برگزیده های پرشین تولز

شعرها و نثرهای کوتاه و زیبا

glowra.com

Registered User
تاریخ عضویت
9 مارس 2016
نوشته‌ها
168
لایک‌ها
81
سن
33
محل سکونت
تهران
تا نشوی مستِ خُدا ، غم نشود از تو جُدا

تا نشوی خاکِ درش،در نگشاید به رضا

مولانا
 

glowra.com

Registered User
تاریخ عضویت
9 مارس 2016
نوشته‌ها
168
لایک‌ها
81
سن
33
محل سکونت
تهران
گاهی از عشق هم

با شکوه تر است
بودن با کسی که خوب بلد است

زخم هایت را ببوسد
 

ibest

کاربر فعال ادبیات
تاریخ عضویت
16 جولای 2012
نوشته‌ها
14,900
لایک‌ها
11,872
محل سکونت
0098
به گمانم تو اگر بودی و این فاصله ها کمتر بود


آسمان آبی تر ! حالِ من بهتر بود
 

glowra.com

Registered User
تاریخ عضویت
9 مارس 2016
نوشته‌ها
168
لایک‌ها
81
سن
33
محل سکونت
تهران
دلم هواى تو دارد ؛ولى چگونه ببندم

هزار نامه به پاى كبوترى كه ندارم؟


"سجاد رشیدی پور"
 

بـا ر ا ن

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
27 می 2008
نوشته‌ها
1,156
لایک‌ها
4,026
سن
32
به كوه
به دشت
به بيايان
به باغ همسايه
به هر كجا قدم گذاشتم
يكى داشت به عشق كسي ،
چيزي، جايي،
ارزويي سبزه ها را گره مى زد
خداي من!
آدمها پر از گمشده هاشان هستند
كدام سيزده قرار است روزگار خالي ما بدر شود؟
نيكي فيروزكوهي
 

glowra.com

Registered User
تاریخ عضویت
9 مارس 2016
نوشته‌ها
168
لایک‌ها
81
سن
33
محل سکونت
تهران
زندگی کوچه سبزیست

میان دل و دشت

که در آن عشق مهم است و گذشت

زندگی مزرعه خوبی هاست

زندگی راه رسیدن به خداست..
 

glowra.com

Registered User
تاریخ عضویت
9 مارس 2016
نوشته‌ها
168
لایک‌ها
81
سن
33
محل سکونت
تهران
عزت شاه و گدا زیر زمین یکسان است

میکند خاک برای همه کس جا خالی
 

davod.

Registered User
تاریخ عضویت
28 نوامبر 2012
نوشته‌ها
978
لایک‌ها
308
در حراجی که به چشمان خمارت زده ای
سهم من پلک سریعیست که سهواً زده ای

من به آن پلک زدن دلخوشم و مسرورم
به امیدی که مگر چشمکی عمداً زده ای
 

davod.

Registered User
تاریخ عضویت
28 نوامبر 2012
نوشته‌ها
978
لایک‌ها
308
تبغ بران گر به دستت داد روزی روزگار
هرچه میخواهی ببر اما نبر نان کسی
 

davod.

Registered User
تاریخ عضویت
28 نوامبر 2012
نوشته‌ها
978
لایک‌ها
308
خنده بر لب دارم و، اما درونم شاد نیست
دل اگر دربند باشد،روح هم آزاد نیست

وصف حالم عاشقی تنهاست؛کز بخت بدش
سهمش از معشوق،جز دلتنگی و غمباد نیست

فصل های زندگی وقتی زمستانی شوند
فرق،بین آذر و اسفند یا مرداد نیست

مرغ پیغام دعا حتما کر و کور است یا
گریه های ما به گوشش جز صدای باد نیست

گر "اذا زلزال "عشق آید همه ویران شوند
خانه اش آباد! کز او خانه ای آباد نیست

"دیو"در دلها به پیکار "ملایک"رفته است
حضرت حافظ بگو! اینها مگر اضداد نیست

ازدحام میله ها شور مرا از من گرفت
درد بسیار است؛ اما فرصت فریاد نیست
 

glowra.com

Registered User
تاریخ عضویت
9 مارس 2016
نوشته‌ها
168
لایک‌ها
81
سن
33
محل سکونت
تهران
زندگی در گذر است.
آدمـــــی رهگـــــذر است.
زندگی يک سفـــر است.
آدمــــی همســـــفر است.
آنچه می ماند از او...
راه و رســــم سفر است.
رهگذر می گذرد ...
 

glowra.com

Registered User
تاریخ عضویت
9 مارس 2016
نوشته‌ها
168
لایک‌ها
81
سن
33
محل سکونت
تهران
نوبهارست،در آن کوش که خوشدل باشی

که بسی گُل بدمد باز و،تو در گِل باشی

درچمن هر ورقی،دفترِ حالی دگرست

حیف باشد که ز کارِ همه غافل باشی...

#حافظ
 

glowra.com

Registered User
تاریخ عضویت
9 مارس 2016
نوشته‌ها
168
لایک‌ها
81
سن
33
محل سکونت
تهران
چرخ گردون چه بخنددچه نخنددتوبخند

مشکلی گر سر راه تو ببندد تو بخند

غصه هافانی وباقی،همه زنجیربه هم

گردلت ازستم وغصه برنجدتوبخند !
 

AmirBaharvand

Registered User
تاریخ عضویت
29 ژانویه 2016
نوشته‌ها
1,671
لایک‌ها
884
سن
35
محل سکونت
اندیمشک
خنده بر لب دارم و، اما درونم شاد نیست
دل اگر دربند باشد،روح هم آزاد نیست

وصف حالم عاشقی تنهاست؛کز بخت بدش
سهمش از معشوق،جز دلتنگی و غمباد نیست

فصل های زندگی وقتی زمستانی شوند
فرق،بین آذر و اسفند یا مرداد نیست

مرغ پیغام دعا حتما کر و کور است یا
گریه های ما به گوشش جز صدای باد نیست

گر "اذا زلزال "عشق آید همه ویران شوند
خانه اش آباد! کز او خانه ای آباد نیست

"دیو"در دلها به پیکار "ملایک"رفته است
حضرت حافظ بگو! اینها مگر اضداد نیست

ازدحام میله ها شور مرا از من گرفت
درد بسیار است؛ اما فرصت فریاد نیست
این شعر از کیه؟
 

farshad10

کاربر فعال بازیهای کامپیوتری
کاربر فعال
تاریخ عضویت
19 جولای 2012
نوشته‌ها
5,809
لایک‌ها
4,842
سن
33
محل سکونت
ارومیه
ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم

امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم

دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند

از گوشهٔ بامی که پریدیم ، پریدیم

رم دادن صید خود از آغاز غلط بود

حالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم

کوی تو که باغ ارم روضهٔ خلد است

انگار که دیدیم ندیدیم، ندیدیم

سد باغ بهار است و صلای گل و گلشن

گر میوهٔ یک باغ نچیدیم ، نچیدیم

سرتا به قدم تیغ دعاییم و تو غافل

هان واقف دم باش رسیدیم، رسیدیم

وحشی سبب دوری و این قسم سخنها

آن نیست که ما هم نشنیدیم ، شنیدیم
 

Molten

کاربر فعال سخت افزار
کاربر فعال
تاریخ عضویت
29 آپریل 2013
نوشته‌ها
1,181
لایک‌ها
1,413
محل سکونت
مشهد
هیچ میدانی چرا چون موج
در گریز از خویشتن پیوسته می کاهم؟
زان که بر این پرده ی تاریک
این خاموشی نزدیک
آنچه میخواهم نمی بینم
وآنچه می بینم نمی خواهم

شفیعی کدکنی
 

bardia1989

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
26 ژانویه 2014
نوشته‌ها
13
لایک‌ها
5
سن
24
محل سکونت
رشت
ز دستِ جورِ تو گفتم: ز شهر خواهم رفت.
به خنده گفت:
که حافظ برو!
که پای تو بست؟
 

فایل های ضمیمه

  • sad-crow1.jpg
    sad-crow1.jpg
    121.4 KB · نمایش ها: 5

somayeh60

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 ژانویه 2013
نوشته‌ها
1,443
لایک‌ها
4,740
این ابرها را
من در قاب پنچره نگذاشته‌ام
که بردارم
اگر آفتاب نمی‌تابد
تقصیر من نیست
با این همه شرمنده‌ی توام
خانه‌ام
در مرز خواب و بیداری‌ست
زیر پلک کابوس‌ها
مرا ببخش اگر دوست‌ات دارم
و کاری از دستم بر‌نمی‌آید


رسول یونان
 

Doom

Registered User
تاریخ عضویت
12 ژوئن 2007
نوشته‌ها
4,961
لایک‌ها
789
در روز و شب
خانه یا خیابان
اسمان یا زمین
صدای تو در گوش من است
هر لحظه نام تو را زمزمه میکنم
هرجا که باشی چشم به راه تو هستم
ای روح من

خودم
 
بالا