• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

واقعاً مردم آذربایجان ترک نیستند؟

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
چرا فكر نمي كنيد كه كمي هم مشكل از خود ما است .
من با تلويزيون و كانال كاري ندارم .

يك مثال ساده براي شما مي زنم .

يك زماني موسسه هنري و فرهنگي ماهور تصميم داشت آثار استاد عاشيق رسول قرباني را منتشر نمايد . مجوز كارها هم گرفته شده است . در جلسه اي كه با مدير اين موسسه جناب آقاي موسوي برگزار شد ايشان دليل انصراف موسسه را با وجود صادر شدن جواز قانوني براي نشر بعد اقتصادي اين كار عنوان كردند .
ايشان از من به عنوان يك آذربايجاني سوال كردند كه چرا آذربايجاني ها حتي به آثار خود علاقه نشان نمي دهند . ايشان اذعان مي كردند كه وقتي اثري از كامكارها منتشر مي گردد در طي يكسال چندين بار تجديد نشر مي گردد اما تمامي آثاري كه اين موسسه در اين زمينه منتشر كرده اند همگي در انبار خاك مي خورند و . . .


يك بازنگري براي ما به عنوان جامعه آذربايجاني ها ضروري به نظر مي رسد .
 

AtoorPat

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 ژانویه 2006
نوشته‌ها
100
لایک‌ها
2
به نقل از khlhz :
کتاب کهن دده قورقود را که نمی شناسی. بگویم فایده اش چیست.

من كل كتاب دده‌قورقود را خوانده‌ام از كجا مي دانيد كه نمي‌شناسم؟ هميشه همينگونه داوري مي‌كنيد؟ افزون بر آن، كتاب دده‌قورقود به ايران چه ارتباطي دارد؟
 

AtoorPat

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 ژانویه 2006
نوشته‌ها
100
لایک‌ها
2
به نقل از khlhz :
این کتاب به ملت من اختصاص دارد نه به شما و راه من از امثال شما جداست و بحث با شما و امثالتان فایده ندارد چون شما در اصل ملت آذربایجان را به رسمیت نمی شناسید.

كتاب دده‌قورقود كه نه نويسندهء مشخص دارد و نه تاريخ، هيچگاه نامي از آذربايجان نبرده است و اصلا دده‌قورقود خيالي، جايي را بنام آذربايجان نمي‌شناسد.
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
به نقل از khlhz :
کتاب کهن دده قورقود را که نمی شناسی. بگویم فایده اش چیست. منطق قوی شما را دیدم و خواندم و آن را باور کردم! اینک خوانندگان دیگر شاهد باشند که تجزیه طلبان حقیقی کیانند من یا امثال فارس پرست شما.

من این کتاب را هم خوب میشناسم دارای 12 داستان حماسییه که روایت عاشیقها از داستاهای قوم اغوزه ولی از مثال خوبی برای ادبیات ترکی استفاده نکردی چونکه داستانهای دده قورقود قدمتی در حدود سده های نیمه دوم قرن 15 میلا دی داره که اونهم به زبان اغوز نوشته شده و از زبانهای شاخه اوله و زبان آذری از زیر شاخه های اونه-.
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
به نقل از khlhz :
گیرم اعراب بومی نیستند. گیرم پستهای حساس دارند. چرا درآمد سرانه آنها پایینتر از بقیه؛ شهرهایشان هم همینطور و بیکاری در آنجا بیشتر است؟
آقا بیخیال هر چیزی را باور نکن به خدا اگه منم مثل اونها بودم که غم نداشتم وضع 80 درصدشون توپ توپه -اینا را باور نکن
اصلا حیف نیست آذری ها را با اعراب مقایسه کنی !!!!
 

oggy

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
13 فوریه 2006
نوشته‌ها
149
لایک‌ها
0
به نقل از khlhz :
این کتاب به ملت من اختصاص دارد نه به شما و راه من از امثال شما جداست و بحث با شما و امثالتان فایده ندارد چون شما در اصل ملت آذربایجان را به رسمیت نمی شناسید. شما فکر می کنید که این کتاب با کتاب شاهنامه قابل قیاس است؟ شما از بس این کتاب را خوانده اید که در اصل قضیه؛ با ترک مخالفید. در کتاب دده قورقود صحبت از مهر و محبت نسبت به انسان و دوستی و مودت در میان است ولی در شاهنامه فردوسیتان همه جا از نفرت نسبت به سایر اقوام و جنگ آنها در میان است و ترکان و سایر ملل را در آن به صورت دیو توصیف شده. البته این چه دیوی است که فلان شخص دیوبند دیو ها را زندانی می کند و از آن دیوها انواع هنرها از جمله آشپزی و خیاطی و نوشتن می آموزد؟ آیا جای دیو و آدم عوض نشده؟

کتابهای بزرگ به یک ملت تعلق ندارند و مرزهای زبانی و سیاسی و جغرافیایی را پشت سر می گذارند
مثل ایلیاد و اودیسه یا رامایانا و یا شاهنامه

دده‌قورقود را فقط معدودی از پانترکیست ها می شناسند.
 

AtoorPat

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 ژانویه 2006
نوشته‌ها
100
لایک‌ها
2
به نقل از roje_aria79 :
من این کتاب را هم خوب میشناسم دارای 12 داستان حماسییه که روایت عاشیقها از داستاهای قوم اغوزه ولی از مثال خوبی برای ادبیات ترکی استفاده نکردی چونکه داستانهای دده قورقود قدمتی در حدود سده های نیمه دوم قرن 15 میلا دی داره که اونهم به زبان اغوز نوشته شده و از زبانهای شاخه اوله و زبان آذری از زیر شاخه های اونه-.

درود بر شما دوست گرامي
حتي داستانهاي دده‌قورقود و اصطلاحات بكار رفته در آن هرگز مانند ديوان لغات‌الترك كه بزبان غُزها نوشته شده، نيست. اين كتابي بوده كه در يكي دو سدهء گذشته بفرمان انگليسيها(شايد روسها) در قفقاز نوشته شده است. احتمالا پيرامون سال 1870 نوشته شده است. يعني زماني كه نام عثمانيان درنده مي‌رفت كه محو گردد!
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
به نقل از AtoorPat :
درود بر شما دوست گرامي
حتي داستانهاي دده‌قورقود و اصطلاحات بكار رفته در آن هرگز مانند ديوان لغات‌الترك كه بزبان غُزها نوشته شده، نيست. اين كتابي بوده كه در يكي دو سدهء گذشته بفرمان انگليسيها(شايد روسها) در قفقاز نوشته شده است. احتمالا پيرامون سال 1870 نوشته شده است. يعني زماني كه نام عثمانيان درنده مي‌رفت كه محو گردد!

دوست عزیز باور کنید در این گونه اندیشه های تجزیه طلبانه که بیشتر ساخته دست دشمنان این مرزو بوم است چیزی که آنها به آن نمی اندیشند همان آزادی این قوم عزیز و گرامی است شما فکر میکنید کشور آذربایجان دوست این قوم است یا مملکتی که از اول خاکی چون آتروپاتان را با خون خویش حفظ کرده -بحث یک زبان و دیگر چیزها نیست که من هم مخالفتی با ترویج فرهنگ و زبان آنها نداشته وندارم بلکه بسیار حمایت هم میکنم اما این جعل تاریخ و دشمنی با پارسیان مکر و حیله ایست که ریشه در جای دگر دارد
 

oggy

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
13 فوریه 2006
نوشته‌ها
149
لایک‌ها
0
ملتی به نام آذربایجانی در ایران وجود ندارد تعریف ملت در علوم سیاسی کاملا واضح است
در ایران قومیت هایی همچون فارس عرب کرد و ترک وجود دارد.
 

AtoorPat

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 ژانویه 2006
نوشته‌ها
100
لایک‌ها
2
هنگامي كه دروغ پانتركيست‌ها گرفته مي‌شود به يكباره توان بحث را از دست مي‌دهند زيرا كه بدون هيچ آگاهي سخن مي‌گويند و تنها سخن پانتركيست‌هاي باكو و آنكارا است كه در گوششان با خشم و صداي بلند و ناسزا فرو مي‌رود!

در آذربايجان شبكهء‌ محلي آذري زبان وجود دارد و اتفاقا از گروه‌هاي ديگر مردم آذربايجان كه به زبانهاي كردي و تاتي و طالشي و ارمني سخن مي‌گويند تلويزيون برنامه ندارد!
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
...حيدر بابا گويلر بوتون دوماندي،

(حيدر بابا آسمانها را تماما مه گرفته است،)

گونلريميز بير بيريندن ياماندي،

(روزگارمان روز به روز بدتر مي شود، )

بير بيريزدن آيريلمايين آماندي!

(مبادا از يکديگر جدا شويد !)


این اشعار آذری شاعر بزرگ آذربایجان(شهریار) تقدیم به شما فقط یک حرف کوچولوی اون را گوش کن( بير بيريزدن آيريلمايين آماندي!)
ما همه ایرانییم چه آذری چه اقوام دیگر هیچوقت هم از هم جدا نشده و نمی شیم .امیدوارم اگه مشکل داشتن تلویزیون آذری هم حل نشده یک روزی حل بشه.
 

AtoorPat

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 ژانویه 2006
نوشته‌ها
100
لایک‌ها
2
به نقل از khlhz :
این کتاب به ملت من اختصاص دارد نه به شما و راه من از امثال شما جداست و بحث با شما و امثالتان فایده ندارد چون شما در اصل ملت آذربایجان را به رسمیت نمی شناسید.
ملت‌سازي بر پايهء زبان از دستاوردهاي استالين جنايتكار است و هيچ ريشهء‌ علمي ندارد.

شما فکر می کنید که این کتاب با کتاب شاهنامه قابل قیاس است؟ شما از بس این کتاب را خوانده اید که در اصل قضیه؛ با ترک مخالفید.
شاهنامه با غارت و كشتار مردم بي‌گناه و بي‌دفاع مخالف است، خواه اين يورشها از سوي تركان باشد كه خاستگاهشان شمال سيبري بوده و در هزاره‌هاي گذشته از شمال سيبري به سيبري و سپس به آسياي مركزي و ايران و شمال درياي كاسپين(خزر) و نهايتا آناتولي يورش آوردند و كوچ كردند، خواه پادشاه ايراني همچون كي‌كاووس باشد كه به ديگران يورش برد، خواه اسكندر باشد خواه تازيان ... بي‌دليل نيست كه در برابر يورش وحشيانهء تركان، ديوارهاي چين و فيروز و گرگان و انوشيروان و ... ساخته شد. يعني تركان زرد پوست كه همنژاد چينيان بوده‌اند ببينيد كه چه اندازه وحشي بوده‌اند كه در برابرشان ديوار چندين كيلومتري با پهناي ده تا دوازه متر و ارتفاع بلند ساخته شده بود!

در کتاب دده قورقود صحبت از مهر و محبت نسبت به انسان و دوستی و مودت در میان است
در همهء كتاب دده‌قورقود هيچ جا نمي‌بينيد كه از مهر به ديگران سخن رود و همواره ملل ديگر را چنان وحشيانه نابود مي‌كند كه در تاريخ سابقه ندارد. بد نيست نگاهي به داستانهاي دوازده‌گانهء‌ اين كتاب بيندازيد (مانند كشتار بي‌رحمانهء مسيحيان با نام كافر! )
تركان دده‌قورقود حتي به خود هم رحم نمي‌كنند و داستان خوان يغما و كشتار قومي در داستان شمارهء‌12 آن شگفتي هر انساني را برمي‌انگيزد!

ولی در شاهنامه فردوسیتان همه جا از نفرت نسبت به سایر اقوام و جنگ آنها در میان است

كه فرهنگ آرايش جان بوَد ... ز گوهر(نژاد) سخن گفتن آسان بود

توانا بود هر كه دانا بود ...

(روانشاد فردوسي)


و ترکان و سایر ملل را در آن به صورت دیو توصیف شده. البته این چه دیوی است که فلان شخص دیوبند دیو ها را زندانی می کند و از آن دیوها انواع هنرها از جمله آشپزی و خیاطی و نوشتن می آموزد؟ آیا جای دیو و آدم عوض نشده؟
روي هوا سخن نگوييد، ثابت كنيد كه ديوها همان تركان بوده‌اند. هر پانتركيستي كه چيزي گفت را نبايد كه بدون انديشه بپذيريد.
 

AtoorPat

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 ژانویه 2006
نوشته‌ها
100
لایک‌ها
2
به نقل از roje_aria79 :
...حيدر بابا گويلر بوتون دوماندي،

(حيدر بابا آسمانها را تماما مه گرفته است،)

گونلريميز بير بيريندن ياماندي،

(روزگارمان روز به روز بدتر مي شود، )

بير بيريزدن آيريلمايين آماندي!

(مبادا از يکديگر جدا شويد !)


این اشعار آذری شاعر بزرگ آذربایجان(شهریار) تقدیم به شما فقط یک حرف کوچولوی اون را گوش کن( بير بيريزدن آيريلمايين آماندي!)
ما همه ایرانییم چه آذری چه اقوام دیگر هیچوقت هم از هم جدا نشده و نمی شیم .امیدوارم اگه مشکل داشتن تلویزیون آذری هم حل نشده یک روزی حل بشه.


درود گرامي
روان استاد شهرياد شاد و يادش گرامي باد.

دربارهء زبان ملت ايران كه يك زبان را در برابر يورشهاي گوناگون تازيان و مغول و تاتار و... به ايران، شكل دادند و نامش را فارسي گذاشتند كه برگرفته از همهء‌ گويشها و زبانهاي ايراني‌ست و در زمان مشروطه رسمي‌اش كردند، زنده‌ياد شهريار مي‌گويد كه در همه جا كمتر ملتي را مي‌توان يافت كه همچون ايرانيان يكزبان را كه زبان هويت‌شان بود نگه‌دارند و روي به فرزندان آذربايجان مي‌كند و مي‌گويد:

تو همايون مهد زرتشتي و، فرزندان تو
پور ايرانند و پاك آيين نژاد، آريان
اختلاف لهجه، مليت نزايد بهر كس
ملتي با يك زبان، كمتر به ياد آرد زمان
گر بدين منطق تو را گفتند، ايراني نه‌اي
صبح را خوانند شام و، آسمان را ريسمان

محمدحسين بهجت تبريزي (شهريار)
 

AtoorPat

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 ژانویه 2006
نوشته‌ها
100
لایک‌ها
2
به نقل از khlhz :
بروید و شعر: الا تهرانیا انصاف میکن، خر تویی یا من؟ را بخوانید.

در سده‌هاي گذشته جوك‌ها بنام كساني چون ملانصرالدين ساخته و پرداخته مي‌شد. پس از ظهور غربيان بويژه انگليس، شوربختانه كم كم تبديل شد به توهين به شهرها و قومهاي گوناگون. بنابراين من به زنده‌ياد شهريار حق مي‌دهم كه چنين سخني گويد.
 

keyvan_itman

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
15 مارس 2006
نوشته‌ها
122
لایک‌ها
2
ايران مجلس دارد و بيشترين سران كشور را آذربايجانيان تشكيل مي‌دهند، مي‌توانيد در مجلس راي بگيريد كه زبان رسمي را چيز ديگري بگذارند.
من به هر چی اعتماد داشته باشم به این مجلس اعتماد ندارم, جدیدا هم که سیستم نشستن و برخواستن رو برداشتن که دیگه اصلا معلوم نیست آرا واقعیه یا نه.
نماینده ها هم که یکی از یکی بشوورتر.
در مورد تلویزیون محلی هم (مال ارومیه): به نظر من بخوره تو سرشون بهتره.
حالا از برنامه های چرتشون که بگذریم, مثلا میخواند ترکی حرف بزنن, نصف کلماتشون فارسیه(محض کلاس کار) نصف دیگه کلمات عتیقه ترکی رو استفاده میکنن که خودم به زور میفهمم چی میگن (اینم محض حفض سنتی بودن کار), تمام جملات رایج برنامه های فارسی رو هم کلمه به کلمه بر میگردونن به فارسی (آخر ضایع).
بعضی وقتها فیلمهای خوب نشون میده که اونم از کانال 5 تهران کش میرن, رو آرمش شکل میندازن و پخش میکنن
 

raanagol

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
10 مارس 2006
نوشته‌ها
8
لایک‌ها
0
سن
40
محل سکونت
teh
azizan khaheshan tohin nakonin chon man ye bar goftam ke in gozaresh hast barai ein neveshtamesh ke torka ghadre khodeshono bishtar bedonan shoma ziad hers nakhorin moton sefid mishe
 

AtoorPat

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
23 ژانویه 2006
نوشته‌ها
100
لایک‌ها
2
به نقل از keyvan_itman :
من به هر چی اعتماد داشته باشم به این مجلس اعتماد ندارم, جدیدا هم که سیستم نشستن و برخواستن رو برداشتن که دیگه اصلا معلوم نیست آرا واقعیه یا نه.
نماینده ها هم که یکی از یکی بشوورتر.
در مورد تلویزیون محلی هم (مال ارومیه): به نظر من بخوره تو سرشون بهتره.
حالا از برنامه های چرتشون که بگذریم, مثلا میخواند ترکی حرف بزنن, نصف کلماتشون فارسیه(محض کلاس کار) نصف دیگه کلمات عتیقه ترکی رو استفاده میکنن که خودم به زور میفهمم چی میگن (اینم محض حفض سنتی بودن کار), تمام جملات رایج برنامه های فارسی رو هم کلمه به کلمه بر میگردونن به فارسی (آخر ضایع).
بعضی وقتها فیلمهای خوب نشون میده که اونم از کانال 5 تهران کش میرن, رو آرمش شکل میندازن و پخش میکنن

با درود
اتفاقا چون نماينده‌هاي مجلس نماينده‌هاي استانها هستند بيشتر مي‌توان به ايشان اعتماد داشت تا مثلا انجمنهاي ديگر.
دربارهء تلويزيون اروميه من خبر ندارم اما آيا در آنجا به كردي هم سخن گفته مي‌شود؟ چون هرچه باشد بيش از 70% مردم آذربايجان غربي كرد هستند.

به هر روي، كار فرهنگي چيزي نيست كه بتوان از دولت انتظار داشت. كار فرهنگي كاري است كه بدست مردم انجام مي‌شود. شما ببينيد مثلا براي آرامگاه كوروش كه مورد ستايش بزرگان جهان است مي‌بينيم كه سد سيوند كنارش مي‌سازند! اما با همت مردم است كه شايد بتوان جلوي اينكار را گرفت.

يكي از شاعران معاصر و بزرگ تبريز زنده‌ياد بانو پروين اعتصامي مي‌گويد:

عدسي وقت پختن، از ماشي
روي پيچيد و گفت اين چه كسي‌ست؟!
ماش خنديد و گفت غره مشو
زانكه چون من فزون و چون تو بسي‌ست
هرچه را مي‌پزند، خواهد پخت
چه تفاوت كه ماش يا عدسي‌ست!
 

keyvan_itman

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
15 مارس 2006
نوشته‌ها
122
لایک‌ها
2
اتفاقا چون نماينده‌هاي مجلس نماينده‌هاي استانها هستند بيشتر مي‌توان به ايشان اعتماد داشت تا مثلا انجمنهاي ديگر.
آره, به نظر من نه تو این کار بلکه تو تمام زمینه های دیگه مردم باید کارها و همچنین کارهای دولت تو اون زمینه رو کنترل کنند, فقط در چنین حالتی به یه کشور آرمانی دست خواهیم یافت ;)
 

Behrooz

مدیر بازنشسته
کاربر فعال
تاریخ عضویت
7 سپتامبر 2004
نوشته‌ها
10,988
لایک‌ها
292
سن
46
محل سکونت
Tehran
اين الان شد يك كار حسابي و فرهنگي . يعني اينكه در آرامش حرفمان را بزنيم و از درگيري و ايجاد تشنج جلوگيري نماييم . برخي اوقات عده اي از كاربران بسيار خوب اين مجموعه كه بچه هاي با سوادي هم هستند گرفتار جوي مي شوند كه اصلا شايسته نيست . ( من خودم هم گاهي گرفتار مي شوم و اين ذات انسان است ) ولي چه خوب است كه بتوانيم بر اين نفس چيره شويم و براستي بياموزيم كه فقط با هم گفتگو كنيم و از يكديگر بياموزيم .


براي همه دوستان عزيز آروزي موفقيت دارم و آرزو دارم شاهد روزي باشيم ( اصلا بقيه اش را نمي نويسم خودتان ميدانيد آرزويم چيست )
 

roje_aria79

Registered User
تاریخ عضویت
21 فوریه 2006
نوشته‌ها
3,518
لایک‌ها
19
محل سکونت
In The Stars
Behrooz عزیز مدیر گرامی پذیرفتن یا رد یک حقیقت جز با تعمل و صبر امکان پذیر نیست و حرف شما تایید میشود .
ولی کینه توزان و کسانی که همیشه از سربلندی ایران زمین در عذاب بوده اند چنان با تحریف و افترا فکر قومیتهای ایران زمین را مسموم کرده اند که بسیاری از کسانی که طعمه این حیله میشوند حاظرند به هر قیمتی تیشه بر پیکر مملکتی بزنند که خود پرورنده اعتلاو صلابت و جاودانگی آن بوده اند و حاظرند فداکاری اصلاف خویش را در حفظ این مرز و بوم فنا کنند .

مگر نبود خونریزی و کشتار عثمانیان در حمله به ایران زمین (در دوران صفوی )حال چگونه است که دشمنان دیروز این قوم امروز خود دوست و یار آذر بایجان گشته اند( دایه بهتر از مادر ).

یا اعرابی که چه از نظر تاریخ و چه در همین زمان در حمله عراق به ایران کوچکترین رحمی به قومیتهای اعراب ایران و ایرانیان خوزستان نکردند حالا دایه بهتر از مادر حرف از نجات اعراب و الاهواز و ایران می زنند .
آیا ما محقیم در حفظ این بوم و بر یا بیگانگانی که چون وحشیان هر وجب از این خاک را هر باره لگد مال طمع خویش نموده اند .
چه فرقی است در گفتار ما و نام ما (ترک و لر و کرد و ...) که تا بوده ما پاره جگر این سرزمین بوده و خواهیم بود ایران بدون ما بی معنی است اگر اینگونه باشیم تا ابد سرور خویشیم و راحت از استغنای دیگری .
چه خوش گفت آن پاکزاد مرد : چو ایران مبادا تن من مباد.
بدون وجود سرزمینم بودن من در هر قومی بیمعناست .
خدایا سرزمینم را و ملتم را حفظ کن و از سرنوشت بد دور بدار .
 
بالا