در مدت 1 سال باشگاه بدنسازی که رفتم در 6 ماه اول موفق شدم 20 کیلو از وزنم کم کنم. در ابتدای ورود 91 کیلو بودم با قد 184 سانتی متر و بعد از 6 ماه 70 کیلو شده بودم. بدون مصرف هرگونه چربی سوز و دارو. برنامه تمرینی من به مدت 6 ماه بصورت روزانه به این شکل بود:
- 15 دقیقه دوچرخه ثابت
- 15 دقیقه تردمیل
- 15 دقیقه دوچرخه ثابت
- 15 دقیقه تردمیل
یک روز درمیان مدت زمان 15 را به 10 تغییر میدادم و بعد از 20 دقیقه ابتدایی (دوچرخه ثابت و تردمیل) 30 دقیقه با وزنه بر حسب برنامه مربی تمرین میکردم. فشار به خودم نمیاوردم و فقط میخواستم عضلات تمرین با وزنه را تجربه کنند و در عین حال که قصدم لاغر شدن بود عضلات هم با تمرین وزنه ای متعادل آماده برای تمرینات سنگین تر در ماههای بعدی بشوند.
در مدت این 6 ماه **** غذایی خاصی دنبال نمیکردم، منتها برنج پیتزا نون ساندویچ بستنی و شکلات چیپس کم کرده بودم .شاید در ماه نصف پیتزا و یا یک بستنی میخوردم اونهم آخر هفته ها وقتی با بچه ها بیرون میرفتیم. نوشابه بطور 100% از زندگی من حذف شد. هیچگونه نوشابه دیگه خورده نشد حتی با پیتزا !
موقع تمرین با تردمیل/دوچرخه ثابت مدت زمان 15 دقیقه را به 5 قسمت 3 دقیقه تقسیم میکردم. 3 دقیقه آرام و 3 دقیقه سریع. البته سریع به معنای تند دویدن نه! بلکه به میزانی که بدن در حال جنب و جوش باشه و نفس نفس بزنم .
ماه اول هیچ تغییری احساس نمیکردم و بشدت اعصاب خورد شده بود از خودم بدم میومد و رفتن به باشگاه برام یک کار اجباری و تنفر آور شده بود انگار چربی های دور شکم اصلا قصد آب شدن نداشتند.
ماه دوم بود که کمی سبکی را احساس کردم. اصلا با تغییر وزن کاری نداشتم فقط میگفتم این قلمبه شیکم و چربی پهلو ها باید آب بشه حالا میخواد با 5 کیلو کم کردن یا 10 کیلو .به همین خاطر رو ترازو زیاد نمیرفتم و شاید هر دو هفته یکبار در باشگاه خودمو وزن میکردم اونهم از سر کنجکاوی.
ماه دوم فکر کنم 6 کیلو کم شده بود و خوابیدن قلمبه ای شیکم را میتونستم احساس کنم ولی هنوز نافرم بودم .تمرینات برام تکراری شده بودند ولی انجام میدادم. از ماه دوم وقتی کمی احساس کردم چربی ها نرم شدند و یا بدن آمادگی تمرین را دارد تمرینات شکم را شروع کردم. در ابتدای کار 10 تا شکم قائم میرفتم و ولو میشدم. چربی های شکم و پهلو گاز میگرفتند و همانند مشگون گرفتن بود . دردآور و اعصاب خوردکن. یواش یواش با حوصله اینهم کمی بهتر شد.
بعد از 6 کیلو اول که نسبت به وزن تغییر ظاهری محسوس نبود! وزن ثابت ایستاد و سعی میکردم بعد تمرین برای رفع گرسنی از سبزیجات کاهو و یا میوه ها که قند دارند مثل انگور و سیب استفاده کنم.
شدیدا احساس میکردم به یک خوراکی شیرین نیاز دارم و شکلات و بستنی دلم میخواست. در این مواقع عسل میخوردم عسل با نون. بدون کره ! چایی برام جالب نبود قهوه را جایگزین کرده بودم. قبل از تمرین حدودا نیم ساعت یا 1 ساعت قبل تمرین اگر یادم میموند یه نصف استکان قهوه تلخ میخوردم و موقع ورزش در نیم ساعت اول احساس سرحال بودن بیشتری داشتم ولی ضعف هم میکردم که برای اینکار یک آبنبات میخوردم. شنیده بودم موقع تمرینات با وزنه و کلا تمرینات ورزشی سنگین نباید خوراکی خورد و فقط فقط آب باید خورد یکی گفته بود نمیدونم باعث آسیب به آپاندیس میشه یا همچین چیزی به همین خاطر منهم فقط آب یانهایتا یک عدد آبنبات در حین تمرین میخوردم. بعد از تمرین هم تا رسیدن به خونه 1-2 عدد خرما میخوردم یا اگر میخواستم زیاده روی کنم یک کیک میخوردم.
ماه سوم اوج اثر کردن ورزشها بود، به یکباره 1 سایز کم کردم. باورم نمیشد چطوری یکدفعه شلواری که هر روز میپوشیدم برای لق شده بود. از خوشحالی این موضوع با همه در میون میذاشتم و ذوق کرده بودم. دیگه رفتن به باشگاه برای واقعا لذت بخش شده بود. تمرینات تکراری بود ولی ایمان آورده بودم که میشه !!!
ماه چارم بود که حدود 14 کیلو کم شده بود. احساس سرما میکردم حتی تو تابستون .تمرینات شکم تقریبا سه مدل شده بود و ورزیده شده بودم حالا شکم و پهلو کاملا قلمبه بودنش از دست داده بود و یک نیمچه قلمبه بود در حد یک پرخوری مثلا آخر هفته !
ماه پنجم 16 یا 17 کیلو وزن کم شده بود . وزن برام مهم نبود فقط ظاهر بدن که چجوری باشد بشه. شکم صاف صاف شده بود پهلو ها کاملا صاف .عضلات بالای شکم از زیر پوست مشخص بود که در این مدت تمرین کمی شکل گرفته اند. نه اینکه سیکس پک باشه فقط در حدی که سفتی عضله را حس کنم. بدنم عضله که مثل بدنسازها باشه یا فیتنس ها نداشت خب چون فقط در حال لاغر شدن بودم میشه گفت شبیه ژیمناست کارهای آماتور.لاغر و ورزیده .
خب از عید امسال دیگه ادامه ندادم. نتیجه کارم 2 سایز کاهش در لباس بود جوری که مجبور شدم از نو برم تمام لباسها را بخرم. بعد از اون 3 ماه اول سال رو صبحها 1 ساعت میدویدم تا اینکه گرفتاری پیش اومد و الان 3 ماه ورزش نکردم !
اما چرا باشگاه را ول کردم!!!
خب بعد از لاغر شدن دیدم که اگر بخواهم حالا بدن را بصورت کمی توپر و دارای عضلات فیتنسی در بیارم باید حتما مکمل مصرف کنم از طرفی برنامه تمرینی دقیق هم نیاز داشتم. مربی باشگاه پسر خوبی بود بسیار با شخصیت و اهل ادب و خوشبرخورد تنها ایراد کار این بود که کمتر در باشگاه دیده میشد و 3-4 تا مربی خصوصی با 4-5 شاگرد تو باشگاه بودند که برای داشتن برنامه باید میرفتی زیر نظر اونها! ماه تموم میشد و برنامه جدید نداشتم ! اونایی که بدنسازی رفتن میدونن که نداشتن برنامه برای کار کردن چه حالی به آدم میده
بدترین قسمت این اتفاقات لاغر شدن بیش از حد صورت بود ! اولین نشانه های لاغری از صورت آغاز میشه و شاید بیشترین بهایی که برای لاغر شدن باید بدید لاغر شدن صورت هست
دوستان در اینجا بصورت کلی صحبت میکنند، با این صحبتهای کلی نمیشه شروع یک حرکت برای داشتن یک اندام متناسب داشت . مثلا من الان میخوام با نرمش در منزل و دویدن صبحگاهی تناسب اندام حفظ کنم و این 3 ماه ورزش نکردن باعث شده 2 کمی از اون حالت کتابی خارج بشم و موندم آیا با ورزش های شکم در منزل میشه دوباره به حالت کتابی برگشت؟ لطفا دوستانی که تجربه عملی دارند از ورزش کردن در منزل به افرادی مثل من توصیه بکنند که چه کنیم؟
شاد باشید.