برگزیده های پرشین تولز

بحران رایتل - مکالمه تصویری، زمینه ساز فساد

mahdika

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
12 آپریل 2012
نوشته‌ها
34
لایک‌ها
60
حتما دیدگاه های منتقدین رایتل را شنیده اید، کسانی که ارتباطات تصویری را زمینه ساز فساد می دانند، این انتقادات بحران پیچیده ای را برای رایتل به ارمغان آورده، بحرانی که می بایست با راهکارهای «مدیریت برند» آن را مدیریت نمود، در مطلب پیش رو به این سوال پاسخ داده ایم: رایتل چه باید بکند؟

ادامه مطلب را از دست ندهید.

رایتل از قفس پریده است:

تا مدت ها صحبت از نسل سوم ارتباطات بود اما خبری از آن نبود، رایتل بسیار کند به بازار آمد و این کندی زمان خوبی بود برای کسانی که میخواستند در مورد ارتباطات تصویری رایتل اظهار نظر کنند اما بسیاری از منتقدان رایتل زمانی لب به سخن گشودند که رایتل کارش را آغاز کرده بود، چه احساسی پیدا می کنید وقتی به عنوان پایه گذار یک فناوری جدید، درست وقتی با حجم وسیع انتقادات و دلسوزی ها مواجه می شوید که پول و زمان زیادی را سرمایه گذاری کرده و حالا در انتظار برداشت های اولیه هستید؟

هکتارها گندم کاشته اید و همه از قبل می دانستند که میخواهید گندم بکارید و دقیقا زمانی که میخواهید گندم ها را بفروشید، می گویند فروش گندم جایز نیست، اصلا گندم با مزاج ایرانی ها جور در نمی آید.

بسیاری از منتقدان ارتباطات تصویری رایتل از عزیزترین عزیزان این کشورند، اما کاش زمانی رایتل را می گرفتند که لاک پشت بود نه حالا که چون پرنده ای از قفس پریده است، در اینصورت نه سرمایه ها به هدر می رفت و نه نیازی به تیر و کمان بود.

نحوه برخورد با انتقادها:

در مورد ارتباطات تصویری دو نظر کلی وجود دارد:

- برخی معتقدند که ارتباطات تصویری یک ضرورت نیست اما زمینه ساز فساد است.

- در مقابل برخی نیز بر این باورند که به جای پاک کردن مساله، باید آن را حل کرد.

اینکه کدام نظر صحیح تر است ارتباطی به بحث ما ندارد و کارشناسان مربوطه می بایست آن را بررسی نمایند، اما ما میخواهیم از نگاه «مدیریت برند» مساله را بررسی کنیم:

رسانه ای شدن انتقاد ممکن است برای هر برندی اتفاق بیافتد، بنابراین نحوه مواجهه با انتقاد یکی از مباحث مهم مدیریت برند محسوب می شود، برندهای بزرگی در دنیا به خاطر واکنش های نامناسب در مقابل انتقادها، یا آبروی خود را برده اند و یا اینکه زمینه ساز سقوط خود شده اند.

به نظر می رسد رایتل می تواند سه راهکار را در واکنش به انتقادات برگزیند:

راهکار اول:
در مقابل منتقدین قرار بگیرد. به عنوان مثال منتقد الف می گوید: استفاده از ارتباطات تصویری از نگاه برخی مراجع محترم جایز نیست، رایتل پاسخ بدهد: برخی مراجع نیز استفاده از آن را جایز شمرده اند. یا منتقد ب می گوید: ارتباطات تصویری موجب افزایش روابط نامشروع است و رایتل در پاسخ نظرات استادی را منتشر نماید که معتقد است این نوع از ارتباطات ربطی به روابط نامشروع ندارد. به طور خلاصه هرچیزی که منتقدان مطرح می کنند، رایتل عکس آن را فورا در رسانه ها پخش نماید.

راهکار دوم:
با منتقدین وارد مذاکره شود. به عنوان مثال اگر مرجع محترمی گفتند: ما نگران پیامدهای منفی رایتل هستیم، رایتل به دیدار ایشان شتافته و برای رفع نگرانی ها تلاش نماید، حتی پیشنهاداتی از ایشان را جهت کاهش آسیب ها اجرایی کند.

راهکار سوم:
سکوت نماید. در شرایطی که ناچار به پاسخ دادن است، پاسخی نه چندان خوشایند به منتقد داده و در سایر موارد هیچ پاسخی نداده و خود را بی تفاوت نشان دهد.

انتخاب راهکار اول، موجب تضعیف رایتل و نارضایتی مردم از این برند خواهد شد، چراکه مردم از جر و بحث های طولانی و کشدار استقبال نخواهد کرد و پس از مدتی از دنبال کردن اخبار مرتبط با رایتل صرف نظر خواهند کرد.

انتخاب راهکار دوم، منطقی تر به نظر رسیده و احترام به منتقدین است، رایتل می بایست در صورت انتخاب این راهکار تغییراتی در جزئیات به وجود آورده و آنها را رسانه ای نماید اما از تغییراتی که هویت برند رایتل را خدشه دار می کنند پرهیز کند، مساله ی مهم دیگر آن است که در توجه به نظر منتقدین آنقدر زیاده روی نکند که مردم در مورد حریم خصوصی خود دچار شک و شبهه شوند.

انتخاب راهکار سوم نیز با وجود تمام خطراتی که دارد، قابل بررسی است، درواقع رایتل می تواند با انتخاب راهکار سوم، جایگاه جدیدی برای خود انتخاب کند، همراه اول به لحاظ پیشتاز بودن و قیمت بالاتری که داشت، به نسبت ایرانسل برای صاحب خط، پرستیژ بیشتری به ارمغان می آورد و ایرانسل نیز با نوآوری ها و قیمت پایین ترش در بازار شناخته شد، با اینحال هر دو رقیب رایتل بازاری وسیع داشته و مشتریانی از هر قشر جامعه را میزبانی می کنند، اما رایتل با انتخاب راهکار سوم درصد زیادی از مشتریان بالقوه خود را از دست داده و در مقابل جایگاه ویژه ای برای خود خواهد ساخت، چراکه میتواند نمایش دهنده ی طرز فکر صاحب خط شود، اگر رایتل به هر دلیلی نتواند از بدنامی رهایی یابد، چهره های مذهبی، سیاسی و مدیران اجرایی کشور و به تبع آن کارمندان دولت حاضر نخواهد شد خطر کرده و از رایتل استفاده کنند اما در عوض درصدی از مردم گرایش بیشتری به رایتل نشان خواهند داد.

در نهایت این احتمال نیز وجود دارد که رایتل با وجود انتخاب راهکار اول یا دوم، باز هم به نتایج راهکار سوم برسد، همه چیز به جزئیات مدیریت برند رایتل و البته واکنش های بیرونی بستگی خواهد داشت.

اگر مایل هستید می توانید با نگاهی به سایت سراب رایتل از دیدگاه منتقدین این برند آگاه شوید، اما خواهشمندم در نهایت به این سوال پاسخ دهید: اگر شما به جای رایتل بودید در مقابل منتقدین چه عکس العملی نشان می دادید؟

نامینیک: برندسازی اینترنتی

منبع: نردبان
 
بالا