بی شک جهان را به عشق کسی آفریده اند ، چون من که آفریده ام از عشق جهانی برای تو !
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 29 ژوئن 2010 #81 بی شک جهان را به عشق کسی آفریده اند ، چون من که آفریده ام از عشق جهانی برای تو !
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 29 ژوئن 2010 #82 برای وصف خاطرات کلمان را یکی یکی مزه کرد همه تلخ بود!
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 29 ژوئن 2010 #83 آواز بلبل امروز آواز هر روزی نیست دیروز برای گل می خواند امروز به یاد گل!
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 29 ژوئن 2010 #84 می روم با باد می روم از باغ خنجر خورده ی پاییز می روم اما... یاد ها کی می رود با باد ها از یاد من!
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 29 ژوئن 2010 #85 فراموشی می آید…مثل همین پائیز با ابرهای سهمگینش دیروز برگ خشکی دیدم که نمی دانست از کدام شاخه جدا شده…
فراموشی می آید…مثل همین پائیز با ابرهای سهمگینش دیروز برگ خشکی دیدم که نمی دانست از کدام شاخه جدا شده…
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 29 ژوئن 2010 #86 نگاهی روی دست هايم جا مانده بود و من به دنبال صاحبش به هر کوچه سر زدم سال ها بعد من بودم و نگاهی که روی دستم مانده بود ...
نگاهی روی دست هايم جا مانده بود و من به دنبال صاحبش به هر کوچه سر زدم سال ها بعد من بودم و نگاهی که روی دستم مانده بود ...
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 29 ژوئن 2010 #87 اينجا روی کاشی های بخار گرفته دلم با سر انگشت خيس اشک نوشتم: اين مکان تا اطلاع ثانوی به دليل مرگ بسيار به هنگام دختری با چهره ابر تعطيل است....
اينجا روی کاشی های بخار گرفته دلم با سر انگشت خيس اشک نوشتم: اين مکان تا اطلاع ثانوی به دليل مرگ بسيار به هنگام دختری با چهره ابر تعطيل است....
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 29 ژوئن 2010 #88 زن عجیبی بودم که می توانستم ساندویچ شیر و گردو درست کنم و طوری خواب تو را ببینم که تعبیر نشوی! این طور بود که توانستم از تو فرار کنم با ساکی پر از اسکلت معشوق های قبلی ات!
زن عجیبی بودم که می توانستم ساندویچ شیر و گردو درست کنم و طوری خواب تو را ببینم که تعبیر نشوی! این طور بود که توانستم از تو فرار کنم با ساکی پر از اسکلت معشوق های قبلی ات!
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 29 ژوئن 2010 #89 این اشک ها... تلاقی انجماد چشم های توست با نمکزخم سینه ی من... گریه نیست این فریاد خیس که از چشمهای بلند ات جاری ست پشت یک لبخند پنهان است تمام بغضهای من نخواه که بی پرده بخندم
این اشک ها... تلاقی انجماد چشم های توست با نمکزخم سینه ی من... گریه نیست این فریاد خیس که از چشمهای بلند ات جاری ست پشت یک لبخند پنهان است تمام بغضهای من نخواه که بی پرده بخندم
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 29 ژوئن 2010 #90 زمان می گذرد... تو رفته ای که من خوشه چین باشم عطر به جا مانده ات را! دستان تو ، زیبا ترین حلقه ایست که مرا به دار می آویزد!
زمان می گذرد... تو رفته ای که من خوشه چین باشم عطر به جا مانده ات را! دستان تو ، زیبا ترین حلقه ایست که مرا به دار می آویزد!
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 29 ژوئن 2010 #91 اسمت را موج میبرد خودت را کشتی موهايت را باد و يادت را دفتر گمشدهام اسمم را سنگی نگه میدارد خودم را گوری، و يادم را... مهم نيست!!!
اسمت را موج میبرد خودت را کشتی موهايت را باد و يادت را دفتر گمشدهام اسمم را سنگی نگه میدارد خودم را گوری، و يادم را... مهم نيست!!!
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 29 ژوئن 2010 #92 آهاي ستارۀ خسيس! يه چشمكي به ما بزن يه شب بيا كنار ما يه سر به اين زمين بزن اينجا پر از ستاره نيست شبها سياه و سربيه چشمها همه به آسمون تاريك و بي يه قطره نور منتظر اومدنت كلي اتاق سوتوكور
آهاي ستارۀ خسيس! يه چشمكي به ما بزن يه شب بيا كنار ما يه سر به اين زمين بزن اينجا پر از ستاره نيست شبها سياه و سربيه چشمها همه به آسمون تاريك و بي يه قطره نور منتظر اومدنت كلي اتاق سوتوكور
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 29 ژوئن 2010 #93 گفته بودی دست هایم از خودم تنهاترند دست هایم مال آن تنها ترین دست های تو
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 29 ژوئن 2010 #94 يك نفر گفت به من خانه دوست كجاست من نگاهش كردم گفتمش چشم شماست؟ خنده اي كرد و گذشت آنطرف تر ايستاد بر تن باد نوشت خانه اش قلب شماست
يك نفر گفت به من خانه دوست كجاست من نگاهش كردم گفتمش چشم شماست؟ خنده اي كرد و گذشت آنطرف تر ايستاد بر تن باد نوشت خانه اش قلب شماست
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 29 ژوئن 2010 #95 از هزاران يك نفر اهل دل اند آن هم تويی ما بقي تنديسي از آب و گل اند
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 29 ژوئن 2010 #96 من شیفته ی میزهای کوچک کافه ای هستم... که بهانه نزدیک تر نشستن مان می شود... و من... روبه روی تو... می توانم تمام شعر های نگفته دنیا را یک جا بگویم...
من شیفته ی میزهای کوچک کافه ای هستم... که بهانه نزدیک تر نشستن مان می شود... و من... روبه روی تو... می توانم تمام شعر های نگفته دنیا را یک جا بگویم...
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 29 ژوئن 2010 #97 اگر دوست داشتن ِ تو را فریاد بزنم تاب نمی آورد این کوه ِ مقابل!
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 29 ژوئن 2010 #98 نزديك بيا فاصله ات را كم كن، وانگاه به سمت من سرت را خم كن، مي بيني كه چقدر من يخ زده ام با آتش بوسه ات كمي گرمم كن
نزديك بيا فاصله ات را كم كن، وانگاه به سمت من سرت را خم كن، مي بيني كه چقدر من يخ زده ام با آتش بوسه ات كمي گرمم كن
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 29 ژوئن 2010 #99 تو بُرده بودی قلبی را که من باخته بودم... مغلوبِ کوچکی نبودهام من، تو هم فاتح بزرگی
Geronimo کاربر فعال هنرهای نمایشی کاربر فعال تاریخ عضویت 30 اکتبر 2007 نوشتهها 5,919 لایکها 142 محل سکونت Crystal Ship 29 ژوئن 2010 #100 وقتی کمی دورتر گناه این است که زنی سیب دوست دارد چه انتظاریست که امروز دوست داشتن تو که فلسفه ی سیبی پاداشی عاشقانه به دنبال داشته باشد؟!
وقتی کمی دورتر گناه این است که زنی سیب دوست دارد چه انتظاریست که امروز دوست داشتن تو که فلسفه ی سیبی پاداشی عاشقانه به دنبال داشته باشد؟!