برگزیده های پرشین تولز

مشکل عدم تمایل به فک زدن و خوش مشرب بودن

nima_00989166

کاربر فعال پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 ژانویه 2012
نوشته‌ها
7,166
لایک‌ها
16,332
محل سکونت
اهواز - تهران
داداش تو هم شروع کن تو جمع حرف زدن . انقدر کم حرف زدی که فکر میکنی حرفات به درد هیشکی نمیخوره یا نمیفهمن چی میگی
یا شاید هم به سطحی از بلوغ فکری رسیدی که احساس میکنی بقیه زیاد سطحی نگرن و غیر ...
در کل اگه می خوای با کسی سر صحبت باز کنی با آقایون / چه خبر ؟ ی رفیق دارم هم شغل شما میگه خیلی کارتون سخته آره ؟ / و ابنجاست که بحث شروع میشه هی در مورد چیزاییکه میگه احضار نظر کن .
با دخترا هم کمی شوخی و رنگ لاک و ته ریش صحبت کنی حله :D
سر صحبت که همیشه بازه.. منتها نوبت من که میشه چیزی نمیگم..
یا مثلا اگه ازم سوالی بشه خیلی سرد جواب میدم..
مثلا یکی از بچه ها شروع کرده به بدنسازی.. بهش گفتم قبل تمرین ویتامین سی بخور.. بعد تمرین ویتامین ای بخور.. ظهرها حداقل یک ساعت بخواب..
شب ساعت 11 تو رختخواب باش.. صبح هانه ی به موقع و کامل بخور و ...
اونم الکی سر تکون میداد میگفت آهان آهان.. تا صحبتم تموم شد گفت دیگه چه خبر؟!!
حالا دیشب اومده بود پیشم (با غرور که انگار کار بلد شده ) گفت کلی چیز یاد گرفته...از تاثیرات ویتامین سی و ویتامین ای قبل و بعد از تمرین میگفت..
انگار نه انگار که قبل از اینکه تحقیق کنه من اینا رو بهش گفته بودم...
دقیقا عین همونایی که میخوان گوشی بخرن.. میان پیشت میگن یه گوشی بهمون معرفی کن.. توهم با کلی تحقیق بهترین گزینه رو براش پیدا میکن.. فرداش میاد میگه اونی که انخاب کردی برد نمیخوره.. بعد که ازش میپرسی چی خریده.. میبینی مزخرفترین گوشی رو خریده!!


-دنیام هم عوض شده بقول خودت انگار افکار دیگران برام سطحی هستن.
یه چیزایی رو با شوق تعریف میکنن که من خمیازه م میگیره!!
سکوت های معنا دار رو به صحبت های اونا ترجیح میدم!! (عجب *شعری گفتم!)

- یکی دو نفر هستن که با اونا اینطوری نیستم.. یعنی احساس میکنم واقعا توی صحبت هامون محتوا رد و بدل میشه..
ولی انرژِی یا حوصله ندارم که با فن بیان به حرفهای گرانبهام ارزش بدم!!
واقعا هم کفری میشم میبیینم آخرین دستاورد های ذهنیم رو تحویل میدم و کسی باش حال نمکنه ولی اونا طوری صحبت میکنن که حرف بی محتوا ارزش پیدا میکنه!!
تنها نیستی داداش
خیلی هامون اینجورییم
و این بلاییه که کامپیوتر و دنیای مجازی سرمون آورده
اگه دقت کنی اونایی که بقول شما شعر میگن و الکی خوشن 4 تا سوال ازشون بپرسی در زمینه علم و کامپیوتر و اینا... عین گاو وامیستن نگات میکنن... چون اصن تابحال خودشونو درگیر این مسایل نکردن...
باید یه مدت فاصله بگیری از این دنیای مجازی حتی شده گوشی موبایلت هم چمد روزی بزار کنار. برو به دوست و رفقای قدیمی سر بزن و سعی کن بیشتر تو جمع باشی... یه سفر خارج هم همین دور و اطراف بتونی بری خیلی تاثیر داره هزینش زیاد نیست... من با سیصد تومن رفتم باکو یه هفته موندم اومدم.
مشکل اساسی اینجاست که ما زیاد میدونیم
مردم عادی هیچی نمیدونن و دنیاشون کوچیکه
ما بیشتر فکر میکنیم و پردازش میکنیم
مردم عادی هر حرفی رو میریزن بیرون و به هر چیز بیمزه ای هم میخندن
زیاد سخت نگیر سعی کن دنیات رو کم کم با دیگران شریک شی و با بقیه تبادل اطلاعات داشته باشی تا نم نم دایره ای از افراد دلخواه دور و برت تشکیل بشن.
موافقم!
زندگی براتون پوچ شده درسته؟
هم آره هم نه!
نمیدونم!
اگه با چندا پرسش منو به چالش بکشونی تا بفهمم ممنون میشم!
خیلی وقته خبری ازت نیست !
اینترنت ندارم..
چیزی برای گفتن نداری و در مورد موضوعاتی که دارن دربارش حرف میزنن سررشته نداری؟
یا اینکه می تونی حرف بزنی ولی انگیزشو نداری؟
این دو تا با هم فرق می کنه
اگه ادم در مورد چیزی بلد نباشه حرف بزنه ساکت باشه طبیعیه ولی اگه می تونی حرف بزنی و بحث کنی ولی نمی خوای نشون دهنده افسردگی یا کمروییه
میتونم حرف بزنم و انگزیه ش رو ندارم .. به علاوه فکر میکنم مخاطبینم ارزش انژی گذاشتن رو ندارن!
 

Ali-Ahmari

Registered User
تاریخ عضویت
28 اکتبر 2012
نوشته‌ها
3,285
لایک‌ها
4,881
افسرده شدی حتمن . . .
رفیق داری؟ اصلا با کسی میری بیرون چرخ بزنی؟! مغزت داغون میشه . . .
 

افتکم!

Registered User
تاریخ عضویت
9 ژانویه 2014
نوشته‌ها
259
لایک‌ها
376
سن
25
محل سکونت
تهران
افتک راستی استارترت بچه شهرستان ـه :general206:

بچه خوبیه. ترشی نخوره ،تهرانی میشه:D

نیما خیلی سخت میگیری ! لازم نیست که از 100 درصد یکنفر خوشت بیاد تا بتونی باهاش تعامل داشته باشی.آدم با هر فردی چند تا نقطه نظر مشترک داره که میتونه در همون زمینه ها باهاش کار/صحبت/رفت و آمد کنه.
ضمنا انتخابهای دیگری هم داری. میتونی کتاب بخونی. اینجوری گوینده ای باهات حرف میزنه که به حرفهاش علاقه داری. برای گفتن حرفهای مورد علاقت هم میتونی کتاب بنویسی. :D
 
Last edited:

helijoop

Registered User
تاریخ عضویت
21 نوامبر 2005
نوشته‌ها
1,767
لایک‌ها
969
محل سکونت
IRAN,Tehran
اگر شاغل نیستی سرکار برو اتوماتیک درست میشه ....
 

radical2boy

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
20 نوامبر 2013
نوشته‌ها
213
لایک‌ها
125
سر صحبت که همیشه بازه.. منتها نوبت من که میشه چیزی نمیگم..
یا مثلا اگه ازم سوالی بشه خیلی سرد جواب میدم..
مثلا یکی از بچه ها شروع کرده به بدنسازی.. بهش گفتم قبل تمرین ویتامین سی بخور.. بعد تمرین ویتامین ای بخور.. ظهرها حداقل یک ساعت بخواب..
شب ساعت 11 تو رختخواب باش.. صبح هانه ی به موقع و کامل بخور و ...
اونم الکی سر تکون میداد میگفت آهان آهان.. تا صحبتم تموم شد گفت دیگه چه خبر؟!!
حالا دیشب اومده بود پیشم (با غرور که انگار کار بلد شده ) گفت کلی چیز یاد گرفته...از تاثیرات ویتامین سی و ویتامین ای قبل و بعد از تمرین میگفت..
انگار نه انگار که قبل از اینکه تحقیق کنه من اینا رو بهش گفته بودم...
دقیقا عین همونایی که میخوان گوشی بخرن.. میان پیشت میگن یه گوشی بهمون معرفی کن.. توهم با کلی تحقیق بهترین گزینه رو براش پیدا میکن.. فرداش میاد میگه اونی که انخاب کردی برد نمیخوره.. بعد که ازش میپرسی چی خریده.. میبینی مزخرفترین گوشی رو خریده!!


-دنیام هم عوض شده بقول خودت انگار افکار دیگران برام سطحی هستن.
یه چیزایی رو با شوق تعریف میکنن که من خمیازه م میگیره!!
سکوت های معنا دار رو به صحبت های اونا ترجیح میدم!! (عجب *شعری گفتم!)

- یکی دو نفر هستن که با اونا اینطوری نیستم.. یعنی احساس میکنم واقعا توی صحبت هامون محتوا رد و بدل میشه..
ولی انرژِی یا حوصله ندارم که با فن بیان به حرفهای گرانبهام ارزش بدم!!
واقعا هم کفری میشم میبیینم آخرین دستاورد های ذهنیم رو تحویل میدم و کسی باش حال نمکنه ولی اونا طوری صحبت میکنن که حرف بی محتوا ارزش پیدا میکنه!!

موافقم!

هم آره هم نه!
نمیدونم!
اگه با چندا پرسش منو به چالش بکشونی تا بفهمم ممنون میشم!

اینترنت ندارم..

میتونم حرف بزنم و انگزیه ش رو ندارم .. به علاوه فکر میکنم مخاطبینم ارزش انژی گذاشتن رو ندارن!

بهتره سعی کنی جلو دیگران عادی باشه و خیلی هم ساکت نباشی
چون بعدن برات حرف در میارن که لالی و از ادم به دوری یا افسرده ای
ایرانیها رو که می دونی زود واسه طرف حرف در میارن اگه زیاد حرف بزنی میگن پررویی اگه کم حرف بزنی میگن کم رویی
منتظرن زود بهت برچسب بچسبونن و ترور شخصیتیت کنن
 

nima_00989166

کاربر فعال پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 ژانویه 2012
نوشته‌ها
7,166
لایک‌ها
16,332
محل سکونت
اهواز - تهران
افسرده شدی حتمن . . .
رفیق داری؟ اصلا با کسی میری بیرون چرخ بزنی؟! مغزت داغون میشه . . .
رفیق درست حسابی سه که فاصله ی خونه هامون 5 کیلومتری میشه...
(من گلستان هستم و اونا پاداد -باهنر-کوروش)
توی محله زخ و خیل زیاد هست ولی باشون میپرم کلی فحش بار خودم میکنم..
قرص بخور
از این قرصا بیخیالی مثل اکس
مشکلات مثل سگ میمونن اگه فرار کنی دنبالت میان و ولت نمیکنن...
بچه خوبیه. ترشی نخوره ،تهرانی میشه:D
نیما خیلی سخت میگیری ! لازم نیست که از 100 درصد یکنفر خوشت بیاد تا بتونی باهاش تعامل داشته باشی.آدم با هر فردی چند تا نقطه نظر مشترک داره که میتونه در همون زمینه ها باهاش کار/صحبت/رفت و آمد کنه.
ضمنا انتخابهای دیگری هم داری. میتونی کتاب بخونی. اینجوری گوینده ای باهات حرف میزنه که به حرفهاش علاقه داری. برای گفتن حرفهای مورد علاقت هم میتونی کتاب بنویسی. :D
تو مثل مشروبی..
اگر شاغل نیستی سرکار برو اتوماتیک درست میشه ....
مطمئنم خیلی تاثیر خواهد داشت..ولی بازم یه چیزایی ازش باقی میمونه!!
یه ماشین آمریکایی بگیر رستگار شو
شب و رانندگی و خیابون....
توی هوای خنک با دنده دو لاس بزنی با شهر...
 

افتکم!

Registered User
تاریخ عضویت
9 ژانویه 2014
نوشته‌ها
259
لایک‌ها
376
سن
25
محل سکونت
تهران
تو مثل مشروبی..

یعنی چجوری ؟
من الان چجوریم ؟
694597_gcCJJAd8.jpg
 

leo.unique

کاربر فعال بخش فوتبال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
13 ژوئن 2009
نوشته‌ها
3,175
لایک‌ها
2,736
محل سکونت
خیابان شهید جورج فلوید
سر صحبت که همیشه بازه.. منتها نوبت من که میشه چیزی نمیگم..
یا مثلا اگه ازم سوالی بشه خیلی سرد جواب میدم..
مثلا یکی از بچه ها شروع کرده به بدنسازی.. بهش گفتم قبل تمرین ویتامین سی بخور.. بعد تمرین ویتامین ای بخور.. ظهرها حداقل یک ساعت بخواب..
شب ساعت 11 تو رختخواب باش.. صبح هانه ی به موقع و کامل بخور و ...
اونم الکی سر تکون میداد میگفت آهان آهان.. تا صحبتم تموم شد گفت دیگه چه خبر؟!!
حالا دیشب اومده بود پیشم (با غرور که انگار کار بلد شده ) گفت کلی چیز یاد گرفته...از تاثیرات ویتامین سی و ویتامین ای قبل و بعد از تمرین میگفت..
انگار نه انگار که قبل از اینکه تحقیق کنه من اینا رو بهش گفته بودم...
دقیقا عین همونایی که میخوان گوشی بخرن.. میان پیشت میگن یه گوشی بهمون معرفی کن.. توهم با کلی تحقیق بهترین گزینه رو براش پیدا میکن.. فرداش میاد میگه اونی که انخاب کردی برد نمیخوره.. بعد که ازش میپرسی چی خریده.. میبینی مزخرفترین گوشی رو خریده!!


-دنیام هم عوض شده بقول خودت انگار افکار دیگران برام سطحی هستن.
یه چیزایی رو با شوق تعریف میکنن که من خمیازه م میگیره!!
سکوت های معنا دار رو به صحبت های اونا ترجیح میدم!! (عجب *شعری گفتم!)

- یکی دو نفر هستن که با اونا اینطوری نیستم.. یعنی احساس میکنم واقعا توی صحبت هامون محتوا رد و بدل میشه..
ولی انرژِی یا حوصله ندارم که با فن بیان به حرفهای گرانبهام ارزش بدم!!
واقعا هم کفری میشم میبیینم آخرین دستاورد های ذهنیم رو تحویل میدم و کسی باش حال نمکنه ولی اونا طوری صحبت میکنن که حرف بی محتوا ارزش پیدا میکنه!!

موافقم!

هم آره هم نه!
نمیدونم!
اگه با چندا پرسش منو به چالش بکشونی تا بفهمم ممنون میشم!

اینترنت ندارم..

میتونم حرف بزنم و انگزیه ش رو ندارم .. به علاوه فکر میکنم مخاطبینم ارزش انژی گذاشتن رو ندارن!
خداروشکر مشکل عدم تمایل به زر زدن نداره o_O
 

shareads

Registered User
تاریخ عضویت
11 سپتامبر 2009
نوشته‌ها
685
لایک‌ها
494
این بلاییه که کامپیوتر و دنیای مجازی سرمون آورده
ما بیشتر فکر میکنیم و پردازش میکنیم
زیاد سخت نگیر سعی کن دنیات رو کم کم با دیگران شریک شی و با بقیه تبادل اطلاعات داشته باشی تا نم نم دایره ای از افراد دلخواه دور و برت تشکیل بشن.
ممکنه پاسخ microbit یکی از جواب های درست به پرسش شما(استارتر) باشه. در واقع چون در دنیای مجازی هیجان و تفریح و شادی مجازی بالاتری نسبت به دنیای واقعی کسب می کنید، کم کم از دنیای واقعی فاصله می گیرید. به هر حال اگه میخواید در دنیای واقعی با افراد صحبت کنید باید یه نقطه مشترک برای صحبت هاتون پیدا کنید تا بتونید باهاش بحث کنید.

البته با توجه به مثال هایی که در صفحه2 زدید، به نظرم مشکل بیشتر از سمت مخاطباتون بوده، نه شما.
 

AM1N

کاربر فعال بخش فوتبال
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 ژوئن 2010
نوشته‌ها
2,306
لایک‌ها
4,574
داداش این مشکل شما نیست ما هم گاهی اوقات حرف کم میاریم.
کلا شاید خیلیامون اینجوری شده باشیم که دلیل اصلیشم عدم مطالعه هست. مطمن باش اگه امثال من و شما مطالعه داشته باشیم همیشه حرف واسه زدن داریم. انقد خودمون رو تو هیاهوی روزمره زندگی گم کردیم که حتی وقت نمیکنیم روزی درحد 1 ساعت کتاب بخونیم.
 

nima_00989166

کاربر فعال پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
21 ژانویه 2012
نوشته‌ها
7,166
لایک‌ها
16,332
محل سکونت
اهواز - تهران

افتکم!

Registered User
تاریخ عضویت
9 ژانویه 2014
نوشته‌ها
259
لایک‌ها
376
سن
25
محل سکونت
تهران
یعنی برای اینکه آدم بخواد بات حال کنه باید زهر ماری بودنت رو هم بپذیره.

جالب بود :D

همه اطرافیانت رو باید همینجوری بپذیری. نمیتونی مردم رو عوض کنی.میتونی از اون بخششون که دوست داری لذت ببریo_O

پ.ن : با هیچ بخشی از من نمیتونی حال کنی :D
 

Benchmarker

کاربر فعال پرشین تولز
کاربر فعال
تاریخ عضویت
25 آگوست 2011
نوشته‌ها
5,573
لایک‌ها
31,827
محل سکونت
Sin City
داداش این مشکل شما نیست ما هم گاهی اوقات حرف کم میاریم.
کلا شاید خیلیامون اینجوری شده باشیم که دلیل اصلیشم عدم مطالعه هست. مطمن باش اگه امثال من و شما مطالعه داشته باشیم همیشه حرف واسه زدن داریم. انقد خودمون رو تو هیاهوی روزمره زندگی گم کردیم که حتی وقت نمیکنیم روزی درحد 1 ساعت کتاب بخونیم.

مسئله حرف کم اووردن بخاطر اطلاعات کم نیست مسئله اینه حوصله بحث و مجاب کردن طرف رو نداری و اینکه اصلا حوصله نداری برا طرف حرف بزنی بنظرم منظور استارتر همینه (نیما تایید کن) :D
مثلا امروز یه گوریل گنده بک اومده بود اژانس اینقدر فک زد جوک گفت خاطره گفت حرف ماشین سنگین شد یه لحظه گفت تریلی ماک روسیه :eek: در صورتی که امریکایی منم میدونستم اما یه نیشخند زدم هیچی نگفتم چون حوصله نداشتم کلا از ادمهای وراج بدم میاد هر چی ادم حراف دیدم همه مغزشون کوچیک بوده
 
بالا