اما در جیت کان دو چگونه است؟
در واقع در جیت کان دو ما با مفهوم خط مرکزی با آن سبک و سیاق سر و کار نداریم، در حالیکه خط مرکزی از مفاهیم زیربنایی در وینگ چون است. شاید یادتان باشد که گفته بودم وینگ چون و جیت کان دو اساس متفاوتی دارند و مقایسه شان بی فایده است.
بروس لی در مسیر تکامل جیت کان دو فاصله اش از وینگ چون بیشتر و بیشتر می شد. در نسخه های اولیه جیت کان دو تکنیک ها و تاثیرات بیشتری از وینگ چون می بینیم تا درسال های بعدی.
trapping یا به دام انداختن اعضای حریف، همان طور که اشاره کردم، در جیت کان دو بخشی از مبحث IA یا همان immobilization attack هست. تکنیک هایی که در رنج نزدیک برای از کار انداختن یکی از اعضای حریف بکار می روند.
در جیت کان دو چنین تکنیک هایی هر چند که از نظر ظاهری جذاب هستند اما یکجور ریسک محسوب میشوند. علاوه بر اینکه تماس نزدیک خطرناک است، زمانی که شما با دست خودتان، دست حریف را به دام می اندازید، در واقع دست خودتان را هم از جریان مبارزه خارج می کنید. بعلاوه این حرکات سرعت تهاجمی کمتری دارند و گاهی هم مقداری نمایشی و تشریفاتی به نظر می رسند. ما می خواهیم به روشی سریع، مستقیم و ساده ضربه بزنیم و تمام!
گاهی بعد از یک حمله موثر ممکن است از چند تکنیک اینچنینی بهره بگیریم و ...