mohammadmohammad
کاربر تازه وارد
- تاریخ عضویت
- 22 آگوست 2012
- نوشتهها
- 2
- لایکها
- 0
سلام سلام های هلو هاو آر یو! اسم من آرمان است. من متولد سالی هستم بین سالهای 1368 تا 1373. این طوری که حساب کنید حدود 18 تا 23 سال دارم. روز و ماه دقیق تولدم را به شما نمیگویم چون که در آن صورت و با کم کردن 9 ماه از روز تولدم میتوانید حدس بزنید که نطفه من کی بسته شده و ممکنه اون موقع به فکر این بیافتین که پدر و مادر من اون شب کجا بودن و علی رغم اینکه صبح تا شب کارم پرسه زدن با یه پراید خوابیده رینگ اسپرت و متلک پروندن به دخترای مردمه، وای به حالتون اگه در مورد ناموس من فکرای بد بکنین. اگه جرات همچین جسارتی رو به خودتون راه بدین، من و بروبکس میایم محلتون و با هم حسابی درگیر میشیم.
همانطور که میبینید، من تیریپ کاملا آپ تو دیتی دارم. موهامو طوری با ژل و روغن نیوئا و نیترو درست میکنم که از دور به نظر بیاد به هم ریخته است ولی در اصل این مدلشه! همونطور که میبینید، قد من در حدود 175 سانته ولی به کمک کفشهایی که تبلیغشو تو منوتو و چندجای دیگه دیدم، به نظر میاد حدود 180 سانتم. لباس هام رو هم همه اس مارکداره و از نارون و میلاد نور و تندیس و بوستان و گلستان و مهستان و چنارستان و سیستان و بلوچستان و کردستان و چند تا مرکز خرید دیگه که شما بدبختا حتی اسمشون رو هم نشنیدین و من همینطوری اسماشونو ردیف کردم که به شما فخر بفروشم – چون که فکری که شما در مورد تیریپ من میکنید از سلامتی و ناموس اعضای خانواده ام برام مهمتره – خریدم خدا تومن! شاید بگید این پسره چرت میگه، اون بالا حاضر بود آدم بکشه حالا پدر مادرشو خرج مارک شلوار میکنه، اما جواب من به شما این خواهد بود: کمی با من باشید و پی خواهید برد که وجود من پر از تناقضاته چون که من خیلی باحال و توپم!
ادامه داستان بعدا! فعلا تا همینجاشو داشته باشید، کار برای پیش اومده. شنیدم که رامین با دوستش پارمیدا به هم زده و من میخوام از فرصت استفاده کرده و با پارمیدا دوست شم. بهتره برم چراغای عقب پراید خوابیدهمو عوض کنم چون که همه میدونیم هیچ چیز دخترا رو بیشتر از چراغ عقب مدل جدید پراید خوابیده جذب نمیکنه. بای بای (دقت کنید که واژههای ضایعی مثل خداحافظ و به سلامت در مجموعه واژگان من جایی ندارن و من علی رغم اینکه تا درس 4 کتاب اینترچنج زرد بیشتر پیش نرفتم، ولی اول و آخر صحبتام یه های و بای میچسبونم تا همه فکر کنن من خیلی انگلیسی بلدم).
بای بای.
سلام سلام های هلو هاو آر یو! اسم من آرمان است. من متولد سالی هستم بین سالهای 1368 تا 1373. این طوری که حساب کنید حدود 18 تا 23 سال دارم. روز و ماه دقیق تولدم را به شما نمیگویم چون که در آن صورت و با کم کردن 9 ماه از روز تولدم میتوانید حدس بزنید که نطفه من کی بسته شده و ممکنه اون موقع به فکر این بیافتین که پدر و مادر من اون شب کجا بودن و علی رغم اینکه صبح تا شب کارم پرسه زدن با یه پراید خوابیده رینگ اسپرت و متلک پروندن به دخترای مردمه، وای به حالتون اگه در مورد ناموس من فکرای بد بکنین. اگه جرات همچین جسارتی رو به خودتون راه بدین، من و بروبکس میایم محلتون و با هم حسابی درگیر میشیم.
همانطور که میبینید، من تیریپ کاملا آپ تو دیتی دارم. موهامو طوری با ژل و روغن نیوئا و نیترو درست میکنم که از دور به نظر بیاد به هم ریخته است ولی در اصل این مدلشه! همونطور که میبینید، قد من در حدود 175 سانته ولی به کمک کفشهایی که تبلیغشو تو منوتو و چندجای دیگه دیدم، به نظر میاد حدود 180 سانتم. لباس هام رو هم همه اس مارکداره و از نارون و میلاد نور و تندیس و بوستان و گلستان و مهستان و چنارستان و سیستان و بلوچستان و کردستان و چند تا مرکز خرید دیگه که شما بدبختا حتی اسمشون رو هم نشنیدین و من همینطوری اسماشونو ردیف کردم که به شما فخر بفروشم – چون که فکری که شما در مورد تیریپ من میکنید از سلامتی و ناموس اعضای خانواده ام برام مهمتره – خریدم خدا تومن! شاید بگید این پسره چرت میگه، اون بالا حاضر بود آدم بکشه حالا پدر مادرشو خرج مارک شلوار میکنه، اما جواب من به شما این خواهد بود: کمی با من باشید و پی خواهید برد که وجود من پر از تناقضاته چون که من خیلی باحال و توپم!
ادامه داستان بعدا! فعلا تا همینجاشو داشته باشید، کار برای پیش اومده. شنیدم که رامین با دوستش پارمیدا به هم زده و من میخوام از فرصت استفاده کرده و با پارمیدا دوست شم. بهتره برم چراغای عقب پراید خوابیدهمو عوض کنم چون که همه میدونیم هیچ چیز دخترا رو بیشتر از چراغ عقب مدل جدید پراید خوابیده جذب نمیکنه. بای بای (دقت کنید که واژههای ضایعی مثل خداحافظ و به سلامت در مجموعه واژگان من جایی ندارن و من علی رغم اینکه تا درس 4 کتاب اینترچنج زرد بیشتر پیش نرفتم، ولی اول و آخر صحبتام یه های و بای میچسبونم تا همه فکر کنن من خیلی انگلیسی بلدم).
بای بای.
همانطور که میبینید، من تیریپ کاملا آپ تو دیتی دارم. موهامو طوری با ژل و روغن نیوئا و نیترو درست میکنم که از دور به نظر بیاد به هم ریخته است ولی در اصل این مدلشه! همونطور که میبینید، قد من در حدود 175 سانته ولی به کمک کفشهایی که تبلیغشو تو منوتو و چندجای دیگه دیدم، به نظر میاد حدود 180 سانتم. لباس هام رو هم همه اس مارکداره و از نارون و میلاد نور و تندیس و بوستان و گلستان و مهستان و چنارستان و سیستان و بلوچستان و کردستان و چند تا مرکز خرید دیگه که شما بدبختا حتی اسمشون رو هم نشنیدین و من همینطوری اسماشونو ردیف کردم که به شما فخر بفروشم – چون که فکری که شما در مورد تیریپ من میکنید از سلامتی و ناموس اعضای خانواده ام برام مهمتره – خریدم خدا تومن! شاید بگید این پسره چرت میگه، اون بالا حاضر بود آدم بکشه حالا پدر مادرشو خرج مارک شلوار میکنه، اما جواب من به شما این خواهد بود: کمی با من باشید و پی خواهید برد که وجود من پر از تناقضاته چون که من خیلی باحال و توپم!
ادامه داستان بعدا! فعلا تا همینجاشو داشته باشید، کار برای پیش اومده. شنیدم که رامین با دوستش پارمیدا به هم زده و من میخوام از فرصت استفاده کرده و با پارمیدا دوست شم. بهتره برم چراغای عقب پراید خوابیدهمو عوض کنم چون که همه میدونیم هیچ چیز دخترا رو بیشتر از چراغ عقب مدل جدید پراید خوابیده جذب نمیکنه. بای بای (دقت کنید که واژههای ضایعی مثل خداحافظ و به سلامت در مجموعه واژگان من جایی ندارن و من علی رغم اینکه تا درس 4 کتاب اینترچنج زرد بیشتر پیش نرفتم، ولی اول و آخر صحبتام یه های و بای میچسبونم تا همه فکر کنن من خیلی انگلیسی بلدم).
بای بای.
سلام سلام های هلو هاو آر یو! اسم من آرمان است. من متولد سالی هستم بین سالهای 1368 تا 1373. این طوری که حساب کنید حدود 18 تا 23 سال دارم. روز و ماه دقیق تولدم را به شما نمیگویم چون که در آن صورت و با کم کردن 9 ماه از روز تولدم میتوانید حدس بزنید که نطفه من کی بسته شده و ممکنه اون موقع به فکر این بیافتین که پدر و مادر من اون شب کجا بودن و علی رغم اینکه صبح تا شب کارم پرسه زدن با یه پراید خوابیده رینگ اسپرت و متلک پروندن به دخترای مردمه، وای به حالتون اگه در مورد ناموس من فکرای بد بکنین. اگه جرات همچین جسارتی رو به خودتون راه بدین، من و بروبکس میایم محلتون و با هم حسابی درگیر میشیم.
همانطور که میبینید، من تیریپ کاملا آپ تو دیتی دارم. موهامو طوری با ژل و روغن نیوئا و نیترو درست میکنم که از دور به نظر بیاد به هم ریخته است ولی در اصل این مدلشه! همونطور که میبینید، قد من در حدود 175 سانته ولی به کمک کفشهایی که تبلیغشو تو منوتو و چندجای دیگه دیدم، به نظر میاد حدود 180 سانتم. لباس هام رو هم همه اس مارکداره و از نارون و میلاد نور و تندیس و بوستان و گلستان و مهستان و چنارستان و سیستان و بلوچستان و کردستان و چند تا مرکز خرید دیگه که شما بدبختا حتی اسمشون رو هم نشنیدین و من همینطوری اسماشونو ردیف کردم که به شما فخر بفروشم – چون که فکری که شما در مورد تیریپ من میکنید از سلامتی و ناموس اعضای خانواده ام برام مهمتره – خریدم خدا تومن! شاید بگید این پسره چرت میگه، اون بالا حاضر بود آدم بکشه حالا پدر مادرشو خرج مارک شلوار میکنه، اما جواب من به شما این خواهد بود: کمی با من باشید و پی خواهید برد که وجود من پر از تناقضاته چون که من خیلی باحال و توپم!
ادامه داستان بعدا! فعلا تا همینجاشو داشته باشید، کار برای پیش اومده. شنیدم که رامین با دوستش پارمیدا به هم زده و من میخوام از فرصت استفاده کرده و با پارمیدا دوست شم. بهتره برم چراغای عقب پراید خوابیدهمو عوض کنم چون که همه میدونیم هیچ چیز دخترا رو بیشتر از چراغ عقب مدل جدید پراید خوابیده جذب نمیکنه. بای بای (دقت کنید که واژههای ضایعی مثل خداحافظ و به سلامت در مجموعه واژگان من جایی ندارن و من علی رغم اینکه تا درس 4 کتاب اینترچنج زرد بیشتر پیش نرفتم، ولی اول و آخر صحبتام یه های و بای میچسبونم تا همه فکر کنن من خیلی انگلیسی بلدم).
بای بای.