به نقل از kafkamedia :
اصلا ! ترجمه امرايي از كوري يكي از بهترين ترجمه هاييه كه من تابحال ديدم و مسلما اون رو بهتر از ترجمه مينو خانوم ميدونم ! اول كتاب اگر دقت كنيد مينو نوشته : چراغ زرد كهربايي روشن شد و .... در حاليكه منظورش چراغ زرد راهنماييه !!!!!
كسي كه اينقدر دور از كلمات روان ترجمه ميكنه نميتونه ترجمه خوبي داشته باشه !
درباره همه نامها هم اگر تونستم يكي دو تا جملشو ميزارم خودت اعتراف ميكني كه طرف نفهميده جمله چي ميخواد بگه . مثلا از كلمه " جبلي " استفاده ميكنه : ترس جبلي از مرگ (يا يه چيزي شبيه اين !) كه واقعا كلمه نامانوسيه . آخر فصل اول رو هم ببيني بعد از چند صفحه ترجمه كاملا ادبي و ملا نقطي اينو نوشته : در اين حال بود كه آقاي رئيس به كارمندش گفت : " آقا ژوزه اين پوشه ها رو براي من عوض كن " و اين نشاندهنده عدم يكنواختي ترجمه متن داره و خود اين هم نتيجه قرار نگرفتن مترجم در حال و هواي داستان و نفهميدن روش نوشتاري نويسنده است چه برسه كه بخواد اون سبك و سياق رو ( كه انصافا درباره ساراماگو سبك خاصي بايد قائل شد !!) به متن فارسي منتقل كنه .
با معيارهاي فوق يكي از بهترين ترجمه هايي كه ديدم ترجمه كتاب "خرمگس " توسط خسرو همايون پور است كه اگر به متن اصلي دسترسي داشته باشيد ( اگر خواستيد من براتون بزارم دانلودكنين ) مي بينيد چقدر ترجمه زيبايي شده .