• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

so you think you're good in English ?: بازی ترجمه (قوانین در پست اول)

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
رون موافقت كرد، تنها به اين شرط كه قدم بعدي اونها رو به ساندويچ بيكن نزديك كنه!!
]
رون به شرط اینکه حرکت بعدیشون آنها را به نزدیکی یک ساندویچ برساند، با این کار موافقت کرد. ( به علت رعایت مقررات وزارت فرهنگ و ارشاد کلمه Bacon ترجمه نشده و از متن حذف شد) :lol::lol:
رون موافقت کرد چون می دانست حرکت بعدیشون اونو به یک ساندویچ لذیذ می رسونه
همه خوب بودن ... ولی همونطور که تو پست قبل گفتم ، از دیکشنری تون میشه استفاده بهتری بکنید ... Move ، این معنی رو هم میده "حرکت از یه مکان به مکان دیگه " ... بنابراین میشه " توقف بعدی " هم ترجمه کرد ... (قدم بعدی هم خوب بود ... )



راستی ، دوستان دیگه هم اگه می خوان سوالی طرح کنن ، خجالت نکشن ...
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran

John Patterson: Have you ever failed?
Charles Remington: Only at life.


از فیلم The Ghost and the Darkness ... نقش اول داستان (یه مهندس) سوالی می پرسه ، و شکارچی حرفه ای جواب میده ...
 

Behnaz60t

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
18 آگوست 2006
نوشته‌ها
245
لایک‌ها
0

John Patterson: Have you ever failed?
Charles Remington: Only at life.


از فیلم The Ghost and the Darkness ... نقش اول داستان (یه مهندس) سوالی می پرسه ، و شکارچی حرفه ای جواب میده ...


_ هیچ وا موندی ؟ ( در شکار منظورشه )

- آره ..از زندگی فقط

lol .... تو ترجمه من مهندسه لوتیه
 

bloody

کاربر فعال علم و دانش
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 آپریل 2007
نوشته‌ها
1,256
لایک‌ها
17
محل سکونت
IRAN
آقاهه: تا حالا شده ببازي؟
شكارچي: فقط تو زندگي!
 

bloody

کاربر فعال علم و دانش
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 آپریل 2007
نوشته‌ها
1,256
لایک‌ها
17
محل سکونت
IRAN
سيمور جان چي شد كجا رفتي؟جواب ها رو نميگي؟!!
 

nemesissoso

Registered User
تاریخ عضویت
30 مارس 2007
نوشته‌ها
397
لایک‌ها
0
سن
47
محل سکونت
Karaj

John Patterson: Have you ever failed?
Charles Remington: Only at life.


از فیلم The Ghost and the Darkness ... نقش اول داستان (یه مهندس) سوالی می پرسه ، و شکارچی حرفه ای جواب میده ...

جان پترسون : "هیچ وقت شکست خوردی؟"
چارلز رمینگتون:"فقط تو زندگی"

اینجا کلمه "fail" به صورت جناس آمده و هم معنی "شکست" می دهد و هم معنی "خطا رفتن تیر" به همین علت معنی اول در این گفتگو مناسب تر است.
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
سيمور جان چي شد كجا رفتي؟جواب ها رو نميگي؟!!
همه خوب بودن ... خواستم همه فرصت پاسخ داشته باشن ..
جان پترسون : "هیچ وقت شکست خوردی؟"
چارلز رمینگتون:"فقط تو زندگی"

اینجا کلمه "fail" به صورت جناس آمده و هم معنی "شکست" می دهد و هم معنی "خطا رفتن تیر" به همین علت معنی اول در این گفتگو مناسب تر است.
اشاره خوبی کردی ... درسته ... می خواد بگه که "من فقط یه بار تو هدف گیری اشتباه کردم و اونم تو زندگی بود "...
 

Behnaz60t

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
18 آگوست 2006
نوشته‌ها
245
لایک‌ها
0
من ميتونم يه پاراگراف بگذارم ؟...
بیشتر از لحاظ بار لغتیش جالبه ...
 

Behnaz60t

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
18 آگوست 2006
نوشته‌ها
245
لایک‌ها
0
Casting a furtive glance over his shoulder , the felon slipped out the main prison gate to be swallowed up in the British fog . A plethora of escapes from supposedly secure prisons embarrassed the hapeless wardens . To compound their problems , the officials were badgered by irate citizen who accused the guards of accepting bribes from convicts whose motto was : " stone walls do not a prison make , nor iron bars a cage. "
 

3tareh

Registered User
تاریخ عضویت
9 فوریه 2006
نوشته‌ها
124
لایک‌ها
2
Casting a furtive glance over his shoulder , the felon slipped out the main prison gate to be swallowed up in the British fog . A plethora of escapes from supposedly secure prisons embarrassed the hapeless wardens . To compound their problems , the officials were badgered by irate citizen who accused the guards of accepting bribes from convicts whose motto was : " stone walls do not a prison make , nor iron bars a cage. "

خیلی آماتوریه...به بزرگی خودتون ببخشید دیگه!:blush:

جنایتکار در حالی که نگاه دزدانه ای به پشت سرش می انداخت از دروازه ی اصلی زندان بیرون لغزید تا در مه انگلیسی بلعیده شود.فراوانی فرار ها از زندان هایی که قرار بود ایمن باشند نگهبان های ناامید را شرمنده کرده بود.برای پیچیده کردن مشکلات،مامور ها توسط شهروندان عصبانی بازخواست شده بودند که آنها را به گرفتن رشوه از محکومانی متهم می کردند که شعارشان این بود:"دیوار های سنگی زندان نمی سازند همانگونه که میله های آهنی قفس."
 

Behnaz60t

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
18 آگوست 2006
نوشته‌ها
245
لایک‌ها
0
دوستان ترجمه کنید ...این بحث فعال بشه ... تمرین خیلی خوبه ها ... این تمرینها رو جدی بگیرید


:)
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
Casting a furtive glance over his shoulder , the felon slipped out the main prison gate to be swallowed up in the British fog . A plethora of escapes from supposedly secure prisons embarrassed the hapeless wardens . To compound their problems , the officials were badgered by irate citizen who accused the guards of accepting bribes from convicts whose motto was : " stone walls do not a prison make , nor iron bars a cage. "
مرد زندانی ، نیم نگاهی به پشت سرش انداخت ... دزدانه ، از دروازه اصلی زندان به بیرون لغزید و در مه غلیظی (که نمونه اش تنها در انگلستان یافت می شود) ناپدید شد ...


این اواخر ، افزایش فرار زندانیان از زندان هایی که قرار بود امن و استوار باشند ، مسوولین زندان رو شرمنده کرده بود ... بعلاوه ، اتهاماتی که شهروندان خشمگین به نگهبانان زندان وارد می ساختند و آنها را متهم به رشوه گیری می کردند - رشوه گیری از مجرمینی که شعارشان این بود :" نه دیوارهای سنگی می توانند جلوی ما را بگیرند و نه میله های آهنی " - ، تنها باعث افزایش گرفتاری های مسوولین زندان می شد ...



چون هیچکس جواب نداد ، خودم وارد عمل شدم ...
 

Behnaz60t

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
18 آگوست 2006
نوشته‌ها
245
لایک‌ها
0
اي بابا عجب دست سنگینی داشتم من :eek:

دوستان قول میدم دیگه چیزی اینجا نگذارم .... :eek:
بیاین ترجمه کنید ... سیمور جان یه متن دیگه بگذار ... که فعال بشه اینجا دوباره ...

اما این دو تا ترجمه :

ستاره جان به معنای لغتها توجه کنی بهتر میتونی منظور رو برسونی ...
( البته من خودم هم یه آماتورم ...کلی ایراد دارم ...اما تا آنجا که بتونم کمک میکنم ...)

اما در مورد ترجمه سیمور :
... من بیشتر میپسندیدم که تو پرانتز چیزی رو ننویسم ..

... فقط اینکه من اگر بودم عبارت " مه غلیظ بریتانیا ناپدید بشه "رو انتخاب میکردم تا مه انگلیسی ...
قسمت دوم ترجمه سیمور خوبه... البته من که خوندم یاد حرف یکی از دوستام افتادم که میگفت ... تو ترجمه به فارسی باید سعی کنیم از جملات طولانی استفاده نکنیم طوری که باعث پیچیده شدن ...یا مکث در مفهوم یکپارچه داستان در ذهن بشه ( البته بیشتر جملات تو در تو منظورش هست که آدم رشته سخن یا رشته درک مفهوم از دستش در میره )... میگفت تو فارسی خودمون وقتی مینویسیم یا حرف میزنیم معمولا از جملات کوتاه استفاده میکنیم ... ولی در عوض انگلیسی ها جملات طولانی و تو در تو زیاد دارن ...

حالا با این تفاسیر ... اگه قسمت آخر ترجمه سیمور .. مثلا اینجری بشه بهتر ه :


این اواخر ، افزایش فرار زندانیان از زندان هایی که قرار بود امن و استوار باشند ، مسوولین زندان رو شرمنده کرده بود ... بعلاوه ، اتهاماتی که شهروندان خشمگین به نگهبانان زندان وارد می ساختند تنها باعث افزایش گرفتاری های مسوولین زندان می شد.شهروندان آنها را متهم به رشوه گیری از مجرمین کرده بودند ؛آن هم رشوه گیری از مجرمینی که شعار شان این بود :" نه دیوارهای سنگی می توانند جلوی ما را بگیرند و نه میله های آهنی " .
 

3tareh

Registered User
تاریخ عضویت
9 فوریه 2006
نوشته‌ها
124
لایک‌ها
2
اي بابا عجب دست سنگینی داشتم من :eek:

دوستان قول میدم دیگه چیزی اینجا نگذارم .... :eek:
بیاین ترجمه کنید ... سیمور جان یه متن دیگه بگذار ... که فعال بشه اینجا دوباره ...

اما این دو تا ترجمه :

ستاره جان به معنای لغتها توجه کنی بهتر میتونی منظور رو برسونی ...
( البته من خودم هم یه آماتورم ...کلی ایراد دارم ...اما تا آنجا که بتونم کمک میکنم ...)

اما در مورد ترجمه سیمور :
... من بیشتر میپسندیدم که تو پرانتز چیزی رو ننویسم ..

... فقط اینکه من اگر بودم عبارت " مه غلیظ بریتانیا ناپدید بشه "رو انتخاب میکردم تا مه انگلیسی ...
قسمت دوم ترجمه سیمور خوبه... البته من که خوندم یاد حرف یکی از دوستام افتادم که میگفت ... تو ترجمه به فارسی باید سعی کنیم از جملات طولانی استفاده نکنیم طوری که باعث پیچیده شدن ...یا مکث در مفهوم یکپارچه داستان در ذهن بشه ( البته بیشتر جملات تو در تو منظورش هست که آدم رشته سخن یا رشته درک مفهوم از دستش در میره )... میگفت تو فارسی خودمون وقتی مینویسیم یا حرف میزنیم معمولا از جملات کوتاه استفاده میکنیم ... ولی در عوض انگلیسی ها جملات طولانی و تو در تو زیاد دارن ...

حالا با این تفاسیر ... اگه قسمت آخر ترجمه سیمور .. مثلا اینجری بشه بهتر ه :


این اواخر ، افزایش فرار زندانیان از زندان هایی که قرار بود امن و استوار باشند ، مسوولین زندان رو شرمنده کرده بود ... بعلاوه ، اتهاماتی که شهروندان خشمگین به نگهبانان زندان وارد می ساختند تنها باعث افزایش گرفتاری های مسوولین زندان می شد.شهروندان آنها را متهم به رشوه گیری از مجرمین کرده بودند ؛آن هم رشوه گیری از مجرمینی که شعار شان این بود :" نه دیوارهای سنگی می توانند جلوی ما را بگیرند و نه میله های آهنی " .

مرسی نکات جالبی بود.سعی می کنم از این به بعد بیشتر به این چیزا دقت کنم.:)
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
ترجمه کنید :

از فیلم "عجب زندگی محشری ! " ... (1946)


جیمز استوارت داره با یه آقای پولدار مزخرف بحث می کنه و پدر خودش رو که یه مرد قانع و محبوب بود با اون مقایسه می کنه :


my father didn't think so. People were human beings to him. But to you, a warped, frustrated old man, they're cattle. Well, in my book he died a much richer man than you'll ever be.
 

Behnaz60t

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
18 آگوست 2006
نوشته‌ها
245
لایک‌ها
0
ترجمه کنید :

از فیلم "عجب زندگی محشری ! " ... (1946)


جیمز استوارت داره با یه آقای پولدار مزخرف بحث می کنه و پدر خودش رو که یه مرد قانع و محبوب بود با اون مقایسه می کنه :




پدر من اینجوری فکر نمیکرد ... آدما براش حکم انسان رو داشتند ...اما برای پیر خرفت وخسیسی مثل تو آدما عین گله گاو میمونن ... برای من ، اون خیلی دولتمند تر از چیزی بود که تو حتی تو خوابت هم ببینی .....

پ.ن :

جیمز استوارت داره کتاب مینویسه ؟ یا که اینجا شاید منظورش ذهنشه ... "in my book "
 

nemesissoso

Registered User
تاریخ عضویت
30 مارس 2007
نوشته‌ها
397
لایک‌ها
0
سن
47
محل سکونت
Karaj
ترجمه کنید :

از فیلم "عجب زندگی محشری ! " ... (1946)


جیمز استوارت داره با یه آقای پولدار مزخرف بحث می کنه و پدر خودش رو که یه مرد قانع و محبوب بود با اون مقایسه می کنه :

my father didn't think so. People were human beings to him. But to you, a warped, frustrated old man, they're cattle. Well, in my book he died a much richer man than you'll ever be

اما پدر من این جوری فکر نمی کرد. برای اون مردم آدم بودند. اما برای تو ، پیرمرد خرفت فاسد، مردم حکم حیوون را دارند. به نظر من اون(پدرم) وقتی مرد اونقدر ثروتمند بود که تو خوابشم نمی بینی.

این متن چون حالت محاوره ای دارد و در ادامه بحثی طولانی ذکر می شود به حالت محاوره ای(و نه کتابی) باید ترجمه شود.
 

seymour

مدیر بازنشسته
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
3 آگوست 2005
نوشته‌ها
6,209
لایک‌ها
84
محل سکونت
Tehran
in my book یعنی از نظر من ... (راهنمایی واسه دوستان دیگه)


به نظرم جالب میشه که واسه جمله دوم از " استراتژی معنای معکوس " استفاده کنیم : یعنی بجای اینکه بگیم " پدرم از تو پولدارتر مرد " .. بگیم " هر چقدر هم که پول و ثروت جمع کنی ، از نظر من ، بازم فقیرتر از پدر مرحومم هستی ... " ... چطوره ؟
tooth.gif
 

monjamed

كاربر فعال سریال تلویزیونی
کاربر فعال
تاریخ عضویت
18 می 2007
نوشته‌ها
403
لایک‌ها
2
in my book یعنی از نظر من ... (راهنمایی واسه دوستان دیگه)


به نظرم جالب میشه که واسه جمله دوم از " استراتژی معنای معکوس " استفاده کنیم : یعنی بجای اینکه بگیم " پدرم از تو پولدارتر مرد " .. بگیم " هر چقدر هم که پول و ثروت جمع کنی ، از نظر من ، بازم فقیرتر از پدر مرحومم هستی ... " ... چطوره ؟
tooth.gif
آره جالبه... بايد ديد مدل he died a xxx چه قدر تو انگليسي رايجه. اگه مصطلح باشه اين روشي كه تو ترجمه كردي بهتره به نظر منم...
اما اگه نباشه خب يعني يه جمله‌ي خاصه و بايد به‌ش وفادار بود...
حالا چه قدر رايجه؟
 
بالا