دیدگاه های محمود دولت آبادي، پروين سلاجقه، يدالله جلالي،
علي بابا چاهي، رسول يونان، احمد پوري ، ضياء الدين ترابي و حميد رضا شكارسري در باره احمد شاملو.
علي بابا چاهي، رسول يونان، احمد پوري ، ضياء الدين ترابي و حميد رضا شكارسري در باره احمد شاملو.
************************************************
محمود دولت آبادي: شاملو، شاعري، كه عاشق رمان نويسي بود
شاملو عاشق رمان نويسي بود و ترجمه دن آرام عطش نويسندگي شاملو را ارضا كرد. من در جواني دن آرام را با ترجمه به آذين خواندهام و تصويري كه از اين كتاب در ذهن من نقش بسته تصويري حماسي است و شاملو با ترجمه دوباره دن آرام حتما ضرورت اين كار را احساس كرده بود.
وي در ادامه با بيان اين مطلب كه ترجمه دن آرام شاملو به هيچ وجه ترجمه به آذين را رد نمي كند و هر دو در زمان خويش كار ارزشمندي را انجام داده اند. افزود:
دن آرام يك اثر حماسي است و در اين اثر حماسي زبان كوچه بازار قابليت هاي بسياري را به متن مي دهد. و دن آرام مرحله تكويني زبان كوچه است.
زبان كوچه درآغاز ايجابي بود و شاملو با بكار بردن اين زبان در دن آرام اين زبان را براي هميشه زنده كرد.
دولت آبادي در ادامه با بيان اين مطلب كه روشنفكران زمينه ساز انقلاب مشروطه بودند گفت: روشنفكران را در گروه دانش آموختگان خارج از كشور بودند كه در شمال و غرب و شرق درس خوانده بودند و گروه ديگر دانش آموختگان مكتبي بودند كه بنيان فرهنگ آموزشي ايران را گذاشتند.
وي در ادامه افزود: از معروف ترين دانش آموختگان مكتبي ايران علي اكبر دهخدا است كه متوجه ارزش و اهميت زبان و فرهنگ مردم شد ؛ پس از آن زبان كوچه و بازار مورد توجه شاعران و محققين ايراني قرار گرفت.
دولت آبادي با بيان اين مطلب كه ترجمه دن آرام شاملو مهر تاييد بر زبان كوچه است گفت: از يك ربع قرن پيش كه واكنش هاي بسياري درباره زبان و فرهنگ كوچه وجود داشته ولي شاملو توانست با دن آرام ذخيره گرانبهايي از فرهنگ و زبان مردم را به جامعه ادبي ايران و دنيا هديه كند.
************************************************
دكتر پروين سلاجقه: شعر شاملو تعهد به انسانيت است
در نخستين مجموعه اشعار شاملو ايدئولوژي بار شده بر شعر حرف نخست را مي زند و بدون ترديد اين مسئله ناشي از تخيلات اجتماعي و رخدادهاي زمانه است. او در اين مجموعه ها چندان به شعريت اشعار خود توجه ندارد.
وي با اشاره به بی پرده سخن گفتن شاملو در نخستین آثارش می گوید: او در مجموعه اشعار آغازين بي پرده سخن مي گويد و شعرش فارغ از ابهام هنري و بيشتر شعار گونه است؛ دليل شعاري شدن نخستين اشعار شاملو را باید تعهد زياد او به شعر ، به عنوان ابزاري براي برپايي آزادی دانست . لحن كلام او متعلق به انساني مقتدر و انقلابي است. او شاعران گذشته و بعضي شاعران هم نسل خود را طرد مي كند. شاملو معتقد است شاعران كلاسيك انسان حقيقي را فراموش كرده اند. از نظر او شعر بايد "درد مشترك" انسان را بيان كند. همين تعهد زياد باعث مي شود اشعار نخستين شاملو حالتی شعاري پيدا كند.
سلاجقه با بیان این مطلب که در مرحله نقد آثار شاملو پس از بررسی چهار مجموعه شعر نخستين او متوجه شدم؛ شاملو ، هر چه در شعر جلوتر مي رود،جدال ياس و اميد در اشعارش بخصوص "هواي تازه" محسوس تر مي شود.
این استاد دانشگاه ضمن اشاره به این موضوع که « شعرهاي شاملو آينه زمان خود است و بر امواج نوسانات و بحران هاي اجتماعي سوار است»، از مجموعه شعر "هوای تازه " به نیکی یاد کرد و گفت: مجموعه شعر هواي تازه يكي از مهم ترين مجموعه اشعار شاملو است. شاملو از "هواي تازه" شاملو مي شود. در اين مجموعه مي توان تعداد زيادي از بهترين اشعار شاملو را مشاهده كرد؛ اگر چه اشعار ضعيف هم در اين مجموعه فراوان ديده مي شود. در اين مجموعه در حالي كه انديشه دروني شده و با شعرش همراه ميشود زبان خاص شاملو و بهره گيري از امكانات موسيقايي زبان افزايش مي يابد كه در ادامه به فرديت سبكي او مي انجامد.
شاملو در "هواي تازه" دچار يك ياس مي شود، كه داراي دو جنبه است. نخست، ياس دروني و دوم ياس اجتماعي. ياس دروني شاملو از خلاء عشق است و مي توان گفت، در اين مجموعه او منتظر طلوع عشقي است كه فقدانش او را به انزوا كشيده می کشد.
وي با اشاره به تولد اشعاري با عنوان " شبانه" در مجموعه "هواي تازه" ادامه داد: شاملو با "شبانه" ها محور تازه اي را در شعر خود باز مي كند كه تا پايان دوره شاعري با او همراه است. شبانه ها آميزه اي از انديشه هاي شخصي و اجتماعي شاعر در هيات تجلي عشق شخصي و اجتماعي در زبان و بياني هنري هستند.
وي گفت: از هواي تازه محور ديگري در سرودن شعر در كارنامه شاعري شاملو آغاز مي شود كه حديث نفس شاملوست و تا پايان دوره شاعري او ادامه دارد ؛ من نام اين دسته از اشعار را «هذيان هاي شاعرانه» گذاشته ام.
سلاجقه اظهار داد: هواي تازه از جهات ديگري نيز در دوره شاعري وي اهميت دارد كه آن ها را در كتاب خود مورد تحیل قرارداده و به آنها اشاره کرده ام .
دكتر پروين سلاجقه معتقد است، شعر شاملو هيچ وقت خالي از تعهد به انسان نبوده است و اين تعهد در شعرهاي آخر او زيباتر و شاعرانه تر منعكس مي شود.
این منتقد ادبی با اشاره به جایگاه عشق در آثار شاملو ، چنین اظهار نظر می کند: پیش تر هم گفته ام که ؛ عشق در ديوان شاملو دو مقوله عشق شخصي و عشق جمعي را در بر ميگيرد و او از آغاز كار شاعري تا به آخرين مجموعه شعرش"حديث بيقراري ماهان "به هر دو محور و فادار ميماند.
وي با اظهار این سخن که ؛ شاملو در محور عشق شخصي سه دوره را پشت سرگذاشتهاست ؛ نخستین دوره آن را متعلق به سال 1334 می داند یعنی زمانی که شاملو دوره خلا عشق را به طورموقت پشت سر می گذارد و از فضاي شعرهايش که بسيار تيره و مايوس كننده بودند کمی فاصله می گیرد . : شاعر در شعرهاي اين دوره انتظار تجلي عشق را دارد.
مولف کتاب «در آمدی برزیبایی شناسی شعر» با اشاره به سال 1334 و مجموعه شعر"هواي تازه" گفت : سال 1334 در مجموعه شعر هوای تازه با شش عاشقانه زيبا كه شاعر در آن فضاي متفاوتي را تجربه كرده است، مواجه ميشويم ،كه به نظر ميرسد، در اين دوره از زندگي شاعر شاهد تجلي يك عشق جديد اما موقت هستيم.
اما شاملو پس از سرايش اين شعرها باز هم وارد فضاي انتظار ميشود و پس از اين دوره او با آیدا آشنا می شود و فضاي جديدي در شعرهايی مانند؛ مجموعه شعر" آيدا در آينه" آغاز ميشود. از این پس ما با زيباترين عاشقانههاي او روبرو ميشويم كه شاعر معشوق زن را مورد خطاب قرار ميدهد. پس از اين هسته اصلي عاشقانههاي شاملو آيدا ميشود و در شعرهاي شاملو آيدا، تبديل به يك معشوق فراگير ميشود وشاعر در اين دوره زيباترين عاشقانهها را ميسرايد.
وي در ادامه با اشاره به اين نكته كه شاملو پس از" مرثيههاي خاك" وارد فضاي جديدي ميشود، می گوید: شعرهاي شاملو با اينكه در اين دوره به شدت عاشقانه است، اما با حسرت همراه است و علت اين حسرت نزدیکی شاعر به سال های پيري و پاياني عمر است . شاملو در این سال ها غصه ميخورد كه بميرد و معشوق او تنها بماند و اين تنها حسرتي است كه در زندگي شاعر وجود دارد. اين مضمون به شدت در مجموعه "مرثيههاي خاك" حاكم است.
سلاجقه با اشاره به اين نكته كه از سالهاي45 به بعد شعرهاي شاملو با نوعی حسرت فلسفی همراه ميشود، گفت: اين حسرت تا پايان شاعري شاملو با او همراه است، البته هر چه كه به دوران پاياني عمر شاعر نزديك ميشويم، تعداد عاشقانههاي او كم تر و درونيتر ميشود. اما شاعر به قدري براي عشق ارزش قائل است كه در آخرين شعرهايش نيز" در حديث بي قراريماهان" باز هم عاشق است. در اين شعرها شاهد تصويري از مرگ و همراهي عشق با او هستيم كه باعث ميشود شاعر احساس تنهايي نكند.
این استاد دانشگاه در ادامه می افزاید: درشعرهاي سالهاي 1341 شاملو" آيدا "همواره حضور دارد. اما من معشوق را در شعر شاملو تنها آيدا نميدانم، شعر او هميشه با آيدا شروع ميشود و رفته رفته معشوق در شعر شاملو فراگير ميشود. البته بايد اين را هم بگويم شعر شاملو هيچگاه خالی ازحضور" آيدا" نيست.
سلاجقه در ادامه درباره كتاب نقد آثار شاملو كه قرار است با عنوان « امیر زاده کاشی ها» در انتشارات "مرواريد" منتشر شود، گفت: تمامی اشعار منتشر شده از شاملو را مورد بررسی قرار داده ام و 90 درصد شعرهای برتر او را مورد تحلیل و نقد قرار گرفته است و هر شعر را بر اساس ساختارش مورد بررسي و تحلیل قرار دادهام. اين كتاب 10 فصل دارد كه در فصل نخست درباره ويژگي سبكي آثار شاملو در بخشهاي ديگر به اشعار اجتماعي، هذيانها، منظومهها، مرثيهها، عاشقانهها، شبانهها، سفر، انديشههاي فلسفي واشعار " نوستالژیک" پرداختهام. اين كتاب در حدود 730 صفحه است . قصد داشتم این اثر تا سال رو درگذشت شاملو روانه بازار کتاب شود که به دلیل طولانی شدن مراحل تصحیح و ویرایش به تاخیر افتاد که امید وارم به زودی روانه بازار کتاب شود.
************************************************
دكتر يدالله جلالي:
شاملو براي مخالفت با سانسور به اشعار گويشورانه روي آورد
بهار اولين شعر "گويش ورانه" را سرود و شاملو در منظومه "پريا و دختراي ننه دريا" و فروغ در شعر"به علي گفت مادرش روزي" اين گونه شعر را به كمال رساندند.
شاملو از جمله شاعراني است كه به زيبايي اشعار گويشورانه پيبرد و معتقد بود كه ما چنان به اين ترانهها عادت كردهايم كه از درك هنري آن عاجزيم.
شاملو براي مخالفت با سانسور پس از كودتاي1332 به اشعار گويش ورانه روي آورد. او منظومه پريا را در سال 1332 با توجه به فضاي اختناق و سانسور به اصلاح براي كودكان سرود، ولي مخاطب اصلي او بزرگسالان بودند و بعدها اين منظومه را به صورت مستقل و با نقاشي منتشر كرد.
شاملو در منظومه" پريا و دختراي ننه دريا" و فروغ در شعر" به علي گفت، مادرش روزي" به لحن گويش ورانه مردم تهران نزديك شدهاند. در پايان قصه دختراي ننه دريا شاهد پيروزي هستيم؛ اما شكست پايان قصههاي ننه دريا را رقم ميزند و پايان منظومه "به علي گفت، مادرش روزي" نيز مرگ است، فروغ و شاملو به دستاوردهاي بينظير اين منظومهها پي برده بودند ولي هر كدام با بياني از ادامه اين شيوه سرباز زدند.
************************************************علي بابا چاهي:
شاملو ملكه معنا را بر اريكه سلطنت نشاندهاست
شاملو يك پيشنهاد دهندهاست و در دورههاي بعد با ديدگاههايي كه او در شعر بيان ميكند مورد اقبال شاعران زيادي قرار ميگيرد.
شاملو به ويژه در كتاب هواي تازه بدون آنكه خودش به اين موضوع آگاهي داشته باشد، در وهله نخست يك پيشنهاد دهندهاست. فروغ فرخزاد با خواندن يكي از شعرهاي او- شعري كه زندگيست- به نقطهاي مي رسد كه ميگويد زبان فارسي از چه امكاناتي براي بيان مكالمه و محاوره برخوردار است.
تصادفا اين شعر از ديدگاه ديگري اخيرا مورد نفي قرار گرفته است، در كتاب كم حجمي كه منوچهر آتشي در خصوص شاملو نوشته است اين شعر را محكوم ميكند و ميگويد كه اين شعري ايدئولوژي زده است. به گمان من حتي اگر اين شعر داراي اين خصوصيت هم باشد، اين حرف بسيار نادرست به نظر ميرسد.
به نظر ميرسد اين داوريها غرض ورزانه است. لازم ميدانم كه در پرانتز يا بيرون پرانتز بگويم كه اين اثر و ديگر آثاري كه در اين مقطع زماني سروده شدهاند در واقع رنگ و بويي ايدولوژيك دارند و اين در نتيجه يك فرايند اجتناب ناپذيرتاريخي است. هر شعر بايد با توجه به زمان سرايش آن مورد بررسي قرار بگيرد. اگر از اين منظر نگاه كنيم ستايش ياغيها و قهرمانهاي محلي در شعر آتشي نيز موضوعيت نخواهد داشت.
بر خلاف تصور رايج، خصوصيتي در شعر شاملو وجود داردكه رويكرد او را نسبت به كلمات آركائيك نفي ميكند. من معتقدم كه در مقاطعي خاص كه شعر دچار يكنواختي و كسالت شدهاست، ميتوان توسط اهرمي همچون كلمات آركائيك متن شعري را به جنبش درآورد و اين كار هر كسي نيست. به اين معنا كه شاملو به خوبي از عهده اين كار بر آمدهاست كه خود در آينده آن را به عنوان سر مشقي به آيندگان سفارش ميكند.
شعر شاملو ماندگار است. از منظر نقد امروز شعر شاملو داراي آسيب شناسي هم هست، چرا كه اين شعر متكي به اتوريته بيان خطابي است و به مرجعيت معنا ميانديشد. شاملو ملكه معنا را بر اريكه سلطنت نشاندهاست.
شعر شاملو با قطعيت كلام محوري همراهاست. گرايش به نمايش تقابلهاي دوتايي كه از دوران افلاطون تاكنون در ادبيات غرب قابل مشاهدهاست در شعر او به خوبي نمود پيدا ميكند. قدرت استعلاي من راوي چيزي جز من ذهني مولف نيست، با اين وصف پارهاي متن ، شاملو راه را بر چند باوري معرفت شناختي بستهاست.
به گمان من به موازات عيني شدن پديدههاي هستي محبوب يا معشوق نيز در شعر معاصر جلوه زمينيتري يا حضور زمينيتري پيدا ميكند. يعني قابل لمستر ميشود و داراي خون و پوست به نظر ميرسد شعر شاملو از اين قاعده مستثني نيست .اما بن بينش شعر مدرن امروز كه متكي بر عدم قطعيت و عدم نسبیتگرايي و گرايش به تقابلهاي دوتايي است معشوق را نه تنها در شعر شاملو بلكه در شعر معاصر نيز همچنان با ستايشي مطلق همراه ميكند. بدين معنا باز هم گويا محبوب مورد اشاره از زمين به تدريج گسسته ميشود و به عرش ميرسد.
معشوق شاملو فردي است كه از منظري مردسالارانه مورد ستايش قرار ميگيرد. جلوه زنانه او صحنه نمايش تفاخر شاعر ميشود. به نظر من شاعران امروز با نسبیتگرايي بيشتري به مفاهيمي همچون معشوق بايد بپردازد تا فاصله ناخواستهاي بين معشوق و شاعر پديد نيايد و نگاه شاعر نگاهي از بالا به معشوق نباشد، آنچنان كه غالبا در شعر چنين است.
************************************************
رسول يونان:
شاملو به انسان عشق ميورزد تا به معشوق
شاملو شاعري بزرگ بود، اگر در اروپا به دنيا ميآمد حتما لباس شواليه تن او ميكردند و مورد احترام بيشتري قرار ميگرفت.
احمد شاملو حتي اگر شعر هم نميسرود در ادبيات ايران و جهان ماندگار ميشد، چرا كه او علاوه بر شعر دستي در ترجمه، داستان نويسي، تحقيق، پژوهش و بازسرايي متون كلاسيك داشت و همه اين مسايل دست به دست هم ميدهند كه شاملو به اين زودي از ياد نرود.
شاملو نقطه جدايي شعر معاصر از شعر كلاسيك است. شعر نو با نام شاملو عظمت يافت هر چند كه نيما آغازگر آن بود؛ اما شاملو با ارائه شعرهاي منسجمتر و زيباتر توانست از شعر كلاسيک فاصله بگيرد.
شاملو از زبان"آركائيك" در شعرش به خوبی سود برد. شعرهاي شاملو به دو دسته تقسيم ميشوند. دسته اول شعرهاي او بيشتر حماسي و اجتماعياند كه جنبه آركائيك آنها بيشتر به چشم ميآيند و دسته دوم شعرهاي عاشقانههاي او هستند كه بيشتر به شعر معاصر جهان شباهت دارد.
شاملو تاثير بسزايي روي شعر معاصر گذاشتهاست و بيشك او نيز از شاعران معاصر نظير" لوركا، ناظم حكمت، پل الوار و..." تاثير پذيرفتهاست. اما تاثير گذاري او از تاثير پذيرياش بيشتر است. در دهه 50 حتي فروشندگان دوره گرد نيز تحت تاثير شاملو بودهاند چه برسد به شاعران.
شاعراني كه به شيوه شاملو شعر سرودهاند در سايه او هستند، چون؛ تقليد مو به مو كار درستي نيست و به همين دليل است كه امروزه نامي از آنها به ميان نميآيد. اكثر شاعران معاصر در كتابهاي اوليه خود تحت تاثير شاملو بودهاند؛ اما شاملو مستقيما در شعرهاي نخستيناش تحت تاثير شاعران كلاسيك بود.
شعر شاملو، شعري است كه به مسايل سياسي و اجتماعي بياعتنا نيست. با توجه به اين كه شاملو در ايران متولد و زندگي كردهاست، خواه ناخواه تحت تاثير تنشهاي اجتماعي و سياسي قرار گرفته؛ بنابراين بيشتر شعرهاي او در برگيرنده مسايل سياسي ـ اجتماعي است؛از به درآويخته شدن سرتيپ زنگنه تا اندوه نان كارگران بيجاري.
شاملو يك شاعر متعهد است و تمام اقشار جامعه در شعر او به عنوان يك كاراكتر حضور دارند. او در برج عاج زندگي نكرد كه شعرش صرفا رويايي عاشقانه باشد. معشوق در شعر شاملو بيشتر انسان است تا يك زن. او در ستايش انسان سخن گفته است. شاملو در شعرش انسان آگاه را با نام "آيدا" گاه با نام"تو" گاه با نام"وارتان" ميسرايد. او به انسان عشق ميورزد تا به معشوق.
************************************************
احمد پوري مترجم :
گاهی با ترجمه شاملو شعر از متن اصلی بهتر می شود
ترجمه شعر افق هاي جديدي را پيش روي شاعران مي گذارد و آنها را با عرصه هاي هنر در فضايي متفاوت آشنا مي سازد.
در صد سال اخير ترجمه شعر تاثير بسزايي در ادبيات معاصر ايران گذاشته و پيدايش قالب هاي نو درشعر فارسي كه قبلا بي سابقه بوده دليلي بر اين مدعاست .
مترجم بايد در ترجمه فضاي شعر را القا كند و وفاداري به ترجمه تحت لفظي كلمات شعر نمي تواند فضايي را كه شاعر به وجود آورده به خواننده القا كند.
مترجم مجموعه" تو را دوست دارم چون نان و نمك" در ادامه با بيان اين مطلب كه هدف غايي يك مترجم از ترجمه شعر، فراهم كردن زمينه لذت براي خوانندگان است گفت: بسياري از ترجمه هايي كه در حال حاضر روانه بازار کتاب مي شوند بيشتر شبيه نثر هستند كه هيچ فضايي را براي خواننده ايجاد نمي كند و اگر اسم شاعر را از پاي اين ترجمه ها برداريم خواننده ها واقعا احساس نمي كنند كه با متني كه روبه رو هستند شعر است.
اگر به اشعار لوركا و مارگريت بيگل با ترجمه احمد شاملو نگاه كنيم و دو متن را با يكديگر مقايسه كنيم مي بينيم كه شاملو در اين ترجمه ها شاهكار كرده است.
به نظرمن ترجمه هاي شاملو از متن اصلي اين اشعار موفق تر بوده اند.
************************************************
ضياء الدين ترابي :
شعر شاملو، شعر زمان خودش است
شاملو و نيما از دو راه متفاوت به سوي يك هدف مي روند ، نيما از نظم به شعر وشاملو از نثر به سوي شعر مي رود و شعر شاملو از نثر به سوي شعر مي رود و ريشه در سنت نثري دارد.
شعر شاملو ، شعري مخيل ، در قالب نثر است و از وقتي سرودن شعر بي وزن را آغاز مي كند ، شاعري تأثيرگذار مي شود.
ترابي درباره زبان وآهنگ شعر شاملو گفت : شاملو به زباني مي رسد و آن را تا آخرين شعر خود حفظ مي كند كه اين فاصله گرفتن از زبان زمانه موجب تشخيص شعر شاملوست . بر اثر مرور زمان شاملو به كشف جديدي مي رسد ومتوجه پتانسيل موسيقيايي نثر قرن چهارم مي شود.
وي فرم را براي شاملو دروني خواند و درباره محتواي شعرهاي شاملو گفت : شعر شاملو از نظر محتوا ، شعر زمان خودش است .
************************************************
حميد رضا شكارسري :
شاملو شعر می آفریند تا اندیشه را بیان کند
شاملو با برداشتن شروط شعريت كلاسيك ، به نفع شعر، از قيد وبندهاي دست وپاگير عروض وقافيه رها مي شود وفضا را براي جولان توسن تخيل آماده مي كند.
شكارسري شاملو را شاعري كلي نگر است. شعر شاملو فاقد هويت تاريخي وبه لحاظ زماني و مكاني شعري ازلي ، ابدي است . درآثار شاملو ، زبان فضاي خود را به شعر تحميل مي كند.
انديشه درشعر شاملو جایگاه ویژه ای دارد. در آثار شاملو ، شعر آفريده مي شود تا انديشه را بيان كند.
منبع