دوستان در اینجا وسایلی که ضروری هست رو گردآوری می کنم سعی کنید حتما موارد زیر را با خودتون ببرید چون نیازتون میشه.
شامپو و لیف
دومتر کش
سوزن و نخ مشکی
سوزن ته گرد و پونس برای آنکادر کردن
یکی دو دست هم لباس زیر راحت
بشقاب، قاشق، چاقوی میوه خوری، لیوان فلزی یا پلاستیکی
تنقلات با خودتان ببرید. پسته، بادام، مغز گردو برای خوردن با پنیر صبحانه، نخودچی-کشمش، تخمه ژاپنی تخمه آفتاب گردان (مواقع پست دادن و بیکاری به شدت مورد نیاز هست)
ژیلت یا ماشین اصلاح موزر ببرید (بردن موزر بلامانع است)
قرص: استامنیوفن ، سرما خوردگی ، آنتی بیوتیک، قرص جوشان سه بسته (نوع مولتی ویتامین)
کرم ضد آفتاب و ژل ضد عفونی کننده دست برای مورادی که آب و صابون در دسترس نیست.
اسپری ضد عرق: از این ارزون ها بخرید که اونجا از بوی عرق خودتون بیمار نشید
ناخن گیر (بردنش بلامانع است)
نبات و آبلیمو
خرما ترجیا خشک یا شکلات برای مواقعی که ضعف می کنید و بدنتون کم میاره. (ارده با خرما اونجا بمب انرژیه)
ماژیک برای نوشتن نامتون روی وسائل شخصی مثل دمپایی و پتو بالشت... اونجا یکی ممکنه از پتوش خوشش نیاد مال شما رو گلابی کنه)
وسائل سرگرمی: جدول و کتاب های روانشناسی مثل قورباغه رو قورت بده و لطفا گوسفند نباشید و از این خرءولات که بهتون کمک کنه استرستون کم بشه.
اگر تابحال مکعب روبیک حل نکردید در دوران اموزشی فرصته خوبیه یک عدد روبیک تهیه کنید و رکورد گینس رو بزنید
گوشی و mp3 player: قائم کنید بزارید تو جعبه بیسکوییت با خودتون ببرید.
و در کل سبکبار باشید. وسایل نظافت شخصی، لباس جمع و جوری متناسب با فصل، دارو و البته تنقلات مقوی: خشکبار، شکلات و از این قبیل.
و اما نکاتی که در حین آموزش رعایت کنید به نفعتون خواهد بود
روز اول به شما لباس و وسایلتان را می دهند. اگر لباسهایتان بزرگ یا کوچک بود با دیگران آنها را عوض کنید وگرنه مجبورید هزینه ی زیادی را برای کوتاه یا خریدن لباس هم اندازه تان بپردازید.
اگر رفیق آشنایی کسی آنجا هست که می خواهید با هم در یک یگان بیفتید کمی زرنگی لازم دارید. معمولاً افراد به صورت رندوم برای یک یگان انتخاب می شوند یعنی کافی نیست که در یک صف کنار هم ایستاده باشید. ممکن است شما را به صورت یک در میان انتخاب کنند. پس باید سریع باشید، نترس باشید، لایی بکشید، و مقداری ابتکار به خرج بدهید. اگر فکر می کنید این کارها ارزشش را ندارد باید بگویم سخت در اشتباهید چون بزودی خواهید فهمید که حضور حتی یک دشمن آشنا در یگان چه نعمتی است
در هفته یکبار پست خواهید داشت به مدت 24 ساعت. به این شکل که دو ساعت نگهبانی می دهید و چهار ساعت استراحت می کنید. به راحتی شب ها پست نروید و بخوابید ولی اگر بفهمند برایتان پست تنبیهی می نویسند اما ارزش خوابیدن را دارد. به هیچ عنوان نترسید و اگرنه پشیمان خواهید شد. فقط یادتان باشد با پاسبخش از قبل هماهنگی کنید. در کل دوره دو یا سه بار شما را به
همیاری خواهند برد که در واقع
حمالی کنید سعی کنید آنرا بپیچانید: همیاری = حمالی
همان ابتدای کار دو نفر را جهت
ارشد گروهان بودن و
منشی گری انتخاب می کنند که شدیدا توصیه می کنم به هیچ عنوان قبول نکنید چون جز
خرکاری هیچ چیز دیگری ندارد. من آخر دوره هم با ارشدمان و هم با منشی مان صحبت کردم و هر دو واقعا ناراضی بودند. اگر می خواهید سرتان به کار خودتان باشد و غر زدن این و آن را نشنوید هیچ مسئولیتی را متقبل نشوید چون هیچ سودی به حالتان ندارد.
وقتی به مرکز آموزش می روید شروع به گروه بندی فراگیران می کنند، سعی کنید در گروه آوردن غذا نروید و اگر اجبارا در گروه قرار گرفتید، پیش از آنکه نام شما را بنویسند جای خود را با شخص دیگری عوض کنید. ما در گروه نظافت آسایشگاه بودیم که شاید همان بهترین نوع کار بود.
سعی کنید مثل یک بچه آدم رفتار کنید تا با شما مثل بچه آدم رفتار کنند. شخصیت قبلی خود را فراموش کنید.
هرگز نخواهید زرنگ بازی در بیاورید، چون بیشترین ضرر را متحمل خواهید شد. هر چه گفتند، با کمال میل گوش کنید، چون راه دومی وجود ندارد.
طی یکی دو هفته اول، شما مدام صف میشوید و در آفتاب داغ و در اصطلاح، "
توجیه" میشوید. اینکه چطور لباس بپوشید، چطور تختتان را آنکادر کنید، چطور و کی غذا بخورید، چطور راه بروید و غیره، اینها میشود توجیهات. شما طی این مدت احساس خستگی میکنید، چون مدام برای شما تکرار میکنند! یعنی هر وقت اسم "توجیهات" میآید شما حالتان به هم میخورد، اما از هفته دو به بعد، کلاسهای آموزشی شما شروع میشود. کلاسهای سلاح، احکام، قرآن، اخلاق، تاکتیک، صف جمع، تربیت بدنی و از این جور کلاسها.
معمولاً سختترین کلاسها، کلاس صف جمع و تاکتیک است که البته بستگی دارد با توجه به شرایط شما، کدام درس را سختتر بگیرند یا مثلاً مثل ما، به خاطر گرمی هوا، کلاس تاکتیک را کلاً تئوری کنند! اما برای شخص بنده سختترین کلاس، کلاس تربیت بدنی بود!
چهار دور، دور میدان صبحگاه دویدن و بیش از نیم ساعت نرمش تکراری که یک ساعت قبل، یعنی بعد از نماز صبح انجام دادهاید و باید دوباره انجام دهید، خیلی سخت به نظر میرسد، اما باز هم میگویم که چند جلسه اول سخت است. بعد از آن دیگر کسی نظارت نمیکند و کلاس تربیت بدنی
ماست مالی میشود و میگذرد! هفته پنجم و ششم هم که دیگه در سرازیری قرار می گیرید و راحت می شید.
و اما نکته بعدی در مورد پول بردن هست. خیلیها با این موضوع به مشکل بر میخورند. فکر میکنند هیچ هزینهای نخواهند پرداخت و با یک جیب خالی میآیند یا به امید عابربانک
ببینید شما پادگانتان را در یک نقطه بسیار دورتر از شهر تصور کنید (وسط بیابان!) طوریکه تا چند هفته اول هرگز به شهر و عابربانک دسترسی نخواهید داشت چون به شما مرخصی نخواهند داد که بخواهید بروید به شهر. اگر هم بخواهید به مرخصی داخل شهری بروید، کرایه راه شما سنگین خواهد بود. هزینهای که همراه میبرید، بستگی به این دارد که آدم ولخرجی باشید یا خیر.کلاً سعی کنید بیش از 40 هزار تومان همراه داشته باشید به همراه یک کارت عابربانک که مبلغ بیشتری در آن باشد. شاید شنیده باشید که سربازی هزینه ندارد اما اینطور نیست. شما یک کارت تلفن مخصوص پادگان که بخواهید بخرید، حداقل 4000 تومان باید بدهید.
از بعضی از فرصت ها بخوبی برای خوابیدن و چرت زدن استفاده کنید مثلا در بعضی از کلاس های تئوری احکام قران اخلاق و ...
سعی کنید تا می تونید در دیدرس فرمانده گروهان نباشید و هر وقت فرمانده رو دیدید و اول صف بودید جیم فنگ بشید برید ته صف.
و در اخر همان طور که قبلا گفتم اونجا فقط به فکر سلامتتون باشید و امیدوارم به سلامتی این دوران را پشت سر بگذارید.