جاوید ایران
مدیر بازنشسته
دیلمان
زمين ديلمان جاييست محکم .................... بدو در لشکری از گيل و ديلم
به تاری شب ازيشان ناوک انداز .................... زند از دور مردم را به آواز
گروهی ناوک و زوبين سپارند .................... به زخمش جوشن و خفتان گذارند
بيندازند زوبين را گه تاب .................... چو اندازد کمان ور تير پرتاب
چو ديوانند گاه کوشش ايشان .................... جهان از دست ايشان باز ويران
سپر دارند پهناور گه جنگ .................... چو ديواری نگاريده به صد رنگ
ز بهر آن که مرد نام و ننگند .................... ز مردی سال و مه با هم به جنگند
از آدم تا به اکنون شاه بی مر .................... کجا بودند شاه هفت کشور
نه آن کشور به پيروزی گشادند .................... نه باژ خود به آن کشور نهادند
هنوز آن مرز دوشيزه بماندست .................... برو يک شاه کام دل نراندست
فخرالدین اسعد گرگانی
( دیلمان نام منطقهای است در شمال ایران. )