیگه همه میشناختنش و حتی برای قاطرهاش رو به اکراد اینور و اونور پیش فروش میگرد برا سال بعد
فکرش رو بکنین سله فروشی قاطر!!
حالا اون دهاتی تویتا سوار که دیگه دهاتی نبود بلکه من دهاتی بودم چون اون کباب سفارش داده بود و من نون ماست!!
چی داشت که به اونجا رسیده بود؟
بله مشکلی رو دیده بود و براش دنبال راه حلی بود/
////////////////////
یک مثال دیگه صادرات شکمی جات به کردستان عراقه
بعد حمله امریکا وضع اکراد عراق نسبتا خوب شده
ولی به همون مقدار هم همه چی گرون
یکی از این چیزها مرغ هست تو اونجا
مرع کردستان عراق از ترکیه تامین میشه حتی تو مرغ فروشیها هم مرغهای بسته ایی ترکی هستند
اون هم گرون
اما چیزی که شاید باورتون نشه قیمت بوقلمون باشه
و همینطور خواهانش
بوقلمون اگر نمیدونید چیه یک پرنده ایی هست از تیره ماکیان
که غب غب داره و همش داد میزنه غیر قابل قبوله
خیلی هم گوشتش خوشمزست لامصب
تو منطقه مادیگه کسی نگه نمیداره ولی قدیما تو دهاتها زیاد بود
حالا حساب کنین قیمت بوقلمون زدنه قاپان کیلویی چنده؟
یعنی فرضا اگر یک فروند از این پرنده 10 کیلو باشه و کیلویی 10 تومن میشه صد هزار تومان؟
حالا تو کردستان عراق فکر میکنین چنده این حیوون؟؟
حالا نمیگم تا شما نظریاتتون رو بگین تا بگم کیلویی چند دیناره
فعلا بمونین تو کفش (-:
حالا اینها که گتیم یکی میگه عمو جون بوقلمونم کجا بود پدر امرزیده..
یا بوقلمون رو چطور ببرم اونور مرز.............
مشکل ماها ایننه که دوست نداریم سودمون را با کسی شریک بشیم
شما اگر واقعا از ته دل بخواهین درست کار کنین
صدها نفر از فقیر و غنی حاضرن تو هر کسپ و کاری با شما سشریک بشن.....
دوباره یک مثال:
یک بنده خدایی یک کالایی برده بود مرز
اولین کسی رو که تو بازارچه دید اول صبح یک پیرمردی بود
گفت عمو جون من چنین چیزی دارم چیکارش کنم؟
سکانس بعدی ظهر بود که نشسته بود خونه پیرمرد تو روستایی و داشت همراه چای داغ پولهاش رو میشمرد
کوله برهایی که جنس رو تو کولشون میارن معمولا اینور مرز ایران
برگشتنی باید گازوییل بیا بنزین ببرن که برا خئودشون بغیر از سود چند هزار تومنی و عذاب هیچی نداره
جوانک تمام جنسش رو به قیمت خوب داده بود به کوله برها و اونها با کملال میل نه تنها ازش خرید کرده بودن
بلکه دعاش هم کردن...
.............................................
یک مثال قدیمی آذری هست که میگه
هرکی بیشتر بگرده بیشتر یاد میگیره
حالا شما هم باید تلاشتون رو کنید
کوله پشتیتون رو بردارید کرایه جزیی اتوبوس رو بزارید جیبتون و برین مناطق مرزی
با فرصتها آشنا بشین
نه اگر پول اتوبوس رو هم نداری و
یا لیسانس و فوق و پی اچ دی داری
و عارت میاد این کارها
تو شهر خودت بگرد ببین چه مزیتی داره تو کاسبی؟
هرجایی یک فرصت طلایی و بعضی جاها هم
بیشتر چندین فرصت طلایی دارن
بگرد پیداش کن کافیه سرنخ رو بدست بیاری
آخرش اون سر نخ تبدیل میشه به طناب
طنابی که از بیکاری و بی پولی نجاتت میده
مطمعن باش اگر توکل کنی و دستت رو رو زانوهای خودت بزاری
موفق میشی....
رمز موفقیت فقط و فقط برای امثال ما مردم عادی تلاش هست
تلاش
تلاش
تلاش
تو کار تجارت و کاسبی فرصتهای پیدا و نهان زیادی وجود داره
و سود فوق العاده ایی
فقط باید چیی رو پیدا کنی؟
سر نخ رو_________________
//////////////////////////////////////////////////
همه موارد بالا برا وردات هم صدق میکنه
هزاران وارد کننده هست که جنسشون تو کانتینرها و انبارها خوابیده
و حاضرن جنسشون رو بدن به شما براشون بفروشین
و اصل پولشون رو بدین..
فق باید اصول کاسبی رو رعایت کنین
که خیلی چیزها شاملش میشه از حروم و حلال بگیر تا مساهله"
انصاف مردم داری و .................
که خیلیهاش اعتقادیه اما هرکی بهش عمل کرده ضرر نکرده.
با احترام
کوچک همه رفقای باصفای پی تی"
دیگه ببخشین اگر نوشته های من غلط املایی داره و نثر درست و درمانی نداره
بزارید به حساب بیسوادی..
موضوع اصلی اینه که تو یکی از تاپیکهای انجمن یک صحبتی شد راجع صادرات با سرمایه اندک
و من هم یهویی خودم رو انداختم وسط و گفتم: بوغلمون بفرستین کردستان عراق
یدفعه چندین پیام اومد تو خصوصی
سوال در مورد بوقلمون و .............
خلاصه دیدم من که دارم مینویسم همینجا خط خطی کنم عرایضم رو.
خواهشا دوستان هر جا لازم دیدن کاستی ها رو بگن یا اگر
نیاز به اضافه کردن کلامی بود دریغ نکنن تا همه استفادش رو ببرن که بی شک ثواب
داره و خدایتان را حتما خوش میاد راهنمایی خلقش.
یک مشکلی که هست اکثر ماها مصرف کننده ایم یعنی حتی تو کاسبی هم فکر واردات هستیم و کمتر کسی فکر میکنه که چیزی رو صادر بکنه
شاید علتش نبود زیر ساخت و یا خصوصی و رانتی بودن این کار برای ععده خاصی هست.
ولی
حقیقت ماجرا اینه که خیلی از کاسبیها نه نیاز به سرمایه زیادی داره نه آشنا و قدرت و ............
بلکه فقط پشتکار میخواد و ذهن باز..
یکی از رفقا پیام داده بود که رفته مرز تمرچین و ناراضی بود که چیزی برای خرید و فروش ندیده که سود ده باشه.
یکی از علتهاش میتونه این باشه که باید شما تو مکان و زمان مناسب باشید
مثالا اشنویه و پیرانشهر هم فرصتهای اقتصادی داره
اما کار خیلی از ماها نیست که هم کارش خطر داره و با اعتقادات خیلیهامون هم جور در نمیاد تجارت حرومی و آبکیو سیخارو.......
اما همونجا هم اگر دقیق بشید فرصتهای تجاری نابی هست
حالا اون فرصت چیه؟
من میتونم بهتون بگم اما باید خودتون بهش برسین چون عزمتون راسختر میشه...
یک مثال بزنم:
چندین سال پیش من تو یکی از شهرهای مرزی تو یک قهوه خونه نشسته بودم و داشتم کلاته(کلاله؟) میخوردم یک نوع نون محلی با ماست محلی که واقعا خوشمزه است
یک تویتا اومد جلو درب پارک کرد اومد تو
ما ایرانیها هم که فضول....................
طرف اهل شمال بود و کاسبی خیلی خوبی راه انداخته بود
به قول کاربر مرحوم افتک" دهاتی هم بود
حالا چیکار میکرد؟
به کردستان عراق و ایران قاطر صادر میکرد!!
داستانش هم این بود میگفت سربازیش تو همین منطقه بوده
و با دیدن اینکه وقتی قاچاق برها قاطرهاشون میمردن چقدر ناراحت میشدن و ضر مالی میخوردن و گرانی قاطر به فکر تجارت میفته
سرتون رو درد نیارم
دیگه همه میشناختنش و حتی برای قاطرهاش رو به اکراد اینور و اونور پیش فروش میگرد برا سال بعد
فکرش رو بکنین سله فروشی قاطر!!
حالا اون دهاتی تویتا سوار که دیگه دهاتی نبود بلکه من دهاتی بودم چون اون کباب سفارش داده بود و من نون ماست!!
چی داشت که به اونجا رسیده بود؟
بله مشکلی رو دیده بود و براش دنبال راه حلی بود/
////////////////////
یک مثال دیگه صادرات شکمی جات به کردستان عراقه
بعد حمله امریکا وضع اکراد عراق نسبتا خوب شده
ولی به همون مقدار هم همه چی گرون
یکی از این چیزها مرغ هست تو اونجا
مرع کردستان عراق از ترکیه تامین میشه حتی تو مرغ فروشیها هم مرغهای بسته ایی ترکی هستند
اون هم گرون
اما چیزی که شاید باورتون نشه قیمت بوقلمون باشه
و همینطور خواهانش
بوقلمون اگر نمیدونید چیه یک پرنده ایی هست از تیره ماکیان
که غب غب داره و همش داد میزنه غیر قابل قبوله
خیلی هم گوشتش خوشمزست لامصب
تو منطقه مادیگه کسی نگه نمیداره ولی قدیما تو دهاتها زیاد بود
حالا حساب کنین قیمت بوقلمون زدنه قاپان کیلویی چنده؟
یعنی فرضا اگر یک فروند از این پرنده 10 کیلو باشه و کیلویی 10 تومن میشه صد هزار تومان؟
حالا تو کردستان عراق فکر میکنین چنده این حیوون؟؟
حالا نمیگم تا شما نظریاتتون رو بگین تا بگم کیلویی چند دیناره
فعلا بمونین تو کفش (-:
حالا اینها که گتیم یکی میگه عمو جون بوقلمونم کجا بود پدر امرزیده..
یا بوقلمون رو چطور ببرم اونور مرز.............
مشکل ماها ایننه که دوست نداریم سودمون را با کسی شریک بشیم
شما اگر واقعا از ته دل بخواهین درست کار کنین
صدها نفر از فقیر و غنی حاضرن تو هر کسپ و کاری با شما سشریک بشن.....
دوباره یک مثال:
یک بنده خدایی یک کالایی برده بود مرز
اولین کسی رو که تو بازارچه دید اول صبح یک پیرمردی بود
گفت عمو جون من چنین چیزی دارم چیکارش کنم؟
سکانس بعدی ظهر بود که نشسته بود خونه پیرمرد تو روستایی و داشت همراه چای داغ پولهاش رو میشمرد
کوله برهایی که جنس رو تو کولشون میارن معمولا اینور مرز ایران
برگشتنی باید گازوییل بیا بنزین ببرن که برا خئودشون بغیر از سود چند هزار تومنی و عذاب هیچی نداره
جوانک تمام جنسش رو به قیمت خوب داده بود به کوله برها و اونها با کملال میل نه تنها ازش خرید کرده بودن
بلکه دعاش هم کردن...
.............................................
یک مثال قدیمی آذری هست که میگه
هرکی بیشتر بگرده بیشتر یاد میگیره
حالا شما هم باید تلاشتون رو کنید
کوله پشتیتون رو بردارید کرایه جزیی اتوبوس رو بزارید جیبتون و برین مناطق مرزی
با فرصتها آشنا بشین
نه اگر پول اتوبوس رو هم نداری و
یا لیسانس و فوق و پی اچ دی داری
و عارت میاد این کارها
تو شهر خودت بگرد ببین چه مزیتی داره تو کاسبی؟
هرجایی یک فرصت طلایی و بعضی جاها هم
بیشتر چندین فرصت طلایی دارن
بگرد پیداش کن کافیه سرنخ رو بدست بیاری
آخرش اون سر نخ تبدیل میشه به طناب
طنابی که از بیکاری و بی پولی نجاتت میده
مطمعن باش اگر توکل کنی و دستت رو رو زانوهای خودت بزاری
موفق میشی....
رمز موفقیت فقط و فقط برای امثال ما مردم عادی تلاش هست
تلاش
تلاش
تلاش
تو کار تجارت و کاسبی فرصتهای پیدا و نهان زیادی وجود داره
و سود فوق العاده ایی
فقط باید چیی رو پیدا کنی؟
سر نخ رو_________________
//////////////////////////////////////////////////
همه موارد بالا برا وردات هم صدق میکنه
هزاران وارد کننده هست که جنسشون تو کانتینرها و انبارها خوابیده
و حاضرن جنسشون رو بدن به شما براشون بفروشین
و اصل پولشون رو بدین..
فق باید اصول کاسبی رو رعایت کنین
که خیلی چیزها شاملش میشه از حروم و حلال بگیر تا مساهله"
انصاف مردم داری و .................
که خیلیهاش اعتقادیه اما هرکی بهش عمل کرده ضرر نکرده.
با احترام
کوچک همه رفقای باصفای پی تی"