• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

آشنايي مختصر با دوره آموزشي خدمت سربازي

Behzad M

Registered User
تاریخ عضویت
15 مارس 2010
نوشته‌ها
1,615
لایک‌ها
281
محل سکونت
Zanjan
سلام بر همه دوستان
من یه سوال داشتم که خیلی برام مهمه
اگر بفرض امروز مدارکم رو به پلیس +10 برای اعزام تحویل بدم ، چه قدر حدودا طول میکشه تا برگه سبزم به دستم برسه
من شنیدم میتونی به پلیس +10 هم مراجعه کنی و برگه رو بگیری ، در هر دو صورت چه قدر طول میکشه برگه بدستم برسه
نمیدونم ارتباطی داره یا نه ولی من ساکن تهرانم و مدرکم هم فوق لیسانسه
در ضمن به احتمال 100 درصد اگر الان پست کنم شهریور اعزامم میشه ، به نظر شما کی پست کنم اعزامم آبان میشه با توجه به این مطلب که بیشترین فاصله را تا اعزام داشته باشم آخه میخوام برای امریه اقدام کنم و همه جا هم برگه سبز رو میخواد و جالبه که میگه باید حداقل مثلا 50-60 روز هم فرصت داشته باشند ، بخاطر این سوال کردم
ممنون میشم کسانی که تجربه دارند راهنمایی کنند
اعزام شما اول ماه های زوج سال خواهد افتاد 1/6 یا 1/8
اگه مثلا 10 شهریور پشت کنی میافتی 1 آبان
 

روح سگ ولگرد

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2010
نوشته‌ها
1,567
لایک‌ها
394
محل سکونت
بوستون - ماسا چوس شما
راستی اجازه میدن از عینک آفتابی و کرم ضد آفتاب استفاده کنیم یا نه؟

تازه از میبد یزد دمای 60 درجه میام...

کرم ضد آفتاب که همه میارن.

عینک؟ :lol: هرگز.
 

روح سگ ولگرد

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2010
نوشته‌ها
1,567
لایک‌ها
394
محل سکونت
بوستون - ماسا چوس شما
امروز میدون **** بودم چه خبر بود شلوووووووغ. ما هم رفتنی شدیم بلاخره فردا 8 شب ترمینال جنوب به سمت اردکان یزد ایشالا که زود بگذره برا همه سربازا

اردکان واقعن هتله... فقط مراقب باش.... هوا فوق العاده گرمه اونجا ....


ما فقط دلمون می سوخت برای دوره بعدی که شماها باشین... ما که کباب شدیم. خدا به خیر کنه برای شما.


فقط یادت نره روز اول سخت ترین روزه... هفته اول سخت ترین هفته. باقیش می شه هولو.
 

روح سگ ولگرد

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2010
نوشته‌ها
1,567
لایک‌ها
394
محل سکونت
بوستون - ماسا چوس شما
خوب بالاخره سربازی ما شروع شد! امروز صبح رفتیم میدون ****. محشر کبری بود!! به مشت خونواده با یه عالمه سرباز کچل و تعدادی هم جیگولی!! خلاصه تا نشستیم گفتن برید خونتون و یه تیکه کاغذ دادن که مثلا بلیطه واسه امشب!
روز اول خدمت رو به همین سادگی گذروندیم رفت!! تا امشب و بلیط و اتوبوس و جاده یزد و میبد!

اوه میبد؟

چندتا توصیه...

- روز اول پدرت در میاد... فقط بگذرون که سخت ترین روزته.

- شانس بیاری گردان فاطمه بیافتی... گردان امام علی افتادی، از نظر من همون روزای اول برو بهداری یه مشکل تو خودت پیدا کن بگو بفرستنت کمیسیون تا تجدید دوره بشی. گردان امام علی اونم با دوتا فرمانده از سه تا فرماندهی که پوس می کنن جهنم واقعیه.

- شانس بیاری با ملا بیافتی. اسم کامل و نمی تونم بگم. اما اگه با ملا افتادی 60 روز و عشق و حال می کنی... اگه باهاش افتادی بهش بگو رفیق 244 م. هوات و داره.

- میبد یه حموم داره که هر بار من می رفتم یه هفته دیگه می تونستم پادگان رو تحمل کنم. عالی خوراک.

- میبد مرخصی شهری به هیچ وجه نمی دن مگه تشویقی. دلت و صابون نزن. صف تلفن هم بی نهایت شلوغه همیشه. همینطور صف بوفه! عابر بانک ببر یه جا هست که می تونی پول بکشی کنار بوفه بالا.

- بهترین توصیه ای که می تونم بهت بکنم اینه که مسئول پخش غذا بشی.... اگه نشد مسئول آسایشگاه... اینا خدمت نکردن هتل اومده بودن.

- شماها شانس آوردید. دوره ما همه چی رو آماده کردیم چون قرار بود پایان دورمون خاص برگزار بشه. پادگان الان مثل دسته ی گل می مونه.

- آهان الان یادم افتاد. ببین موقع تقسیم کیلوییه. سعی کن فرار کنی بری قاتی گروهان ملا. بپرس ببین ملا کیه... یا برو جلو ازش خواهش کن ببرتت پیش خودش یا خودت برو تو صفش.

- هرچیزی که می گن باور نکن. می گن میان دوره نمی دیم باور نکن. می گن غیبت ها فلانه و تاثیر داره باور نکن.

- آهان... ببین اولین باری که رفتی حسینیه برو سراغ کتاب های دعا. یادگاری هایی که بچه ها نوشتن خیلی بهت کمک می کنه شرایط و درک کنی.

- کل سختی میبد چندتا چیزه: هوای گرم - صبح 3:30 از خواب پاشدن - منطقه نظافتی تمیز کردن - رژه. ....... باقیش هولوه.

کسی از میبد سوال داشت بپرسه کامل توضیح می دم.
 

aghamir

Registered User
تاریخ عضویت
6 ژوئن 2005
نوشته‌ها
83
لایک‌ها
0
سلام به همه سربازای کچل مثل خودم
امیدوارم که حالتون خوب باشه

ما ۱۹ ام ساعت ۶ رفتیم کهریزک و ۹ ساعت نشستیم تا کار تقسیم تموم بشه
هرجا رسیدیم بهمون فرم دادن تا پر کنیم
یک فرم هم دادن که اگه در طول خدمت زبونم لال شهید شدیم دیه رو چطوری و به کی بدن !!!
شربتم بهمون دادن . شربت شهادت بود فکر کنم
دیگه استخون و مفصل واسمون نمونده بود اونقدر که رو زمین نشسته بودیم
دور تلفناش مثل قفس حیوانات تور کشیده بودن که یوقت کسی بی اجازه زنگ نزنه !!!

دوشنبه رفتیم و تا شنبه ساعت ۶ مرخصی دادن
 

ArMin_KhAn

Registered User
تاریخ عضویت
2 دسامبر 2009
نوشته‌ها
3,048
لایک‌ها
185
سن
36
محل سکونت
هرجا که $ باشه
اوه میبد؟

چندتا توصیه...

- روز اول پدرت در میاد... فقط بگذرون که سخت ترین روزته.

- شانس بیاری گردان فاطمه بیافتی... گردان امام علی افتادی، از نظر من همون روزای اول برو بهداری یه مشکل تو خودت پیدا کن بگو بفرستنت کمیسیون تا تجدید دوره بشی. گردان امام علی اونم با دوتا فرمانده از سه تا فرماندهی که پوس می کنن جهنم واقعیه.

- شانس بیاری با ملا بیافتی. اسم کامل و نمی تونم بگم. اما اگه با ملا افتادی 60 روز و عشق و حال می کنی... اگه باهاش افتادی بهش بگو رفیق 244 م. هوات و داره.

- میبد یه حموم داره که هر بار من می رفتم یه هفته دیگه می تونستم پادگان رو تحمل کنم. عالی خوراک.

- میبد مرخصی شهری به هیچ وجه نمی دن مگه تشویقی. دلت و صابون نزن. صف تلفن هم بی نهایت شلوغه همیشه. همینطور صف بوفه! عابر بانک ببر یه جا هست که می تونی پول بکشی کنار بوفه بالا.

- بهترین توصیه ای که می تونم بهت بکنم اینه که مسئول پخش غذا بشی.... اگه نشد مسئول آسایشگاه... اینا خدمت نکردن هتل اومده بودن.

- شماها شانس آوردید. دوره ما همه چی رو آماده کردیم چون قرار بود پایان دورمون خاص برگزار بشه. پادگان الان مثل دسته ی گل می مونه.

- آهان الان یادم افتاد. ببین موقع تقسیم کیلوییه. سعی کن فرار کنی بری قاتی گروهان ملا. بپرس ببین ملا کیه... یا برو جلو ازش خواهش کن ببرتت پیش خودش یا خودت برو تو صفش.

- هرچیزی که می گن باور نکن. می گن میان دوره نمی دیم باور نکن. می گن غیبت ها فلانه و تاثیر داره باور نکن.

- آهان... ببین اولین باری که رفتی حسینیه برو سراغ کتاب های دعا. یادگاری هایی که بچه ها نوشتن خیلی بهت کمک می کنه شرایط و درک کنی.

- کل سختی میبد چندتا چیزه: هوای گرم - صبح 3:30 از خواب پاشدن - منطقه نظافتی تمیز کردن - رژه. ....... باقیش هولوه.

کسی از میبد سوال داشت بپرسه کامل توضیح می دم.

نکبت تو افتادی میبد ؟
25r30wi.gif

امام علی که خیلی خدا بود
bluegrin.gif
برج 5 پارسال سه تا فرمانده دسته داشت محشر ...یکی از یکی توپ تر
فقط از ساتر خیلی دوره سگ مصب
4628.gif

ما رفته بودیم حموم ... ولی اومدیم بیرون یه شیر فلکه هست روبرو هموم تو جدولی که درخت کاشتن دیدی اونو ؟
25r30wi.gif
ما اونجا دوش گرفتیم .... کلی هم آب بازی کردیم با بچه ها

من ارشد گروهان بودم
bluegrin.gif
البته محل خدمتم میبد نبود ولی اونجا خیلی خاطره داریم

ببینم مخابراتش هنوز تخمیه همونجور ؟ کارت رمز میگیریو اینا ؟

ما موقع نماز یا مخابرات بودیم یا پشت حسینیه تو صبحگا قایم میشدیم
4.gif
خیلی راحت بود الانم اونجوریه ؟ عجب آب سردکنایی داره
14.gif
 

روح سگ ولگرد

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2010
نوشته‌ها
1,567
لایک‌ها
394
محل سکونت
بوستون - ماسا چوس شما
نکبت تو افتادی میبد ؟
25r30wi.gif

امام علی که خیلی خدا بود
bluegrin.gif
برج 5 پارسال سه تا فرمانده دسته داشت محشر ...یکی از یکی توپ تر
فقط از ساتر خیلی دوره سگ مصب
4628.gif

ما رفته بودیم حموم ... ولی اومدیم بیرون یه شیر فلکه هست روبرو هموم تو جدولی که درخت کاشتن دیدی اونو ؟
25r30wi.gif
ما اونجا دوش گرفتیم .... کلی هم آب بازی کردیم با بچه ها

من ارشد گروهان بودم
bluegrin.gif
البته محل خدمتم میبد نبود ولی اونجا خیلی خاطره داریم

ببینم مخابراتش هنوز تخمیه همونجور ؟ کارت رمز میگیریو اینا ؟

ما موقع نماز یا مخابرات بودیم یا پشت حسینیه تو صبحگا قایم میشدیم
4.gif
خیلی راحت بود الانم اونجوریه ؟ عجب آب سردکنایی داره
14.gif

آآآ عرمین خره تو هم میبد بودی؟ کسافط اون روزایی که من تو این تاپیک می گفتم یکی از میبد چیزی می دونه بگه کدوم گوری بودی؟ :دی

بیا یاهو به اشتراک بذاریم داشته هامون و ببینم تو چی کشیدی... اینجا حیطه بندی نمی شه زیاد حرف زد :lol:

ساتر که دهن آدم و سرویس می کرد مسیرش. خصوصن روز اول. من البته چندبار مجبور شدم برم و بیام دم ساتر. ملافه کم داده بودن هر روز می رفتم دنبال دو تیکه ملافه :lol:

ندیدم شیر فلکه رو... پشت حموم تو اون گودال ها محل سیگار کشیدن شبونه ما بود البته :lol: ببینم مسئول حموم کوروش کرمونشاییه بود زمان شما هم؟

مخابراتش همونجوری رمز و ایناس. فک کنم زمان شما باجه تلفن ها رو نزده بودن نه؟ یه سری دم هر گردان باجه داشتیم روزی 2-3 ساعت تلفن می ذاشتن توش باید تو صف 10-20 نفره وایمیستادیم می زنگیدیم... یعنی 1 ساعت وقت استراحت پر. من که 2 بار بیشتر زنگ نزدم خونه.


موقع نماز صبح محل خواب ما جلو بوفه پایین بود. اگه اون موقع هم بوفه بود اونجا.... بغل یکی از آسایشگاههای امام علی.
 

borok

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
1 آگوست 2009
نوشته‌ها
16
لایک‌ها
0
سلام بر همه
از دوستان کسی میدونه اگر کسی سرباز **** باشه در حین خدمتش میتونه برای قرارگاه خاتم امریه بگیره یانه ؟!
 

mybrute

Registered User
تاریخ عضویت
28 می 2012
نوشته‌ها
106
لایک‌ها
1
دوست عزیز تو **** وظیفه که من رفته بودم فقط دو تا شماره اول رو جمع جبری میکنن و بغیر از این چیزی حالیشون نیست واسه من هم همین جمع رو زدن گفتن حد اکثز معاف از رزم میشی و وقتی رفتم پیش دکتر متخصص خودم اون با نمره چشم معاف نمیشی و با دو تا بند دیگه احتمال معافیت خیلی زیاده الانم اقدام کردم منتظر کمسیون پزشکیم هستم به شمام توصیه میکنم بری پیش یه دکتر متخصص و ازش مشاوره بگیری چون اکثر دکترا از قوانین معافی اطلاع کاملی دارن و خیلی بهتر میتونن راهنماییت کنن

شما هم آستیگماتی داداش ؟؟
 

mybrute

Registered User
تاریخ عضویت
28 می 2012
نوشته‌ها
106
لایک‌ها
1
منم از میبد برگشتم ... درخواست پزشکی دادم ! به احتمال زیاد معافم ! نشدمم به درک شهریور میرم خنک تره باز ! :D

آقا فقط در یک کلمه بگم " محشر کبری " بود ... انقدر گرم که منی که کلاه نداشتم سرم همه ترک خورده زخم شده !! پوستم انقدر سوخته ببینیم فکر میکنی بچه ی ناف جنوبم !! ( تو 36 ساعت تازه ... ! ) , واقعا جهنم بود ... میدونستم گرمه ولی فکر نمیکردم در این حد گرم باشه !!!

نماز زوری ! ( به قول خودشون سین پادگان ِ ) ... 3:30 صبح بیدار باش ... یه 4 تا کاغذ پاره خواستن بدن 20 کیلومتر پیاده بردنمون اینور و اونور ! ساتر خیلی دور بود از آسایشگاه ... پدرمون در اومد ! خلاصه روز اولی هر چی انرژی داشتیم گرفتن !! ولی کلی هم خندیدیم و خوش گذشت !!
biggrinsmiley.gif

دیروز ساعت 5:30 صبح اولین اتوبوس ( از قاطر قراضه تر !! ) که ما بودیم رسیدیم دم پادگان ... آخرین نفر رفتیم تو !!!! ساعت 4 بعد از ظهر راهمون دادن تو ... بچه ها رو میگشتن کیفاشونو ! قیافه ی مارو یه نگاه کردن دیدن به خلاف ملاف نمیخوریم نگشتن !!
biggrinsmiley.gif
فقط آجیلای پوست دارمون و گرفتن ... موقع برگشتم ندادن !!
biggrinsmiley.gif


نرسیده بودیم توی پادگان که تنیبه خوردیم !! 1 ساعت بدون کفش روی ریگ داغ !!!
biggrinsmiley.gif
آتیش گرفتیم ...
biggrinsmiley.gif


کادری های خون گرم و باحالی داشت ... مخصوصا فرمانده ها ! سوالا رو با گشاده رویی جواب میدادن ... و بداخلاقی نمیکردن فعلا ! مخصوصا یه نفرشون بود که خیلی هوای کار ما رو داشت ... متاسفانه اسمش یادم نیست ولی هر کی بود خدا خیرش بده !
biggrinsmiley.gif


خلاصه اینکه اگه اونجا میرید خوردنی زیاد با خودتون نبرید ... چون جز آب معدنی و آب ِ آب سرد کن پادگان چیز دیگه ای میلتون نمیکشه !! پودر بچه , قفل برای کمد , صد آفتاب , کلاه آفتابگیر حتما ببرید ... ژیلت نبرید ! موزر هم نبرید ! تحملتون توی گرما رو بالا ببرید و کاری به کار کسی نداشته باشید !

برای معافی گرفتن ما هم دعا کنید ... سوالی هم داشتید بپرسید تا جایی که بدونم راهنماییتون میکنم
 

Jam_20032

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
19 ژوئن 2012
نوشته‌ها
47
لایک‌ها
0
منم از میبد برگشتم... درخواست پزشکی دادم ! به احتمال زیاد معافم ! نشدمم به درک شهریور میرم خنک تره باز ! :D

آقا فقط در یک کلمه بگم " محشر کبری " بود ... انقدر گرم که منی که کلاه نداشتم سرم همه ترک خورده زخم شده !! پوستم انقدر سوخته ببینیم فکر میکنی بچه ی ناف جنوبم !! ( تو 36 ساعت تازه ... ! ) , واقعا جهنم بود ... میدونستم گرمه ولی فکر نمیکردم در این حد گرم باشه !!!

نماز زوری ! ( به قول خودشون سین پادگان ِ ) ... 3:30 صبح بیدار باش ... یه 4 تا کاغذ پاره خواستن بدن 20 کیلومتر پیاده بردنمون اینور و اونور ! ساتر خیلی دور بود از آسایشگاه ... پدرمون در اومد ! خلاصه روز اولی هر چی انرژی داشتیم گرفتن !! ولی کلی هم خندیدیم و خوش گذشت !!
biggrinsmiley.gif

دیروز ساعت 5:30 صبح اولین اتوبوس ( از قاطر قراضه تر !! ) که ما بودیم رسیدیم دم پادگان ... آخرین نفر رفتیم تو !!!! ساعت 4 بعد از ظهر راهمون دادن تو ... بچه ها رو میگشتن کیفاشونو ! قیافه ی مارو یه نگاه کردن دیدن به خلاف ملاف نمیخوریم نگشتن !!
biggrinsmiley.gif
فقط آجیلای پوست دارمون و گرفتن ... موقع برگشتم ندادن !!
biggrinsmiley.gif


نرسیده بودیم توی پادگان که تنیبه خوردیم !! 1 ساعت بدون کفش روی ریگ داغ !!!
biggrinsmiley.gif
آتیش گرفتیم ...
biggrinsmiley.gif


کادری های خون گرم و باحالی داشت ... مخصوصا فرمانده ها ! سوالا رو با گشاده رویی جواب میدادن ... و بداخلاقی نمیکردن فعلا ! مخصوصا یه نفرشون بود که خیلی هوای کار ما رو داشت ... متاسفانه اسمش یادم نیست ولی هر کی بود خدا خیرش بده !
biggrinsmiley.gif


خلاصه اینکه اگه اونجا میرید خوردنی زیاد با خودتون نبرید ... چون جز آب معدنی و آب ِ آب سرد کن پادگان چیز دیگه ای میلتون نمیکشه !! پودر بچه , قفل برای کمد , صد آفتاب , کلاه آفتابگیر حتما ببرید ... ژیلت نبرید ! موزر هم نبرید ! تحملتون توی گرما رو بالا ببرید و کاری به کار کسی نداشته باشید !

برای معافی گرفتن ما هم دعا کنید ... سوالی هم داشتید بپرسید تا جایی که بدونم راهنماییتون میکنم
انشالله كه معافي، نبودي هم شهريور با هم ميريم، شما هم ما رو دعا كن كارمون درسشه!!
 

روح سگ ولگرد

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژانویه 2010
نوشته‌ها
1,567
لایک‌ها
394
محل سکونت
بوستون - ماسا چوس شما
حاجی درجش چی بود خوش اخلاقه؟ قیافش و بگو تو چه مایه هایی بود؟

موزر که مشکلی نداره می ذارن.

آب معدنی هم لازم نیست بابا سوسول نباش.... آب سرد کناش خداس. سه تا آب سرد کن داره به غیر از آب سردکنای پاسدارخونه و بهداری. سه تاش باحاله. خصوصن اونی که جلوی آسایشگاه 2 ه حضرت فاطمس (منطقه نظافتی من اون آب سرد کن بود :دی هر روز برق مینداختمش... یه یادگاری هم نمی تونی روش پیدا کنی :دی)
 

mybrute

Registered User
تاریخ عضویت
28 می 2012
نوشته‌ها
106
لایک‌ها
1
حاجی درجش چی بود خوش اخلاقه؟ قیافش و بگو تو چه مایه هایی بود؟

موزر که مشکلی نداره می ذارن.

آب معدنی هم لازم نیست بابا سوسول نباش.... آب سرد کناش خداس. سه تا آب سرد کن داره به غیر از آب سردکنای پاسدارخونه و بهداری. سه تاش باحاله. خصوصن اونی که جلوی آسایشگاه 2 ه حضرت فاطمس (منطقه نظافتی من اون آب سرد کن بود :دی هر روز برق مینداختمش... یه یادگاری هم نمی تونی روش پیدا کنی :دی)

باور کن هیچی نفهمیدم تو این چند روز ... همه چی درهم برهم بود !
موهای جو گندمی ای داشت ... همش سوار موتور بود از این ساختمون به اون ساختمون ! فرمانده نبود ... کسی بود که نیرو ها رو بین فرمانده ها تقسیم میکرد ! دیگه بیشتر از این نمیدونم ازش :1:

برادر 12 ساعت و خورده ای ما رو زیر آفتاب بیرون پادگان نگه داشتن !! آب معدنی میخوردیم درجا بخار میشد !! به غلط کردن افتاده بودیم

داخل پادگان که آب معدنی نمیخواست !!! آب سردکناش محشر بودن خدایی ... ولم میکردن دم آب سرد کن بودم همش ! :lol: آب سرد کن قبل حسینیه !! :D

موزر هم نمیذاشتن !! کلا گفتن لوازم برقی ممنوع ! شارژر ... سیم کارت ... باطری موبایل , خود موبایل , موزر , ژیلت و ... همه رو گرفتن !
 

arminjahan

Registered User
تاریخ عضویت
8 دسامبر 2009
نوشته‌ها
300
لایک‌ها
128
دوستان این هفته شایعه شده که دوباره خدمت 18 ماه شده
شایعه از اینجا شروع شد که دفترچه بیمه ها اومد و تاریخ انقضا برای لیسانس ها رو 17 ماه زده

کسی خبری نداره قضیه چیه؟؟؟
 

alitalia

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2012
نوشته‌ها
238
لایک‌ها
4
محل سکونت
tehran
برو بچ 01 که تلو رفتن تجربیاتشونو بگن..
آقا من همش تو **** جمع تو این گرما بدجوری تحلیل بدنی میرم و چپ و راستمو گم میکنم !! تنقلات مقوی هم زیاد میخورم ولی باز همینطور میشم عرق سرد میکنم سردرد میگیرم . هیچکس هم به آدم رحم نمیکنه . ..
 

p30doc

Registered User
تاریخ عضویت
18 فوریه 2011
نوشته‌ها
3,645
لایک‌ها
2,205
محل سکونت
سرزمین مفرغ ها@@@ خرم آباد زیبا
دوستان این هفته شایعه شده که دوباره خدمت 18 ماه شده
شایعه از اینجا شروع شد که دفترچه بیمه ها اومد و تاریخ انقضا برای لیسانس ها رو 17 ماه زده

کسی خبری نداره قضیه چیه؟؟؟

ای بابا خدا از دهنت بشنوه.
ولی من که چشمم آب نمیخوره.
 

alik

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
23 سپتامبر 2005
نوشته‌ها
2,146
لایک‌ها
1,232
برو بچ 01 که تلو رفتن تجربیاتشونو بگن..
آقا من همش تو **** جمع تو این گرما بدجوری تحلیل بدنی میرم و چپ و راستمو گم میکنم !! تنقلات مقوی هم زیاد میخورم ولی باز همینطور میشم عرق سرد میکنم سردرد میگیرم . هیچکس هم به آدم رحم نمیکنه . ..


گل پسر حتما مایعات زیاد بخور و بهترین چیزی که برات خوبه دوغ هست.
درضمن هرکلاس که تموم میشه یه استراحت کوتاه داره سریع برو بوفه یه دوغ بگیر بخور یا هرچیزی که دوست داری
شکلات هم خوبه ولی سریع تشنه میشی ....
 
بالا