• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

خانهء دلتنگیها

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
آمديم و سوختيم و از ما نفرتي بر جاي ماند...........

ديگر بس است.........

خاكمان كنيد........
 

kyle

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2013
نوشته‌ها
10,435
لایک‌ها
23,201
محل سکونت
SHomal SarSabZ

دلم تنگ است ...

دلم اندازه ی حجم قفس تنگ است،

سکوت از کوچه لبریز است،

صدایم خیس و بارانی ست،

نمی دانم چرا؟

در قلب من پاییز طولانی ست ...!

 

فنا

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
6 دسامبر 2014
نوشته‌ها
56
لایک‌ها
129
دلتنگم از این زمانه خطا کار.............
از این قلبهای گمشده..........
که مهربانش را به خون کشیده.......
ودر به در به دنبال مار خوش خط وخال هوس هایش میگردد........
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
به که گویم که تو منزلگه چشمان منی
به که گویم تو نوازشگر دستان منی

به چه سازی بسرایم دل تنهای تو را
گر چه پاییز نشد همدمو همسایه ی من

به که گویم که تو آهنگ دل و جان منی
به که گویم که تو باران زمستان منی

همه رفتند از این شهر و دلم تنها ماند
به که گویم که تو عمریست که مهمان منی

گر چه خورشید سفر کرده ز کاشانه ی ما
به که گویم که تو عمری مه تابان منی
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
بوی غربت میدهم اما غریبه نیستم
اگر چه می دانی که در غریبی زیستم
مثل رودی بستر این خاک طی کرده ام
تا بفهمم عاقبت در جستجوی کیستم
روبروی آینه شب تا سحر غم می خورم
تا بفهمم عاقبت سایه ی گم گشته ی کیستم
اگر چون کبک می خوانم اگر چون کوه خاموشم
صدای توست در فکرم خیال توست در ذهنم
 

فنا

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
6 دسامبر 2014
نوشته‌ها
56
لایک‌ها
129
دلم تنگ است ....برای آرزو های بیشمارم.......
تا کی به واقعیت بدل شوند......
دلم تنگ است..از نگفته ها..
بعضی حرف ها را نمی شود گفت..
با تو خاک خواهند شد....
چه دردناک ؛چه غم انگیز..
با این همه دلتنگی مردن....
 

fawn

Registered User
تاریخ عضویت
29 دسامبر 2014
نوشته‌ها
143
لایک‌ها
899
دلتنگم ازاین همه خوشگل که اینجا میان ومیگن دلتنگن.....واقعادلتنگم......
 

fawn

Registered User
تاریخ عضویت
29 دسامبر 2014
نوشته‌ها
143
لایک‌ها
899
دلم تنگ است.ﺑ
ﺮﺍﯼ ﺗﺼﺎﺣﺒﺖ ﻧﻤﯽ ﺟﻨﮕﻢ!
ﺍﺣﺎﻃﻪ ﺍﺕ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ ﺗﺎ ﻣﺎﻝ ﻣﻦ ﺷﻮﯼ!
خودت میدانی که نمی توانم …
ولی …
ﻋﺸﻖ ﺗﻤﻠﮏ ﻧﯿﺴﺖ، ﺗﻌﻠﻖ ﺍﺳﺖ!
تعلق دو ذهن ، دو قلب …
و اگر …
اﮔﺮ ﺑﯿﺎﯾﯽ ﻭ ﺑﻤﺎﻧﯽ،
ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻣﺎﻧﺪﻥ، ﺑﺎ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﯽ ﺟﻨﮕﻢ…
دلم بسیار تنگ است
 

farshad10

کاربر فعال بازیهای کامپیوتری
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 جولای 2012
نوشته‌ها
5,817
لایک‌ها
4,842
سن
34
محل سکونت
ارومیه
یادمون باشه همیشه ذره ای حقیقت پشت هر "فقط یه شوخی بود" ، کمی کنجکاوی پشت"همین طوری پرسیدم" ، قدری احساسات پشت "به من چه اصلا" و اندکی درد پشت"اشکالی نداره" هست .
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
مــانــده نــگـاهـم بــه د ل پـنـجـره
تــر شــده از هـجرت تـو خـاطـره
کوچه پر از حسرت ديوانه گـيست
خــانــه تـهـي از نـفـس زنـدگـيست
بـي تـو دلـم نـيمه شـبي سوي دشت
پـر زد و آواره شـد و بــر نگـشت
لـــذت بــيـداري يــلـدا تـــويـي
تــازه تــريـن رکــن تــمـنـا تــويـي
چــشــم تــو آغــاز پـــريــشـانـي ام
هــجــرت تـــو عــلــت ويــرانـي ام
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
اگه دستم به جدايي برسه اونو از خاطره ها خط مي زنم
از دل تنگ تموم آدما از شب و روز خدا خط مي زنم
اگه دستم برسه به آسمون با ستاره ها قيامت مي کنم
نمي زارم کسي عاشق نباشه ماهو بين همه قسمت مي کنم
وقتي گاهي من و دل تنها ميشيم حرفاي نگفتني رو ميشه ديد
ميشه تو سکوت بين ما دوتا خيلي از نديدني ها رو شنيد
قصه جدايي ما آدما قصه دوريه ماست از خودمون
دوري من و تو از لحظه عشق قصه ساده گيه گمشدمون

افشین یداللهی
 

fawn

Registered User
تاریخ عضویت
29 دسامبر 2014
نوشته‌ها
143
لایک‌ها
899
خودم وتمام دلتنگي هامو ميبرم توغار تنهايم...يه عالم شمع روشن ميکنم....از تو اون غار زل ميزنم به دلتنگي هاي يکي ديگه.....ميدونه من اونجام ..ميدونه.تنها ودلتنگم....ولي اينم ميدونه..که اين غار هيچ راهي بهش نيست....چون من اونجا با دلتنگي هاش دارم زندگي ميکنم
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
در عجبم....!!!
راننده نیستم....!!!
اما هر کس به من میرسد مسافر است...!!!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
بیچاره دلم!!!!دلتنگ باران که می شود یک کف دست آسمانش را یک آسمان ابر می پوشاند و هی می بارد ....هی می بارد....
 

farshad10

کاربر فعال بازیهای کامپیوتری
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 جولای 2012
نوشته‌ها
5,817
لایک‌ها
4,842
سن
34
محل سکونت
ارومیه
از قوی بودن خسته ام!

دلم یک شانه میخواهد،

تکیه دهم به آن و بی خیال همه دنیا، دلتنگی هایم را ببارم…!!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
من به بی سامانی
باد را می مانم
من به سرگردانی
ابر را می مانم
من به آراستگی خندیدم
من ژولیده به آراستگی خندیدم
سنگ طفلی ، اما
خواب نوشین کبوترها را در لانه می آشفت
قصه ی بی سر و سامانی من
باد با برگ درختان می گفت
باد با من می گفت :
” چه تهیدستی مرد “
ابر باور می کرد
من در ایینه رخ خود دیدم
و به تو حق دادم
آه می بینم ، می بینم
تو به اندازه ی تنهایی من خوشبختی
من به اندازه ی زیبایی تو غمگینم...

حميد مصدق
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
آشناي غم تنهايي من



داغ دستان مرا باور کن



که براي تو چنين مي سوزد



روح لغزنده شبهاي مرا باور کن



که به ياد تو چنين مي شورد



طپش قلب مرا باور کن



که به نام تو چنين مي کوبد



نازنين باور تنهايي من



شعله قلب مرا باور کن



رقص آتش شدن و بودن را



تو بيا قاصدک بوته آرام خيال



در ميان غم وغوغاي وصال



مرگ مرداب مرا باور کن



قصه عاشق صادق شدن ساحل را



اي که فقدان تو عصيان من است



غم تنهايي تو مرگ من است



حاصل عمر تو بر جان من است



نازنين عمر مرا باور کن
 

amir.tabatabai

Registered User
تاریخ عضویت
18 نوامبر 2014
نوشته‌ها
2,945
لایک‌ها
1,251
نگاهم کن سراپا عشقم
در عمق موجودم که بنگری باز عشقم
از روزی که نگاهت را دیدم وجودم تغییر ماهیت داد
تغییری بنیادین از تک تک سلول های وجودم شروع شد
و مرا مشتاقانه مشتاق نگاهت کرد
و اینگونه بود که سراسرا عشق شدم
راستی انسان بودن چگونه است؟
گویی انسانیت را بدست فراموشی سپردم.اما نه تازه به انسانیت رسیده ام
این عشق انسانی و زمینی را چه بی پروا عاشقی میکنم
(اگر مشکل ادبی داره عذر خواهی میکنم.)
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
گاهی شاید لازم باشه از یاد ببریم
یاد اونهایی را که با بودنشان ............
بودنمان را به بازی گرفتند.....!
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
به یاد داشته باش !
هروقت دلتنگ شدی ؛
به آســـــمان نگاه کنی ...
کسی هست که عاشقانه تو را دوست دارد و منتظر توست ،
اشک های تو را پاک می کند !
ودست هایت را صمیمانه می فشارد ....

تو را دوست دارد فقط به خاطر خودت ... !!!
 
بالا