• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

تاپیک درباره رفاقت و دوستی

رفیق پایه دارید ؟

  • دارم

    Votes: 26 31.0%
  • ندارم

    Votes: 31 36.9%
  • رفاقت تعطیل

    Votes: 27 32.1%

  • Total voters
    84

Saul

Registered User
تاریخ عضویت
23 می 2015
نوشته‌ها
552
لایک‌ها
3,864
سن
33
محل سکونت
میان دیوار های سمی اتاقم
دوست زیاد داشتم و تو دوران های مختلف رفیق پایه ولی دوران ک تموم شده رفاقتم تموم شد // در قدیم بزرگی بهم گفت دوست تاریخ انقضا داره اون موقع باهاش مخالفت کردم ولی الان باهاش موافقم

خیلی به دورو ورم حال دادم از کامپیوتر مفتی درست کردن بگیر تا پول دستی بده و .... همیشه مادرخرج من بودم بعدا پول می گرفتم ازشون برنامه ریزی هماهنگی و ... پایه من بود چند وقت پیش یهو به سرم زد ک بابا لامصب همش ک نباید تو زنگ بزنی تک تک رفیقا رو جمع کنی واسه همین مدتی به هیچ کس نه زنگ زدم نه پیام نه هیچی
متاسفانه از اون روز داره دایره دوستیام کمتر میشه // یه موقع هایی میرم تو فکر ک ایا من دوست خوبی نبودم شاید !!
ﺷﺎﺯﺩﻩ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﭘﺮﺳﯿﺪ:
ﻏﻢ ﺍﻧﮕﯿﺰﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﺎﯼ ﻭ ﮐﺴﯽ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻧﺸﻪ ﭼﯿﻪ؟
ﺭﻭﺑﺎﻩ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﯼ ﻭ ﮐﺴﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﺸﻪ...!

در حال حاضر هم یه رفیق بیشتر ندارم اونم هر موقع من غصه داشته باشم زنگ میزنم میریم پارک یه کم چص ناله می کنم سبک میشم و بالعکس اون چص ناله می کنه سبک میشه


پ ن : الان که این پستو میزارم در حال فکر کردن بودن ک به یه نتیجه رسیدم شاید اشتباه از من بوده ک سریع دوستانم رو وارد مرحله بعد یعنی رفاقت کردم از جون و دل براشون مایه گذاشتم
 
Last edited:

ArashMiniStar

Registered User
تاریخ عضویت
8 آگوست 2010
نوشته‌ها
4,650
لایک‌ها
8,092
محل سکونت
IR/MASHHAD
دوست زیاد داشتم و تو دوران های مختلف رفیق پایه ولی دوران ک تموم شده رفاقتم تموم شد // در قدیم بزرگی بهم گفت دوست تاریخ انقضا داره اون موقع باهاش مخالفت کردم ولی الان باهاش موافقم

خیلی به دورو ورم حال دادم از کامپیوتر مفتی درست کردن بگیر تا پول دستی بده و .... همیشه مادرخرج من بودم بعدا پول می گرفتم ازشون برنامه ریزی هماهنگی و ... پایه من بود چند وقت پیش یهو به سرم زد ک بابا لامصب همش ک نباید تو زنگ بزنی تک تک رفیقا رو جمع کنی واسه همین مدتی به هیچ کس نه زنگ زدم نه پیام نه هیچی
متاسفانه از اون روز داره دایره دوستیام کمتر میشه // یه موقع هایی میرم تو فکر ک ایا من دوست خوبی نبودم شاید !!
ﺷﺎﺯﺩﻩ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﭘﺮﺳﯿﺪ:
ﻏﻢ ﺍﻧﮕﯿﺰﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﺎﯼ ﻭ ﮐﺴﯽ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻧﺸﻪ ﭼﯿﻪ؟
ﺭﻭﺑﺎﻩ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﯼ ﻭ ﮐﺴﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﺸﻪ...!

در حال حاضر هم یه رفیق بیشتر ندارم اونم هر موقع من غصه داشته باشم زنگ میزنم میریم پارک یه کم چص ناله می کنم سبک میشم و بالعکس اون چص ناله می کنه سبک میشه


پ ن : الان که این پستو میزارم در حال فکر کردن بودن ک به یه نتیجه رسیدم شاید اشتباه از من بوده ک سریع دوستانم رو وارد مرحله بعد یعنی رفاقت کردم از جون و دل براشون مایه گذاشتم
دقیقا همینطوره زیاد مایه بذاری اولین نفری ک پشیمون میشه خودت هستی چون 99 درصد طرف مقابل یکسان برات نمیذاره.من ب این نتیجه رسیدم نباید برای کسی کاری کرد انتظاریم نداشته باش! مگر برای کسی ک بدونی معرفتشو داره حالا کارشو راه بندازی بیشتر از حد انجام بدی دودش دقیقا تو چشم خودت میره.من خودم افسردگی گرفتم سر کارای رفقام اکثرا هر موقع بهم نیاز دارن کار دارن زنگ میزنن ی بار نشد اونا ی قدم بردان اصن یه بار زنگ بزنن منو به زور بگن بیا بریم بیرون! دوستی ک بخواد اینجوری باشه باید گذاشت کنار همون بهتر ک ادم 1-2 تا رفیق داشته باشه یا اصن تنها باشه تا یه مشت لاشی صفت دور برش!
مورد بوده گفته ماشین دستم نیس سوار ماشینم شده ک پول بنزین نده بعد اخر شب دیدم ک ماشینو ورداشت بره :|||
بدبختی هم اگه دو تا باشن کنارم با یکیشون باز حال نمیکنم چون مثبته و سوسوله :| عجبی داستانی شده
 

Saul

Registered User
تاریخ عضویت
23 می 2015
نوشته‌ها
552
لایک‌ها
3,864
سن
33
محل سکونت
میان دیوار های سمی اتاقم
دقیقا همینطوره زیاد مایه بذاری اولین نفری ک پشیمون میشه خودت هستی چون 99 درصد طرف مقابل یکسان برات نمیذاره.من ب این نتیجه رسیدم نباید برای کسی کاری کرد انتظاریم نداشته باش! مگر برای کسی ک بدونی معرفتشو داره حالا کارشو راه بندازی بیشتر از حد انجام بدی دودش دقیقا تو چشم خودت میره.من خودم افسردگی گرفتم سر کارای رفقام اکثرا هر موقع بهم نیاز دارن کار دارن زنگ میزنن ی بار نشد اونا ی قدم بردان اصن یه بار زنگ بزنن منو به زور بگن بیا بریم بیرون! دوستی ک بخواد اینجوری باشه باید گذاشت کنار همون بهتر ک ادم 1-2 تا رفیق داشته باشه یا اصن تنها باشه تا یه مشت لاشی صفت دور برش!
مورد بوده گفته ماشین دستم نیس سوار ماشینم شده ک پول بنزین نده بعد اخر شب دیدم ک ماشینو ورداشت بره :|||
بدبختی هم اگه دو تا باشن کنارم با یکیشون باز حال نمیکنم چون مثبته و سوسوله :| عجبی داستانی شده

یاد جمله بزرگی دیگر افتادم ک در گذشته بهم گفته بود
لفط مکرر حق مسلم شود
حق با تویه نباید لطف زیادی انجام داد
 

unnam

Registered User
تاریخ عضویت
14 جولای 2013
نوشته‌ها
1,154
لایک‌ها
2,321
نمی دونم چیرا همشه صمیمی ترین دوستانم
بد ترین دشمنانم بودن یا شدن :general602:
 

Ace...!

Registered User
تاریخ عضویت
12 آپریل 2011
نوشته‌ها
276
لایک‌ها
3,084
محل سکونت
Own little World
دوست زیاد داشتم و تو دوران های مختلف رفیق پایه ولی دوران ک تموم شده رفاقتم تموم شد // در قدیم بزرگی بهم گفت دوست تاریخ انقضا داره اون موقع باهاش مخالفت کردم ولی الان باهاش موافقم

خیلی به دورو ورم حال دادم از کامپیوتر مفتی درست کردن بگیر تا پول دستی بده و .... همیشه مادرخرج من بودم بعدا پول می گرفتم ازشون برنامه ریزی هماهنگی و ... پایه من بود چند وقت پیش یهو به سرم زد ک بابا لامصب همش ک نباید تو زنگ بزنی تک تک رفیقا رو جمع کنی واسه همین مدتی به هیچ کس نه زنگ زدم نه پیام نه هیچی
متاسفانه از اون روز داره دایره دوستیام کمتر میشه // یه موقع هایی میرم تو فکر ک ایا من دوست خوبی نبودم شاید !!
ﺷﺎﺯﺩﻩ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﭘﺮﺳﯿﺪ:
ﻏﻢ ﺍﻧﮕﯿﺰﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﯿﺎﯼ ﻭ ﮐﺴﯽ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﻧﺸﻪ ﭼﯿﻪ؟
ﺭﻭﺑﺎﻩ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﯼ ﻭ ﮐﺴﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﺸﻪ...!

در حال حاضر هم یه رفیق بیشتر ندارم اونم هر موقع من غصه داشته باشم زنگ میزنم میریم پارک یه کم چص ناله می کنم سبک میشم و بالعکس اون چص ناله می کنه سبک میشه


پ ن : الان که این پستو میزارم در حال فکر کردن بودن ک به یه نتیجه رسیدم شاید اشتباه از من بوده ک سریع دوستانم رو وارد مرحله بعد یعنی رفاقت کردم از جون و دل براشون مایه گذاشتم

آخ آخ اینو منم تست کردم...
بعد که شاکی شده بودم و گفتم بهشون چرا همش من باید زنگ بزنم و برنامه بریزم و اینا گفتن چرا چرت میگی و فلان روز فلان ساعت ما زنگ زدیم و...
دیدم بحث فایده نداره گفتم باشه شما درست میگید. بعدش تا مدت ها برنامه نمی ریختن. جالبه

شخصا مدت خیلی زیادیه که دغدغه ام این شده که یه رفیق داشته باشم که مثه داداشم باشه. حسود نباشه. نخواد همش پز بده و این جور چیزائه مسخره که تو آدمای دور و ورم می بینم.

فکر میکنم این دغدغه خیلی ایده آله و همچین چیزی وجود خارجی نداره. واسه همین بیخیال شدم
 

الهه.آتش

Registered User
تاریخ عضویت
19 دسامبر 2012
نوشته‌ها
4,783
لایک‌ها
2,400
دوستی با هر کس کردم خصم مادر زاد شد
آشیان هر جا گرفتم لانه صیاد شد
آنکه با خونه جگر پروردمش
موقع اعدام آمد و جلاد شد
 

Saul

Registered User
تاریخ عضویت
23 می 2015
نوشته‌ها
552
لایک‌ها
3,864
سن
33
محل سکونت
میان دیوار های سمی اتاقم
آخ آخ اینو منم تست کردم...
بعد که شاکی شده بودم و گفتم بهشون چرا همش من باید زنگ بزنم و برنامه بریزم و اینا گفتن چرا چرت میگی و فلان روز فلان ساعت ما زنگ زدیم و...
دیدم بحث فایده نداره گفتم باشه شما درست میگید. بعدش تا مدت ها برنامه نمی ریختن. جالبه

شخصا مدت خیلی زیادیه که دغدغه ام این شده که یه رفیق داشته باشم که مثه داداشم باشه. حسود نباشه. نخواد همش پز بده و این جور چیزائه مسخره که تو آدمای دور و ورم می بینم.

فکر میکنم این دغدغه خیلی ایده آله و همچین چیزی وجود خارجی نداره. واسه همین بیخیال شدم

یه جمع چهار نفره بودیم هر ماه جوجه میزدیم تو لویزان و کلا پارک جنگلی
از اون روز که با خودم عهد کردم دیگه نرفتیم و همین طور جمع های دیگه
متاسفانه وجود خارجی نداره کاش وجود داشت :oops:

ننه بزرگم یه زمانی گفت ازدواج موفق همش کشکه اگه دیدی دارن با هم زمان طولانی هست زندگی می کنن بدون یه نفر از حقش کوتاه اومده

تو رفاقتم همین قضیه رو میشه بست داد
 

aryamehr1368

Registered User
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2014
نوشته‌ها
1,486
لایک‌ها
4,170
محل سکونت
گیلان
منم همین قضایا مثل شما داشتم چ مرامهایی ک نذاشتم بچه هارو میبردم با ماشین خودم گردش و تفریح برنج از من وسایل نصفش از من ماشین از من یکی گوشت میاورد دنگشو حساب میکردیم شده بودم راننده شخصیشون ی بار ک ماشین نداشتم پول کرایه رو ازم گرفتن اونجا بود ک توبه کردم واس مرام گذاشتن واقعا رفاقت تاریخ انقضا داره تو فیلم ها هم هرچی نشون میدن ک رفاقت طولانی دارن همون مال فیلماست
 

bghgtc

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
16 ژانویه 2008
نوشته‌ها
49
لایک‌ها
87
من هرچی رفیق داشتم و دارم از پشت و جلو و همه جا خنجر زدند و رفتند جالبش اینجاست که همشون هم مینالند از رفاقت و این حرفها
رغافت تعطیل
 

asrejavan5

Registered User
تاریخ عضویت
8 آگوست 2014
نوشته‌ها
284
لایک‌ها
282
سن
35
سلام
من با دوستم به هم زده بودم به خاطر اینکه باهاش راحت نبودم. بعد از مدتی دوباره برگشتیم به رابطه. ولی با گذشت چند ماه دوباره به مشکل میخورم و باهاش راحت نیستم. یه جورایی هم من چند ماه در ایران هستم و بعدش میرم. (البته باز مشخص نیست که بشه یا نه). من تصمیم گرفته بودم که دوستم رو این مدت موقت تحمل کنم تا هر کدوم راه خودمون بریم ولی جوری شده که این مدت کوتاه هم شده عذاب. دفعه اول که به هم زده بودم به خودم قول داده بودم که برنگردم ولی توی خیابون چند بار همو دیدیم و یه جورایی خیال کردم میشه برگشت ولی الان میفهمم که باید سر قولم میموندم و برنمیگشتم. از طرفی اگه این دفعه به هم بزنم دیگه به هیچ عنوان راه برگشتی وجود نداره. شما چیکار میکردید...
لطفا شوخی نکنید وضعم خرابه...
 

asrejavan5

Registered User
تاریخ عضویت
8 آگوست 2014
نوشته‌ها
284
لایک‌ها
282
سن
35
سلام
من با دوستم به هم زده بودم به خاطر اینکه باهاش راحت نبودم. بعد از مدتی دوباره برگشتیم به رابطه. ولی با گذشت چند ماه دوباره به مشکل میخورم و باهاش راحت نیستم. یه جورایی هم من چند ماه در ایران هستم و بعدش میرم. (البته باز مشخص نیست که بشه یا نه). من تصمیم گرفته بودم که دوستم رو این مدت موقت تحمل کنم تا هر کدوم راه خودمون بریم ولی جوری شده که این مدت کوتاه هم شده عذاب. دفعه اول که به هم زده بودم به خودم قول داده بودم که برنگردم ولی توی خیابون چند بار همو دیدیم و یه جورایی خیال کردم میشه برگشت ولی الان میفهمم که باید سر قولم میموندم و برنمیگشتم. از طرفی اگه این دفعه به هم بزنم دیگه به هیچ عنوان راه برگشتی وجود نداره. شما چیکار میکردید...
لطفا شوخی نکنید وضعم خرابه...
نسخه ای... دارویی...واکسنی... چیزی تجویز کنید به این دردمون....
 

koosharz

Registered User
تاریخ عضویت
28 آگوست 2012
نوشته‌ها
3,623
لایک‌ها
9,551
سن
30
محل سکونت
شمال
من چند وقته یه دوست گربه پیدا کردم:general406:
 

افتک!!

Registered User
تاریخ عضویت
12 آپریل 2014
نوشته‌ها
1,193
لایک‌ها
8,853
محل سکونت
تهران
من دوست های خوبی داشتم ودارم. تقریبا با هر کس دوست شدم رابطم باهاش قطع نشده ... ممکنه بخاطر گرفتاری و اختلاف مسیر زندگی رابطمون کمرنگ شده باشه، اما بهم نخورده....... فقط با یک نفر از دوستام واقعا دشمن شدم، اون هم در ظاهر هنوز با هم دوستیم :D
 

سکولار

Registered User
تاریخ عضویت
19 می 2015
نوشته‌ها
870
لایک‌ها
2,722
محل سکونت
شهرستان
تاهر وقت ماشین داشته باشی دورت پر از رفیقه- ولی مثل الان من که ماشین نداشته باشی در حد دونفر باهات رفیقن اونم بخاطر خودت:D تجربه داشتم:general601:
 

Benchmarker

کاربر فعال پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
25 آگوست 2011
نوشته‌ها
5,573
لایک‌ها
31,849
محل سکونت
Sin City
اگر می خواهی حالت همیشه خوب باشد
حالت را به حال دیگران گره نزن
خیالت راحت... تو که خوب باشی دیگران هم حالشان خوب است...

اگر می خواهی بدانی چه قدر برای دیگران عزیز و مهم هستی?
کافیست چند روزی سراغشان را نگیری!
نه اینکه خودت را لوس کنی! نه... هرگز
فقط چند روزی وظیفه سراغ گرفتن از حال دیگران را فراموش کن
در این صورت یا دلتنگت می شوند یا فراموشت می کنند
اگر دلتنگ و نگرانت شدند قدرشان را بدان
و به هر قیمتی که شده آنان را در کنار خود داشته باش
و اگر فراموشت کردند
به راحتی فراموششان کن... اینان همان هایی هستند که ترس را به تو آموختند... ترس از تنهایی و عدم توجه و تایید... آنها بابت نوازش های روحی که تو را می کنند
بهایش را نقد از تو طلب می کنند... گویا همیشه به آنها بدهکاری و این ترس در ناخودآگاهات
تو را همیشه مجبور می کند تا راضیشان نگه داری...

همیشه پروانه بودن نشانه عقل و انسانیت نیـــــــــــــــــــــــست....
 
بالا