• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

من بدون پول چجوری شروع کردم و ادامه دادم - الان باید چکار کنم

وضعیت
موضوع بسته شده است.

robocop-game

Registered User
تاریخ عضویت
4 ژانویه 2014
نوشته‌ها
1,662
لایک‌ها
1,862
با پشتکاری که شما دارید بهتر هست برای کسی کار کنید
یجورایی کارچاق کن باشید و از قِبَل اون پله پله بیاین بالا
افرادی رو دیدم که واسه فروشگاههای بزرگ یا افرادی که کار و کسب انچنانی داشتن پادو بودن اما حقوق خیلی خوبی میگرفتند

از این پادویی ها - شاگردی ها زیاد کردیم چیزی ندیدم جز بعد از چند اه انداختن بیرون , نه فقط بخاطر بیمه نکردن ( چون بازم میخواستم بمونم ) فقط بخاطر اینکه رو دست خودشون بلند نشیم
البته نمیدونم شاگردی و پادویی تو بازار کردید یا نه , اگر کردید میدونید وضع چطوره - اگر که نه فقط ایو بدونید از 100 درصد این موراد 95 درصد مثلا حقوق وزارت کاری که واقعا کمه به فرض 350 هزار بود به شاگرد ها و پادو ها 100 تا 150 هزار میدادن
گاهی حتی نمیدن پول و دستمزد , میگن داری کار یاد میگیری - درستش اینه کار یاد نمیگیری حمالی میکنی

تو جاهایی مثل مراکز بورس کفش مثل باغ سپه سالار ببین وقتی آگهی کارگر میزنن زدن تصویه آخر هفته - چون خودمم کار کردم اونا و میدونم انقدر حقوق کارگر و پادو و شاگرد بدبخت نمیدن که اسمشون بد رفته
مزیت تصویه آخر هفته اینه روز مزد حساب میشی راحت میگن از فردا نیا - بعد میگی حقمو بده میگن یه هفته کامل که کار نکردی برو دنبال بازیت

اینکه پیشرفت کنی فقط 3 راه داره
1- یه بازاری و صاحب کار واقعا خوب و دلسوز و مرد واقعی گیرت بیاد ( مثل ببر مازندران یا منقرض شد یا در حال انقراض هستن )
2- فامیلت تو بازار باشه ببرت سرکار
3- پول داشته باشی حداقل حداقل حداقل 100 میلیون بری تو بازار

فیلم ها خارجی که میبینی طرف از هیچی به همه جا میرسه درسته تاثیر گذارن اما اولا خیلی بزرگ نمایی شده دوما که بدرد ایران نمیخورن
 
Last edited:

Schillaci

Registered User
تاریخ عضویت
31 دسامبر 2016
نوشته‌ها
86
لایک‌ها
48
سن
37
از این پادویی ها - شاگردی ها زیاد کردیم چیزی ندیدم جز بعد از چند اه انداختن بیرون , نه فقط بخاطر بیمه نکردن ( چون بازم میخواستم بمونم ) فقط بخاطر اینکه رو دست خودشون بلند نشیم
میفهمم این هم از سیایت های اشتباهشون هست
البته نمیدونم شاگردی و پادویی تو بازار کردید یا نه , اگر کردید میدونید وضع چطوره -
بله شاگردی کردم و میدونم
اگر که نه فقط ایو بدونید از 100 درصد این موراد 95 درصد مثلا حقوق وزارت کاری که واقعا کمه به فرض 350 هزار بود به شاگرد ها و پادو ها 100 تا 150 هزار میدادن
گاهی حتی نمیدن پول و دستمزد , میگن داری کار یاد میگیری - درستش اینه کار یاد نمیگیری حمالی میکنی
میدونم
اون کار یاد میگیری چیزی نمیدیم واسه قدیم بود
الان کسی نیست که بره سر کار و اونها هم اینطور نیستند
قدیم حتی مثلا پدر و پسر التماس میکردن که طرف بزاره بیاد در مغازشون تراشکاری یاد بگیره
الان هم نه اونها شاگردی میخوان و نه اینکه جوون تو این دوره میتونه با حقوق شاگردی سر کنه
تو بعضی ازز مشاغل هم که اصلا واسه صاحب کار نمیصرفه پول به شاگرد بده چون روز به روز کاسبی ها خراب تر میشه و همین که بتونه خودش رو بچرخونه شاهکار کرده

تو جاهایی مثل مراکز بورس کفش مثل باغ سپه سالار ببین وقتی آگهی کارگر میزنن زدن تصویه آخر هفته - چون خودمم کار کردم اونا و میدونم انقدر حقوق کارگر و پادو و شاگرد بدبخت نمیدن که اسمشون بد رفته
مزیت تصویه آخر هفته اینه روز مزد حساب میشی راحت میگن از فردا نیا - بعد میگی حقمو بده میگن یه هفته کامل که کار نکردی برو دنبال بازیت
درک میکنم
اینکه پیشرفت کنی فقط 3 راه داره
1- یه بازاری و صاحب کار واقعا خوب و دلسوز و مرد واقعی گیرت بیاد ( مثل ببر مازندران یا منقرض شد یا در حال انقراض هستن )
منظور من هم همین بود و حتی چیزی بالاتر از بازاری که خیلی کم گیر میاد - یکی از اقوام ما بعنوان مثال رفته پادوی یه صاحب کارخونه شده نونش تو روغن شده - یا یکی رو میشناسم تو یه پرده فروشی خیلی بزرگ کار میکنه بعد از مدتی نصاب شده - الان صاحب کارش اینقدر سطح فکرش بالاست ماشین شاسی گذاشته زیر پای این که وقتی میره نصب با پراید درب و داغون یا مثل بقیه همکارها با وانت نره
2- فامیلت تو بازار باشه ببرت سرکار
با توجه به این که روز به روز حسادت و جهل بین افراد داره بیشتر میشه الان فامیل هم کسی رو نمیبره سر کار ، حاضره غریبه رو ببره ولی به اشنا چیزی نگه
3- پول داشته باشی حداقل حداقل حداقل 100 میلیون بری تو بازار
تازه اگر بزارن - بنده خدایی رو میشناسم لوازم منزل داره تو یه راسته بازرچه ای - میگه هر کسی بیاد اینجا نمیزاریم کاسبی کنه سر چند ماه جمع میکنه و جالب اینکه میگفت این همکاری بین قدیمی ها که باعث میشه طرف جمع کنه بره و کم بیاره بدون هماهنگی و یک قانون نانوشته ست و فی البداهه پیش میوفته و انگار رفته تو خونِشون
فیلم ها خارجی که میبینی طرف از هیچی به همه جا میرسه درسته تاثیر گذارن اما اولا خیلی بزرگ نمایی شده دوما که بدرد ایران نمیخورن
 

robocop-game

Registered User
تاریخ عضویت
4 ژانویه 2014
نوشته‌ها
1,662
لایک‌ها
1,862
میفهمم این هم از سیایت های اشتباهشون هست
بله شاگردی کردم و میدونم
میدونم
اون کار یاد میگیری چیزی نمیدیم واسه قدیم بود
الان کسی نیست که بره سر کار و اونها هم اینطور نیستند
قدیم حتی مثلا پدر و پسر التماس میکردن که طرف بزاره بیاد در مغازشون تراشکاری یاد بگیره
الان هم نه اونها شاگردی میخوان و نه اینکه جوون تو این دوره میتونه با حقوق شاگردی سر کنه
تو بعضی ازز مشاغل هم که اصلا واسه صاحب کار نمیصرفه پول به شاگرد بده چون روز به روز کاسبی ها خراب تر میشه و همین که بتونه خودش رو بچرخونه شاهکار کرده


درک میکنم

منظور من هم همین بود و حتی چیزی بالاتر از بازاری که خیلی کم گیر میاد - یکی از اقوام ما بعنوان مثال رفته پادوی یه صاحب کارخونه شده نونش تو روغن شده - یا یکی رو میشناسم تو یه پرده فروشی خیلی بزرگ کار میکنه بعد از مدتی نصاب شده - الان صاحب کارش اینقدر سطح فکرش بالاست ماشین شاسی گذاشته زیر پای این که وقتی میره نصب با پراید درب و داغون یا مثل بقیه همکارها با وانت نره

با توجه به این که روز به روز حسادت و جهل بین افراد داره بیشتر میشه الان فامیل هم کسی رو نمیبره سر کار ، حاضره غریبه رو ببره ولی به اشنا چیزی نگه

تازه اگر بزارن - بنده خدایی رو میشناسم لوازم منزل داره تو یه راسته بازرچه ای - میگه هر کسی بیاد اینجا نمیزاریم کاسبی کنه سر چند ماه جمع میکنه و جالب اینکه میگفت این همکاری بین قدیمی ها که باعث میشه طرف جمع کنه بره و کم بیاره بدون هماهنگی و یک قانون نانوشته ست و فی البداهه پیش میوفته و انگار رفته تو خونِشون

میترسن دست زیاد شه سودشون کم - چون وقتی پادویی میکنی اعتبار به دست میاری یهو زیر پاتو خالی میکنن
الانم همین سیاست داری کار یاد میگیری هنوز هست
میخوای فردا قرار بزاریم تو بزار - ناصر خسرو - کوچه تنگه میبرمت پیش کسی که برا خودش برو بیایی تو لوازم آرایشی اینا داره ماهی 310 هزار به شاگرداش میده - دور و برش هم بقیه هینطورن همین حدود میدن
در مورد اقتصاد از بین رفته بله حق باشماست

ما از این شناسا نداریم - یکی میشناسم پرسنل مجبه - التماسش کردم منو ببره حتی جارو کش شم فقط چند سال الکی گفت باشه - اگر میخواست میتونست منو حتی ببره تو نفت استخدام رسمی کنه

از این قانونا نانوشته زیاده
 

robocop-game

Registered User
تاریخ عضویت
4 ژانویه 2014
نوشته‌ها
1,662
لایک‌ها
1,862
یه چند تا چیز به ذهنم رسید دیدم برای پول جمع کردن بد نیست.
یکیش این افرادی که میرن تو فروشگاه های بزرگ موبایل کارشون معرفی گوشی و مشخصاتشه. حقوقشون فکر کنم نزدیک ۲ باشه با روز تعطیل و ساعت زیاد رفتن. بابد یه سر رشته از گوشی ها داشته باشی. خیلی حرفه ای نیاز نیست.

دوم یه پول کمی میدین یاد گرفتن قهوه و کافه رو یاد میگیرن، میشین باریستا، همون کافی من تو کافه ها مثلا. الان بری اینستا نصف جوونا تو بیو زدن باریستا:general304::general304:
این محیط کارش از اون یکی بهتره.

هر چی یه کار یا شغلی تخصصش حرفه ای تر شه حقوقش بهتر و دست توش کمتر.

ایده پروری , کارآفرینی و .......... به دسته ای اطلاق میشن حتی اگر درآمدت 10 هزار تومن تو ماهه باید صاحب کار خودتون باشید
نه برای دیگران کار کنید , مرحله بعد میشه کاری که صاحبش شماید اما بدون حضور شما پول زا هست این مرحله دومه


درباره اون معرفی کنندگان گوشی , میخوای من یکی میشناسم میبرت اونجا صبح تا 8 شب اگر اشتباه نکنم , بیمه و غذا هم نداره ماهی 950 میده
این طرف قرارداد 3 ماهه مینویسه باهات - بقیه قراردادم نمینویسن روز مزدی حساب میکنن
خواستی شماره تماستو برام پخ کن - شمارتو بدم طرف بهت زنگ بزنه بری سر کار

درباره باریستا هم بخوای کار کنی اگر وارد باشی یکی از آشناها تو کرجه کافه دارن چند نفر شریکن - شماره تماستو برام پخ کن بری
نمیدونم چقدر حقوق میدن اما زیاد نیست به 1 میلیونم نمیرسه

رفیق خودم کارش چوبه دیگه بعد از کلی سال ماهره الان هم صنفی هاشون اکثرا برشکست شدن تعطیل کردن - خودشم یه 1 ماهه بیکار شده

پول دراوردن تو فکر کردنه , فکر پول در میاره بدون زحمت الان از جونت مایه بزاری پول در بیاری چندر غاز میزارن کف دستت میگن حقوق وزارت کاری - تازه اونم اگر بهت بدن که نمیدن

یکی از عزیزانم سرکار میره هر 4 ماه یه بار بهش حقوق میدن نه همه رو باهم بدن نه - مثلا تیر حقو فروردین میدن - مرداد حقوق اردیبهشت میدن - پول راهشم از من میگیره میره سر کار بخاطر 950 هزار تومن صبح تا شب میره اون ور دنیا تو نیروگاه کارگری میکنه بیل میزنه زیر آفتاب انقدر سوخته مثل آفریقایی ها شده
دیروز بهم زنگ زد گفت ببخشید بهت میگم من کفشم خیلی بد شده پول ندارم برم واکس بخرم از این قوطی قدیمی ها میشه برام بخری بهت میدم توروخدا ( واکس قوطی چنده؟ فقط 2 هزار تومنه , رفتم براش خریدم بهش دادم , تحصیل کرده مملکت داره مثل خیابون خوابا زندگی میکنه این وضع کشور ماست بعد میگیم اروپا فلج شده بحران اقتصادی داره نابودشون میکنه و ........ )

یا از یه دوست قدیمیم که داره کار میکنه تو یه کارگاه مااهی 550 هزار تومن بهش میدن نه غذایی نه بیمه ای نه پاداشی و ....

من بتونم خودم یا با کمک بعضی ها یه کار راه بندازم هم کمک به خودمه - هم کمک به این عزیز هم بقیه که مثل من توانایی دارن اما بخاطر شرایط اقتصادی و ....... بیکارن و ناا مید شدن
باید فکری کنیم وگرنه چند سال دیگه مثل آفریقا میشیم نصف مردم خیابون خواب و جوب خواب و ..... میشن فقط بلدیم کل پول و دارایی کشور بفرستیم کشور ها عربی
 

Schillaci

Registered User
تاریخ عضویت
31 دسامبر 2016
نوشته‌ها
86
لایک‌ها
48
سن
37
میترسن دست زیاد شه سودشون کم - چون وقتی پادویی میکنی اعتبار به دست میاری یهو زیر پاتو خالی میکنن
الانم همین سیاست داری کار یاد میگیری هنوز هست
میخوای فردا قرار بزاریم تو بزار - ناصر خسرو - کوچه تنگه میبرمت پیش کسی که برا خودش برو بیایی تو لوازم آرایشی اینا داره ماهی 310 هزار به شاگرداش میده - دور و برش هم بقیه هینطورن همین حدود میدن
در مورد اقتصاد از بین رفته بله حق باشماست

ما از این شناسا نداریم - یکی میشناسم پرسنل مجبه - التماسش کردم منو ببره حتی جارو کش شم فقط چند سال الکی گفت باشه - اگر میخواست میتونست منو حتی ببره تو نفت استخدام رسمی کنه

از این قانونا نانوشته زیاده
میفهمم چی میگی به من هم از این قول و قرار های الکی ایام جووانی و مخصوصا نوجوانی زیاد داده بودن
 

Schillaci

Registered User
تاریخ عضویت
31 دسامبر 2016
نوشته‌ها
86
لایک‌ها
48
سن
37
یه زمانی این موبایل پارک ها مد شده بود شاید بیش از 10 سال پیش
عموی ما نمیدونم چطور مدیریت اونجا رو گرفته بود
دقیقا 6 ماه منو اینور اونور پاس داد که میبرتم سر کار دست اخر با این سن و سال مسخره شدیم و تمام فامیل متوجه شدن واسه کار رو انداختم پیش این
 

robocop-game

Registered User
تاریخ عضویت
4 ژانویه 2014
نوشته‌ها
1,662
لایک‌ها
1,862
یه زمانی این موبایل پارک ها مد شده بود شاید بیش از 10 سال پیش
عموی ما نمیدونم چطور مدیریت اونجا رو گرفته بود
دقیقا 6 ماه منو اینور اونور پاس داد که میبرتم سر کار دست اخر با این سن و سال مسخره شدیم و تمام فامیل متوجه شدن واسه کار رو انداختم پیش این

سن منم کم نیست - من 30 سالمه اگر کسی میخواست کاری کنه تا الان کرده بود
البته این نبردن آشنا سر کار مد شده بین همه - حالا طرف داره دودره بازی میکنه نمیخواد کسی تو فامیل بفهمه
یا میخواد کسیو ببره سر کار دهنشو صاف کنه یا میخواد دهنش بسته باشه اما آشنا ببره خطرناک میشه براش
یا بعضی ها میبرن سر کار میگم فلان مبلغ بده
یه بار یکی بهم گفت میبرمت تو ایرانخودرو پیش خودم جا خوب راحت ماهی هم 4 میلیون حقوقه ( ما هم ذوق مرگ شده ) گف 15 میلیون میگیرم میبرمت :p
گفتم گورم کجاست که کفنم کجا باشه :D
 

Nima_Azx

Registered User
تاریخ عضویت
1 فوریه 2012
نوشته‌ها
278
لایک‌ها
379
سن
32
محل سکونت
Tehran
یه زمانی این موبایل پارک ها مد شده بود شاید بیش از 10 سال پیش
عموی ما نمیدونم چطور مدیریت اونجا رو گرفته بود
دقیقا 6 ماه منو اینور اونور پاس داد که میبرتم سر کار دست اخر با این سن و سال مسخره شدیم و تمام فامیل متوجه شدن واسه کار رو انداختم پیش این

طبق تجربه خودم شما غیر فامیل نزدیک که میشه پدر مادر خواهر برادر اگر کسی بهت گفت بیا از سمت کسی کار برات جور میکنم بدون یه داستانی داره ، یا میری اونجا الکی سر کارت میذارن و مثل ادم معمولی هزار و یک چیز ازت میخوان و فقط به مرحله مصاحبه میرسی ، یا به مرحله رفتنش هم نمیرسه. تجربه خودم این بود اصلا رفت و امد هم با فامیل خیلی کمتر شد.چیزی هم نبود قبلش. واقعیت اینه انتظاری نیست و بیشترشون خودشون اصرار دارن میتونن موقعیت بهتری جور کنن. معمولا هم اقوام سمت پدر روابط کمتر صمیمیه.
نتیجه اینکه بخوای بری جایی استخدام شی اولش بهتره بری همون شغل رو کار اموزی و مبلغ کم انجام بدی و مهارت پیدا کنی اگر جای پیشرفت داره. راه هموار تر میشه. پشت میز و 3 4 تومن اول کاری گرفتن و بدون تخصص برای ما ها نیست. البته هیچ کجای دنیا به هم غیر ایران همچین سمتی به کسی نمیدن جز یه مدیر و سرپرست یا تجربه.
دریافت حقوق خوب و یاد گرفتن کار حین کار هم استثنا هست و گیر ادمای خوش شانس تر و رابطه دار تر میاد. بقیه از همون راهی که گفتم مجبورن برن برای استخدام و این داستان ها.
 

2640144892

Registered User
تاریخ عضویت
30 اکتبر 2013
نوشته‌ها
646
لایک‌ها
244
دوست عزیز اوضاع کار به شدت وحشتانک بهم ریخته س و نه تنها شما بلکم حتی متخصصین و دکترا هم الان بیکارن یعنی من تو اطراف شاید بیش از صد نفر از دوستانم که هر کدوم دکترای رشته معتبر دارند ولی بیکارن یکی میشناسم دانشجوی دکترای مدیریت شهری هستند و تو بی ار تی دارند بلیت میفروشن تو این گرما و سرپا و ... یعنی اوضاع کار خیلی خیلی خیلی وحشتناک داستان شما از بدختی در مقابل این دسوتان خوشبختی حساب میشه
 

robocop-game

Registered User
تاریخ عضویت
4 ژانویه 2014
نوشته‌ها
1,662
لایک‌ها
1,862
طبق تجربه خودم شما غیر فامیل نزدیک که میشه پدر مادر خواهر برادر اگر کسی بهت گفت بیا از سمت کسی کار برات جور میکنم بدون یه داستانی داره ، یا میری اونجا الکی سر کارت میذارن و مثل ادم معمولی هزار و یک چیز ازت میخوان و فقط به مرحله مصاحبه میرسی ، یا به مرحله رفتنش هم نمیرسه. تجربه خودم این بود اصلا رفت و امد هم با فامیل خیلی کمتر شد.چیزی هم نبود قبلش. واقعیت اینه انتظاری نیست و بیشترشون خودشون اصرار دارن میتونن موقعیت بهتری جور کنن. معمولا هم اقوام سمت پدر روابط کمتر صمیمیه.
نتیجه اینکه بخوای بری جایی استخدام شی اولش بهتره بری همون شغل رو کار اموزی و مبلغ کم انجام بدی و مهارت پیدا کنی اگر جای پیشرفت داره. راه هموار تر میشه. پشت میز و 3 4 تومن اول کاری گرفتن و بدون تخصص برای ما ها نیست. البته هیچ کجای دنیا به هم غیر ایران همچین سمتی به کسی نمیدن جز یه مدیر و سرپرست یا تجربه.
دریافت حقوق خوب و یاد گرفتن کار حین کار هم استثنا هست و گیر ادمای خوش شانس تر و رابطه دار تر میاد. بقیه از همون راهی که گفتم مجبورن برن برای استخدام و این داستان ها.

موافقم باهات
آخه از طرف مادری هم هیچکاره ان :p
 

robocop-game

Registered User
تاریخ عضویت
4 ژانویه 2014
نوشته‌ها
1,662
لایک‌ها
1,862
دوست عزیز اوضاع کار به شدت وحشتانک بهم ریخته س و نه تنها شما بلکم حتی متخصصین و دکترا هم الان بیکارن یعنی من تو اطراف شاید بیش از صد نفر از دوستانم که هر کدوم دکترای رشته معتبر دارند ولی بیکارن یکی میشناسم دانشجوی دکترای مدیریت شهری هستند و تو بی ار تی دارند بلیت میفروشن تو این گرما و سرپا و ... یعنی اوضاع کار خیلی خیلی خیلی وحشتناک داستان شما از بدختی در مقابل این دسوتان خوشبختی حساب میشه

آره میدونم دوست عزیز
مشکل اینجاست بقیه حالا طرف سن بالاست 25 سال پیش رفته سر کار و زنا خونه دار و .......... فقط نشستن میگن لنگش کن , میگم نیست گوش بده نیستن
نصف کارایی که رفتم دنبالش زیر 500 هزار میدادن که همونم نصفش هزینه خورد و خوراک و راه میره
الانم کارم درآمدی نداره که دارم ادامه میدم
خوشبختی کجا بود با این وضع اسف بار - مستاجر هم هستیم - بی پول هم شدم من - کار درست حسابی ام ندارم - 25 میلیون بدهی ام افتاده گردنم :p
دیگه داغون شدم :(
 

majid0261

Registered User
تاریخ عضویت
28 دسامبر 2012
نوشته‌ها
1,332
لایک‌ها
371
پست اول را کامل خوندم .....

من خودمم مطالب و مقالات و مجلات تو سبکی که شما خوندین را میخونم ....

و مطلب مهمی که فهمیدم و خودتون هم غیره مستقیم بهش اشاره کردین ....... نوآوری هست

اون دختری که میگی پول داره شده چرا پول دار شده برای اینکه نو اوری کرده و اگر الان شما بخوای راه اون را در پیش بگیری چیزی گیرد نمیاد ....

پس دنبال فکر جدید ترکیب چند ایده قدیمی باهم تولید یا .....
 

robocop-game

Registered User
تاریخ عضویت
4 ژانویه 2014
نوشته‌ها
1,662
لایک‌ها
1,862
پست اول را کامل خوندم .....

من خودمم مطالب و مقالات و مجلات تو سبکی که شما خوندین را میخونم ....

و مطلب مهمی که فهمیدم و خودتون هم غیره مستقیم بهش اشاره کردین ....... نوآوری هست

اون دختری که میگی پول داره شده چرا پول دار شده برای اینکه نو اوری کرده و اگر الان شما بخوای راه اون را در پیش بگیری چیزی گیرد نمیاد ....

پس دنبال فکر جدید ترکیب چند ایده قدیمی باهم تولید یا .....

مرسی عزیز که وقت گذاشتی و کامل خوندی
البته تو کامت ها بعدی که تو گفت و گو هایی که با سایر دوستان کردم نظرات و اتفاقات و .......... خیلی بیشتری هم گفته شده
درسته نوآوری باید باشه تا استارت بخوره یه فعالیت - این نوآوری باید یا یک ایده کاملا جدید باشه - یا ایده ای باشه که الان هست و شما چیزی بهش اضافه میکنی - یا راه کاربری راحتری بهش میدی و ........
مثل دستگاه ها برش از قدیم بوده حالا cnc یه چیزی بود که به دستگا هها برش اضافه شد و کاربری تخصصی و راحتر و دقیقتری بهش داد

اون خانوم یعنی آرزو شکیبا - نوآوری نکرد هیچوقت اون بیشتر طریقه استارت زدن یاد داد و مسیر اصلی به صورت کلی نشون داد و بار ها گفت چیزی که الان میگم شاید بعدا درآمد ساز نباشه اما مسیر یکیه
مهم مسر و چارچوب درسته
 

Web Man

Registered User
تاریخ عضویت
5 ژانویه 2017
نوشته‌ها
244
لایک‌ها
107
سن
35
محل سکونت
Azerbaijan
نظر شما چیه؟؟!!! چیکار باید کرد؟
اولا بخاطر پشتکارتون شما رو تحسین میکنم...

دو روز بود این پستتون تو ذهنم بود

جدیدا مد شده بعضیا میرن جلوی مغازه ها و مغازه رو تبلیغ میکنن...هر چند باید از صبح تا شب جلوی مغازه کار کنی و فقط داد بزنی ولی حقوق زیادی داره.

امیدوارم موفق باشید
 

robocop-game

Registered User
تاریخ عضویت
4 ژانویه 2014
نوشته‌ها
1,662
لایک‌ها
1,862
اولا بخاطر پشتکارتون شما رو تحسین میکنم...

دو روز بود این پستتون تو ذهنم بود

جدیدا مد شده بعضیا میرن جلوی مغازه ها و مغازه رو تبلیغ میکنن...هر چند باید از صبح تا شب جلوی مغازه کار کنی و فقط داد بزنی ولی حقوق زیادی داره.

امیدوارم موفق باشید

ممنون عزیز
در اصل دنبال علاقه رفتن بود و پشت گوش ننداختن بود
وضع بازار خیلی خیلی خرابه - نه فقط بازار کلا اقتصاد وضعش بیماره
 

Doctor Splinter

Registered User
تاریخ عضویت
24 فوریه 2012
نوشته‌ها
1,348
لایک‌ها
703
محل سکونت
قم
جناب آقای ثروت
سلام
درسته نمی تونم کمکی به شما بکنم ولی عمیقا ناراحت شدم!
واقعا وضعیت بدی هستش الان برای جوونی که بخواد از صفر شروع کنه و پارتی هم نداشته باشه!
ولی بازم توکل و دعا به درگاه خدا نیرومندترین سلاحه
البته توکل و تلاش در کنار هم نتیجه میده!
هر روز معجزه ای در جهان رخ میده ممکنه امروز یا فردا معجزه من یا شما اتفاق بیوفته!
 

mort3za

Registered User
تاریخ عضویت
12 جولای 2012
نوشته‌ها
385
لایک‌ها
153
سلام کلا خوشم اومد از نگارشت
اول باید بگم که اکثر مردم دیگه فقیر شدن همه لباس شیک میپوشنو قیافه میگیرن ولی جیباشون خالیه اینو گفتم که فکر نکنی وضع بقیه خوبه همین 250 تومن تو هر ماهیی که تو در میاری بقیه عرضه ندارن در بیارن
الان بازار کار تو هر زمینه ای اشباع شده همه رفتن سراغ شغل آزاد و چون مغازه ها و کارای هم صنف زیاده پس وضع مغازه دارا بد شده
نمیدونم والا بیکاری ما تقضیر ما نیست تقضیر بقیستبه نظر من
الان بازار طوری شدهمه حتی زیر قیمتم بدی برات ناز میکنن
هیچ گسی نمیتونه کمکت کنه جز خودت و کسی که اون راهو رفته باشه و به نتیجه رسیده
من به شخصا دیدم خیلیا از شاگردی شروع کردن و با پول شاگردی راه صابکارشونو ادامه دادن
 

alirezaentezami

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
2 اکتبر 2014
نوشته‌ها
20
لایک‌ها
11
محل سکونت
تهران
همه صفحات رو خوندم نظر هارو برسی کردم.حرف ها تا حدودی منطقی بود.بهانه تراشی ها بود خلاصه همه چی بود !!!
مشکل این دوست عزیزمون مشکل اکثر جونای جامعه هست.تنها چیزی که دارم بگم اینه که ایمان آخرین چیزیه که میمیره منظورم ایمان از دریچه مذهبی نیست منظورم خود باوری و اعتماد داشتن به خوده.
ماها که نه پارتی داریم نه اندوخته قوی داریم فقط باید روی خود باوری و اتحاد تمرکز کرد.
خلاصه میکنم.......
من آدمیم که یکنواختی منو میکشه!من از پانزده سالگی کار کردم درست از اون زمانی که برای یه کامپیوتر مورد بی مهری خانواده قرار گرفتم!
خیلی جاها کار کردم از کفش فروشی تو سال آخر دبیرستان با90 تومن حقوق تا تراکت پخش کنی فروشندگی و...زمان دانشجوییم یکی از همکلاسیام منو برد شرکتی که خودش کار میکرد چون رشتم کامپیوتر بود شدم پشتیبان و اسمبل کار اون مجموعه.خود اون مجموعه ده سال پیش توی قائم شهر یه خدمات کامپیوتری بود که با اشنایی که توی مجلس داشت(براساس شنیده هام)وضعش زیرو رررو شد و اومد تهران دفتر زدن دقیقا دور میدون ولیعصر تو کوچه سینما استقلال.
حتی مدرک تحصیلیم نداشتن!لیسانس جعلیشون و من تحویل گرفتم !خلاصه اینا هم به خاطر اینکه بیمه نکنن هی امروز و فردا میکردن که من باشرکتی اشنا شدم تو همون ساختمون و ادامه همکاری و با اون شرکت انجام دادم .
از چاله به چاه!!!
توی شرکت جدید که تو زمینه مشاوره مهندسی بود من به غیر از مدیر عامل همه کاره بودم!فروش-پشتیبانی-حسابدار-آبدارچی فقطم هم از روی معرفت چون ما جنوب شهریا جز معرفت چیزی برای رو کردن نداریم!بعد دوسال گفتم بیمه کن لااقل یه انگیزه شه که نکرد و منم اومدم بیرون تا این که یه سفر بادوستان رفتیم بین دوستامون دونفر بودن که هم از نظر سنی از ما بالاتر بودن هم تجربه که وقتی صحبت کار شد چکیده کلامشون این بود که پول توی دوتا چیزه طلا و آهن!
این دوجمله جرقه ذهن من شد که برسم تهران پیگیرش شم که شغل جدیدم طراحی طلا بودکه این کار بدترین تجربه کاریم بود!تو بازار شاید 1%ادم درست بخوره به پستتون که اونم ببین چه کیسه ایی برات دوخته!
ناامید- خسته-دمه عیدم بود باجیب خالی
خلاصه یه اوضاعی بود که خدا نصیب دشمنای آدمم نکنه
تصمیم گرفتم برای خودم کار کنم.گفتم تو که یه دل سیر برای مردم حمالی کردی حالا وقتشه برای خودت کار کنی!
اما باکدوم پول؟چیکار کنم؟چه کاری رو شروع کنم
بیشتر دوستامم که اصلا توفاز فکری من نبودن اونها یه نقطه امنی رو میخواستن که زندگی کنن.اما من عاشق چالشم حتی اگه شکست بخورم
یه دوست از دبیرستان بود از طریق فیسبوک صحبت کردیم قرار گذاشتیم همو دیدیم اونم یه دوستی داشت مثل خودمون بود تصمیم گرفتیم سه تایی با هم استارت کارمون و بزنیم هرکی هر کار و حرفه ایی بلد بود رو گفتیم و یه کاسه کردیم یه جارو اجاره کردیم من پول رهنمو وام گرفتم وقتی کارارو که انجام دادیم دفتر یکم شکل دفتر گرفت توجیب من فقط64 تومن پول بود!حتی جنسم نمیتونستم بگیرم!
بالاخره باکمک دوستامو تلاش حرکت کردیم روزای سختی بود اما راه افتادیم خداروشکر .
هدفم این بود که اینو بگم که کاره گروهی از سرمایه هم قوی تره و برای رشد کردن باید برای خودت کار کنی الان خیلی لذت داره که مدیر قبلیت زنگ بزنه و درخواست همکاری بده و تو باسردی تمام ردش کنی! حداقل یکی از عقده های درونیم خالی شد :))))))))
بعد از دوسال اداره دفتر پخش حدود 7الی8 صنف مختلف رو با ارتباط باتولید کننده و وارد کنندها دست گرفتیم و پخش میکنیم و با 4-5تا از سایت های مطرح ایرانی به عنوان تامین کننده فعالیت داریم.
فقط اینو میخوام بگم برادرای گلم.
پاشید حرکت کنید -مردم داری کنید ارتباطاتون رو قوی کنید بنظرم آدم ضعیف ادمو ضعیف میکنه و آدم قوی ادمو و قوی میکنه مدیر سایت علی بابا حرف قشنگی میزد میگفت تا40سالگی تا میتونید بخورید زمین! امتحان کنید نشد دوباره شروع کنید
اگر تنهایی نمیتونید استارت کنید بادوستاتون خانوادتون نزدیکانتون اونایی که شبیه خودتونن اونایی که درداتون یکیه و هدفاتون یکیه استارت کنید مطمعن باشید که میشه.
باهم در ارتباط باشیم.یاعلی
 

abiabiabi

Registered User
تاریخ عضویت
26 آپریل 2012
نوشته‌ها
1,965
لایک‌ها
4,928
محل سکونت
هرجایه دنیایی دلم اونجاست
همه صفحات رو خوندم نظر هارو برسی کردم.حرف ها تا حدودی منطقی بود.بهانه تراشی ها بود خلاصه همه چی بود !!!
مشکل این دوست عزیزمون مشکل اکثر جونای جامعه هست.تنها چیزی که دارم بگم اینه که ایمان آخرین چیزیه که میمیره منظورم ایمان از دریچه مذهبی نیست منظورم خود باوری و اعتماد داشتن به خوده.
ماها که نه پارتی داریم نه اندوخته قوی داریم فقط باید روی خود باوری و اتحاد تمرکز کرد.
خلاصه میکنم.......
من آدمیم که یکنواختی منو میکشه!من از پانزده سالگی کار کردم درست از اون زمانی که برای یه کامپیوتر مورد بی مهری خانواده قرار گرفتم!
خیلی جاها کار کردم از کفش فروشی تو سال آخر دبیرستان با90 تومن حقوق تا تراکت پخش کنی فروشندگی و...زمان دانشجوییم یکی از همکلاسیام منو برد شرکتی که خودش کار میکرد چون رشتم کامپیوتر بود شدم پشتیبان و اسمبل کار اون مجموعه.خود اون مجموعه ده سال پیش توی قائم شهر یه خدمات کامپیوتری بود که با اشنایی که توی مجلس داشت(براساس شنیده هام)وضعش زیرو رررو شد و اومد تهران دفتر زدن دقیقا دور میدون ولیعصر تو کوچه سینما استقلال.
حتی مدرک تحصیلیم نداشتن!لیسانس جعلیشون و من تحویل گرفتم !خلاصه اینا هم به خاطر اینکه بیمه نکنن هی امروز و فردا میکردن که من باشرکتی اشنا شدم تو همون ساختمون و ادامه همکاری و با اون شرکت انجام دادم .
از چاله به چاه!!!
توی شرکت جدید که تو زمینه مشاوره مهندسی بود من به غیر از مدیر عامل همه کاره بودم!فروش-پشتیبانی-حسابدار-آبدارچی فقطم هم از روی معرفت چون ما جنوب شهریا جز معرفت چیزی برای رو کردن نداریم!بعد دوسال گفتم بیمه کن لااقل یه انگیزه شه که نکرد و منم اومدم بیرون تا این که یه سفر بادوستان رفتیم بین دوستامون دونفر بودن که هم از نظر سنی از ما بالاتر بودن هم تجربه که وقتی صحبت کار شد چکیده کلامشون این بود که پول توی دوتا چیزه طلا و آهن!
این دوجمله جرقه ذهن من شد که برسم تهران پیگیرش شم که شغل جدیدم طراحی طلا بودکه این کار بدترین تجربه کاریم بود!تو بازار شاید 1%ادم درست بخوره به پستتون که اونم ببین چه کیسه ایی برات دوخته!
ناامید- خسته-دمه عیدم بود باجیب خالی
خلاصه یه اوضاعی بود که خدا نصیب دشمنای آدمم نکنه
تصمیم گرفتم برای خودم کار کنم.گفتم تو که یه دل سیر برای مردم حمالی کردی حالا وقتشه برای خودت کار کنی!
اما باکدوم پول؟چیکار کنم؟چه کاری رو شروع کنم
بیشتر دوستامم که اصلا توفاز فکری من نبودن اونها یه نقطه امنی رو میخواستن که زندگی کنن.اما من عاشق چالشم حتی اگه شکست بخورم
یه دوست از دبیرستان بود از طریق فیسبوک صحبت کردیم قرار گذاشتیم همو دیدیم اونم یه دوستی داشت مثل خودمون بود تصمیم گرفتیم سه تایی با هم استارت کارمون و بزنیم هرکی هر کار و حرفه ایی بلد بود رو گفتیم و یه کاسه کردیم یه جارو اجاره کردیم من پول رهنمو وام گرفتم وقتی کارارو که انجام دادیم دفتر یکم شکل دفتر گرفت توجیب من فقط64 تومن پول بود!حتی جنسم نمیتونستم بگیرم!
بالاخره باکمک دوستامو تلاش حرکت کردیم روزای سختی بود اما راه افتادیم خداروشکر .
هدفم این بود که اینو بگم که کاره گروهی از سرمایه هم قوی تره و برای رشد کردن باید برای خودت کار کنی الان خیلی لذت داره که مدیر قبلیت زنگ بزنه و درخواست همکاری بده و تو باسردی تمام ردش کنی! حداقل یکی از عقده های درونیم خالی شد :))))))))
بعد از دوسال اداره دفتر پخش حدود 7الی8 صنف مختلف رو با ارتباط باتولید کننده و وارد کنندها دست گرفتیم و پخش میکنیم و با 4-5تا از سایت های مطرح ایرانی به عنوان تامین کننده فعالیت داریم.
فقط اینو میخوام بگم برادرای گلم.
پاشید حرکت کنید -مردم داری کنید ارتباطاتون رو قوی کنید بنظرم آدم ضعیف ادمو ضعیف میکنه و آدم قوی ادمو و قوی میکنه مدیر سایت علی بابا حرف قشنگی میزد میگفت تا40سالگی تا میتونید بخورید زمین! امتحان کنید نشد دوباره شروع کنید
اگر تنهایی نمیتونید استارت کنید بادوستاتون خانوادتون نزدیکانتون اونایی که شبیه خودتونن اونایی که درداتون یکیه و هدفاتون یکیه استارت کنید مطمعن باشید که میشه.
باهم در ارتباط باشیم.یاعلی
داداش شما الان دقیقا" دفتر چی دارین که اینقدر موفقین ..نفرمودین
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا