• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

اخبار و مسائل مربوط به سینمای ایران

Sir Pendar

Registered User
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
3,153
لایک‌ها
2,560
محل سکونت
192.168.1.1
2-1-20138231300.jpg

محمود گبرلو سردبير و مجري برنامه سينمايي هفت به باشگاه خبرنگاران گفت: برنامه سينمايي هفت امشب پنج شنبه و جمعه ساعت 23:30 ويژه جشنواره فيلم كودك و نوجوان اصفهان از شبكه سه سيما روي آنتن خواهد رفت.

برنامه سينمايي هفت هر هفته جمعه شب ها از شبكه سه سيما روي آنتن مي رود.
 

Eddiy

Registered User
تاریخ عضویت
20 جولای 2013
نوشته‌ها
584
لایک‌ها
505
«ناصر فروغ» بازیگر سینما و تلویزیون درگذشت

311357_289.jpg


ناصر فروغ جعفری هنرمند سینما و تلویزیون، شب گذشته به علت بیماری سرطان درگذشت.

به گزارش فارس، ناصر فروغ جعفری از بازیگران قدیمی سینما و تلویزیون، شب گذشته در سن 63 سالگی دار فانی را وداع گفت.

بنابر این گزارش، فروغ جعفری متولد 1329 تهران بود و با ورود به حوزه هنری و بازی در فیلم «زنگ‌ها»ی محمدرضا هنرمند، حرفه بازیگری را آغاز کرد.

دل بی‌قرار، پنجشنبه آخر ماه، زبان مادری، بایکوت،‌ دستفروش، پوست موز، معبد جان، دوشیزه، نغمه، پاییز بلند و ... از جمله فیلم‌های این هنرمند است که در آن ایفای نقش داشته است.

پیکر این هنرمند سینما و تلویزیون کشورمان صبح امروز در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد.
 

Sir Pendar

Registered User
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
3,153
لایک‌ها
2,560
محل سکونت
192.168.1.1
2-1-201310613249.jpg

امیر قطبی، مدیر پخش «فیلمیران» در گفت‌وگو با تسنیم گفت: فیلم سینمایی «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» به کارگردانی پوران درخشنده تا شب گذشته در 22 سالن سینمایی به فروش 2 میلیارد و 410 میلیونی در تهران و 1 میلیارد و 600 میلیونی در شهرستان رسید و در مجموع فروش 4 میلیاردی را پشت سر گذاشت.

وی افزود: فیلم سینمایی «دربند» به کارگردانی پرویز شهبازی به فروش 340 میلیون تومانی در تهران و 100 میلیونی در شهرستان رسید که در مجموع فروش 440 میلیونی داشته است.قطبی اضافه کرد: فیلم «پل چوبی» ساخته مهدی کرم‌پور در سینمای تهران و شهرستان به ترتیب به فروش 900 میلیونی و 380 میلیونی رسید که در مجموع فروش آن به یک میلیارد و 280 میلیون تومانی رسیده است.

وی خاطرنشان کرد: فیلم «گناهکاران» ساخته فرامرز قریبیان پس از 8 روز اکران در تهران به فروش 50 میلیونی دست یافت و نمایش خود در شهرستان‌های مشهد، شیراز و اصفهان را آغاز کرده است.

تسنیم
 

Eddiy

Registered User
تاریخ عضویت
20 جولای 2013
نوشته‌ها
584
لایک‌ها
505
بازیگران و هنرمندان ایرانی با تحصیلات خیلی بی ربط!

در بین چهر های مختلفی که از عالم فرهنگ و هنر می شناسید، کم نیستند چهره هایی که راهنمای راست را زده اند و به چپ پیچیده اند! بعد از قبولی در کنکور در فرم انتخاب رشته، کد رشته های فنی و پزشکی و انسانی را زده اند و چهار سال یا بیشتر سر کلاس هم رفته اند اما از آن دوران فقط مدرک مربوطه را لابلای کیف مدارکشان نگه داشته اند. روزگار برای آنها چرخ خورده و با پیگیری و علاقه و پشتکار حالا به جایگاهی تکیه زده اند که شاید به سردرگمی روزهای انتخاب رشته و مشقت ها و نارضایتی های سال های دانشگاه می خندند. این اسم ها فقط مشتی هستند از خروار خروار محصولات دانشگاهی که ما سال های تحصیلاتشان هیچ ربطی به زندگی واقعی شان ندارد.
پیمان قاسم خانی
فیلمنامه نویس
در دانشکده اهواز آمار انفورماتیک خوانده سربازی را که تمام کرده، تصمیم گرفته تاجر شود. در شرکت صادرات یکی از دوستانش اصول تجارت را یاد گرفته اما سه روز نگذشته فهمیده این کاره نیست و از تجارت و ال سی بازی بدش می آید. درست در همین روزها چشمش خورده به یک آگهی دوره فیلمنامه نویسی د رمجله «فیلم». آدمی که حتی انشاهایش را هم نمی نوشته، در ۲۵ سالگی برای اولین بار دست به قلم شده تا در آزمون ورودی کلاس شرکت کند. وقتی برای سراغ گرفتن از نتیجه امتحانش زنگ زده، جواب شنیده «اسمت نیست و قبول نشدی!» اما او قانع نشده و گفته «اشتباه می کنی آقا، یه بار دیگه نگاه کن.» و جواب شنیده «بله ببخشین شما قبول شدین!» حالا او موفق ترین طنزنویس ایران است.

لیلا حاتمی
بازیگر
دیپلم ریاضی فیزیک گرفته. در دانشگاه پلی تکنیک رشته مهندسی الکترونیک را شروع کرد اما پس از دو سال تحصیل، این رشته را نیمه کاره رها کرد تا به دانشگاه لوزان سوییس برود. آنجا ادبیات فرانسه خواند اما باز هم مجبورشد به خاطر بیماری پدرش تحصیل را نیمه کاره رها کند و برگردد ایران. او به چهار زبان انگلیسی، فرانسه، آلمانی و ایتالیایی مسلط است اما الان بازیگر است. طبعا اگر پی رشته های برق یا ادبیات فرانسه را می گرفت، شما اصلا لیلا حاتمی را نمی شناختید.

امیررضا کوهستانی
نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر
«لیسانس مهندسی صنایع از دانشگاه شیراز دارم. برای این وارد کار فرهنگی شدم که کار دیگری بلد نبودم! تا ۲۰-۱۹ سالگی هیچ ارتباطی با تئاتر نداشتم. بعد ضمن یک دوره کوتاه مدت فعالیت در انجمن سینمای جوان، با بچه های گروه تئاتر مهر آشنا شدم. یک دوره کارگاهی بازیگری ۶ ماهه دیدم بعدش چون دیدم استعدادش را ندارم، برگشتم به علاقه اصلی ام نوشتن»
کوهستانی در همین چند جمله کل مسیر زندگی اش از دانشگاه را توضیح داده. فقط باید این تکمله را هم اضافه کردکه آقای نویسنده و کارگردان تحصیلات آکادمیکش را بعد از شروع کار در تئاتر هم در رشته مطالعات تئاتری دانشگاه منچستر انگلستان ادامه داده.

مهتاب کرامتی
بازیگر
یونیسف اورا بی دلیل به عنوان سفیر خودش انتخاب نکرده. کرامتی در دانشگاه آزاد رشته میکروبیولوژی خوانده اما مسیرش را تغییر داده و با گذراندن دوره های آموزشی در کلاس های آزاد بازیگری، اولین بار برای نقش هلن در مجموعه «مردان آنجلس» انتخاب شده و از همان موقع به دنیای بازیگری پیوسته. از دوران درس و دانشگاه فقط نمایندگی یونیسف برای مبارزه با ویروس HIV به کارش آمده که البته آن هم داوطلبانه است و به خاطرش فقط سالی یک دلار دستمزد می گیرد. همیشه هم خودش به شوخی می گوید «آن یک دلار هنوز هم به من پرداخت نشده!»

رضا یزدانی
خواننده
از زبان خودش بشنوید: «سال ۷۱-۷۰ موسیقی جدی ای وجود نداشت؛ نه کنسرتی برگزار می شد و نه موسیقی به شکل امروزی برای مردم اهمیت داشت. خب طبیعی است که پدر و مادرم تصور می کردند موسیقی نمی تواند آینده روشنی راب رایم رقم بزند؛ به همین دلیل از من خواستند در کنار درسم به موسیقی ادامه دهم. من به واسطه پدرم در رشته مهندسی چوب و کاغذ تحصیل کردم. در واقع به دانشگاه رفتم که بتوانم با خیال راحت موسیقی کار کنم.»
جمله آخر حرف هایش را یک بار دیگر بخوانید!

صابر ابر
بازیگر
هنوز به ۳۰ سالگی هم نرسیده برای درس و مشق در دانشگاه رشته مدیریت را انتخاب کرده و مدرکش را هم گرفته. هنوز مدیریت را دوست دارد اما بازیگری، نقاشی و پروژه های طراحی داخلی را ترجیح می دهد. کارش را از اجرا در برنامه رنگین کمان و مسابقه هایی مثل مسابقه «در ۱۰۰ ثانیه» شروع کرده و حالا در ۲۹ سالگی از اجرا تا کارگردانی در تئاتتر را تجربه کرده. همین الان هم که شما دارید این کلمه ها را می خوانید، آخرین روزهای سربازی اش را می گذراند.همشهری جوان
 

Sir Pendar

Registered User
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
3,153
لایک‌ها
2,560
محل سکونت
192.168.1.1
2-1-20131011195246.jpg

چندی پیش خبری در رسانه ها منتشر شد مبنی بر این که اصغر فرهادی برای اعطای جوایز خود به موزه سینما اعلام آمادگی کرده و این جوایز را به ویژه جایزه اسکار را تا یک ماه دیگر به موزه سینما اهدا خواهد کرد. این خبر بهانه ای شد تا از محمد حسن پزشک مدیر موزه سینما درباره اتفاقات تازه‌ای که قرارست در این موزه رخ بدهد، صحبت کنیم. مدیر موزه سینما در گفتگویی که اوایل شهریور ماه با خبرنگار مهر داشت از بی اعتمادی برخی هنرمندان به موزه سینما گفته و معتقد بود تصمیم جواد شمقدری رئیس سابق سازمان سینمایی درباره جمع آوری جوایز برخی سینماگران موجب تردید در برخی فیلمسازان همچون اصغر فرهادی شده است.

وی همچنین از بودجه اندک موزه گفته بود و این که چندی است کمک هزینه ها از سوی وزارت ارشاد قطع شده است و اکنون این مدیر امیدوار است که در دوره مدیریت جدید دوباره مبلغی به موزه سینما تعلق گیرد.

درباره این مسایل با وی گفتگویی داشته‌ایم که وی به سیاست های مدیران جدید فرهنگی امید دارد و می گوید به زودی موزه سینمای کودک و نوجوان در کنار ساختمان موزه افتتاح می شود.

* با توجه به تغییر مدیریت‌ها در سازمان سینمایی درباره مشکلات بودجه‌ای موزه سینما با رئیس سازمان سینمایی و یا وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی صحبتی داشته اید؟ و آیا تغییری در میزان بودجه موزه سینما ایجاد خواهد شد؟

- موزه سینما از هیچ نهاد و سازمانی ردیف بودجه ندارد بلکه از شهرداری و تا چند سال پیش از وزارت ارشاد و افراد کمک دریافت می کرد. امیدوارم با حضور حجت الله ایوبی در راس سازمان سینمایی، موزه سینما بتواند دوباره از آن سازمان هم کمک دریافت کند و با درایت و توجهی که ایشان دارند بتواند امور زمین مانده را به انجام رساند.

* اقدامات مدیران جدید حوزه سینما را چطور ارزیابی می کنید؟ برای داشتن سینمایی پرمخاطب و سالم مدیران باید چه سیاست هایی را پیش بگیرند؟

- آنچه تاکنون اعلام شده امیدبخش است و اگر به واقع بپذیریم که سینمای ایران و سینماگران کشورمان خود به بلوغی رسیده اند که اندازه ها را بدرستی و به خوبی می شناسند، به نظر می‌رسد سازمان با کوچک و کوچکتر کردن تشکیلات خود و موسسات تابعه دامنه حمایت را وسیعتر و بیشتر خواهد کرد و به نظارت عالیه اکتفا می‌کند و در این صورت است که امکان تولیداتی با مخاطبان بیشتر فراهم خواهد شد.

* پس از مصاحبه ای که با شما داشتیم چه مراحلی طی شد تا اصغر فرهادی حاضر به اهدای جوایزش شد؟ با توجه به این که جایزه اسکار وی تنها جایزه ای است که سینمای ایران در این رقابت سینمایی دریافت کرده است آیا جایگاه ویژه ای به آن اختصاص داده شده است؟

- واقعیت این است که آقای فرهادی از همان ابتدا هم اعلام کرده بود که جوایزش را به موزه خواهد سپرد ولی در این فاصله ساخت فیلم "گذشته" و سفرهای مستمر وی مانع از این امر می‌شد.

چند روز پیش با فراغت نسبی وی این فرصت فراهم شد تا از تمامی موزه و از محل اختصاص یافته به یادگارها و جوایزش بازدید بعمل آورد. امیدواریم تا اواسط آبان ماه غرفه ایشان تکمیل و طی مراسمی با حضور هنرمندان بدست خودش افتتاح و به روی مردم گشوده شود.


* در مورد جوایز سینماگران دیگر چطور؟ آیا درخواست تازه ای برای اهدا وجود داشته است؟ با مجید مجیدی صحبتی پس از مصاحبه نداشتید؟

- موزه سینمای ایران کمتر روزی است که یادگاری و نشانی از سینمای ایران دریافت نکند. بخشی از این دریافتی ها متعلق به کسانی است که غرفه دارند و پیش از این حضورشان در موزه اعلام شده و معمولا هدای اهدایی جدید دیگر اعلام نمی شود ولی با این پشتیبانی مدام به غنای موزه و غرفه خودشان مدد می رسانند.

بخشی هم افراد و خانواده هایی هستند که علاقه ای به رسانه ای شدن نامشان ندارند. سه مورد اخیرا اتفاق افتاده است اول اهدای یادگارها و جوایز امیرشهاب رضویان توسط خودش و دیگری اهدای گنجینه‌ای بسیار ارزشمند و بی نظیر از دوربین های عکاسی و فیلمبرداری از سوی علی افشاری که سالیان درازی ساکن کشور آمریکا بوده است که این هر دو مورد مهم در حال چیده شدن و آماده شدن غرفه و نمایشگاه است که به محض آماده شدن اعلام خواهد شد.


همچنین به تکمیل یادگارها و عروسک‌های اهدایی خانم نادره ترکمانی می توان اشاره کرد که آنهم در حال چینش است و در این باره یادآوری می‌کنم موزه جز یادآوری آمادگی خود برای حفظ و نگهداری و عرضه مجموعه های اهدایی به مردم و در خواست مکرر همکاری از سینماگران و عزیزانی که از سینمای ایران یادگارهایی در اختیار دارند ابزار دیگری برای گردآوری یادگارهای سینمای کشور در اختیار ندارد و در این جا از همه عزیزانی که تاکنون مساعدتی با این گنجینه ذخایر ملی نداشته اند، درخواست می‌کند حتی یکبار ولو با اختصاص وقتی اندک از موزه بازدید و یقین حاصل کنند که چقدر جای یادگارها و آثارشان در موزه خالی است.


* ساختمانی که بنا بود شهرداری در اختیار شما بگذارد تا غرفه کودک را به آن جا انتقال دهید، تکمیل شد؟ زمان انتقال مشخص شده است؟

- با تشکر از همکاری های بی دریغ شهرداری تهران به ویژه مهندس یزدانی شهردار منطقه یک و مهندس جلالی معاون فرهنگی وی، ساختمان مورد انتظار ساخته شده و اینک در مراحل تکمیل و تجهیز قرار دارد که امید داریم بزودی شاهد افتتاح موزه سینمای کودکان ایران و پس از آن موزه سینمای جوانان و نوجوانان در کنار موزه سینمای ایران در این ساختمان باشیم.

مهر
 

Sir Pendar

Registered User
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
3,153
لایک‌ها
2,560
محل سکونت
192.168.1.1
2-1-20131012114715.jpg

پولاد کيميايي در سالهاي اخير بيشتر در نقشهايي ظاهر شده که شمايل قهرمانانه دارند و مخاطب را به ياد دوراني خاص و نقشهايي ويژه در سينماي ايران مي اندازد. سالهايي که وجود قهرمان محوري در فيلمها جز لاينفک درام به حساب ميآمد. کيميايي مثل هر بازيگر ديگري کيفيتي خاص در بازيگري دارد که مخاطب را براي ديدن کارهايش پيگير و مشتاق ميکند. به تازگي در فيلم پدرش «متروپل» بازي کرده و قرار است در «کلاشينکف» به کارگرداني سعيد سهيلي بازي کند. سوره سينما درباره تجربه اخيرش صحبت کرده كه بخشهايي از آن را ميخوانيم.

کيفيت «متروپل» را چطور ارزيابي مي
‌کنيد؟

-از زمان پايان فيلمبرداري من راش‌ها را نديده‌ام اما آنطور که شنيدم با تدوين بخش‌هايي از فيلم تاکنون، کيفيت راضي کننده است و لحظه هاي خوبي خلق شده است.

آقاي کيميايي از کليت کار تاکنون راضي هستند؟

-بله. پدرم فيلم را با عشق و انرژي پيش برد و تا آنجا که مي‌دانم از کيفيت کنوني راضي است.
درباره نقش خودتان بگوييد؟ کيفيت اجرايي کاراکتري که بازي کرديد را در چه حد مي‌دانيد؟

من اجراي متفاوتي داشتم. قبل از فيلمبرداري با خواندن فيلمنامه به تفاوت اين کاراکتر فکر کردم تا اينکه زمان اجرا به فرم خاصي رسيدم. اين نقش نسبت به نقش‌هاي ديگري که بازي کردم به لحاظ فيزيکي و درونيات تفاوت زيادي دارد. گريم و لباس به من کمک کرد تا در اکت و نوع بازي شمايل متفاوتي نسبت به خودم داشته باشم.

دراين فيلم حادثه
‌اي براي شما پيش آمد که منجر به بستري شدنتان در بيمارستان شد. دراين باره بگوييد.

-بله، در پلاني که حرکتي بود و براي دوربين تراولينگ چيده بودند قرار بود طي يک زد و خورد چند شيشه شکسته شود و من هم شيشه‌اي را با چوب بشکنم. لحظه رسيدن قاب دوربين به من، چوب به دستم نرسيد و دستم به شيشه خورد و ترک برداشت براي اينکه پلان خراب نشود و بقيه ميزانسن‌هايي که خوب اجرا شدند هدر نروند با دست دوباره به شيشه زدم و شيشه شکست.
پس به نوعي ايثار کرديد؟

-عشق است ديگر. در بازيگري گاهي اين لحظه‌ها پيش مي‌آيد. بعد ازشکسته شدن شيشه براي اينکه دوباره پلان متوقف نشود با دست زخمي بازي ام را ادامه دادم.
همان لحظه متوجه زخمي شدن دستتان شديد؟

-همان لحظه اول نه، اما زود فهميدم. دستم بي حس شده بود.

مراحل پس از توليد فيلم به علت مشکلات مالي متوقف شده است؟
-به علت سفر سرمايه گذار فيلم و عدم حضورش چند روزي وقفه در مراحل فني پيش آمد، اما کار ادامه دارد و مراحل فني آن در حال انجام است.
گويا قرار است فيلم قبل از جشنواره فيلم فجر براي اکران عمومي روانه پرده سينماها شود، همين طور است؟
-اين موضوع را من هم در رسانه‌ها شنيدم. ما که دست اندرکاران فيلم هستيم از اين قضيه‌ بي اطلاعيم. نه اينطور نيست.
نقشي که در اين فيلم بازي کرده
‌ايد را محق دريافت جايزه سيمرغ مي‌دانيد؟
-من تلاش خودم را کردم. کاراکتري که بازي کرده‌ام پتانسيل ديده شدن و جايزه گرفتن را دارد. تا ببينيم چه پيش مي‌آيد.
علاقمند هستيد سيمرغ بازيگري را دريافت کنيد؟
-بله حتما. هر کس هم بگويد براش مهم نيست دروغ گفته است. بالاخره سيمرغ‌ مال سينماي ايران است. با سوداي دريافت آن بزرگ شديم.
در فيلم جديد سعيد سهيلي «کلاشينکف» نقشتان چيست؟
-خوب به موقعش درباره آن هم صحبت مي‌کنيم. اما برايم نقشي جذاب است.
کمدي است؟
-نه.
براي حضور در فيلم
‌هاي پدرانتان با ساعد سهيلي پاس کاري مي‌کنيد؟
-من به بازي ساعد اعتقاد دارم. او بازيگر بسيار خوبي است که گمان مي‌کنم بعدها بيشتر از او خواهيم شنيد و مي‌تواند اتفاق‌هاي خوبي در بازيگري رقم بزند. براي کاراکتر خسرو در «متروپل» پسري در سني مي‌خواستيم که در بين بازيگران ما کمتر وجود دارد. اين نقش انگ ساعد بود و او را خبر کرديم. واقعا ربطي به «گشت ارشاد» و رفاقتمان نداشت. او اکت‌هايي در بازيگري دارد که مي‌تواند تماشاگر را به وجد بياورد.

سوره
 

Sir Pendar

Registered User
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
3,153
لایک‌ها
2,560
محل سکونت
192.168.1.1
فیلمبرداری «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» به کارگردانی بهروز افخمی این روزها در خیابان زعفرانیه ادامه دارد.

فیلمبرداری این فیلم حدود 10 روز پیش کلید خورده است و همه بازیگران به غیر از رامبد جوان تا کنون جلوی دوربین رفته اند.

به گزارش مهر، گروه چند روز دیگر برای ادامه کار راهی دماوند می‌شوند و بخش‌های عمده‌ای از «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» در دماوند گرفته می‌شود. همچنین به زودی مراحل فنی فیلم برای حضور در جشنواره فجر آغاز خواهد شد.

این فیلم تولید مشترک بشرا فیلم و بهروز افخمی است. فيلمنامه «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» را مرجان شير محمدي نوشته که پيش از اين نگارش رماني به همين نام را بر عهده داشته و همزمان با نمايشگاه کتاب امسال منتشر شده است. اين فيلم قصه اي اجتماعي بر اساس روابط آدم ها دارد و جديدترين فعاليت بهروز افخمي بعد از «سن پطرزبورگ» است. اين کارگردان البته دو سال قبل فيلمي با عنوان «صداي تيره» را در کانادا ساخت که در بخش بين الملل جشنواره فجر به نمايش درآمد.

مهدی فخیم‌زاده نویسنده و کارگردان سینما دراین فیلم در نقش پرویز حضور دارد. وی عمدتا در آثاری که خود ساخت آنها را برعهده دارد مقابل دوربین قرار می گیرد و «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» از معدود فیلم هایی است که فخیم زاده مقابل دوربین یک کارگردان دیگر بازی می‌کند.

سینمانگار
 

Sir Pendar

Registered User
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
3,153
لایک‌ها
2,560
محل سکونت
192.168.1.1
آرش سجادي حسيني گفت: مرکز گسترش سینمای مستند از 12 میلیارد بودجه ، حدود 11میلیارد آن را به یک فیلم اختصاص داد.

این کارگران درخصوص جشنواره فیلم کوتاه به باشگاه خبرنگاران گفت: متاسفانه بعد از گذشت سال ها اتفاق ویژه ای برای فیلم کوتاه رخ نداده که این آثار بیشتر مورد توجه قرار گیرد.در واقع فیلم کوتاه یک مدل از فیلم سازی است و زیر ساخت های سینما با فیلم کوتاه شکل می گیرد.او گفت: نهادی که جوان ها را تشویق بر ساخت فیلم کوتاه کند و آنها را مورد حمایت قرار دهد که وارد جشنواره های جدی شوند، وجود ندارد.البته جشنواره فیلم کوتاه تهران به لحاظ کمی جشنواره خوبی است اما کیفیت لازم را ندارد. ضمن اینکه به جای جوایز مالی، جوایز معنوی به برگزیدگان اختصاص دهند.

او اظهار داشت: بورسیه و ادامه تحصیل درخارج از ایران را به فیلمسازان برگزیده اختصاص دهند که برای آنها ضمن ایجاد انگیزه آشنایی با ساخت فیلم کوتاه در کشورهای دیگر به همراه داشته باشد.زمانی که برنامه ریزی درستی وجود نداشته و بیشتر بودجه ها را به فیلم های دیگر اختصاص می دهند، فیلم های کوتاه در حاشیه قرار می گیرد.
این کارگران در خصوص بی رغبتی کارگردان ها به ساخت فیلم کوتاه افزود: مسائل پیچیده ای وجود دارد که کارگردان ها رغبتی برای ساخت فیلم کوتاه نمی کنند، فیلم کوتاه به رانت تبدیل شده است.

وی افزود: بعضی از افراد به فیلم کوتاه نگاه سینمایی و ساختار فیلمی ندارند و به نوعی برای آنها شوخی شده است.در ادبیات داستان های کوتاه داریم که ساختار خود و خوانندگان خاص خودش را دارد و در فیلم کوتاه هم این چنین است.فیلم کوتاه دوره طلایی خود گذرانده ولی بعد از آن دیگر به آن دوره برنگشته است. این کارگردان اظهار داشت: مرکز گسترش سینمایی مستند-تجربی، کانون پرورش فکری و انجمن سینمایی جوان متصدیان این جریان هستند که هیچ کدامشان به صورت جدی به فیلم کوتاه نگاه نمی کنند.آنها به فیلم کوتاه به عنوان اسباب بازی نگاه می کنند و به نوعی اسباب بازی جوان ها شده است.سینمای کوتاه ساختار و گونه ای از سینما بوده که تاثیر گذاری خودش را روی افراد می گذارد.سجادی حسینی تصریح کرد: فیلم کوتاه به افراد، بودجه و اکران خودش نیاز دارد.

وی ضمن اشاره به اینکه فیلمسازان فیلم کوتاه نیاز به حمایت دارند، گفت بازاری برای فیلم کوتاه وجود نداشته که این آثار را خریداری کنند که برای فیلمسازان این عرصه انگیزه ایجاد شود.
سجادی حسینی بیان کرد: در جشنواره ها جوایز را به افرادی خاص اهدا می کنند و سپس پیگیر چیستی سرمایه گذاری این هدایا نمی شوند. این کارگردان ضمن اشاره به اینکه در 7 و 8 سال گذشته فیلم کوتاه سیر نزولی داشته است خاطر نشان کرد: سینمای مستند سال گذشته از کل 12 میلیارد بودجه اختصاص یافته به این سازمان، حدود 11میلیارد را به یک فیلم دادند.متاسفانه، مسئولان حساب ها را بررسی نکرده که این بودجه صرف چه شده است، این بودجه مختص افراد زیادی بوده و برای یک نفر نیست.

بانی فیلم
 

Sir Pendar

Registered User
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
3,153
لایک‌ها
2,560
محل سکونت
192.168.1.1
2-1-201310175037.jpg
به گزارش ایسنا، فیلم «گذشته»، نماینده سینمای ایران در بخش بهترین فیلم غیرانگلیسی اسکار که برای اولین‌بار در جشنواره کن امسال به روی پرده رفت، تا پایان سال 2013 علاوه‌بر آمریکا میهمان سینماهای فنلاند‌، صربستان و ایتالیا خواهد بود.

«گذشته» در ادامه روند اکران خارجی خود از روز 29 نوامبر (8 آذر) در فنلاند،‌ پنجم دسامبر (15 دی) در صربستان و از 19 دسامبر (29 دی) در ایتالیا اکران خواهد شد.

این فیلم از تاریخ بیستم دسامبر اکران محدود خود را در آمریکا آغاز خواهد کرد.

فیلم «گذشته» علاوه‌بر نمایش در چندین جشنواره خارجی تا کنون در سینماهای فرانسه‌، ایران،‌ هلند،‌ لهستان و یونان اکران شده است.
 

Sir Pendar

Registered User
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
3,153
لایک‌ها
2,560
محل سکونت
192.168.1.1
2-1-2013107134536.jpg
حرف وحديث هاي طرح سينمايي «لاله» در روزهاي اخير و در حالي كه به گفته دست اندركاران اين پروژه فرآيند فيلمبرداري آن در پايان راه قرار دارد، با اظهارات مدير جديد مركز سينماي مستند و تجربي به عنوان سرمايه گذار و مالك آن، وارد فار جديدي شده است.

طرح سينمايي يادشده در حالي اين روزها و در محافل مطبوعاتي و رسانه اي بر سرزبان ها افتاده كه بحث مربوط به هدر رفت شش ميليارد و 500 ميليون تومان از محل بودجه عمومي صرف شده براي توليد آن بيش از هر موضوع ديگري رخ نمايي مي كند.

مدير عامل جديد مركز سينماي مستند و تجربي به تازگي از مالك نبودن اين مجموعه بر فيلم «لاله» به گفته كارگردان آن كه مقيم خارج از كشور نيز هست، خبر داده است.واقعيتي كه در وجه پنهان خود بسياري از ناگفته ها را در مديريت پيشين مديريت سينمايي دارد و به نوعي عرصه مديريت اين حوزه و مقوله توليد فيلم را با نوعي بهت و حيرت روبه رو ساخته است.
«اسدا... (اسي) نيك نژاد» كارگردان فيلم «لاله» به تازگي در ديدار با «سيدمهدي طباطبايي نژاد» مدير جديد مركز سينماي مستند و تجربي اعلام كرده كه مالكيت اين فيلم را يك شركت كانادايي برعهده دارد و به تعبير او تنها اسما مركز يادشده مالك بوده است.

مركز گسترش سينماي مستند و تجربي در روزهاي اخير و بر اساس گفته هاي مديريت جديد آن در كانون نگاه ها قرار دارد، مركزي كه در دوران انتقال مديريت و در واپسين ماه هاي حضور مديريت پيشين سينمايي، متاثر از جابجايي پول هاي هنگفت براي توليد آثاري نظير «لاله» بوده و به نوعي بودجه خود را از كف رفته مي بيند.

مديرعامل جديد مركز گسترش سينماي مستند و تجربي به تازگي در گفت وگوهايي، ماجراهاي تكان دهنده اي را درباره هدر رفت بودجه اين مركز عنوان كرده كه فارغ از تاسف، بهت و حيرت فعالان عرصه هنر هفتم را در پي داشته است.

طباطبايي نژاد در اظهارات خود و در صدر آن به وضعيت نامشخص پروژه سينمايي «لاله» اشاره كرده و مي گويد كه كارگردان اين اثر اعلام كرده مالكيت اين فيلم متعلق به مركز نيست و حق مالكيت فيلمنامه اين اثر نيز خريداري نشده است.

همچنين بودجه اين اثر 9 ميليارد و 500 ميليون تومان اعلام شده كه از اين مبلغ شش ميليارد و 500 ميليون دريافت شده است.
اما ظاهرا حاشيه هاي «لاله» به اينجا ختم نمي شود و مسايل ديگري نيز درباره اين فيلم سينمايي و اطلاع «جواد شمقدري» رييس سابق سازمان سينمايي از مالكيت شركت «درايور» كانادايي بر اين فيلم، حكايت دارد.
متمم غيرقانوني براي فيلم سينمايي «رنج و سرمستي»

قبل از انتصاب سيدمهدي طباطبايي نژاد به عنوان رييس مركز گسترش سينماي مستند و تجربي، رييس جديد سازمان سينمايي در بخشنامه اي اعلام كرد كه هيچ نهاد سينمايي حق عقد قراردادهاي جديد را ندارد اما اين حكم در مركز گسترش سينماي مستند(ايام مديريت شفيع آقا محمديان) رعايت نشد.
در فاصله جابجايي مديران اين مركز يادشده، قراردادي براي متمم فيلم سينمايي «رنج و سرمستي» به كارگرداني جهانگير الماسي به مبلغ 200 ميليون تومان منعقد و 100 ميليون از اين مبلغ پرداخت مي شود.
به گفته كارشناسان اين مبلغ(پرداخت غير قانوني) در برابر هزينه ميلياردي كه براي پروژه سينمايي «لاله» هزينه شده ناچيز بوده و دردآور تر اينكه پس از هزينه شش ميليارد و 500 ميليون توماني براي اين پروژه، مالكيت آن متعلق به سينماي ايران نيست!

جلسه 8 ساعته مديرعامل جديد مركز گسترش و كارگردان «لاله»

اسي نيك نژاد در قالب دو جلسه و در مجموع هشت ساعت با مديرعامل جديد مركز گسترش سينماي مستند و تجربي ديدار داشته و در اين نشست ها مسايلي را مطرح كرده كه بسيار تلخ و عجيب است.
وي در اين جلسات به صراحت تاكيد كرده كه مالكيت پروژه «لاله» به يك شركت «درايور» كانادايي تعلق دارد و حق فيلمنامه اين اثر نيز پرداخت نشده است.
نيك نژاد شوخي كرده است؟

كارگردان پروژه سينمايي «لاله» در جلسه دو روزه خود با طباطبايي نژاد بر اين مسايل تاكيد كرده و آنچه را كه وي پس از مصاحبه مديرعامل مركز گسترش سينماي مستند در گفت وگويي شوخي خوانده، بسيار جدي است.

نامه كارگردان «لاله» به شمقدري

نيك نژاد در جلسات خود با مدير عامل جديد مركز سينماي مستند و تجربي اعلام مي كند كه اول شهريور ماه امسال نامه اي به جواد شمقدري رييس وقت سازمان سينمايي ارايه كرده و او را از اينكه مالكيت پروژه «لاله» متعلق به يك شركت «درايور» كانادايي است مطلع ساخته و وي نيز نسبت به اين موضوع واكنشي نداشته و اين روند را پذيرفته است!
نيك نژاد همچنين گفته كه «لاله» بنايي است كه تنها در ايران ساخته شده و مركز سينماي مستند و تجربي به عنوان سرمايه گذار حقي بر اين بنا نخواهد داشت.نامه اي كه اسي نيك نژاد از آن حرف مي زند به رويت مديرعامل جديد مركز گسترش سينماي مستند نيز رسيده و اين نامه وجود خارجي دارد؛ البته او از نشان دادن اين نامه به «پروانه پرتو» تهيه كننده فيلم «لاله» خودداري كرده است.
البته نيك نژاد در اين نامه، مسايل خاصي را نيز درباره شفيع آقامحمديان مدير وقت مركز سينماي مستند و تجربي بيان و به اصطلاح ناگفته هايي را از اين مدير سينمايي مطرح كرده است.

در آوردن صحنه هاي مربوط به جنگ بدون كاهش هزينه توليد

اما فرآيند يادشده فقط بخشي از ماجراي توليد فيلم «لاله» است؛ مقرر بوده كه بودجه 9 ميليارد و 500 ميليون توماني براي ساخت اين اثر صرف شود كه در آن تصاوير مربوط به دوران جنگ كه هزينه هاي بسياري براي توليد در پي داشته است در نهايت از فيلم حذف شود! بسياري از كارشناسان اين پرسش را مطرح مي كنند كه آيا با حذف اين صحنه ها بازهم برآورد اين پروژه 9 ميليارد و 500 ميليون مي شود؟

پروانه پرتو تهيه كننده فيلم «لاله» نيز در جلسه با مدير جديد مركز سينماي مستند و تجربي تاكيد مي كند كه مي تواند بجاي سه ميليارد، بخش هاي پاياني را با هزينه اي حدود دو ميليارد و 700 ميليون تومان به پايان برساند كه اين روند با توجه به مبهم بودن موضوع مالكيت فيلم پذيرفته نشده و اكنون پروژه يادشده به حالت تعليق در آمده است. پرتو به تازگي و پس از انتشار سخنان اخير مديرجديد مركز گسترش و تجربي در اظهاراتي جالب مي گويد: اين پروژه را با يك ميليارد ديگر به پايان مي رساند؟!

مركز سينماي مستندو تجربي پروژه «لاله» را قاپيد!

شفيع آقامحمديان مدير سابق مركز سينماي مستند و تجربي پيشتر در نشست خبري جشنواره فيلم رضوي در شهريور سال 91 اعلام كرد كه اين مركز پروژه «لاله» را به اصطلاح قاپيده و براي ساخت آن اصرار داشته است. مقايسه اظهارات مدير پيشين مركز سينماي مستند و گفته هاي جديد كارگردان و تهيه كننده فيلم «لاله» روند شفاف نبودن مباحث برآورد مالي توليد اين اثر، پرداخت ها و زمانبندي ساخت را بيش از پيش نمايان مي سازد. صاحبنظران ضمن تمجيد از مديريت جديد سينمايي در ارايه شفاف امور و گزارش از وضعيت موجود سينماي كشور، معتقدند كه ساماندهي و جديت در حل و فصل مباحث يادشده براي فيلم «لاله» مي تواند بستري براي شفاف سازي و حركت به سمت رفتار حرفه اي در اين فرآيند و جلوگيري از ايجاد رانت در حوزه هاي مختلف هنر هفتم مي شود.

ایسنا
 

Sir Pendar

Registered User
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
3,153
لایک‌ها
2,560
محل سکونت
192.168.1.1
به گزارش مهر، فیلمبرداری این فیلم هم اکنون در بهشت زهرای شهر تهران انجام می‌شود و تا دوشنبه 22 مهرماه در این لوکیشن ادامه خواهد داشت. هم اکنون جواد عزتی و رضا عطاران جلوی دوربین سهیلی هستند.

بازی عطاران به تازگی در "کلاشینکف" آغاز شده است. وی این روزها درگیر بازی در فیلم "طبقه حساس" کار جدید کمال تبریزی نیز بوده است.
و اما مهم‌ترین شنیده‌ها از پروژه "کلاشینکف" حاکی از آن است که فرهاد اصلانی به گروه اضافه شده و گویا حمید فرخ‌نژاد دیگر گروه را همراهی نمی‌کند. البته قرار است یک بازیگر زن دیگر هم به گروه اضافه شود که به زودی اعلام خواهد شد.

در این فیلم بازیگرانی چون جواد عزتی، رضا عطاران، پولاد کیمیایی، جمشید هاشم‌پور، ابوالفضل پورعرب و ساعد سهیلی بازی می‌کنند.

"کلاشینکف" در ژانر اجتماعی ساخته می شود و داستان مردی است که با یک کلاشینکف در خیابان حضور دارد و... فیلمبردار این فیلم فرشاد محمدی، طراح صحنه و لباس بابک کریمی است و محسن دارسنج طراح گریم و بهروز معاونیان صدابردار از عوامل این پروژه خواهد بود.
 

Eddiy

Registered User
تاریخ عضویت
20 جولای 2013
نوشته‌ها
584
لایک‌ها
505
سرنوشت سازندگان چند فیلم‌‌ توقیفی

90 فیلم طی 8 سال گذشته ساخته شد که امکان نمایش عمومی پیدا نکردند.

به گزارش خبرآنلاین مدیریت سینما در چهار سال اول و دوم ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد از جهات مختلف با هم متفاوت است، اما نه بین این دو دوره چهار ساله بلکه بین این دوره و سایر دوران مدیریتی می‌توان یک خط اتصال پیدا کرد و آن فیلم‌های توقیفی است.

در هشت سال گذشته فیلم بیش از 90 فیلم ساخته شدند که امکان نمایش عمومی آن‌ها فراهم نشد، اما از این تعداد فقط بخشی کارهایی بودند که به دلیل نداشتن مجوز از سوی ارشاد و یا مشکلاتی از این دست فرصت اکران را از دست دادند. حال و هوای فیلم‌های توقیفی چهار سال اول با چهار سال دوم نیز متفاوت است. در چهار سال دوم که مدیریت سینما را جواد شمقدری برعهده داشت،‌ مسئله ساخت فیلم‌های سینمایی با تم سیاسی مطرح شد که بر همین اساس تعدادی از کارگردانان سرشناس همانند ابراهیم حاتمی‌کیا و یا کمال تبریزی در فیلم‌های خود شاید به طعنه و کنایه موضوع سیاسی را مطرح کردند، اما آثار هیچ یک از این دو فیلمساز امکان اکران را به دست نیارود. اما فیلم‌های توقیفی چهار سال اول بیشتر تم اجتماعی دارند و به دلیل نمایش برش‌هایی از فضای پنهان مانده جامعه امکان نمایش را از دست داده‌اند. حالا نگاهی به سرنوشت فیلمسازانی که آثار توقیفی این چهار سال را ساختند نشان می‌دهد که تاثیر برخوردهای اینچنینی با سینماگران چه تاثیری به دلسردی آنان نسبت به سینما و دور شدنشان از این فضا دارد.

برشمردن اشکالات دوران مدیریت جواد شمقدری نه تازگی دارد و نه سودی، اما یاد آوری ادعای او مبنی بر کاهش ممیزی در سینما خالی از لطف نیست. او در این زمینه اظهار کرده بود: «در حوزه ممیزی و نظارت دنبال راهکارهای جدید هستیم و دوست داریم همه به ما کمک کنند تا شیوه‌های بهتر را پیدا کنیم و حقوق مردم و سینماگران رعایت شود.»

در دوره جعفری‌جلوه نیز توقیف برخی از فیلم‌ها وجود داشت و تعدادی از تولیدات سینمای ایران هم هم براساس تشخیص او و مدیرانش توقیف شدند.

رخشان بنی‌اعتماد
بعد از اتفاقات سال 1388 تعدادی از فیلمسازان با ساخت فیلم‌هایی که بی‌ارتباط با آن مقطع نبود، وارد فضایی شدند که گاه ادامه مسیر را برای آن دشوار و البته امکان اکران را از فیلمشان گرفت. یکی از این فیلمسازان رخشان بنی‌اعتماد است. او در چهار سال گذشته «قصه‌ها»‌را ساخت. فیلمی که روایتگر سرنوشت شخصیت‌های دیگر فیلم‌های او است. شخصیت‌هایی که از دهه 60 و 70 به انتهای دهه 80 و اوایل دهه 90 رسیده‌اند و طبیعتا به دلیل حس و حال آن سال‌ها سرنوشت هیچ یک خوشایند نبود. این فیلم با مجوز ویدئویی ساخته شد و با وجود تبدیل شدن به نسخه سینمایی مجوز اکران نگرفت. رخشان بنی‌اعتماد نیز در این چهار سال غیر از «قصه‌ها» نساخت؛ فیلمی که به نظر می‌رسد بیش از آنکه دغدغه ارائه تصویری هنرمندانه داشته باشد، تلاش می‌کند تصویری از وضعیت عمومی جامعه به نمایش بگذارد. فیلم نساختن او در این مدت یکی از حسرت‌های دوستداران سینمایش بود.

کیانوش عیاری
یکی از بزرگ‌ترین حسرت‌های سینما دوستان وضعیتی است که برای فیلم «خانه پدری» ساخته کیانوش عیاری به وجود آمد. عیاری بعد از سال‌ها با ساخت «خانه پدری» از تلویزیون به سینما آمد و فیلمی با موضوع اتفاقات اجتماعی از سال 1310 تا کنون ساخت. با وجود همه ارزش‌های فیلم عیاری، کار او از سوی ناجی هنر سرمایه‌گذار فیلم و مدیریت سینما به موانعی جدی برخورد کرد و به این ترتیب سازنده فیلم با همه توان و انرژی فراوانش برای خلق آثار درخشان در سینمای ایران گوشه‌نشینی را انتخاب کرد.

کمال تبریزی
کمال تبریزی که فیلمساز تربیت شده در نسل بعد از انقلاب محسوب می‌شود، در میان سینماگران هم نسلش که البته در ایران مانده‌اند و تغییر رویه نداده‌اند، بیشتر روی مرز و خط قرمزها راه می‌رود. او فعلا دو فیلم توقیفی «پاداش» و «خیابان‌های آرام» را در کارنامه دارد. فیلم دوم را می‌توان کاری متفاوت و تازه در کارنامه این فیلمساز محسوب کرد. او با نگاهی ظریف و هوشمندانه مسائل موجود در فضای عمومی جامعه را در اواخر دهه 80 در این فیلم که قصه آن در ارمنستان رخ می‌داد نمایش داد. اما با وجود همه ویژگی‌های کار از این رو که نمادهای آن به وضوح نشانگر اتفاقات جاری در جامعه بود مدیران امکان نمایش به فیلم تبریزی ندادند. البته او در مدتی که این وضعیت برای فیلمش به وجود آمد از کار باز نایستاد، سریال «سرزمین کهن» را پیش برد و همچنین به تازگی «طبقه حساس» را کلید زد.

ابراهیم حاتمی‌کیا
مدت زیادی از رفع توقیف «به رنگ ارغوان» نمی‌گذشت که «گزارش یک جشن» حاتمی‌کیا توقیف شد. فیلم او البته در بخش‌های پایانی فیلم نگاهی به اعتراض‌های خیابانی سال 1388 داشت. هرچند تمامی فیلم از حال و هوای پایان کار جدا بود، با این وجود حساسیت‌ها نسبت به فیلم این فیلمساز بالا رفت و «گزارش یک جشن» به توقیفی‌ها پیوست. البته معاونت سینمایی فیلم توقیفی حاتمی‌کیا را خرید تا دل او را به دست آورد و این فیلمساز «چ» را با موضوع شهید چمران کلید بزند. حاتمی‌کیا نسبت به وضعیتی که برای فیلمش به وجود آمد بارها اعتراض کرد، اما در ادامه حواشی ساخت «چ» جای موضوع «گزارش یک جشن» را گرفت.

سامان مقدم
«صد سال به این سال‌ها» ساخته سامان مقدم را می‌توان آخرین فیلم او دانست که رنگ و شکلی نزدیک به فیلم‌های قابل توجه این کارگردان دارد. او که با فیلم‌های پر ماجرایش خیلی زود جایگاه خود را در سینمای ایران به دست آورد، با ساخت «صد سال به این سال‌ها» سعی کرد نگاهی گذرا به تاریخ چهل سال اخیر داشته باشد، اما کار او پیش نرفت که نرفت. حتی در دوره شمقدری فیلمش توانست به صورت محدود برای اهالی مطبوعات به نمایش درآید، اما این هم راهگشا نبود و فیلم همچنان توقیف ماند. مقدم سرخورده از وضعیتی که برای «صد سال به این سال‌ها» به وجود آمد، کار تلویزیونی کرد و در نهایت به «یک عاشقانه ساده» رسید که حتی از سوی دوستداران سینمایش مورد انتقاد قرار گرفت. او بعد از این مجموعه «قلب یخی» را برای شبکه نمایش خانگی ساخت که البته هیچ ارتباطی به کارهای مطرح او پیدا نمی‌کند.

ابوالحسن داودی
بعد از آنکه ابوالحسن داودی «زادبوم» را ساخت، فیلم او فرصتی برای نمایش غیر از حضور در جشنواره فیلم فجر به دست نیاورد. فیلم داودی جایزه نگاه ملی جشنواره فیلم فجر را در دوران معاونت سینمایی محمدرضا جعفری‌جلوه به دست آورد، اما بعد از آن فیلم که از مهاجرت می‌گوید و مسائل مربوط به آن مورد تایید مدیران جواد شمقدری قرار نگرفت و بر این اساس فیلم از اکران بازماند. در مورد این فیلم هم گفته شد که شاید تغییرات و اصلاحات بتواند راهگشا باشد، اما این‌ها به نتیجه‌ای منجر نشد. داودی بعد از «زادبوم»‌ غیر از مجموعه‌ای تلویزیونی کاری نساخت.

مجتبی راعی
«سفر به هیدالو» و اتفاقاتی که برای این فیلم رخ داد را می‌توان به بدشانسی بزرگ مجتی راعی در جریان فیلمسازی تعبیر کرد. فیلم او بی‌ارتباط به محتوای اثر فقط به دلیل بازیگر زن فیلم توقیف شد و به این ترتیب کار راعی با مشکل مواجه شد. او بعد از این فیلم «عصر روز دهم» را ساخت که البته بیش از آنکه نزدیک به کارهای خود او باشد به سینمای زنده یاد رسول ملاقلی‌پور که قرار بود سازنده آن باشد، شبیه است و در ادامه «ترنج» را ساخت که به هیچ عنوان آن را نمی‌توان جزو کارهای مطرح راعی محسوب کرد. به این ترتیب راعی با اتفاقی که در سال 85 برای فیلمش رخ داد حضور کم‌رنگ‌تری در فضای فیلمسازی پیدا کرد و بیشتر به عنوان داور در جشنواره‌های مختلف حاضر شد.

خسرو معصومی

سال‌هاست که خسرو معصومی از فضای شمال کشور و داستان‌هایی که در آنجا اتفاق می‌افتد بیرون نمی‌آید و اتفاقا فیلم‌هایش با فضای تازه‌ای که برای آن طراحی می‌کند همخوانی و جذابیت دارد و دوستداران سینمایش کارهای او را دنبال می‌کنند. این فیلمساز با ساخت «خرس» موضوعی نسبتا ملتهب را روایت کرد. داستان بازگشت یک رزمنده بعد از سال‌ها که مفقود‌الاثر بوده و مواجهه او با وضعیت جدید خانواده‌اش موجب شد مدیران دولتی سینما اجازه ندهند، معصومی این فیلمش را به نمایش عمومی درآورد و این موجب توقف کنونی روند فیلمسازی او شده است.

بهرام بهرامیان

«آل» اولین فیلم بهرام بهرامیان بود که بعد از مدت‌ها مجموعه‌سازی تولید کرد. این فیلم که حال و هوای وهم و ترس داشت،‌ مورد استقبال چندانی قرار نگرفت و این فیلمساز در ادامه به «پریناز» رسید؛ فیلمی که روایت‌گر حساسیت‌های یک زن مذهبی بود و همین به همراه نکات دیگر موجود در فیلم اجازه نداد فیلم در لیست توقیفی‌ها قرار نگیرد. در ادامه این فیلمساز «آینه و شمعدون» را کلید زد که این فیلم از نیمه راه تولید توقیف شد تا تکلیفش روشن‌تر از فیلم قبلی باشد.

مهاجران و خانه‌نشین‌‌ها

تعدادی از سینماگران به دلیل بی‌مهری‌هایی که نسبت به کارهای آنان صورت گرفت و یا مشخصا توقیف فیلم‌هایشان مسیر فیلمسازی در خارج از ایران را پیش گرفتند. «کسی از گربه‌های ایرانی خبر نداره» آخرین ساخته بهمن قبادی در ایران بود و جعفر پناهی بعد از «آفساید»، دو فیلم دیگر ساخت که هیچ‌یک نه تنها امکان نمایش به دست نیاوردند، حتی در پذیرفته بودن فیلم به لحاظ پروانه آن از سوی ارشاد جای سئول است. عبدالرضا کاهانی که هر بار با تلاش و چانه‌زنی می‌توانست فرصت نمایشی برای فیلمش به دست آورد، در نهایت راه سفر در پیش کرفت و فیلم جدیدش را در فرانسه کلید زد.

مجید برزگر هم «پرویز» را ساخت که با وجود همه تعریف‌هایی که از آن می‌شود مخاطب داخلی هنوز امکان تماشای آن را به دست نیاورده است.
 

Eddiy

Registered User
تاریخ عضویت
20 جولای 2013
نوشته‌ها
584
لایک‌ها
505
پرویز پرستویی: فحش های سلحشور بادهواست

روزنامه بهار نوشت:

گفت وگو با پرویز پرستویی بازیگر مطرح سینمای ایران سر صحنه فیلم «امروز » آخرین ساخته رضا میرکریمی انجام شد. پرستویی این روزها در حال بازی در آخرین ساخته میرکریمی است. فیلمی که به قول آقای پرستویی به نوعی حرف امروز جامعه ماست و خیلی بیگانه با امروز ما نیست.
پرستویی در سال های اخیر آنچنان پرکار نبوده است. به گفته خودش در بلبشو و بازار مکاره سینمای ایران بیشتر به دنبال یک نوع خودسازی بوده. او به تازگی در فیلم های «مهمان داریم » عسگرپور و «امروز » میرکریمی بازی کرده است.
دو فیلم «خرس » و «صد سال به این سال ها » که پرستویی در آن ها بازی کرده مدت هاست که در توقیف به سر می برند! پرستویی امیدوار است این فیلم ها هرچه زودتر رفع توقیف شوند. در سال های اخیر پرستویی در چند فیلم تهیه کننده بوده اما خودش می گوید به این کار هیچ وقت علاقه نداشته و برای جمع کردن این فیلم ها، تهیه کنندگی فیلم را پذیرفته است. در پشت صحنه فیلم میرکریمی تابلوی جالبی وجود دارد که در آن به فرد برگزیده در زمینه اخلاق جایزه داده می شود. در بخشی از این مصاحبه به این موضوع هم اشاره شده است. پرستویی در این گفت وگو انتقادات صریحی از سلحشور و میرعلایی مطرح می کند. به شدت گلایه دارد که چرا نگذاشتند تقوایی فیلمش را بسازد. با پرستویی گفت وگویی کرده ایم که می خوانید.

در صحبت‌هایی که مدت‌ها قبل کرده بودید می‌گفتید که فیلمنامه‌های خوبی در این سال‌ها به شما پیشنهاد نشده است و همین موضوع باعث کم کاری شما شده، به نظر می‌رسد با بازی در فیلم‌های میرکریمی و عسگرپور، مقداری اوضاع بهتر شده است.


ما از همان ابتدای کارمان در سینما، سعی کرده‌ایم گزیده‌کاری کنیم. من همیشه می‌گویم اگر می‌خواهم کاری را انجام دهم حاصل من از این‌کار چه چیزی است و چه اتفاقی برای خود من قرار است بیفتد؟ مگرنه این‌که قرار است تجربه‌ها و بازتاب‌ها و بازخوردهای خوبی داشته باشیم؟ به‌هرحال ما یک پیشونی‌نوشت هم داریم که بی‌خود یا با خود به قول معروف در جرگه‌ هنری قرار گرفته‌ایم و از این طریق قرار است کار خوبی برای مخاطب داشته باشیم. همیشه همینجوری بوده است. متاسفانه در مواقعی با این‌که فیلمنامه را می‌خوانیم و عوامل را می‌شناسیم ولی وقتی وارد یک کار می‌شویم مثل یک هندوانه در بسته می‌ماند، آنجا باید واگذار کنیم که ته آن‌چه اتفاقی می‌افتد. در روز اول قرارمان اینجوری نبود و قرار بوده که کارخوبی اتفاق بیفتد. در سال‌های اخیر خیلی شایعه کردند که پرستویی وارد تهیه‌کنندگی شده و کلی هم دارد پول درمی‌آورد. من هیچ‌وقت علاقه‌ای به تهیه‌کنندگی نداشتم و هیچ‌وقت هم دغدغه‌ام نبوده است. منتها سه فیلم بی‌خود و بی‌جهت به گردن ما افتاد و ما برای حفظ آبروی گروه و خودمان، فیلم را به اصطلاح جمع کردیم والا اصلا قصد ما هیچ‌وقت تهیه‌کنندگی نبوده است و دلخوشی هم بابت این مساله هیچ‌وقت نداشتم. نه پولش را داشتیم و نه به اصطلاح جایگاهش را. من خلوت بازیگری را با دنیا عوض نمی‌کردم. این دو، سه کار متاسفانه با وجود چشم‌اندازی که برای خودمان ترسیم کردیم همه‌اش به قول معروف به بیراهه رفتیم و آن اتفاقی که دل ما می‌خواست، نیفتاد و آن نتیجه‌ای که می‌خواستیم نگرفتیم و نتیجه‌اش لذت‌بخش نبود.
مثل فیلم «سیزده 59» که آقای سالور دو سالی بود که منتظر بود ما با هم کار کنیم، من نمی‌گویم اشکال از من بوده یا اشکال از او، اصلا وارد جزییات نمی‌شوم. من در این فیلم به خودم نمره قبولی ندادم. می‌شد که خیلی تجربه بهتری از کار دربیاید.

اتفاقا بازی شما در فیلم «سیزده 59» بازتاب خوبی در میان منتقدان داشت...

خب به نظرم این موضوع به تنهایی کفایت نمی‌کند. خیلی از سناریوها و کارها هست که می‌گویم نقش خوبی است که می‌توانم در آن بازی کنم. من هیچ‌وقت این‌ها را منفک و جدا نمی‌کنم و بگویم چون بازی من خوب است برای من مهم نیست که کار چگونه درآمده است. من دوست دارم زمانی بازی من خوب باشد که کل کار خوب باشد. کلا اگر بازی من هم خوب باشد لذت می‌برم.

از فیلم «سیزده 59» الان راضی نیستید؟


می‌توانست خیلی بهتر از این باشد و متاسفانه نشد. خیلی جاها نتیجه خوبی نداد و نتوانستیم به هماهنگی‌های لازم برسیم. خیلی راضی نبودم. با وجود آن‌که فیلمنامه و نوع فیلمنامه و نقش را دوست داشتم و با وجود آن‌که در انتخاب عوامل خود ما دخیل بودیم، منتهای مراتب کارگردان از یک جایی رها شد و نه سر مونتاژ، نه سر صداگذاری و نه سر موسیقی رفت و... رفت فیلم دیگری را بسازد. شاید فکر کرد این فیلم، فیلمی نبوده که باب طبعش باشد و خب شاید هرکسی دغدغه خودش را دارد و بعد فیلم یک‌جورهایی بی‌‌صاحب شد و ما سعی کردیم با تهیه‌کننده یک‌جورهایی کار را جمع کنیم.

درباره همکاری با آقای عسگرپور و میرکریمی به عنوان جدیدترین کارهایتان کمی توضیح می‌دهید؟

درباره کار کردن با آقای عسگرپور و منوچهر محمدی در فیلم «مهمان داریم» باید بگویم من همکاری خوبی در فیلم «مارمولک» و سریال «خاک سرخ» با آقای محمدی داشتم و خود آقای عسگرپور را هم در کارهای صنفی می‌شناختم و آدم خوب و شریفی است. یکی، ‌دوتا کارهای سینمایی و تلویزیونی را از ایشان دیده بودم و دوست داشتم و فکر کردم تیمی جمع شده که می‌توانیم یک کار خوب را انجام دهیم. البته الان نمی‌توانم درباره فیلم نظر بدهم، چون یک فریم از کار را ندیده‌ام. امیدوارم که فیلم‌خوبی از کار دربیاید اما گویا بازتاب‌ها‌ی خوبی داشته و امیدوارم کار خوبی باشد. درباره کارکردن با آقای میرکریمی باید بگویم کارکردن با ایشان یک‌جورهایی حجت بود و من همیشه کارهای ایشان را دوست داشتم و به اعتقادم، آقای میرکریمی کارگردان کاردان و کاربلدی است. ما در کارهای صنفی همکاری خوبی با آقای میرکریمی داشتیم و اخلاق و خلق و خوی ایشان را به خوبی می‌شناختم. اما نمی‌دانستم که در کارگردانی این‌قدر می‌تواند در کارش راحت باشد، در این کار انصافا خیلی لذت بردم. قصه فیلم «امروز» میرکریمی قصه ساده و عمیقی است و نقشی که من بازی می‌کنم ممکن است نمونه‌های فراوان وجود داشته باشد ولی باز به دلیل پیچیدگی‌هایش، خیلی خاص است. خیلی از عوامل آن جوان هستند و شاید مسن‌ترین آن‌ها من باشم! کلا تجربه خیلی خوبی بود. به این نتیجه رسیدم حضور یک کارگردان خوب چقدر می‌تواند در یک کار تاثیر داشته باشد. به‌خصوص که خود آقای میرکریمی تهیه‌کننده فیلم هم هستند و عوامل خیلی خوبی هم در فیلم هستند و در واقع ما با یک گروه باانرژی و باروحیه مواجه هستیم نمونه‌اش هم تابلویی است که در اینجا وجود دارد و به کسانی که بهترین اخلاق را دارند کاپ اخلاق داده می‌شود.

فکر می‌کنم آقای میرکریمی از زمان فیلم «خیلی دور، خیلی نزدیک» چنین کارهای جالبی را انجام می‌دهد...

بله، در خانه سینما هم از این کارها می‌کردند. در زمانی که ایشان مدیرعامل خانه سینما بودند و من دبیر جشن خانه سینما، دیدم یک روحیه مدیریتی خیلی خوبی دارد و در نتیجه کار خیلی تاثیر داشت و من از کار کردن با میرکریمی بسیار لذت بردم. من مطمئن هستم که این فیلم نتیجه خوبی خواهد داد و آقای میرکریمی آن‌قدر روحیه خوبی دارد که می‌آید کار را به بچه‌ها نشان می‌دهد و نظرات دیگران را می‌خواهد شاید نظرات ما مهم هم نباشد اما همین که آقای میرکریمی شنونده خوبی است این در کار خیلی اهمیت دارد.

فکر کنم فیلم «امروز» نسبت به دیگر فیلم‌های آقای میرکریمی فضای متفاوت‌تری دارد...

بله، نسبت به «یه حبه قند» و «به همین سادگی» فضای متفاوت‌تری دارد.
شنیدم که نسبت به کارهای دیگر آقای میرکریمی داستانگوتر است.
بله، فیلم «امروز» همان‌طور که گفتم قصه ساده و عمیقی دارد و از اسمش هم مشخص است. «امروز» یک‌جورهایی حرف امروز ما هم هست! و خیلی بیگانه با امروز ما هم نیست. روح انسانی در کار است که خیلی خیلی عمیق است و به نظرم فیلم تاثیرگذاری خواهد بود.

شما دو فیلم توقیفی در کارنامه خود دارید یکی فیلم «خرس» و دیگری فیلم «صد سال به این سال‌ها» که سال‌ها از توقیف آن گذشته است... .


بله، امیدوارم این فیلم‌ها مشکلاتشان حل شود. «خرس» هم فیلم خوبی است و برای آن زحمت زیادی کشیده شده و در شرایط سختی تولید شده است.

آقای نوروزبیگی تهیه‌کننده فیلم «خرس» می‌گفتند امیر نادری از فیلم «خرس» خیلی خوشش آمده است.


من فیلمنامه «خرس» را خیلی دوست داشتم. متاسفانه کج‌سلیقگی‌هایی دوستان در این چند سال داشتند که تکلیف خودشان با خودشان معلوم نبود. خودشان پروانه ساخت داده بودند و خودشان پای حرف خودشان نمی‌ایستادند. «خرس» در جشنواره‌های خارجی هم استقبال خوبی از آن شده است. امیدوارم که مردم خودمان هم بتوانند این فیلم را ببینند.
فیلم «صد سال به این سال‌ها» هم فیلمی است که خود من خیلی آن را دوست دارم و شاید بگویم یکی از کارهای خوب سامان‌مقدم است و باید بگویم خود سامان‌مقدم قربانی همین جریانات شد.

مدت‌ها قبل هم که با شما صحبت می‌کردم خیلی نگران اوضاع جامع و وضعیت سینما و اختلافات داخل سینما بودید. الان یک چند وقتی هست که فکر می‌کنم امیدوارتر شده‌اید. مثلا آقای مجتبی راعی می‌گفت من سخنرانی آقای روحانی را دیدم خیلی امیدوارتر شدم.

خب، به نظر من، دولت یازدهم با شعار دولت تدبیر و امید جلو آمده و امیدوارم که این شعار تحقق پیدا کند. حداقل در بخش فرهنگی، خوشبختانه خودم به دلیل ارادت ویژه‌ای که به دکتر ایوبی دارم و با‌توجه به این‌که رایزن فرهنگی ایران در پاریس بوده و در سازمان اکو حضور داشته، شناخت خیلی خوبی از او دارم و می‌دانم در احیا کردن مقبره شمس، بنیاد سعدی و... نقش قابل توجهی داشته است. باتوجه به روحیات شخصی که از ایشان سراغ دارم فکر می‌کنم اگر دوستان بعضی از این کج‌خلقی‌ها و کج‌‌اندیشی‌ها و گروکشی‌ها را کنار بگذارند به نظرم سینمای خوبی خواهیم داشت. چون به نظرم الان همه پشت سینمای ایران هستند! از آقای رضا داد گرفته تا آقای بهشتی و... همه یک‌جوری با دل‌خوش آمده‌اند که از سینما حمایت کنند. در آن میهمانی معاونت سینمایی اکثریت قریب به اتفاق اهالی سینما آمده بودند اگر ما از یکسری مسائل شخصی خودمان پرهیز کنیم به نظرم برمی‌گردیم به سینمایی که سال‌ها به دنبال آن بودیم. ما خواسته خیلی بزرگی نداریم. ماها عادت داریم کار کنیم و فیلم‌مان توقیف شود، کار کنیم و فیلم ما دیده نشود یا حق ما تضییع شده باشد. اما چیزی که در این چهار سال آسیب دیده این است که تماشاچی به سینما پشت کرده است و امیدواریم خود ماها حداقل دامن نزنیم. الان همه کسانی که در راس مدیریت سینما قرار گرفته‌اند با روحیات اهالی سینما آشنا هستند. کسانی هستند که برای سینما دل سوزانده‌اند. الان باید همه انرژی خودمان را بگذاریم که کار خوب بسازیم. الان دولت جدید آمده، همه باید تلاش کنیم برای بهبود اوضاع، دیگر سلحشور و شمقدری و سجادپور نیستند که بگوییم این‌ها هستند که نمی‌گذارند سینماگران کار کنند.

البته سلحشور همچنان فحش‌های خود را می‌دهد!


این فحش‌های سلحشور که باد هواست. من امیدوارم ببینم که این آقای سلحشور که این‌همه اره تیز کرده، چگونه می‌خواهد کار کند؟ من خودم فکر می‌کنم آدم اگر به گدایی بیفتد نباید برود با این آقای سلحشور کار کند. من اگر کاسه گدایی هم دستم بگیرم حاضر نیستم بروم سمت سلحشور. من نمی‌دانم این آدم چرا این‌قدر آزادی دارد که این حرف‌ها را بزند و به نظرم نباید به حرف‌های سلحشور توجه کرد. این‌ها کسانی نیستند که بتوانند تاثیری در سرنوشت سینمای ایران بگذارند. کل سینمای ایران را به دست این‌ها بسپاری، دو ساله نابود می‌کنند. آقای سلحشور قرار بوده فیلم بسازد چرا تا به حال نساخته است؟ آقای شمقدری قرار بوده کارگردان خوبی باشد چرا نشد؟ آقای سجادپور قرار بود تهیه‌کننده و فیلمنامه‌نویس خوبی باشد چرا نشد؟ میرعلایی قرار بود که تهیه‌کننده خوبی باشد چرا نشد؟

شما برای پیگیری ساخت فیلم تقوایی توسط فارابی زحمت زیادی هم کشیدید... .

من هنوز که هنوز است از آقای میرعلایی دل‌چرکین هستم و هیچ‌وقت هم دلم ازش صاف نخواهد شد. من سه ماه تمام دوندگی کردم تا آقای تقوایی بیاید فیلمش را بسازد و آقای میرعلایی مرتب در باغ سبز را به ما نشان دادند ولی بعدها کارهایی به اسم فیلم فاخر ساختند که به نظر من دوزار هم ارزش ندارد، ولی آقای ناصر تقوایی گوشه‌نشین خانه است. البته خدا را شکر آقای تقوایی هیچ‌وقت گوشه‌نشین نخواهد شد. چون همچنان در حال نوشتن است و حضور دارد و همچنان ناصر تقوایی است. مهم این است که دروغ گفتند و چهار سال فقط خواستند رفقایشان فیلم بسازند. الان تازه دارد پته‌هایشان روی آب ریخته می‌شود که چه پول‌های‌میلیاردی را به هم داده‌اند. من الان نمی‌خواهم دولتی که رفته است را تخطئه کنم. آن‌ها هم می‌خواستند تلاش کنند ولی‌کننده نبودند اگر بودند این وضعیت را نداشتیم. اگر بودند این‌قدر نفاق بین اهالی سینما نمی‌افتاد. آن‌قدر خواسته یا ناخواسته سینما را آلوده کردند که خود من چهار سال رغبت نکردم فیلم خودم را در جشنواره ببینم. اما الان حس خوبی نسبت به آدم‌هایی که آمده‌اند، دارم.
ما بالا برویم پایین بیاییم یک خط‌قرمزهایی داریم اگر این چارچوب‌ها را رعایت کنیم مشکلی نخواهیم داشت. من به آقای حسینی وزیر سابق ارشاد گفتم شما فکر می‌کنید سانسورچی هستید من خودم بیشتر از شما، خودم را سانسور می‌کنم. به او گفتم فیلمنامه فیلم خرس را که شما تصویب کرده‌اید یک جاهایی را خودمان سانسور کرده‌ایم و شما متوجه نشدید. ما شأن و جایگاه و منزلت و مقام مردم را خیلی بهتر می‌شناسیم. همه این‌ها را خودمان بلدیم رعایت کنیم.
من خوشبختانه آدمی هستم که درجامعه خودمان به تک‌تک چهره‌ها نگاه می‌کنم. جزو افرادی هم نیستم که عینک دودی بزنم تا کسی من را نشناسد یا من کسی را نبینم. می‌بینم مردم روحیه خوبی پیدا کرده‌اند و حال‌شان خوب شده است. هیچ اتفاقی هم نیفتاده است. اگرچه هنوز گرانی وجود دارد هنوز با تورم دست‌وپنجه نرم می‌کنند و هنوز مشکلات خود را دارند. ولی بوی خوبی دارد می‌رسد نوید خوبی دارد می‌آید. سفیران ما دارند مذاکراتی می‌کنند که آدم احساس می‌کند به نفع مملکت است... الان امید خوبی در جامعه به‌وجودآمده است. درچهار سال قبل ما را ناامید کردند و چهار سال ما را به خاک سیاه نشاندند. چهار سال همه نشستند در خانه‌شان و دست روی دست‌شان گذاشتند و از خانه‌هایشان بیرون نیامدند. من چهار سال رغبت نکردم که پایم را در جشنواره بگذارم. چون دیدم همه‌اش ریاودروغ است. من خودم شخصا هیچ مشکلی ندارم. اصلا به دنبال چیزی نیستم. نه به دنبال برج و بارو و نه دنبال درآمدهای آنچنانی هستم. کاری نمی‌خواهم بکنم. خیلی‌ها در این دوران امتیازهای خودشان را گرفتند ما یک قران امتیاز نگرفتیم و از جیب خودمان هم خرج کردیم ولی مهم نیست. من اعتقاد دارم که ماها یک پیشونی‌نوشتی داریم که این کار را پذیرفته‌ایم. می‌گوییم که ما قرار است به قول معروف جان‌فدای سینما باشیم جان‌فدا یعنی این‌که جان خود را فدای ملت می‌کنیم. یعنی داریم خودمان را هزینه می‌کنیم تا دل مردم ما شاد باشد. من با شاد بودن دل مردم شاد هستم و با غمگین بودن مردم غمگین می‌شوم.
من پیش‌بینی همه‌چیز را در عرصه زندگی برای خودم کردم. فهمیدم این راه دشوار است. این راه سختی‌های زیادی دارد. همه‌جور اتفاقات در آن است. در آن تنبیه وجود دارد، توقیف هست و پیه همه این‌ها را به تن خود مالیده‌ایم. هیچ‌وقت هم قرار نبوده که مقابل **** بایستیم و پز آن را هم بدهیم. یا رسانه‌های آن طرفی خوشحال بشوند. الان هم که عصر مجازی است و سر چراغ که می‌شود می‌گویند بزن لایک خوشگله‌ را، تا دل ما خوش باشد به چهار تا لایک. الان بعضی سایت‌های سینمایی از یکی خوش‌شان می‌آید او را اسطوره می‌کنند و از کسی که خوش‌شان نیاید او را نابود می‌کنند و با مغز او را به زمین می‌زنند. چرا به خودشان اجازه می‌دهند که به من تهمت و افترا بزنند. منی که دو سال خودم را کنار کشیدم، نه این‌که فرار کرده باشم بلکه احساس کردم این بلبشو و در بازاره مکاره‌ای که در این سال‌ها در سینما به‌وجودآمده به خودسازی نیاز دارم. من فرار نکردم. بارها هم گفته‌ام من حق ندارم که بازی نکنم. من وظیفه‌ام است که بازی کنم. من نه سوپراستارم، نه اسطوره‌ام و نه نامبروان سینما هستم. اگرچه این واژه نخ‌نما شده است ولی خودم را خدمتگزار مردم می‌دانم. من خوشحال می‌شوم که کاری می‌کنم که کسی می‌خندد. خوشحال می‌شوم که کاری می‌کنم که بغضش می‌ترکد و در هر حال می‌خواهم زندگی خودم را هم داشته باشم. اگر همه ما دست به دست هم بدهیم مقداری از این غرور و تکبر و خودبزرگ‌بینی و خودشیفتگی را بگذاریم کنار و دل ما برای فرهنگ خودمان بتپد، خیلی می‌توانیم موفق باشیم. متاسفانه بعضی مواقع فقط به جان هم افتاده‌ایم. خیلی مواقع من گفته‌ام چرا همیشه توپ را در زمین دولت می‌اندازید.

احمدی‌نژاد که رفته بود در فیس‌بوک، تعدادی از افراد نوشته بودند احمدی‌نژاد که رفته با احمدی‌نژاد درون‌مان چه می‌کنیم...

بله، احمدی‌نژاد درون ما که نرفته است. آن موقع که دوستان ما بیانیه جمعی می‌دادند آن هم بیانیه‌ای دست به عصا و با احتیاط. اگر خاطرتان باشد من یک بیانیه تکی علیه احمدی‌نژاد دادم که چرا این حرف‌ها را می‌زنید؟ شما حق ندارید مرتب بگویید بگم‌بگم... چرا دارید این رویه نادرست را ترویج می‌کنید؟ ما مثلا در این مدت اخیر می‌خواستیم به یک جانباز کمک کنیم آن‌قدر ما را اذیت کردند که حساب نداشت. آقای بنیاد شهید شما وظیفه‌تان است از جانبازی که 75 بار سابقه عمل دارد، دو تا سرطان دارد، 25 ماه سابقه بستری دارد حمایت کنید. بعد شایعه درست می‌کنند که آقای پرستویی می‌خواهد نامزد شود. همین الان اگر بیایند و بگویند بیا نماینده مجلس شو، نمی‌شوم. همین امسال آمدند به من اصرار کردند که بیایم نامزد شورای شهر بشوم، قبول نکردم چون اصلا کار من نیست. اگر بروم شورای شهر چه‌کار می‌کنم؟ پولدار می‌شوم؟ نمی‌گویم اختلاس می‌کنند ولی یک‌جاهایی از آن درآمدزا هم هست. یک‌جاهایی هست که اگر بخواهی خدمت بکنی می‌توانی خدمت بکنی و اگر بخواهی ناخدمتی هم بکنی، می‌توانی این کار را هم بکنی. من می‌گویم صدای من، حرف من جلوی دوربین و روی صحنه تئاتر است... یکی باید نماینده مجلس شود، یکی دیگر هم باید برود در شورای شهر عضو شود و من هم باید بروم و خاک صحنه بخورم و جلوی دوربین بروم.
حالا اگر به من بگویند بیا رییس‌جمهوری شو، این قضیه ذره‌ای برای من خوشایند نیست. چون وظیفه‌ای بسیار سنگین است و من باید بفهمم در مملکتی که دارم زندگی می‌کنم تبعیض طبقاتی وجود نداشته باشد. آدم‌ها رفاه داشته باشند آدم‌ها نفس بکشند و بتوانند زندگی هم بکنند. چون در توانایی خودم نمی‌‌بینم و قائم به من هم نیست در‌واقع فکر می‌کنم باید سر خودم را پایین بیندازم و کار خودم را انجام دهم.
مجمع عمومی خانه سینما هم که برگزار شد.
امیدواریم این ماجراهای خانه سینما بدون هیچ‌گونه حاشیه‌ای به پایان برسد.
مساله اصلی‌ام این است که بیاییم جمع شویم و به درد سینما برسیم. این همه تماشاچی را با مشقت جمع کرده بودیم و الان تماشاچی با سینما قهر کرده است. یک کاری کنیم که تماشاچی به سینما برگردد. مسائل شخصی و دعواهای شخصی خودمان‌ را بگذاریم کنار. یک خانواده هستیم دیگر. یک دیالوگی در سریال «زیر تیغ» داشتیم ما گوشت هم را بخوریم استخوان همدیگر را دور نمی‌اندازیم. من در ضیافت وزیر ارشاد هم گفتم من خیلی دوست داشتم کسانی که در این جمع نیستند هم بودند.
 

Eddiy

Registered User
تاریخ عضویت
20 جولای 2013
نوشته‌ها
584
لایک‌ها
505
پرویز پرستویی: فحش های سلحشور بادهواست

روزنامه بهار نوشت:

گفت وگو با پرویز پرستویی بازیگر مطرح سینمای ایران سر صحنه فیلم «امروز » آخرین ساخته رضا میرکریمی انجام شد. پرستویی این روزها در حال بازی در آخرین ساخته میرکریمی است. فیلمی که به قول آقای پرستویی به نوعی حرف امروز جامعه ماست و خیلی بیگانه با امروز ما نیست.
پرستویی در سال های اخیر آنچنان پرکار نبوده است. به گفته خودش در بلبشو و بازار مکاره سینمای ایران بیشتر به دنبال یک نوع خودسازی بوده. او به تازگی در فیلم های «مهمان داریم » عسگرپور و «امروز » میرکریمی بازی کرده است.
دو فیلم «خرس » و «صد سال به این سال ها » که پرستویی در آن ها بازی کرده مدت هاست که در توقیف به سر می برند! پرستویی امیدوار است این فیلم ها هرچه زودتر رفع توقیف شوند. در سال های اخیر پرستویی در چند فیلم تهیه کننده بوده اما خودش می گوید به این کار هیچ وقت علاقه نداشته و برای جمع کردن این فیلم ها، تهیه کنندگی فیلم را پذیرفته است. در پشت صحنه فیلم میرکریمی تابلوی جالبی وجود دارد که در آن به فرد برگزیده در زمینه اخلاق جایزه داده می شود. در بخشی از این مصاحبه به این موضوع هم اشاره شده است. پرستویی در این گفت وگو انتقادات صریحی از سلحشور و میرعلایی مطرح می کند. به شدت گلایه دارد که چرا نگذاشتند تقوایی فیلمش را بسازد. با پرستویی گفت وگویی کرده ایم که می خوانید.

در صحبت‌هایی که مدت‌ها قبل کرده بودید می‌گفتید که فیلمنامه‌های خوبی در این سال‌ها به شما پیشنهاد نشده است و همین موضوع باعث کم کاری شما شده، به نظر می‌رسد با بازی در فیلم‌های میرکریمی و عسگرپور، مقداری اوضاع بهتر شده است.


ما از همان ابتدای کارمان در سینما، سعی کرده‌ایم گزیده‌کاری کنیم. من همیشه می‌گویم اگر می‌خواهم کاری را انجام دهم حاصل من از این‌کار چه چیزی است و چه اتفاقی برای خود من قرار است بیفتد؟ مگرنه این‌که قرار است تجربه‌ها و بازتاب‌ها و بازخوردهای خوبی داشته باشیم؟ به‌هرحال ما یک پیشونی‌نوشت هم داریم که بی‌خود یا با خود به قول معروف در جرگه‌ هنری قرار گرفته‌ایم و از این طریق قرار است کار خوبی برای مخاطب داشته باشیم. همیشه همینجوری بوده است. متاسفانه در مواقعی با این‌که فیلمنامه را می‌خوانیم و عوامل را می‌شناسیم ولی وقتی وارد یک کار می‌شویم مثل یک هندوانه در بسته می‌ماند، آنجا باید واگذار کنیم که ته آن‌چه اتفاقی می‌افتد. در روز اول قرارمان اینجوری نبود و قرار بوده که کارخوبی اتفاق بیفتد. در سال‌های اخیر خیلی شایعه کردند که پرستویی وارد تهیه‌کنندگی شده و کلی هم دارد پول درمی‌آورد. من هیچ‌وقت علاقه‌ای به تهیه‌کنندگی نداشتم و هیچ‌وقت هم دغدغه‌ام نبوده است. منتها سه فیلم بی‌خود و بی‌جهت به گردن ما افتاد و ما برای حفظ آبروی گروه و خودمان، فیلم را به اصطلاح جمع کردیم والا اصلا قصد ما هیچ‌وقت تهیه‌کنندگی نبوده است و دلخوشی هم بابت این مساله هیچ‌وقت نداشتم. نه پولش را داشتیم و نه به اصطلاح جایگاهش را. من خلوت بازیگری را با دنیا عوض نمی‌کردم. این دو، سه کار متاسفانه با وجود چشم‌اندازی که برای خودمان ترسیم کردیم همه‌اش به قول معروف به بیراهه رفتیم و آن اتفاقی که دل ما می‌خواست، نیفتاد و آن نتیجه‌ای که می‌خواستیم نگرفتیم و نتیجه‌اش لذت‌بخش نبود.
مثل فیلم «سیزده 59» که آقای سالور دو سالی بود که منتظر بود ما با هم کار کنیم، من نمی‌گویم اشکال از من بوده یا اشکال از او، اصلا وارد جزییات نمی‌شوم. من در این فیلم به خودم نمره قبولی ندادم. می‌شد که خیلی تجربه بهتری از کار دربیاید.

اتفاقا بازی شما در فیلم «سیزده 59» بازتاب خوبی در میان منتقدان داشت...

خب به نظرم این موضوع به تنهایی کفایت نمی‌کند. خیلی از سناریوها و کارها هست که می‌گویم نقش خوبی است که می‌توانم در آن بازی کنم. من هیچ‌وقت این‌ها را منفک و جدا نمی‌کنم و بگویم چون بازی من خوب است برای من مهم نیست که کار چگونه درآمده است. من دوست دارم زمانی بازی من خوب باشد که کل کار خوب باشد. کلا اگر بازی من هم خوب باشد لذت می‌برم.

از فیلم «سیزده 59» الان راضی نیستید؟


می‌توانست خیلی بهتر از این باشد و متاسفانه نشد. خیلی جاها نتیجه خوبی نداد و نتوانستیم به هماهنگی‌های لازم برسیم. خیلی راضی نبودم. با وجود آن‌که فیلمنامه و نوع فیلمنامه و نقش را دوست داشتم و با وجود آن‌که در انتخاب عوامل خود ما دخیل بودیم، منتهای مراتب کارگردان از یک جایی رها شد و نه سر مونتاژ، نه سر صداگذاری و نه سر موسیقی رفت و... رفت فیلم دیگری را بسازد. شاید فکر کرد این فیلم، فیلمی نبوده که باب طبعش باشد و خب شاید هرکسی دغدغه خودش را دارد و بعد فیلم یک‌جورهایی بی‌‌صاحب شد و ما سعی کردیم با تهیه‌کننده یک‌جورهایی کار را جمع کنیم.

درباره همکاری با آقای عسگرپور و میرکریمی به عنوان جدیدترین کارهایتان کمی توضیح می‌دهید؟

درباره کار کردن با آقای عسگرپور و منوچهر محمدی در فیلم «مهمان داریم» باید بگویم من همکاری خوبی در فیلم «مارمولک» و سریال «خاک سرخ» با آقای محمدی داشتم و خود آقای عسگرپور را هم در کارهای صنفی می‌شناختم و آدم خوب و شریفی است. یکی، ‌دوتا کارهای سینمایی و تلویزیونی را از ایشان دیده بودم و دوست داشتم و فکر کردم تیمی جمع شده که می‌توانیم یک کار خوب را انجام دهیم. البته الان نمی‌توانم درباره فیلم نظر بدهم، چون یک فریم از کار را ندیده‌ام. امیدوارم که فیلم‌خوبی از کار دربیاید اما گویا بازتاب‌ها‌ی خوبی داشته و امیدوارم کار خوبی باشد. درباره کارکردن با آقای میرکریمی باید بگویم کارکردن با ایشان یک‌جورهایی حجت بود و من همیشه کارهای ایشان را دوست داشتم و به اعتقادم، آقای میرکریمی کارگردان کاردان و کاربلدی است. ما در کارهای صنفی همکاری خوبی با آقای میرکریمی داشتیم و اخلاق و خلق و خوی ایشان را به خوبی می‌شناختم. اما نمی‌دانستم که در کارگردانی این‌قدر می‌تواند در کارش راحت باشد، در این کار انصافا خیلی لذت بردم. قصه فیلم «امروز» میرکریمی قصه ساده و عمیقی است و نقشی که من بازی می‌کنم ممکن است نمونه‌های فراوان وجود داشته باشد ولی باز به دلیل پیچیدگی‌هایش، خیلی خاص است. خیلی از عوامل آن جوان هستند و شاید مسن‌ترین آن‌ها من باشم! کلا تجربه خیلی خوبی بود. به این نتیجه رسیدم حضور یک کارگردان خوب چقدر می‌تواند در یک کار تاثیر داشته باشد. به‌خصوص که خود آقای میرکریمی تهیه‌کننده فیلم هم هستند و عوامل خیلی خوبی هم در فیلم هستند و در واقع ما با یک گروه باانرژی و باروحیه مواجه هستیم نمونه‌اش هم تابلویی است که در اینجا وجود دارد و به کسانی که بهترین اخلاق را دارند کاپ اخلاق داده می‌شود.

فکر می‌کنم آقای میرکریمی از زمان فیلم «خیلی دور، خیلی نزدیک» چنین کارهای جالبی را انجام می‌دهد...

بله، در خانه سینما هم از این کارها می‌کردند. در زمانی که ایشان مدیرعامل خانه سینما بودند و من دبیر جشن خانه سینما، دیدم یک روحیه مدیریتی خیلی خوبی دارد و در نتیجه کار خیلی تاثیر داشت و من از کار کردن با میرکریمی بسیار لذت بردم. من مطمئن هستم که این فیلم نتیجه خوبی خواهد داد و آقای میرکریمی آن‌قدر روحیه خوبی دارد که می‌آید کار را به بچه‌ها نشان می‌دهد و نظرات دیگران را می‌خواهد شاید نظرات ما مهم هم نباشد اما همین که آقای میرکریمی شنونده خوبی است این در کار خیلی اهمیت دارد.

فکر کنم فیلم «امروز» نسبت به دیگر فیلم‌های آقای میرکریمی فضای متفاوت‌تری دارد...

بله، نسبت به «یه حبه قند» و «به همین سادگی» فضای متفاوت‌تری دارد.
شنیدم که نسبت به کارهای دیگر آقای میرکریمی داستانگوتر است.
بله، فیلم «امروز» همان‌طور که گفتم قصه ساده و عمیقی دارد و از اسمش هم مشخص است. «امروز» یک‌جورهایی حرف امروز ما هم هست! و خیلی بیگانه با امروز ما هم نیست. روح انسانی در کار است که خیلی خیلی عمیق است و به نظرم فیلم تاثیرگذاری خواهد بود.

شما دو فیلم توقیفی در کارنامه خود دارید یکی فیلم «خرس» و دیگری فیلم «صد سال به این سال‌ها» که سال‌ها از توقیف آن گذشته است... .


بله، امیدوارم این فیلم‌ها مشکلاتشان حل شود. «خرس» هم فیلم خوبی است و برای آن زحمت زیادی کشیده شده و در شرایط سختی تولید شده است.

آقای نوروزبیگی تهیه‌کننده فیلم «خرس» می‌گفتند امیر نادری از فیلم «خرس» خیلی خوشش آمده است.


من فیلمنامه «خرس» را خیلی دوست داشتم. متاسفانه کج‌سلیقگی‌هایی دوستان در این چند سال داشتند که تکلیف خودشان با خودشان معلوم نبود. خودشان پروانه ساخت داده بودند و خودشان پای حرف خودشان نمی‌ایستادند. «خرس» در جشنواره‌های خارجی هم استقبال خوبی از آن شده است. امیدوارم که مردم خودمان هم بتوانند این فیلم را ببینند.
فیلم «صد سال به این سال‌ها» هم فیلمی است که خود من خیلی آن را دوست دارم و شاید بگویم یکی از کارهای خوب سامان‌مقدم است و باید بگویم خود سامان‌مقدم قربانی همین جریانات شد.

مدت‌ها قبل هم که با شما صحبت می‌کردم خیلی نگران اوضاع جامع و وضعیت سینما و اختلافات داخل سینما بودید. الان یک چند وقتی هست که فکر می‌کنم امیدوارتر شده‌اید. مثلا آقای مجتبی راعی می‌گفت من سخنرانی آقای روحانی را دیدم خیلی امیدوارتر شدم.

خب، به نظر من، دولت یازدهم با شعار دولت تدبیر و امید جلو آمده و امیدوارم که این شعار تحقق پیدا کند. حداقل در بخش فرهنگی، خوشبختانه خودم به دلیل ارادت ویژه‌ای که به دکتر ایوبی دارم و با‌توجه به این‌که رایزن فرهنگی ایران در پاریس بوده و در سازمان اکو حضور داشته، شناخت خیلی خوبی از او دارم و می‌دانم در احیا کردن مقبره شمس، بنیاد سعدی و... نقش قابل توجهی داشته است. باتوجه به روحیات شخصی که از ایشان سراغ دارم فکر می‌کنم اگر دوستان بعضی از این کج‌خلقی‌ها و کج‌‌اندیشی‌ها و گروکشی‌ها را کنار بگذارند به نظرم سینمای خوبی خواهیم داشت. چون به نظرم الان همه پشت سینمای ایران هستند! از آقای رضا داد گرفته تا آقای بهشتی و... همه یک‌جوری با دل‌خوش آمده‌اند که از سینما حمایت کنند. در آن میهمانی معاونت سینمایی اکثریت قریب به اتفاق اهالی سینما آمده بودند اگر ما از یکسری مسائل شخصی خودمان پرهیز کنیم به نظرم برمی‌گردیم به سینمایی که سال‌ها به دنبال آن بودیم. ما خواسته خیلی بزرگی نداریم. ماها عادت داریم کار کنیم و فیلم‌مان توقیف شود، کار کنیم و فیلم ما دیده نشود یا حق ما تضییع شده باشد. اما چیزی که در این چهار سال آسیب دیده این است که تماشاچی به سینما پشت کرده است و امیدواریم خود ماها حداقل دامن نزنیم. الان همه کسانی که در راس مدیریت سینما قرار گرفته‌اند با روحیات اهالی سینما آشنا هستند. کسانی هستند که برای سینما دل سوزانده‌اند. الان باید همه انرژی خودمان را بگذاریم که کار خوب بسازیم. الان دولت جدید آمده، همه باید تلاش کنیم برای بهبود اوضاع، دیگر سلحشور و شمقدری و سجادپور نیستند که بگوییم این‌ها هستند که نمی‌گذارند سینماگران کار کنند.

البته سلحشور همچنان فحش‌های خود را می‌دهد!


این فحش‌های سلحشور که باد هواست. من امیدوارم ببینم که این آقای سلحشور که این‌همه اره تیز کرده، چگونه می‌خواهد کار کند؟ من خودم فکر می‌کنم آدم اگر به گدایی بیفتد نباید برود با این آقای سلحشور کار کند. من اگر کاسه گدایی هم دستم بگیرم حاضر نیستم بروم سمت سلحشور. من نمی‌دانم این آدم چرا این‌قدر آزادی دارد که این حرف‌ها را بزند و به نظرم نباید به حرف‌های سلحشور توجه کرد. این‌ها کسانی نیستند که بتوانند تاثیری در سرنوشت سینمای ایران بگذارند. کل سینمای ایران را به دست این‌ها بسپاری، دو ساله نابود می‌کنند. آقای سلحشور قرار بوده فیلم بسازد چرا تا به حال نساخته است؟ آقای شمقدری قرار بوده کارگردان خوبی باشد چرا نشد؟ آقای سجادپور قرار بود تهیه‌کننده و فیلمنامه‌نویس خوبی باشد چرا نشد؟ میرعلایی قرار بود که تهیه‌کننده خوبی باشد چرا نشد؟

شما برای پیگیری ساخت فیلم تقوایی توسط فارابی زحمت زیادی هم کشیدید... .

من هنوز که هنوز است از آقای میرعلایی دل‌چرکین هستم و هیچ‌وقت هم دلم ازش صاف نخواهد شد. من سه ماه تمام دوندگی کردم تا آقای تقوایی بیاید فیلمش را بسازد و آقای میرعلایی مرتب در باغ سبز را به ما نشان دادند ولی بعدها کارهایی به اسم فیلم فاخر ساختند که به نظر من دوزار هم ارزش ندارد، ولی آقای ناصر تقوایی گوشه‌نشین خانه است. البته خدا را شکر آقای تقوایی هیچ‌وقت گوشه‌نشین نخواهد شد. چون همچنان در حال نوشتن است و حضور دارد و همچنان ناصر تقوایی است. مهم این است که دروغ گفتند و چهار سال فقط خواستند رفقایشان فیلم بسازند. الان تازه دارد پته‌هایشان روی آب ریخته می‌شود که چه پول‌های‌میلیاردی را به هم داده‌اند. من الان نمی‌خواهم دولتی که رفته است را تخطئه کنم. آن‌ها هم می‌خواستند تلاش کنند ولی‌کننده نبودند اگر بودند این وضعیت را نداشتیم. اگر بودند این‌قدر نفاق بین اهالی سینما نمی‌افتاد. آن‌قدر خواسته یا ناخواسته سینما را آلوده کردند که خود من چهار سال رغبت نکردم فیلم خودم را در جشنواره ببینم. اما الان حس خوبی نسبت به آدم‌هایی که آمده‌اند، دارم.
ما بالا برویم پایین بیاییم یک خط‌قرمزهایی داریم اگر این چارچوب‌ها را رعایت کنیم مشکلی نخواهیم داشت. من به آقای حسینی وزیر سابق ارشاد گفتم شما فکر می‌کنید سانسورچی هستید من خودم بیشتر از شما، خودم را سانسور می‌کنم. به او گفتم فیلمنامه فیلم خرس را که شما تصویب کرده‌اید یک جاهایی را خودمان سانسور کرده‌ایم و شما متوجه نشدید. ما شأن و جایگاه و منزلت و مقام مردم را خیلی بهتر می‌شناسیم. همه این‌ها را خودمان بلدیم رعایت کنیم.
من خوشبختانه آدمی هستم که درجامعه خودمان به تک‌تک چهره‌ها نگاه می‌کنم. جزو افرادی هم نیستم که عینک دودی بزنم تا کسی من را نشناسد یا من کسی را نبینم. می‌بینم مردم روحیه خوبی پیدا کرده‌اند و حال‌شان خوب شده است. هیچ اتفاقی هم نیفتاده است. اگرچه هنوز گرانی وجود دارد هنوز با تورم دست‌وپنجه نرم می‌کنند و هنوز مشکلات خود را دارند. ولی بوی خوبی دارد می‌رسد نوید خوبی دارد می‌آید. سفیران ما دارند مذاکراتی می‌کنند که آدم احساس می‌کند به نفع مملکت است... الان امید خوبی در جامعه به‌وجودآمده است. درچهار سال قبل ما را ناامید کردند و چهار سال ما را به خاک سیاه نشاندند. چهار سال همه نشستند در خانه‌شان و دست روی دست‌شان گذاشتند و از خانه‌هایشان بیرون نیامدند. من چهار سال رغبت نکردم که پایم را در جشنواره بگذارم. چون دیدم همه‌اش ریاودروغ است. من خودم شخصا هیچ مشکلی ندارم. اصلا به دنبال چیزی نیستم. نه به دنبال برج و بارو و نه دنبال درآمدهای آنچنانی هستم. کاری نمی‌خواهم بکنم. خیلی‌ها در این دوران امتیازهای خودشان را گرفتند ما یک قران امتیاز نگرفتیم و از جیب خودمان هم خرج کردیم ولی مهم نیست. من اعتقاد دارم که ماها یک پیشونی‌نوشتی داریم که این کار را پذیرفته‌ایم. می‌گوییم که ما قرار است به قول معروف جان‌فدای سینما باشیم جان‌فدا یعنی این‌که جان خود را فدای ملت می‌کنیم. یعنی داریم خودمان را هزینه می‌کنیم تا دل مردم ما شاد باشد. من با شاد بودن دل مردم شاد هستم و با غمگین بودن مردم غمگین می‌شوم.
من پیش‌بینی همه‌چیز را در عرصه زندگی برای خودم کردم. فهمیدم این راه دشوار است. این راه سختی‌های زیادی دارد. همه‌جور اتفاقات در آن است. در آن تنبیه وجود دارد، توقیف هست و پیه همه این‌ها را به تن خود مالیده‌ایم. هیچ‌وقت هم قرار نبوده که مقابل **** بایستیم و پز آن را هم بدهیم. یا رسانه‌های آن طرفی خوشحال بشوند. الان هم که عصر مجازی است و سر چراغ که می‌شود می‌گویند بزن لایک خوشگله‌ را، تا دل ما خوش باشد به چهار تا لایک. الان بعضی سایت‌های سینمایی از یکی خوش‌شان می‌آید او را اسطوره می‌کنند و از کسی که خوش‌شان نیاید او را نابود می‌کنند و با مغز او را به زمین می‌زنند. چرا به خودشان اجازه می‌دهند که به من تهمت و افترا بزنند. منی که دو سال خودم را کنار کشیدم، نه این‌که فرار کرده باشم بلکه احساس کردم این بلبشو و در بازاره مکاره‌ای که در این سال‌ها در سینما به‌وجودآمده به خودسازی نیاز دارم. من فرار نکردم. بارها هم گفته‌ام من حق ندارم که بازی نکنم. من وظیفه‌ام است که بازی کنم. من نه سوپراستارم، نه اسطوره‌ام و نه نامبروان سینما هستم. اگرچه این واژه نخ‌نما شده است ولی خودم را خدمتگزار مردم می‌دانم. من خوشحال می‌شوم که کاری می‌کنم که کسی می‌خندد. خوشحال می‌شوم که کاری می‌کنم که بغضش می‌ترکد و در هر حال می‌خواهم زندگی خودم را هم داشته باشم. اگر همه ما دست به دست هم بدهیم مقداری از این غرور و تکبر و خودبزرگ‌بینی و خودشیفتگی را بگذاریم کنار و دل ما برای فرهنگ خودمان بتپد، خیلی می‌توانیم موفق باشیم. متاسفانه بعضی مواقع فقط به جان هم افتاده‌ایم. خیلی مواقع من گفته‌ام چرا همیشه توپ را در زمین دولت می‌اندازید.

احمدی‌نژاد که رفته بود در فیس‌بوک، تعدادی از افراد نوشته بودند احمدی‌نژاد که رفته با احمدی‌نژاد درون‌مان چه می‌کنیم...

بله، احمدی‌نژاد درون ما که نرفته است. آن موقع که دوستان ما بیانیه جمعی می‌دادند آن هم بیانیه‌ای دست به عصا و با احتیاط. اگر خاطرتان باشد من یک بیانیه تکی علیه احمدی‌نژاد دادم که چرا این حرف‌ها را می‌زنید؟ شما حق ندارید مرتب بگویید بگم‌بگم... چرا دارید این رویه نادرست را ترویج می‌کنید؟ ما مثلا در این مدت اخیر می‌خواستیم به یک جانباز کمک کنیم آن‌قدر ما را اذیت کردند که حساب نداشت. آقای بنیاد شهید شما وظیفه‌تان است از جانبازی که 75 بار سابقه عمل دارد، دو تا سرطان دارد، 25 ماه سابقه بستری دارد حمایت کنید. بعد شایعه درست می‌کنند که آقای پرستویی می‌خواهد نامزد شود. همین الان اگر بیایند و بگویند بیا نماینده مجلس شو، نمی‌شوم. همین امسال آمدند به من اصرار کردند که بیایم نامزد شورای شهر بشوم، قبول نکردم چون اصلا کار من نیست. اگر بروم شورای شهر چه‌کار می‌کنم؟ پولدار می‌شوم؟ نمی‌گویم اختلاس می‌کنند ولی یک‌جاهایی از آن درآمدزا هم هست. یک‌جاهایی هست که اگر بخواهی خدمت بکنی می‌توانی خدمت بکنی و اگر بخواهی ناخدمتی هم بکنی، می‌توانی این کار را هم بکنی. من می‌گویم صدای من، حرف من جلوی دوربین و روی صحنه تئاتر است... یکی باید نماینده مجلس شود، یکی دیگر هم باید برود در شورای شهر عضو شود و من هم باید بروم و خاک صحنه بخورم و جلوی دوربین بروم.
حالا اگر به من بگویند بیا رییس‌جمهوری شو، این قضیه ذره‌ای برای من خوشایند نیست. چون وظیفه‌ای بسیار سنگین است و من باید بفهمم در مملکتی که دارم زندگی می‌کنم تبعیض طبقاتی وجود نداشته باشد. آدم‌ها رفاه داشته باشند آدم‌ها نفس بکشند و بتوانند زندگی هم بکنند. چون در توانایی خودم نمی‌‌بینم و قائم به من هم نیست در‌واقع فکر می‌کنم باید سر خودم را پایین بیندازم و کار خودم را انجام دهم.
مجمع عمومی خانه سینما هم که برگزار شد.
امیدواریم این ماجراهای خانه سینما بدون هیچ‌گونه حاشیه‌ای به پایان برسد.
مساله اصلی‌ام این است که بیاییم جمع شویم و به درد سینما برسیم. این همه تماشاچی را با مشقت جمع کرده بودیم و الان تماشاچی با سینما قهر کرده است. یک کاری کنیم که تماشاچی به سینما برگردد. مسائل شخصی و دعواهای شخصی خودمان‌ را بگذاریم کنار. یک خانواده هستیم دیگر. یک دیالوگی در سریال «زیر تیغ» داشتیم ما گوشت هم را بخوریم استخوان همدیگر را دور نمی‌اندازیم. من در ضیافت وزیر ارشاد هم گفتم من خیلی دوست داشتم کسانی که در این جمع نیستند هم بودند.
 

Sir Pendar

Registered User
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
3,153
لایک‌ها
2,560
محل سکونت
192.168.1.1
2-1-201399161113.jpg

وبسایت گولد دربی که هرساله با نظر منتقدانش شانس‌های اصلی اسکار را معرفی می کند امسال نیز نظر منتقدانش را بازتاب داده است. نکته جالب شانس ایران، گذشته و اصغر فرهادی است که در ادامه به آن می‌پردازیم.

در بخش بهترین فیلم اسکار 2014 منتقدان این وبسایت به این 10 فیلم رسیده اند: 12 سال بردگی (شانس اول کسب اسکار بهترین فیلم تا این لحظه)، جاذبه، فشار آمریکایی، کاپیتان فیلیپس، درون لوین دیویس، گرگ وال استریت، پیشخدمت، نجات آقای بنکس، آگوست: اوسیج کانتی و مردان مقبره ها. جالب است که یکی از منتقدان این وبسایت گذشته اصغر فرهادی را جزو 10 فیلم برتر پایان سال خود قرار داده اما به نوشته این وبسایت شانس بردن اسکار بهترین فیلم توسط گذشته 100 به 1 است. البته سایت گولد دربی فیلم گذشته را در رتبه 26 ام قرار داده و بالاتر از فیلم هایی چون گتسبی بزرگ و قسمت دوم هابیت! و از آنجایی که هیچ فیلم خارجی زبان دیگری که در اسکار امسال حضور دارند بالاتر از گذشته قرار نگرفته به نظر می رسد ساخته جدید اصغر فرهادی یکی از شانس های اصلی اسکار بهترین فیلم خارجی زبان است.

در بخش بهترین کارگردان استیو مک کویین تا این لحظه بیشترین شانس را برای بردن اسکار دارد. آلفونسو کوارون، دیوید ا راسل و پل گرین گراس به همراه مارتین اسکورسزی رتبه های بعدی را به خودشان اختصاص داده اند. در این لیست اصغر فرهادی هجدهم است و البته شانس زیادی برای بردن اسکار ندارد اما بالاتر از چهره هایی چون پیتر جکسون و رایدلی اسکات قرار گرفته است.در بخش بهترین بازیگر نقش اول زن کیت بلانشیت شانس اصلی است و ساندرا بولاک، جودی دنچ و مریل استریپ هم گزینه های بعدی اند. در این لیست البته برنیس بیژو بازیگر نقش اول زن در فیلم گذشته ساخته اصغر فرهادی اگرچه به عنوان برنده جایزه بازیگری کن حضور دارد اما رتبه ای بهتر از هشتمی ندارد. در بخش بهترین بازیگر نقش اول مرد شانس اصلی تا این لحظه شیوتل اجیفور است و رابرت رد فورد، متیو مک کانهی، تام هنکس و بروس درن گزینه هایبعدی کسب جایزه اسکار هستند.

البته تام هنکس در این بخش برای فیلم کاپیتان فیلیپس انتخاب شده و جالب است که در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای بازی در نقش والت دیزنی شانس سوم اسکار است. البته نتایج جشن بزرگ سینمای آمریکا از الان قابل پیش بینی نیست ولی باید دید آیا بازیگر فارست گامپ می تواند رکوردی خارق العاده از خودش به جا بگذارد و در یک شب دو اسکار بازیگری بگیرد یا خیر.

در بخش بهترین فیلمنامه ارجینال ساخته اصغر فرهادی یازدهم است تا شانسش برای نامزدی در این بخش فعلا چندان زیاد نباشد. در این بخش شانس های اصلی به ترتیب فشار آمریکایی، یاسمین آبی، درون لوین دیویس، نبراسکا و ایستگاه فروتویل هستند.در بخش بهترین فیلمنامه اقتباسی هم باز 12 سال بدگی شانس اصلی است. آگوست: اوسیج کانتی دوم است و گرگ وال استریت، پیش از نیمه شب و کاپیتان فیلیپس در رتبه های بعدی هستند. مردان مقبره ها هم با اختلافی نه چندان زیاد دنبال 5 فیلم برتر است.

اما در بخش بهترین انیمیشن سال به عقیده منتقدان گولد دربی شانس آخرین ساخته هایائو میازاکی از همه بیشتر است. باد بر می خیزد بالاتر از یخ زده، دانشگاه هیولاها، من نفرت انگیز و کرود ها قرار گرفته است.

اگرچه فعلا نتایج اسکار خارجی زبان پیش بینی نشده اما با توجه به این که گذشته تنها فیلم خارجی زبان حاضر در لیست بهترین فیلم ها بود به نظر می رسد از شانس بالایی حداقل برای نامزدی در اسکار برخوردار است.

تسنیم
 

Sir Pendar

Registered User
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
3,153
لایک‌ها
2,560
محل سکونت
192.168.1.1
2-1-2013913113931.jpg

فیلم «گس» ساخته کیارش اسدزاده به عنوان یکی از 18 فیلم شرکت‌کننده در بخش مسابقه جشنواره امسال فیلم رم معرفی شد.

این درحال است که فیلم «گس» به علت نداشتن هیچگونه مجوزی از‌جمله مجوز ساخت،اکران و حتی ساخت ویدئویی، سال‌گذشته نتوانست در سی و یکمین جشنواره فیلم فجر شرکت کند.به گفته مقامات سینمایی ایران، یک فیلم در صورت نداشتن مجوز ساخت، مجاز به شرکت در هیچ جشنواره خارجی نخواهد بود.

فیلم سه اپیزودی «گس» با بازی «صابر ابر»، «پانته‌آ پناهی»، «رویا جاویدنیا» و «احسان امانی» در اپیزود اول، ماجرای خیانت دکتری 55 ساله به زنش را روایت می‌کند. در اپیزود دوم، مردی حدوداً سی و چند ساله به زنش خیانت می‌کند و در اپیزود سوم، دختر و پسر جوانی را می‌بینیم که پسر در خلال یک اردوی دانشجویی، به دوست دخترش خیانت می‌کند.
به گزارش اسکرین دیلی، در میان 18 فیلم، 12 فیلم از جمله فیلم «اسدزاده»، برای اولین بار است که اکران عمومی می‌شود.البته این فیلم پیش از این یک نوبت در سینما‌تک خانه هنرمندان به نمایش در‌آمده‌بود.

جشنواره امسال رم که از 8 الی 17 نوامبر برگزار می‌شود، محل نمایش 71 فیلم سینمایی شامل 19 فیلم کوتاه است.
به گفته برگزارکنندگان این دوره از رقابت‌ها، امسال هزار و 542 فیلم بلند سینمایی و هزار و 78 فیلم کوتاه از 76 کشور جهان به دبیرخانه جشنواره فرستاده شد.در بخش مسابقه جشنواره امسال رم فیلم‌هایی از کشورهای اسپانیا، انگلستان، فرانسه، آمریکا، برزیل، چین، مکزیک، ژاپن، رومانی، دانمارک، ایتالیا، پرتغال، گرجستان، ایتالیا و شیلی حشور دارند.

فارس
جشنواره امسال با نمایش فیلم کمدی «پنجمین چرخ» ساخته «جیووانی ورونسی»، افتتاح می‌شود.
 

Sir Pendar

Registered User
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
3,153
لایک‌ها
2,560
محل سکونت
192.168.1.1
2-1-2013825205525.jpg

خبر توقف توليد فيلم جنجالي اسدالله نيك نژاد توسط يكي از سايت هاي خبري منتشر شد و خيلي زود مورد توجه خبرگزاري ها قرار گرفت. بعد از انتقاد هاي تند و تيز محمد مهدي طباطبايي نژاد مدير عامل تازه مركز گسترش از روندتوليد فيلم «لاله»، انتشار خبر تعطيلي كامل اين پروژه قابل انتظار بود.

به گزارش عصر امروز، ظاهراً آغاز دل انگيز پروژه «لاله» با ادامه جنجال برانگيز آن قرار است به پاياني تلخ ختم شود. در چند روز گذشته از سوي تيم اصلي توليد كننده اين پروژه، تماس‌هايي با بازيگران و عوامل كار گرفته و به آنها گفته شده كه خودشان را براي ادامه كار منتظر نگه ندارند.

به گفته برخي از عوامل فيلم لاله انتظار طولاني آنها بعد از توقف موقت «لاله» در 15 مرداد، سرانجام با اين تماس‌ها پايان يافته است.ظاهرا مشكل اصلي پرو‍ژه طولاني شدن آن و كمبود منابع مالي است. منابعي كه با تغير دولت جديد، ديگر قرار نيست در اختيار پروژه «لاله» قرار گيرد.

پروانه پرتو تهيه كننده فيلم سينمايي «لاله» با اشاره به اين مطلب كه مركز گسترش سينمايي مستند و تجربي پروژه را متوقف كرده به خبرنگار «باني فيلم» گفت كه ترجيح مي دهد صحبت‌هاي بيشتري در اين خصوص نكند. تلاش خبرنگار ما براي گفت و گو با شفيع آقا محمديان مير عامل سابق مركز گسترش هم به جايي نرسيد.

اسدالله نيك نژاد كارگردان «لاله» هم در گفت و گو با «باني فيلم» بيان داشت اين پروژه متوقف شده و متأسفانه توضيحي از سوي فرد يا نهادي مبني بر چرايي آن به بنده داده نشده است!

بانی فیلم
 

Sir Pendar

Registered User
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
3,153
لایک‌ها
2,560
محل سکونت
192.168.1.1
2-1-20131015213031.jpg


فيلم مهدي كرم پور روز دوشنبه 7 ميليون تومان فروخت و توانست مجموع گيشه اش را در تهران به مرز يك ميليارد و 5 ميليون تومان برساند. «پل چوبي» اين هفته هم سينما قدس را در اختيار خواهد داشت و هنوز مشخص نيست چه زماني «عمليات مهد كودك» جايگزين آن مي شود.

«دربند» فروشي 12 ميليوني داشت. اين فيلم بعد از 20 روز نمايش توانسته 431 ميليون تومان فروش كند. فيلم پرويز شهبازي آخر هفته در تهران از مرز فروش نيم ميليارد تومان گذر خواهد كرد. «گناهكاران» نسبت به روز قبلش 200 هزار تومان افت فروش داشت. اين فيلم روز دوشنبه را با رقمي معادل 3 ميليون تومان سپري كرد تا بعد از 13 روز نمايش به مجموع گيشه 80 ميليون تومان برسد.


«به خاطر پونه» نيز فروشي 5 ميليوني داشت. احتمالا فيلم هاتف عليمرداني آخرين هفته اكرانش را در سينماي سرگروه (استقلال) سپري خواهد كرد. اين فيلم بعد از 4 هفته نمايش در سينماهاي تهران حدود 350 ميليون تومان فروخته است.

«بشارت به يك شهروند هزاره سوم» روز دوشنبه فروشي معادل 4 ميليون تومان داشت. اين فيلم جديد جدول اكران كه 6 روز از آغاز اكرانش گذشته تاكنون 40 ميليون تومان فروخته است.
«هيس...» و «كلاس هنرپيشگي» نيز همچنان بدون سرگروه در تهران روي پرده هستند. با اين تفاوت كه فيلم داود نژاد فقط 3 سالن در اختيار دارد و فيلم درخشنده بعد از 76 روز نمايش 20 سينما. «كلاس هنرپيشگي» و «هيس...» روز دوشنبه به ترتيب 5/1 و 5/4 ميليون تومان فروش داشتند.

بانی فیلم
 

Sir Pendar

Registered User
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
3,153
لایک‌ها
2,560
محل سکونت
192.168.1.1
2-1-2013101615497.jpg

سید امیر پروین حسینی تهیه کننده سینما و تلویزیون در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران در خصوص فیلم سازی در خارج از مرزها گفت : به اعتقادمن یکی ازضرورتهای ساخت فیلم درخارج ازکشورنشان دادن فرهنگ ایران است،زیرا اگرقرارباشدکاربرای داخل کشورخودمان ساخته شود درخود ایران نیزمیتوان باهرنوع ابزاری آنرا ساخت، اما گاهی ضرورت ایجاب می کندکه کاردرآن کشورساخته شود البته ناگفته نماندوقتی فیلمی درکشور دیگری کلید میخورد مفاهیمی چون سوژه قصه، نگاه فیلمساز، نتیجه آن فیلم وشرایط کاردرآن کشور نیز درنظرگرفته می شود، در ابتدای گفتگویمان جای دارد خاطره ای را برایتان تعریف کنم .

سال 1376 به کشور آلمان برای خرید یک وسیله خاص فیلمبرداری سفر کردیم که در آن شرکت پیانویی بود که وقتی داشتم آن را با یکی از قطعات آقای جواد معروفی امتحان می کردم آنهایی که انجا بودند از من پرسیدند مگر در ایران هم ساز وجود دارد؟اگر کلی تربخواهم بگویم بعضی ازآنها تصورشان این بود که در شهرهای چون ايران ساز وجود دارد.

وی ادامه داد:چرا چنین ذهنیتی برای آنها در موردکشور ایران پیش آمده به این دلیل که ما هیچ گامی برای اینکه نشان بدهیم که چه هستیم برنداشته بودیم،در واقع به هر دلیل، درست یا غلط، تبلیغاتی بر علیه فرهنگ ایرانی در دنیا وجود دارد و در نتیجه یکی از وظایف مهم برای کسانی که کار فرهنگی می کنند این است که ایران و ایرانی را به دنیا بشناسانند .

تهیه کننده فیلم سینمایی اخلاقتو خوب کن افزود: به طور مثال اگر بنا باشدفیلمی در خصوص فرانسه ساخته شود و کل کار را در ایران بسازیم قطعا بیننده ایرانی نمی تواند با آن کار ارتباط برقرار کند زیرا گمان می کندکه فیلمساز او را فریب داده است گرچه این انتخاب سازنده اثر است که تصمیم بگیرد در مقابل چیزهایی که از دست می دهد، کدام لوکیشن را برگزیند. ببینید این ابزارهایی که در کار فرهنگی استفاده می شود اگر در جای دقیق خود بنشیند خواص ویژه ای دارد،منتها اینکه جایش کجاست کارشناس ویژه می خواهد کارشناسی که سالها در این عرصه به فعالیت پرداخته و می توان از تجربیات او استفاده کرد ، امامتاسفانه امروزه دیگر مسایل فرهنگی کارشناسی نمی شود زیرا اگر اینگونه بود حداقل شاهد این ماجرا نبودیم که جوانی ناپخته و بی تجربه بدون هیچ سابقه فیلمسازی تهیه کننده یک پروژه الف بشود.

پروین حسینی تصریح کرد: گاهی اوقات بسته به جبر قصه و بخصوص اگر جغرافیا نیز در آن فیلم حائز اهمیت باشد و باورپذیری آن فیلم از طرف مخاطب نیز برایمان ملاک باشد باید در آن کشور خاص فیلم را ساخت به همین دلیل اگرقرار باشد در مورد کشورهای اروپایی و یا ترک زبان فیلم بسازیم ولی از فرهنگ آنها چیزی ندانیم قطعا نخواهیم توانست تصویری درست از آنچه می خواهیم را به تصویر کشیده و به مخاطب نشان دهیم.

تهیه کننده فیلم سینمایی زخم زیتون به تحلیل های نادرست برخی افراد نسبت به فیلمسازی در خارج از کشور اشاره کرد و ادامه داد:
می خواهم بگویم همانند هر کار اجرایی که نیاز به کارشناسی و تخصص دارد، کارشناسان این امر باید تشخیص دهند که نیاز به ساخت فیلم در خارج از مرزها ضروری است یاخیر!متاسفانه گاهی موضوعی در رسانه ها در مورد همکاران من در بخش دولتی مطرح می شود که می گویند فلان تهیه کننده با پول صدا و سیما رفته است آن طرف آب جهت سیاحت و .... اما واقعا این دوستان از اصل موضوع آگاه نیستند و زحمات این برنامه سازان را زیر سوال می برند.
وی افزود: زیرا کسانی که از رانتهای ویژه برخوردار هستند می توانند در داخل ایران در بهترین شرایط از آن استفاده کنند چرا باید در جایی که تمام دنیا به ما نگاه تروریستی دارد آن فرد در شرایط سخت فیلم سازی و هزینه های گزاف فیلمسازی به خارج از کشور برود.می خواهم بگویم اکثر تحلیل ها که در رسانه ها مطرح می شود غیرکارشناسی و غلط است.گرچه من افتخار نداشتم که بودجه های آنچنانی از دولت جهت فیلم ساختن درخارج از کشور بگیرم اما میدانم که اگر کسی یکبار برای ساخت فیلم به خارج از کشور رفته باشد به احتمال قوی دیگر هیچگاه نمی رود.در نهایت در مورد همکارانم این موضوع را با صراحت میگویم که کسانی که برای فیلمسازی به خارج از کشور میروند انگیزه های مختلفی دارند که هیچ کدام از آنها مالی و صرفا کسب ثروت نیست یعنی با محاسبات من جور درنمی آید.

تهیه کننده سریال ساخت ایرانادامه داد: استرس شدید، مسئولیت سنگین در قبال جان و مال تک تک افراد گروه، جلب اعتماد تیم غیر ایرانی، پیچیده بودن اخذ مجوزها و روشهای فیلمسازی در کشورهای مختلف، ایجاد هماهنگی بین فرهنگهای متفاوت عوامل ایرانی و غیر ایرانی، احتمال توقف کار و هزینه زیاد تعطیلی روزانه پروژه در خارج از کشور و خطرات و تهدیدات بسیار در زمینه های مختلف از ویژگیهای تهیه کنندگی یک پروژه در خارج از کشور است.

وی همچنین در خصوص کار تهیه کنندگی پروژه های سینمایی گفت: تهیه کنندگی جدا از وظایف فرهنگی و محتوایی و ....، در بخش مالی از نظر من یعنی اینکه بتوانی با یک بودجه نرمال امکانات بهتری را برای گروهت فراهم کنی، برای مثال اگر بودجه حکم میکند که برای گروه هتل 2 ستاره بگیری بهتره با همان پول بتوانی هتل 4 ستاره برای آنها تهیه کنی که خیلی در روحیه گروه و در نتیجه کیفیت کار تاثیر دارد و یا اگر مجبوریم از خودرو در صحنه استفاده کنیم باید با همان هزینه اجاره یک خودرو بتوانی سه عدد خودرو اجاره کنی و اگر غیر از این باشد آن وقت دیگر نامش تهیه کنندگی نیست و بیشتر شبیه مدیر مالی می شوید.

تهیه کننده فیلم سینمایی خاک و مرجان اظهار داشت : افرادی که تخصص فیلم سازی در خارج از کشور را دارند طی سالها فیلم سازی یادگرفته اند که بر آورده های معقول و منطقی برای ساخت آثارشان داشته باشند اگر بخواهم ساده تر بگویم بسته به نوع فیلمی که قرار است در خارج از کشور ساخته شود اگر تیم کاری حرفه ایی باهم همراه باشند قطعا هزینه ای حیف و میل نخواهد شد. به اعتقاد من هزینه و برآورد ساخت یک فیلم در خارج از کشور از ساخت یک فیلم در شهرستان بیشتر نخواهد شد گرچه این نظر شخصی من است اما تجربه این موضوع را به وضوح ثابت کرده است.

پروین حسینی در ادامه به طرح سریال ساخت ایران اشاره کرد و گفت :وقتی طرح ساخت ایران را در سال حمایت از تولید ملی و در میان بمباران شبکه های ماهواره ای با مسئولان فرهنگی مطرح کردیم در نهایت ناباوری آنها گفتند در حال حاضر نیازی به ساخت چنین موضوعاتی نیست، اما ما که در بدنه جامعه زندگی می کنیم و بر اساس وظیفه فرهنگی تشخیص دادیم ساخت چنین سریالی نیاز است وتلاش کردیم با امکانات بخش خصوصی سریالی بسازیم که اولا خوش آب و رنگ تر از سریالهای امریکای جنوبی باشد. دوما محتوایش در تحکیم دوستیها، موضوعات اخلاقی و وطن پرستی باشد. سوما وقتی مردم سریال را می بینند برایشان باورپذیر باشد و از آن لذت ببرند.متاسفانه فیلم و سریال هایی که امروز از شبکه های ماهواره ای پخش می شود به دور از شئونات اخلاقی، مبانی اسلام و فرهنگ خانواده است.

تهیه کننده فیلم سینمایی سکوت گفت: ما با دوستانمان در این عرصه تحقیق کردیم، به مشورت و گفتگو پرداختیم و متوجه شدیم اگر سریال آب و رنگ داشته باشد و از محتوای ایرانی نیز برخوردار باشد به احتمال قوی بخشی از مخاطب شبکه های ماهواره ای را جذب خواهیم نمود و شاید کمتر شاهد پنهانی ماهواره نگاه کردن اعضاء یک خانواده باشیم، این جریان انگیزه سریال ساخت ایران بود که درنهایت طراحی شد و کار با سختی و مشکلات فراوان ساخته شد، مضاف بر اینکه ساخت چنین سریالی برای بخش خصوصی و بدون هیچ کمک دولتی بسیار سنگین بود اما بالاخره ساخت ایران با دو تهیه کننده و طراحی تولید بسیار پیچیده در سه کشور و حضور چندین سوپراستار ایرانی و خارجی به یاری خداوند، ساخته شد.

پروین حسینی در پاسخ به اینکه چقدر انگیزه شخصی خودش به عنوان تهیه کننده برای فیلم سازی در خارج از کشور دخیل است گفت: ترجیه می دهم برای ساخت فیلم به خارج از کشور نروم و اگرهم شرایطی فراهم شده و ما رفته ایم و آن پروژه را به سرانجام رسانده ایم ،گاهی به این دلیل بوده که هیچ کس حاضر نشده است تا آن پروژه را به پایان ببرد.خاطرتان باشد سال گذشته سه فیلم در خصوص افغانستان ساخته شدکه در لبنان و جاهای دیگر فیلمبرداری آنها صورت گرفت و تنها گروهی که در بدترین شرایط به افغانستان سفر کرد برای اینکه آن پروژه را به پایان برساند ما بودیم زیرا کسی حاضر نمیشود در آن شرایط بحرانی و خطرناک به افغانستان رفته و تیم کاری خود را نیز ببرد صرفا برای اینکه یک فیلم بسازد، اما وقتی ساخت «خاک و مرجان» مطرح شد به این نتیجه رسیدیم که فیلم باید در آنجا ساخته بشود تا جغرافیای باور پذیر داشته باشد، و از آنجا که قصه نیز از جذابیت ویژه ای برخورداربود و حرف مشترک بین ما و فارسی زبانان را به زیبایی بیان می کرد فرصت خوبی برای رسیدن به این بود تا فرهنگ مهربانی مسلمانان را، با یک زبان مشترک به همگان نشان بدیم به خصوص اینکه در حال حاضر نیروهای امریکایی و اروپایی در آن کشور حضور دارند و فیلم می تواند با افراد مختلفی ارتباط برقرارکند. امااگر در ایران ساخته می شد به هیچ وجه برای مخاطب باورپذیر نبود زیرا پایه قصه بر اساس فرهنگ و آداب رسوم آنهاست.

وی همچنین در پاسخ به اینکه آیا فقط به دلیل اینکه اکثر فیلمسازان ساخت فیلم در خارج از کشور را قبول نمی کنند او این موضوع را قبول کرده یا بالاخره انگیزه شخصی اش نیز در این رخ داد موثر بوده است گفت: راجع به سریال ساخت ایران انگیزه و دلایل شخصی برای کار داشتم ولی برای ساخت فیلم در افغانستان وظیفه فرهنگی من دلیل اصلی بود. گاهی وقتی طرح خوبی به همراه دلایل مهم فرهنگی به شما پیشنهاد می شود ،کوتاهی و اصطلاحا جازدن به دلیل سختی کار، جایز نیست.

تهیه کننده سریال لطفا دور نزنیم در پاسخ به اینکه چرا فیلمسازان غربی کمتر در ایران فیلم ساخته اند اظهار داشت: ما کشوری هستیم به نام جمهوری اسلامی ایران و به هر حال تبلیغات گسترده بر ضد ما و ایجاد توهم فضای تروریستی بر ما در خارج از کشورحاکم است، در گذشته عده خیلی زیادی در جهان ایران را نمی شناختند اما امروز با توجه به رفتار ما و مقاومت و دفاع از حقوق و عزت نفس ایرانیان در مواقعی موجب تحسین و احترام به ایرانیان شده است و متاسفانه درخیلی جاهای دیگر که شناخت کمتر است کاملا برعکس می باشد. و طبیعی است که با چنین وضعی آنها کمتر تمایل به حضور در ایران از خود نشان بدهند. ظاهرا قوانین ما برای ویزا و مجوزهای فیلمسازی نیز محدودیتهایی را برای خارجی ها در نظر گرفته است.

تهیه کننده سریال تلویزیونی«دارا و ندار» تصریح کرد:من بر این باورم که همچنان باید با دنیا ارتباط برقرار کنیم تا بتوانیم ایران را به دنیا معرفی کنیم و چه ابزاری بهتر از فرهنگ و هنر برای نشان دادن ایران اسلامی و ایرانیان، اگر بنا باشد در این مسیر کوتاهی کنیم که آنها نمی توانندکشورمان را به درستی بشناسند.

او همچنین در خصوص ضرورت ساخت فیلم سینمایی رویای مارسل در کشور برزیل عنوان کرد: در برزیل شرایط کاری سخت است 20 ساعت پرواز برای گروه و بقیه ماجرا که پیش تر برایتان گفتم اما اگر بحث بستر مناسب برای پرداختن به مقایسه سبک زندگی ایرانی اسلامی ما و آنها، انتقال مفاهیم فرهنگی و اخلاقی، برقراری ارتباط اجتماعی و حضور ایران در جام جهانی فوتبال را در نظر بگیریم متوجه ضرورت ساخت این فیلم در برزیل میشوید زیرا فرصت بسیار خوبی است برای اینکه فیلم بهتر و بیشتر دیده شود.

این تهیه کننده به مرتبط بودن رویای مارسل به فیلم سینمایی اخلاقتو خوب کن اشاره کرد و ادامه داد: فیلمی که تصمیم داریم در برزیل کلید بزنیم تاکید بروی اخلاقیات است به گونه ای میتوانم بگویم اخلاقتو خوب کن 2 درراه است. با این تفاوت که اخلاقتو خوب کن مفاهیم ومضامینی داخلی داشت اما این فیلم حرف مشترک با دیگر افراد حتی خارج از مرزها دارد و تمامی تلاشمان این است تا بتوانیم فیلم را به طور همزمان در بزریل و ایران اکران کنیم.

وی افزود:در این فیلم می خواهیم بگوئیم زندگی خارج از مرزها به این صورت نیست که بی بند و باری رواج شدید داشته باشد موضوع فیلم به خانواده ای مربوط است که دختر خانواده خارج از چهارچوب اخلاقیات عمل می کند که حالا مقایسه میشود با یک خانواده ایرانی که برای مدتی در آن کشور اقامت گزیده اند و این مقایسه در تمام طول فیلم به چشم میخورد.
پروین حسینی در پایان خاطر نشان کرد: سفری به برزیل خواهیم داشت برای اینکه عده ای رو با خود همدل کنیم زیرا برای ساخت این فیلم، مثل همیشه از بودجه دولتی خبری نیست گرچه اگر هم بود فرقی نمیکرد ما متعادل هزینه می کنیم و تفاوتی ندارد این بودجه متعلق به بخش خصوصی یا دولتی است و یا اینکه با سرمایه شخصی خودم قرار است این پروژه ساخته بشود.

yjc
 

Sir Pendar

Registered User
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
3,153
لایک‌ها
2,560
محل سکونت
192.168.1.1
2-1-201310713458.jpg

فیلم سینمایی «لاله» تا تعیین تکلیف مالکیت آن، به حالت تعلیق درآمده است.

بدنبال انتشار اخبار نادرست در چند سایت خبری و مصاحبه اسدالله نیک نژاد مبنی بر توقف پروژه سینمایی «لاله» که با تایید ضمنی تهیه کننده این فیلم سینمایی هم مواجه شده است، روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی اطلاعیه ای را صادر کرد.

در این اطلاعیه، ضمن تکذیب خبر جعلی توقف کامل پروژه لاله، آمده است: در جلسه هفته گذشته سیّدمحمدمهدی طباطبایی نژاد (مدیرعامل مرکز) با اسدالله نیک نژاد (کارگردان) و پروانه پرتو (تهیه کننده) که در این «مرکز» برگزار شد، نیک نژاد ادعایی مبنی بر عدم مالکیت «مرکز» بر این پروژه سینمایی را مطرح کرده و صحبت از مالکیت یک کمپانی کانادایی به میان آورد؛ لذا معاونت اداری- مالی این مرکز طی نامه ای که تسلیم تهیه کننده و کارگردان فیلم سینمایی لاله شده، ادامه تولید این پروژه را تا تعیین تکلیف نهایی مالکیت آن، به حالت تعلیق درآورده است؛ به این معنا که هرگونه هزینه ای تا پیش از تعیین تکلیف قطعی مالکیت فیلم، از نظر این «مرکز» قابل قبول نخواهد بود.


در ادامـــه این اطلاعیه آمده است: تاکنون بیش از 67 میلیارد ریال از بودجه سالانه مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی که حکم بیت المال را دارد، هزینه تولید این فیلم شده و بدیهی است که «مرکز» خود را مدعی مالکیت این فیلم می داند و تنها به منظور بررسی ادعای مطرح شده از سوی کارگردان فیلم، پروژه را تا تعیین مالکیت آن به حالت تعلیق درآورده است.

واضح است که تعلیق پروژه سینمایی لاله هم به معنای توقف کامل آن نبوده و مسئولیت اظهارنظرهای تهیه کننده و کارگردان این فیلم، برعهده آنان است.

از نظر این مرکز، پیش کشیدن بحث نادرست تعطیلی پروژه سینمایی لاله که ابتدا توسط یکی دو سایت مطرح شده و متاسفانه تهیه کننده و کارگردان فیلم هم در گفت و گو با بانی فیلم آنلاین، آن را مورد تایید ضمنی قرار دادند، تعبیری از فرار به جلو و رفتاری غیرحرفه ای و غیر مسئولانه است، درحالیکه بحث اصلی تعلیق کار تا تعیین تکلیف مالکیت فیلم است.


بانی فیلم
 
بالا