اعترافات و سوتی های وبمستری

[barcanews]

این پستم بی ربطه ولی خالی از لطف نیست الانم با اپرا مینی بدون کوچکترین مشکلی دارم تمام سایتا رو باز میکنم اصلا یک حالی میده.پیشنهاد میکنم اپرا نصب کنید

نصب کردم اما اصلا کار نمیکنه .

 

[afshin313]

نصب کردم اما اصلا کار نمیکنه .

انجمن موبايل ٢ طبقه پايين تره [emoji51]

 

[123arash]

نصب کردم اما اصلا کار نمیکنه .

با اجازه اینو جواب بدم چون تاپیک موبایل نیست ببخشید.نسخه هشت اپرا مینی جاوا نصب کن تاریخ گوشی میلادی تنظیم کن درست میشه.اگر کار نکرد یا جاوا نداری بهم بگو تا پرووکسی بدم تو تنظیماتش بزاری درست شه.

 

[taktos]

اینجا که همه اعتراف کردن بذا ما هم اعترافمونو بکنیم :general112:
من سال 84 بود که با اینترنت آشنا شدم و اولین چیز گوگل بود
و زمانی با وبلاگ و اینا آشنا شدم (تاریخش یادم نیست) ولی گوشی Sony Ericsson K800 تازه اومده بود و یه قسمت توش داشت به اسم ارسال به بلاگر
منم اونموقع دبیرستانی بودم, چیز میز خفن زیاد داشتم :general611: آقا یه شب با نت ایرانسل نشستم چندتا عکس فرستادم به بلاگر
دیدم بله من یه سایت ساختم (اونموقع فرق وبلاگ و سایت رو نمیدونستم که) آقا هیچی دیگه بعد به این سایتمون کمی دستکاری کردیم و نشستیم مشتی بهش رسیدم و هر روز هر چی عکس جدید پیدا میکردم میذاشتم توی سایت
بعد دو سه هفته آمار سایتم تا حدی رفت بالا که الانم هر چی سایت بزنم مطمئنم اون آمار رو زیر دو سال به دست نمیارم :general404:
اونموقع بعد دو ماه فک کنم وبگذر رو شناختم و گذاشتم توی سایتم دیدم بله آمار روزانه بالای 200.000 بود, البته شاید اونایی که توی اون بحثا بوده باشن وبلاگ دیوار رو بشناسن :general705:
آقا هیچی دیگه روز فهمیدیدم مدیر سایت آویزون رو گرفتن و این حرفا, منم دیدم که اینکار جرمه سریع وبلاگ رو بستم
بعد اون رفتم سراغ وبلاگ تفریحی و قالبش و سایت و این حرفا ... تا اینکه الان شدم طراح وب :general707:

بعضیا از کجا به کجا میرسن :general709:
ما هم از وبلاگ س.ک.س.ی رسیدیم به طراح و سئو کار :general610:​

 

[blue-panther]

من سوتی نداشتم.. اوابل که سایت زدم توی یه انجمنی با یه کسی آشنا شدم و اون بلد بود سایت رو شریک شدیم و خلاصه یه سایت فیلم خیلی خفن آوردیم بالا که سر 3 ماه روزی 40 هزارتا بازدید داشت. بعد هم با اون طرف سر عقاید به مشکل خوردیم و قهر کردیم و سایت هم جمع کردیم.. انقدر سایتمون پر طرفدار شده بود که سایتهایی مثل پاتوق دی ال ها بخاطر تشابه اسمی ضدمون همش بیانیه میدادن و خلاصه هر روز با یه سایت درگیر بودیم..

خلاصه که من هر کاری کردم توش ادمای خوب به تورم خوردن و مشکلی پیش نیومد..

 

[blue-panther]

اعتراف میکنم حدود 7 سال پیش در زمان کودکی، مادر بنده زیاد دوست نداشتن از اینترنت استفاده کنیم منم در اتاقو میبستم۳-۴ تا بالشت بزرگ دور تا دور کیس میچیدم که وقتی مودم میخواد کانکت بشه عالمو آدمو خبر نکنه :general404: =))
پ.ن : بنده در آن زمان اطلاعی از نحوه قطع کردن صدای مودم نداشتم که کافی بود ۱دونه تیک رو وردارم :general208:

 

[ehsanmody]

اعتراف میکنم حدود 7 سال پیش در زمان کودکی، مادر بنده زیاد دوست نداشتن از اینترنت استفاده کنیم منم در اتاقو میبستم۳-۴ تا بالشت بزرگ دور تا دور کیس میچیدم که وقتی مودم میخواد کانکت بشه عالمو آدمو خبر نکنه :general404: =))
پ.ن : بنده در آن زمان اطلاعی از نحوه قطع کردن صدای مودم نداشتم که کافی بود ۱دونه تیک رو وردارم :general208:

لامصب همه این مشکل رو داشتن یادش بخیر چه دورانی بود

 

[MOHAMMAD026_1]

اعتراف میکنم حدود 7 سال پیش در زمان کودکی، مادر بنده زیاد دوست نداشتن از اینترنت استفاده کنیم منم در اتاقو میبستم۳-۴ تا بالشت بزرگ دور تا دور کیس میچیدم که وقتی مودم میخواد کانکت بشه عالمو آدمو خبر نکنه :general404: =))
پ.ن : بنده در آن زمان اطلاعی از نحوه قطع کردن صدای مودم نداشتم که کافی بود ۱دونه تیک رو وردارم :general208:

لامصب همه این مشکل رو داشتن یادش بخیر چه دورانی بود

دقیقا همین مشکلو داشتم
اما یروز انبردست رو برداشتم و سیم اسپیکر رو قطع کردم :دی
لامصب چه حسی بهم دست داده بود. فکر میکردم بمب خنسا کردم

 

[alireza9401]

دقیقا همین مشکلو داشتم
اما یروز انبردست رو برداشتم و سیم اسپیکر رو قطع کردم :دی
لامصب چه حسی بهم دست داده بود. فکر میکردم بمب خنسا کردم

به قول خودت

و خداوند به پدر و مادرتان صبر ایوب دهد

 

[zgg123]

اولی که هاست خریدم
تیکت که میزدم نمیدونستم عنوان چی بذارم مینوشتم:
سلام
OR
....
OR
/..
OR
./
از این علائم استفاده میکردم:دی
البته زیاد اینطور نشد..

 

[Others70]

یکی از دوستان بنده تعریف میکرد سال 86 برای اولین بار که با کارت بهمن وارد نت شدم سریع پریدم یه بازی جاوا برای گوشیم گرفتم اون موقع نوکیا شاهی میکرد واسه خودش ( البته هنوزم جسدش ارزش داره به لمسی های امروز ! ) خلاصه بازی رو گرفته بود تا میتونست تو گوگل سرچ میکرده شخص پای کامپیوتر ، اسم خودش رو مینوشته ( خیلی هامون در دوران نوجوانی این رو انجام دادیم )
بعد شبش خواب فیلم ماتریکس میبینه میره تو آمپاس صبح باورش شده بود گوگل یه بخش از دنیای ماتریکس (فیلم) هستش ، البته ناگفته نماند امروز مهندسی آی تی داره و یه سایت موفق رو پشتیبانی میکنه :general711: خلاصه دهه 80 روزگاری بود واسه خودش
:general412:

 

[bazarche0098]

از اونجا که اگر بخوام اعترافاتم رو بنویسم طولانی میشه چون با خیلی از بچه ها هم اعتراف!!! هستم
اعتراف می کنم بیشتر اعترافات بچه ها شامل حال ما هم میششه ! البته تا سالهای 83 و 4

 

[MOHAMMAD026_1]

up

 

[ufont]

اعتراف میکنم چندین و چندبار بخاطر غلط های املایی ضایع شدم و کاربرا تذکر دادن که آقا اشتباهه این و ...

 

[cinemaamooz]

یادش بخیر ؛

اولین بار که می خواستم وب سایت درست کنم و اپن کارت بریزم ؛ بلد نبودم. هرکاری می کردم نمی شد ؛ مجبور شدم زنگ زدم رایانه کمک ! بعد از 1 ساعت که منو معطل کردن و همش از این کارشناس به اون کارشناس پاس می دادن ؛ بهم گفتن که ما متخصص بخش نداریم. واقعا 1 ساعت از روی ساعت منو معطل کرده بودن. بیچاره پول تلفن آخر ماه اون موقع دقیقه ای 200 تومان بود.

 

[fuunkadeh.ir]

اعتراف میکنم که به علت کمبود نظر برا خودم فوش ارسال میکردم بعد تایید میکردم حال میکردم

 

[aturpat]

منم بزارین اعتراف کنم اولین وبلاگم درمورد موسیقی کره جنوبی بود.واسه خودم تیم درست کردم با بچه ها!
تو خیلی کلمات اول بودیم تو وب فارسی. بعدش تو شب نیمه شعبان ( که از قضا مثل پریروز جمعه بود ) ساعت 11 شب پست زدم تو وبلاگ که این وبلاگ راس ساعت 00:00 حذف خواهد شد.
دوماه بود خواب وخوراک نداشتم.حذفش کردم عین اب خوردن ! اون موقع 3000 بازدید روزانه داشتم. روزانه بالغ بر 200 نظر غیراسپم تیم 7 نفره و روزی 20 پست تو اوج صعود بودیم!
یادمه تا اخرماه رمضون خواب بودم همش! سال 88 بود. یادش بخیر.

اخه اون موقع کلا 300 نفر اینترنت داشتن که تازه 3000 بازدید داشته باشی ؟ شوخی میکنما به دل نگیری :دی

 

[kala110manager]

منم اعتراف میکنم که اوایل که اینترنت زغالی داشتم با سایت های کلیکی آشنا شدم که از دم همشون اسکم از آب دراومدن
اون موقع هم بعد از 40 روز کار با این سایتها یه قبض تلفن 25 تومنی که اومد که صدای خونواده دراومد و تا مدتی از اینترنت محروم شدم

 

[r3za-k]

همون اوایلی که کامپیوتر خریدیم میگفتن نت و اینچیزا باحاله ما هم خاستیم وصل شیم
تو اتاق واسه تلفن پریز نداشتیم مواقعی که پدر گرام خونه نبودن سیستمو میذاشتیم رو اُپن آشپزخونه وصل میشدیم
نوبتی با داداش نگهبانی میدادیم پدر گرام نیاد : ))
گوگل نمدونستیم چیه از تو روزنامه با یه شوقی آدرس سایت پیدا میکردیم : ))
بعد مثله دوستان دیگه کم کم خودمون سیمکشی کردیم اتاقو (زیر فرشو .. : دی)
یه کارت اینترنتی تو شهر ما بود 7/5 ساعت نت میداد به قیمت 750 تومان
ما متوجه شدیم که اگه دو دقیقه آخر کارت نگه داری بعد وصل بشی تا زمانی که کامپیوتر خاموش نشه میتونی وصل باشی : ))
بعد وقتی میخواستیم کارتو بین خودمو داداشم تقسیم کنیم میگفتیم 5 ساعت ماله تو 2/5 ساعت + ته کارت مال من : ))

 

[farsi200]

اعتراف میکنم اولین وبلاگی که زدم و کلا همون موقع با اینترنت اشنا شده بودم موقع پست دادن از داخل pc عکسو کپی میگرفتم و میخواستم پیست کنم تو ویرایشگر(بدون اپلود کردن) خخخ