• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

همه چيز در مورد احمد شاملو

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
به نقل از ashena55 :
زحمت می کشی
اما پست های طولانی نزن چون کمتر کسی می خونه


دوست گرامي
ممنون از راهنمايي و توجه شما
اما بايد عرض كنم در برخي از مواقع ناچارم به دليل حفظ پيوستگي مطلب و اصالت كلام تمام مطلب را در يك پست بياورم . از سوي ديگر در مورد كساني كه تاپيك و پست ها را ورق ميزنند فرمايش شما كاملا مصداق دارد . اگر هنوز قابليت ATTACH در اين سايت بود من همه را در تاپيكي ATTACH ميكردم و از جانب ديگر بسياري از اين مطالب در سايت هايي هستند كه به دليل فيلتر بودن اگر لينك بدهم قابل استفاده براي دوستان نخواهد بود .

باز هم از شما كمال تشكر را دارم . بيشتر مرا از نظرات سازنده خود آگاه كنيد .
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
شناخت بيشتر از " وارطان سالاخانيان "
زندايي سياسي كه شاملو يكي از معروف ترين شعرهايش را در وصف اين مبارز سرود . شعري با نام مرگ نازلي كه در بالاتر تقديم حضورتان گرديد .

اين چهره را بيشتر بشناسيم .

http://www.javaan.net/honar/Ahmadshamlu/vartanvashamlu.pdf
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
به نقل از behroozsara :
مقدمه ديوان احمد شاملو
احمد شاملو ديوان حافظي را به روايت خود در سال 1352 منتشر ساخت كه در ابتداي ديوان مقدمه اي نوشته بود . پس از انقلاب اين مقدمه از اين ديوان حذف شد و در واقع ميتوان گفت اين ديوان بدون آن مقدمه فاقد ارزش ادبي است و هر چه هست در آن مقدمه عنوان شده است .



اگر لينك ذكر شده عمل نكرد از اينجا
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
دوستداران احمد شاملو همگي با كتاب كوچه آشنا هستند و با عشمت اين اثر آشنا

يكي از بنيان هاي طرفدار شاملو به مرور زمان اين كتاب عظيم را به همين نام دارد در اينترنت قرار ميدهد .

به اين سايت هم حتما سري بزنيد . زحمت اين بنيان هم قابل تقدير است .

http://www.kooche.org/
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
آيدا در مقابل سه سئوال


آيدا شاملو در روز دوم مردادماه 1382 در يکی از اتاقهای اينترنتی به نام « سوسيا ليست فروم» حاضر شد، کمی در مورد شاملو صحبت کرده و به چند سوال پاسخ گفت. متن 3 سوال و جوابهای آيدا به ترتيب زير است


اول - آيدای عزيز لطف کنيد در مورد کتاب ميراث که اتوبيوگرافی يک قسمتی از زندگی شاملوست برای ما بگويد که اين کتاب چه سرنوشتی پيدا کرد؟

دوم - مرتضی کيوان يکی از شخصيتهای بسيار تاثير گذار در زندگی شاملو است که شاملو هميشه از درد جانکاه جان باختنش، بخود می پيچيد! آيا شاملو خاطره ی از وی برای شما بيان کرده اند؟

سوم- هدف از بنياد شاملو چيست؟


جواب هاي بانو آيدا
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
براي گوش دادن به برخي از اشعارش با صداي خود شاملو ميتوانيد در اين صفحه مطالبي را بيابيد :

http://www.iransong.com/person/54.htm
 

ch_hamid123

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
6 می 2003
نوشته‌ها
140
لایک‌ها
0
دوست عزيز! من شخصاً علاقه خاصي به شاملو دارم و به علاقه شما هم احترام مي گزارم و برام قابل دركه. اما به نظر من فروم خيلي جاي مناسبي براي اينهمه پست طولاني و خبري نيست. شما زحمت مي كشي اما اينجا جاي مناسب اين كار نيست (نطر من اينه) فروم بيشتر براي بحث و گفتگو است تا اينكه بخواد مثل يك وب سايت عمل كنه. تازگي ها اين نوع پست ها توي فروم بيشتر ديده مي شه. چند روز پيش هم يك دوستي از سايت بي بي سي يك سري مطلب علمي كپي كرده بود. خوبه ولي به درد اينجا نمي خوره اين روش. نظر من بود بهر حال
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
گفتگو با سیاوش شاملو


از گردآوری کارهای شاملو بگوئید

شاملو پنج یا شش عنوان دیگراز آثار چاپ نشده دارد که یکی از آنها «سفر میمنت اثر، به ایالت امریغ» است و علیرغم انعقاد قرار داد با ناشر اما بنابه دلایلی هنوزدر بلاتکلیفی بسر می برد . متاسفانه بقیه آثار هم به همین صورت است و تکلیف نشر شان هنوز مشخص نیست. بگذریم از اینکه در مجموع آثار پدرم که ۱۳۰ یا ۱۴۰ اثر است ، می توان صدها اثر دیگر از دل آنها به وجود آورد ، اما منابع ، دست کس دیگری است که می بایست حداقل حرمت شاملو را به همان اندازه که ادعا داشت ، نگاه دارد.



کار فرهنگ کوچه به کجا رسید ؟

هرچند فرهنگ کوچه با کتاب کوچه در یک مقوله سیر می کنند اما معنایش دو گانه است و اگر هر فرهنگی به نام کوچه از دل کتابفروشی ها سر در بیاورد ، امتیاز آن طبق قرار داد مربوط به انتشارات «مازیار» است که ناشر همان کتاب کوچه است. البته ناگفته نمانمد که علیرغم گذشت پنج سال از فوت «شاملو» تنها یک جلد از این کتاب را دیده ایم ؛ نمی دانم در آینده چه خواهد شد. من از اول معتقد بودم که بعد از فوت پدرم می بایست از انتشار کلیه آثار او جلوگیری کرد تا نسبت به قراردادها ، بررسی بیشتری شود و بر اساس شرایط زمان و مکان این قراردادها تجدید گردد.


شنیده ایم در سینما هم فعالیت دارید ، چگونه به این عرصه کشیده شدید ؟


با توجه به اینکه شاملو «کیمیایی» را فیلمساز مولفی می دانست و با توجه به علاقه ای که کیمیایی به شاملو داشت ، شبی با من تماس گرفت ...بعد از دیدن کیمیایی قرارشد که تکه هایی از فیلم " سربازان جمعه " را به من بسپارد تا به جای استاد فلسفه که در انتهای فیلم ترور می شود نفش آفرینی کنم ، از کار با کیمیایی بسیارلذت بردم و یکی از خاطراتی است که هرگز فراموش نمی کنم .و بعد از آن فیلمنامه دیگری با نام " میراث " نزد آقای کیمیایی است که ایشان بی نهایت علاقمند به ساخت آن هستنذ چون بر اساس زندگی پدرم نوشته شده است و درحال حاضر در مرحله انتخاب تهیه کننده و دیگر عوامل ساخت بسر می برد .



آیا زندگی نامه ای از پدرتان که نوشته ی خود " شاملو" باشد ، وجود دارد ؟

راجع به زندگی نامه شاملو دست نوشته دیگری هم وجود دارد که نزد آقای "علیرضا میبدی " است ، یادم می آید یک روز ایشان (آقای میبدی ) برای هدیه دادن یک سند فوق العاده قدیمی و نفیس از یک قطعه زمین به دیدن پدرم آمده بودند که آن سند هنوز هم موجود است .اما در باره ی استرداد زندگینامه پدرم از آقای میبدی ، با دو حرف متناقض ایشان روبرو شدم .
اول اینکه گفته اند : من دست نوشته را پس داده ام و دوم اینکه ایشان اقرار به چاپ آن داشتند . که در این صورت این پرسش مطرح است که اگرآن دست نوشته ها را ایشان چاپ کرده اند ابتدا باید در این مورد مجوزی از ورثه می داشتند ثانیا می بایست حداقل یک نسخه از آن را به بازماندگانش می دادند. آن هم در آمریکا که قانون کپی رایت اجرا می شود . البته از این دست تخلفات بعد از مرگ پدرم بسیار است مثلا در مورد فیلم "شاملو شاعر آزادی " که در آمریکا و اروپا منتشر شده است ، که چیزی حدود یک میلیون و دویست هزار نسخه با قیمت بیست و پنج دلار و حداکثر سی دلار توسط آقای بهمن مقصودلو به فروش رفته است ، که جمعا فروش آن رقمی بالغ بر ۳۲ میلیون دلار می شود و یا در مورد پنج مجموعه از زیباترین آثار شاملو مثل " ققنوس در باران " و یا " آستانه " می توان نانم برد که توسط " آقای موسوی " بدون داشتن مجوزاز ورثه در نشر "ماهور " به صورت سی دی و نوارمنتشر شده است ، که ازجمله تخلفاتی است که پس از مرگ پدرم و بدون اجازه از ورثه صورت گرفته است که البته در میان چند صد تخلفی که در مورد آثار شاملو صورت گرفته به چشم نمی آید . و من نمیدانم تکلیف ما با این متخلقین چیست ؟ از یک سو آثار شاملو را برروی اینترنت بر مبنای دلار می فروشند و میلیونها تومان سود می برند از آن طرف به ما می گویند شمایی که سالی ۵۰۰ میلیون تومان حق التالیف می گیرید ، با این همه پول چه می کنید ؟ کسی نیست پیغام ما را به گوش این حضرات برساند که لطفا آن ۵۰۰ میلیون تومان را به ما بدهید تا ما عطایتان را به لقایتان ببخشیم .
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
مجموعه چندين عكس از احمد شاملو . البته عكس ها داراي كيفيت زياد مناسبي نيستند . اول به اين دليل كه متعلق به زمانهاي گذشته هستند و در ضمن مسئولين سايت به خاطر راحت تر دانلود شدن عكس ها از كيفيت آنها كم مي كنند .

http://shamlou.org/index.php?option=com_akogallery&Itemid=73&func=viewcategory&catid=70
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
متن سخنرانی ايليا ديانوش، شاعر و مؤلف فرهنگ گزين‌گويه‌های شعرای معاصر، بر مزار شاملو در مراسم سالگرد در دوم مرداد 1384


هرگز آيا شنيده‌ايد

نام كسی را كه هيچ

به گوش‌تان نخورده باشد؟



- كسی كه كسی او را نمی‌شناسد

مگر من شايد

كسی كه كسی او را نمی‌شناخت

مگر خودش شايد

كسی كه كسی او را نخواهد ‌شناخت

مگر شما شايد -



اگر بگويم سی‌گل

شكوفه آيا گل به گل

در باغ ذهن‌تان خواهد شكوفيد؟



ستاره آيا گلخن به گلخن

در آسمان قلب‌تان خواهد درخشيد؟



چشمه آيا گُلِه به گله

در برهوت معرفت‌تان

خواهد جوشيد؟



آتش‌بازی‌های پُرشور

چون آب‌شارهايی از نور

از گل‌دسته‌های روح‌تان به وفور

آيا به راه خواهد غلتيد؟



آتش‌بازی آيا ديده‌ايد؟

بازی با آتش چه‌طور؟

سی‌گل را می‌شناسيد؟

وارتان را چه‌طور؟



برای من سخن گفتن در پنج‌اُمين سال‌گرد جاودانه‌گی شاملو - مرد پای‌مرد و جوان‌مرد شعر و انديشه‌ی جهان - آن هم بر مزار او، وظيفه‌ی دش‌واری‌ست. اما چنان كه خودش می‌گويد: انسان دش‌واری وظيفه است.



می‌گفت و می‌گويد كه يك شاعرم، بی ذره‌يی ادعا.

می‌گفت و می‌گويد كه چيزهايی می‌دانم و چيزهايی نمی‌دانم.

می‌گفت و می‌گويد كه آن‌چه را می‌دانم و می‌گويم نه با صفات شخصی‌ام و علم‌الرجال، كه با خرد فعال بسنجيد. و خودش هم از اين‌گونه می‌سنجيد، با خرد فعال و علم‌الاسناد.



امروز می‌خواهم بخواهم كه شاملو را تنها از اين دست بسنجيم. درست كه برای تعالی شعر و ادبيات فارسی، ناگزير از نقد شاملوييم و بايد شاملو را بی‌تعارف و بی‌رحمانه به نقد بنشينيم. و درست كه شاملو شانه‌هايش را در اختيار ما گذاشته تا افق بلندتر و روشن‌تری پيش روی ما باشد.

اما برای ايستادن بر اين شانه‌ها، بايد قامت رشيد او را بی‌كم و كاست در نورديم و بدانيم:

در نورديدن، تورقی چند نيست.

هر آن‌چه بر قلم‌اش رفته است، خط به خط بايد خواند.

گفتن چيزی كه نوبر هيچ بهاری نيست و خودش اين‌جا و آن‌جا در باره‌ی خودش گفته، هيچ دردی را از ما دوا نمی‌كند.

احساس جان‌گزای آن همه التزام، شاملو را از آن باز داشته بود كه به آزمون و خطا سخن بگويد. ما نيز چنين باشيم. نخوانده نگوييم.

بر توده حرجی نيست - توده محق است نه موظف - بر ما چرا.



نمی‌خواهم از شاملو دفاعی كرده باشم. او نياز به هيچ دفاعی ندارد. بر مزار اهل قلم، معمولا از بزرگی‌شان می‌گويند و نيز از مظلوميت‌شان، اما شاملو فقط بزرگی داشت. مظلوميتی نداشت كه به دادخواهی‌اش احتياج باشد. مظلوم، يعنی ظلم‌پذير و از اين رو مظلوم هم‌دست ظالم است، اما شاملو جز اين‌ها بود.

چه اهميتی دارد اگر يكی از ياران نيمه‌راه‌اش بگويد: يد بيضای بامداد، چندان هم سپيدی نداشت.

و ديگری ادعا كند كه يدی بس بيضا داشت، كه يك‌بار هم به سيم و زرش نياز بود. آن‌وقت، من پرش كردم.

او چيزی بده‌كار آفتاب نيست.

اگر يكی يد بيضای شاملو را در محضر سامری به نقد می‌نشيند،

و ديگری به اعتبار اين كه يد بيضايش را بر سر من هم كشيده بود، ترك‌تازی می‌كند،

به هيچ كجای اين كوچه پر مهتابی بی‌انتها بر نمی‌خورد.



اما غوغا بر سر چيست؟

مگر كسی به آفتاب شك دارد.

نه، ولی كسانی هستند كه رشك دارند.

و نمی‌دانند شاملو كسی نيست كه بشود از او كاست و بر خود افزود.



از ياد نبريم،

اگرچه شاملو در فرصت كوتاه خود، سخت نظر بست و سفری جان‌كاه را برای يگانه داشتن آينه به آينه‌ی آن در پيش گرفت، اما گذر از اين دالان تنگ را عرصه بر من و شما تنگ نكرد و تنها وام‌دار خودش است.



اميدوارم نسل من هم فراموش نكند كه شاملو تنها مقروض شاملوست. شاملو بيت‌المقدسی نيست كه راه‌اش از نينوا بگذرد. برای شناخت شاملو، سراغ خودش بايد رفت. هيچ واسطه‌ای نبايد جست. شاملو آن يد بيضا را بی‌واسطه بر سر همه‌ی ما كشيده است. از نزديك‌ترين‌مان تا دورترين. يدی كه می‌توان فشرد و می‌توان در گزيدن‌اش طمع بست.



شاملو حتا آيدای عزيز را بين ما و خودش واسطه نكرده است.

پس با كلامی از خودش سخن‌ام را به پايان می‌برم:



«چه‌گونه می‌توان شاعر بود، اما حقيقی‌ترين حادثه را در متن زنده‌گی تجربه نكرد؟ فكر می‌كنی حقيقی‌تر از مرگ چه حادثه‌يی‌ست؟ وقتی تكليف‌ات را با مرگ روشن كردی، ديگر دروغی برای گفتن نمی‌ماند. و من همان‌گونه زيسته‌ام كه سروده‌ام.»
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
نظرات چند تن از شاعران


شاملو ازعشق به آزادي رسيد

رسول يونان: شاملو به انسان عشق مي‌‏ورزد تا به معشوق
شاملو شاعري بزرگ بود, اگر در اروپا به دنيا مي‌‏آمد حتما لباس شواليه تن او مي‌‏كردند و مورد احترام بيشتري قرار مي‌‏گرفت.
رسول يونان در گفت و گو با خبرنگا ادبي ايلنا گفت: احمد شاملو حتي اگر شعر هم نمي‌‏سرود در ادبيات ايران و جهان ماندگار مي‌‏شد, چرا كه او علاوه بر شعر دستي در ترجمه, داستان نويسي، تحقيق, پژوهشي و بازسرايي متون كلاسيك داشت و همه اين مسايل دست به دست هم مي‌‏دهند كه شاملو به اين زودي از ياد نرود.
شاعر مجموعه"كنسرت در جهنم" در ادامه تصريح كرد: شاملو نقطه جدايي شعر معاصر از شعر كلاسيك است, شعر نو با نام شاملو عظمت يافت هر چند كه نيما آغازگر آن بود اما شاملو با ارائه شعرهاي منسجم‌‏تر و زيباتر توانست از شعر كلاسيم فاصله بگيرد.
يونان با اشاره به اينكه شاملو از زبان"آركائيك" در شعرش سود جست ياد آور شد: شعرهاي شاملو به دو دسته تقسيم مي‌‏شوند, دسته اول شعرهاي او بيشتر حماسي و اجتماعي‌‏اند كه جنبه آركائيك آنها بيشتر به چشم مي‌‏آيند و دسته دوم شعرهاي عاشقانه‌‏هاي او هستند كه بيشتر به شعر معاصر جهان شباهت دارد.
وي در ادامه گفت: شاملو تاثير بسزايي روي شعر معاصر گذاشته‌‏است و بي‌‏شك او نيز از شاعران معاصر نظير" لوركا، ناظم حكمت، پل الوار و..." تاثير پذيرفته‌‏است. اما تاثير گذاري او از تاثير پذيري‌‏اش بيشتر است, در دهه 50 حتي فروشندگان دوره‌‏گرد نيز تحت تاثير شاملو بوده‌‏اند چه برسد به شاعران.
يونان با اشاره به اين نكته كه شاعراني كه به شيوه شاملو شعر سروده‌‏اند در سايه او هستند, گفت: تقليد مو به مو كار درستي نيست و به همين دليل است كه امروزه نامي از آنها به ميان نمي‌‏آيد, اكثر شاعران معاصر در كتاب‌‏هاي اوليه خود تحت تاثير شاملو بوده‌‏اند, اما شاملو مستقيما در شعرهاي نخستين‌‏اش تحت تاثير شاعران كلاسيك بود.
يونان با اشاره به اين مطلب كه شعر شاملو, شعري است كه به مسايل سياسي و اجتماعي بي‌‏اعتنا نيست, گفت: با توجه به اين كه شاملو در ايران متولد و زندگي كرده‌‏است, خواه‌‏ناخواه تحت تاثير تنش‌‏هاي اجتماعي و سياسي قرار گرفته, بنابراين بيشتر شعرهاي او در برگيرنده مسايل سياسي ـ اجتماعي است:از به درآويخته شدن سرتيپ زنگنه تا اندوه نان كارگران بيجاري.
وي در ادامه ياد آور شد: شاملو يك شاعر متعهد است و تمام اقشار جامعه در شعر او به عنوان يك كاراكتر حضور دارند. شاملو در برج عاج زندگي نكرد كه شعرش صرفا رويايي عاشقانه باشد, معشوق در شعر شاملو بيشتر انسان است تا يك زن. او در ستايش انسان سخن گفته است.
يونان در پايان ياد آور شد: شاملو انسان آگاه را با نام "آيدا" گاه با نام"تو" گاه با نام"وارتان" در شعرش مي‌‏سرايدع او به انسان عشق مي‌‏ورزد تا به معشوق.

علي بابا چاهي: شاملو يك پيشنهاد دهنده‌‏است

شاملو يك پيشنهاد دهنده‌‏است و در دوره‌‏هاي بعد با ديدگاه‌‏هايي كه او در شعر بيان مي‌‏كند مورد اقبال شاعران زيادي قرار مي‌‏گيرد.
علي باباچاهي در گفت‌‏وگو با خبرنگار ادبي ايلنا, گفت: شاملو به ويژه در كتاب هواي تازه بدون آنكه خودش به اين موضوع آگاهي داشته باشد, در وهله نخست يك پيشنهاد دهنده‌‏است. فروغ فرخزاد با خواندن يكي از شعرهاي او_ شعري كه زندگي‌‏ست_ به نقطه‌‏اي مي رسد كه مي‌‏گويد زبان فارسي از چه امكاناتي براي بيان مكالمه و محاوره برخوردار است.
وي در ادامه افزود : تصادفا اين شعر از ديدگاه ديگري اخيرا مورد نفي قرار گرفته است, در كتاب كم حجمي كه منوچهر آتشي در خصوص شاملو نوشته است اين شعر را محكوم مي‌‏كند و مي‌‏گويد كه اين شعري ايدئولوژي‌‏زده است. به گمان من حتي اگر اين شعر داراي اين خصوصيت هم باشد, اين حرف بسيار نادرست به نظر مي‌‏رسد.
شاعر مجموعه" رفته بودم به صيد نهنگ "در ادامه با اشاره به اين مطلب كه به نظر مي‌‏رسد اين داوري‌‏ها غرض ورزانه است, گفت : لازم مي‌‏دانم كه در پرانتز يا بيرون پرانتز بگويم كه اين اثر و ديگر آثاري كه در اين مقطع زماني سروده شده‌‏اند در واقع رنگ و بويي ايدولوژيك دارند و اين در نتيجه يك فرايند, اجتناب ناپذيرتاريخي است. هر شعر بايد با توجه به زمان سرايش آن بايد مورد بررسي قرار بگيرد. اگر از اين منظر نگاه كنيم ستايش ياغي‌‏ها و قهرمان‌‏هاي محلي در شعر آتشي نيز موضوعيت نخواهد داشت.
وي در ادامه افزود: بر خلاف تصور رايج, خصوصيتي در شعر شاملو وجود داردكه رويكرد او را نسبت به كلمات آركائيك را نفي مي‌‏كند. من معتقدم كه در مقاطعي خاص كه شعر دچار يكنواختي و كسالت شده‌‏است، مي‌‏توان توسط اهرمي همچون كلمات آركائيك متن شعري را به جنبش درآورد و اين كار هر كسي نيست. به اين معنا كه شاملو به خوبي از عهده اين كار بر آمده‌‏است كه خود در آينده آن را به عنوان سر مشقي به آيندگان سفارش مي‌‏كند.
مولف كتاب" گزاره‌‏هاي منفرد "در ادامه با اشاره به اين نكته كه شعر شاملو ماندگار است؛ گفت‌‏: از منظر نقد امروز شعر شاملو داراي آسيب شناسي هم هست, چرا كه اين شعر متكي به اتوريته بيان خطابي است و به مرجعيت معنا مي‌‏انديشد. شاملو ملكه معنا رابر اريكه سلطنت نشانده‌‏است.
وي در ادامه ياد آور شد‌‏: شعر شاملو با قطعيت كلام محوري همراه‌‏است. گرايش به نمايش تقابل‌‏هاي دوتايي كه از دوران افلاطون تاكنون در ادبيات غرب قابل مشاهده‌‏است در شعر او به خوبي نمود پيدا مي‌‏كند. قدرت استعلاي من راوي چيزي جز من ذهني مولف نيست، با اين وصف پاره‌‏اي متن شاملو راه را بر چند باوري معرفت شناختي بسته‌‏است.
شاعر" مجموعه منزل هاي دريايي نشان است" در ادامه افزود : به گمان من به موازات عيني شدن پديده‌‏هاي هستي محبوب يا معشوق نيز در شعر معاصر جلوه زميني‌‏تري يا حضور زميني‌‏تري پيدا مي‌‏كند. يعني قابل لمس‌‏تر مي‌‏شود و داراي خون و پوست به نظر مي‌‏رسد شعر شاملو از اين قاعده مستثني نيست .اما بن بينش شعر مدرن امروز كه متكي بر عدم قطعيت و عدم نسبت‌‏گرايي و گرايش به تقابل‌‏هاي دوتايي است معشوق را نه تنها در شعر شاملو بلكه در شعر معاصر نيز همچنان با ستايشي مطلق همراه مي‌‏كند. بدين معنا باز هم گويا مجبوب مورد اشاره از زمين به تدريج گسسته مي‌‏شود به نوعي به عرش مي‌‏رسد.
باباچاهي با اشاره به اين نكته معشوق شاملو فردي است كه از منظري مردسالارانه مورد ستايش قرار مي‌‏گيرد, گفت : جلوه زنانه او صحنه نمايش تفاخر شاعر مي‌‏شود، به نظر من شاعران امروز با نسبت‌‏گرايي بيشتري به مفاهيمي همچون معشوق بايد بپردازد تا فاصله ناخواسته‌‏اي بين معشوق و شاعر پديد نيايد و نگاه شاعر نگاهي از بالا به معشوق نباشد، آنچنان كه غالبا در شعر چنين است.

دكتر پروين سلاجقه: تنها حسرت شاملو اين است كه او بميرد ومعشوق تنها بماند

تنها حسرتي كه در اشعار عاشقانه شاملو به چشم مي‌‏خورد اين است كه او بميرد و معشوق تنها بماند.
دكتر پروين سلاجقه در گفت‌‏وگو با خبرنگار ادبي ايلنا گفت: عشق در ديوان شاملو دو مقوله عشق شخصي و عشق جمعي را در بر مي‌‏گيرد. او از آغاز كار شاعري تا با آخرين مجموعه شعرش"حديث بي‌‏قراري ماهان "به هر دو محور و فادار مي‌‏ماند.
وي در ادامه افزود: شاملو در محور عشق شخصي سه دوره را پشت سرگذاشته‌‏است دوره اول به سال‌‏هاي قبل از سال 1334 باز مي‌‏گردد كه شاعر در اين دوره احساس خلا مي‌‏كند و فضاي شعرهايش بسيار تيره و مايوس كننده‌‏است. شاعر در شعرهاي اين دوره‌‏اش در انتظار تجلي عشق است. او حتي در اين شعرها از زندگي شخصي و همسرش هم نامي به ميان مي آورد و مي‌‏گويد كه از زندگي شخصي‌‏اش راضي نيست و اين نارضايتي را در قالب تشبيه بيان مي‌‏كند. در سال 1334 در مجموعه شعر"هواي تازه" با شش عاشقانه زيبا كه شاعر در آن فضاي متفاوتي را تجربه كرده است، مواجه مي‌‏شويم كه به نظر مي‌‏رسد، در اين دوره از زندگي شاعر شاهد تجلي يك عشق جديد هستيم.
نويسنده كتاب نقد آثار شاملو در ادامه خاطر نشان كرد: اما شاملو پس از سرايش اين شعرها باز هم وارد فضايي انتظار مي‌‏شود و پس از اين دوره فضاي جديدي در شعرهاي شاملو با آشنايي با آيدا در مجموعه شعر" آيدا در آينه" آغاز مي‌‏شود و با زيباترين عاشقانه‌‏هاي او روبرو مي‌‏شويم, كه شاعر معشوق زن را مورد خطاب قرار مي‌‏دهد وپس از اين هسته اصلي عاشقانه‌‏هاي شاملو آيدا مي‌‏شود ودر شعرهاي شاملو آيدا، تبديل به يك معشوق فراگير مي‌‏شود وشاعر در اين دوره زيباترين عاشقانه‌‏ها را مي‌‏سرايد.
وي در ادامه با اشاره به اين نكته كه شاملو پس از" مرثيه‌‏هاي خاك" وارد فضاي جديدي مي‌‏شود, گفت: شعرهاي شاملو با اينكه در اين دوره به شدت عاشقانه است، اما با حسرت همراه است و علت اين حسرت اين است كه شاعر به سال‌‏هاي پيري و پاياني عمر نزديك مي‌‏شود و غصه مي‌‏خورد كه بميرد و معشوق بماند و اين تنها حسرتي است كه در زندگي شاعر وجود دارد و اين مضمون به شدت در مجموعه "مرثيه‌‏هاي خاك" حاكم است.
سلاجقه با اشاره به اين نكته كه از سال‌‏هاي 45 به بعد شعرهاي شاملو با حسرت همراه مي‌‏شود, گفت: اين حسرت تا پايان شاعري شاملو با او همراه است, البته هر چه كه به دوران پاياني عمر شاعر نزديك مي‌‏شويم، تعداد عاشقانه‌‏هاي او كمتر و دروني‌‏تر مي‌‏شود. اما شاعر به قدري براي عشق ارزش قايل است كه در آخرين شعرهايش نيز" در حديث بي قراري‌‏ماهان" باز هم عاشق است. در اين شعرها شاهد تصويري از مرگ و همراهي عشق با او هستيم كه باعث مي‌‏شود شاعر احساس تنهايي نكند.
سلاجقه در ادامه افزود: درشعرهاي سال‌‏هاي 1341 شاملو" آيدا "همواره حضور دارد. اما من معشوق را در شعر شاملو تنها آيدا نمي‌‏دانم شعر او هميشه با آيدا شروع مي‌‏شود و رفته رفته معشوق در شعر شاملو فراگير مي‌‏شود. البته بايد اين را هم بگويم شعر شاملو هيچ‌‏گاه ازحضور" آيدا" خالي از حضور آيدا نيست.
سلاجقه در ادامه درباره كتاب نقد آثار شاملو كه قرار است در انتشارات مرواريد منتشر شود, گفت: در اين كتاب سعي كرده‌‏ايم كه 90 درصد اشعار شاملو را كه در بر گيرنده 17 مجموعه شعر شاملو اوست، مورد تحليل وبررسي قرار دهم و هر شعر را بر اساس ساختارش مورد بررسي قرار داده‌‏ام.
وي در ادامه افزود: اين كتاب 10 فصل دارد كه در فصل نخست درباره ويژگي سبكي آثار شاملو در بخش‌‏هاي ديگر به اشعار اجتماعي، هذيان‌‏ها، منظومه‌‏هاي مرثيه‌‏ها، عاشقانه‌‏ها، شبانه‌‏ها، سفر، انديشه‌‏هاي فلسفي و... پرداخته‌‏ام. اين كتاب در حدود 600 صفحه است ودر مقايسه با كتاب‌‏هاي ديگري كه درباره اشعار شاملو نوشته شده‌‏است بسيار حجيم نيست.
سلاجقه در پايان افزود: دكتر پور نامداريان دركتاب سفر در مه تنها تعدادي از اشعار 9 مجموعه شاملو را مورد بررسي و نقد قرار داده‌‏است و اين كتاب در حدود 530صفحه است. اما من در اين كتاب سعي كرده‌ام كل اشعار شاملو را مورد بررسي قرار بدهم. اما من فكر مي‌‏كنم با اين كه حجم اين كتاب زياد است مي‌‏تواند جاي خود را در بين جامعه كتاب خوان باز كند.

رضا شنطيا:
آيدا در شعر شاملو مفهومي ذهني است

در شعر شاملو , آيدا يك مفهوم ذهني است نه آيدا سركيسيان!
رضا شنطيا در گفت‌‏وگو با خبرنگار ادبي ايلنا, گفت‌‏: شاملو در ادبيات معاصر پديده‌‏اي است جامع الاطراف. بنابراين اول بايد مشخص كرد كه منظور كدام شاملو است؟ شاملو شاعر، شاملو مترجم, شاملو محقق, شاملو روشنفكر؟ و يا ... اصلا شاملوي شاملو؟ اما يك قدر مشتركي در راز مانايي شاملو در هر يك از حوزه هاي بالامي‌‏توان يافت و آن روحيه جستجوگري در راستاي نوخواهي شاملوست.
شاعر "عصر حجر" در ادامه تصريح كرد‌‏: شاملو به عنوان انسان معاصر, از دوشانس بزرگ برخوردار بود يكي اينكه شاعر بود و ديگر اينكه اوج شكوفايي شعرش در دوران خفقان پس از كودتاي 28 مرداد بود, طوفاني كه تنها شاملو توانست از آن جان سالم به در ببرد.
وي در ادامه با بيان اينكه در دوران خفقان, تنها هنري كه مي‌‏تواند زير زميني شود و به حيات خود ادامه دهد, شعر است, گفت: در اين دوران است كه مردم بيشتر به شعر پناه مي‌‏آورند آن هم شعري كه از درد مشترك‌‏شان بگويد. از وهني كه بر انسان مي‌‏رود بنالد و براي آزادي بسرايد. پر واضح است كه مردم زبان گوياي خويش را دوست دارند و او را عزير و محفوظ مي‌‏دارند.
شنطيا افزود: اگر چه براي شخص من امروز نه شعر شاملو, بلكه معلمي او اهميت دارد . راز ماندگاري او در قلب من, نه شعرهاي او , بلكه درس‌‏هايي هست كه از او گرفته و مي‌‏گيريم. شاملو از شعر معاصر جهان تاثير مي‌‏پذيرد و اگر نمي‌‏تواند در شعر معاصر جهان تاثير بگذارد, ‏دليلش مهجوريت زبان فارسي در بين زبان‌‏هاي ملل ديگر است.
وي در ادامه با اشاره به اين نكته كه تاثير شاملو بر ادبيات معاصر ايران حايز اهميت است, گفت : اگر امروز ما شاعران بخواهيم, (كه مي‌‏خواهيم)فراروي داشته باشيم, قطعا فراروي ما از شاملو و جريان شعري او خواهد بود. شاملو اسير روايت‌‏هاي كلان است. وقتي به مفاهيم انتزاعي مي‌‏پردازد اين اسارت بيشتر به چشم مي‌‏آيد.
شنطيا در پايان گفت : عشق نزد شاملو مفهومي بي‌‏اندازه مقدس و آسماني است. بنابراين او عشق را پايين نمي‌‏آورد تا اندازه" آيدا" زميني شود, بلكه" آيدا" را بالا مي‌‏برد و هم اندازه عشق مي‌‏كند ! همين باعث مي‌‏شود كه آيدا در شعر شاملو از خصوصيات انساني تهي شده و بيشتر يك موجود آسماني جلوه كند.


منبع : http://www.harmajidoon.com/article.aspx?id=94
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
افق روشن
-------------------------





روزي ما دوباره كبوترهايمان را پيدا خواهيم كرد
و مهرباني دست زيبائي را خواهد گرفت.

روزي كه كمترين سرود
بوسه است
و هر انسان
براي هر انسان
برادري ست.
روزي كه ديگر درهاي خانه شان را نمي بندند
قفل
افسانه ئيست
و قلب
براي زندگي بس است.

روزي كه معناي هر سخن دوست داشتن است
تا تو به خاطر آخرين حرف دنبال سخن نگردي.

روزي كه آهنگ هر حرف، زندگي ست
تا من به خاطر آخرين شعر رنج جست و جوي قافيه نبرم.
روزي كه هر لب ترانه ئيست
تا كمترين سرود، بوسه باشد.

روزي كه تو بيائي، براي هميشه بيائي
و مهرباني با زيبائي يكسان شود.

روزي كه ما دوباره براي كبوترهايمان دانه بريزيم . . .
و من آن روز را انتظار مي كشم
حتي روزي
كه ديگر
نباشم.
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
گر بدينسان زيست بايد پست
من چه بي شرمم اگر فانوس عمرم را به رسوائي نياويزم
بر بلند كاج خشك كوچة بن بست من





گر بدينسان زيست بايد پاك
من چه ناپاكم اگر ننشانم از ايمان خود، چون كوه
يادگاري جاودانه، بر تراز بي بقاي خاك.
 
بالا