بنده خیلی تقلب کردم مخصوصا دوره راهنمایی که البته یکی از خوشانسیام بغل دستیم شاگرد اول کلاس بود که دمش گرم همیشه تقلب رو میرسوند.. برگه امتحانات میان ترم که پخش میکردن بمن میگفت اسم فامیلت ننویس فقط یکم با برگه بازی کن که مثلا داری ج میدی بعد ازین که معلم روش اونور میکرد برگه منو با خودش عوض میکرد بجای من جواب میداد...
دوره 3راهنمایی معلم قران ی پسر 30 ساله خلی جوون که ب قیافش نگاه میکردیم میشه فهمیدچیزی بارش نیس
وقتی میومد تو کلاس برپاکه میگفت مفسر همه باهم میگفتیم ممد چرا دیر کردی اسمش ممد بود همیشه هم دیر میومدهیچی نمیگفت تمام شوخیا رو باهاش انجام میدادیم
منو داداشم تو ی کلاس بودیم ی سال مردود شده بود داداشم.هربار ک اسم داداشم میگفت برای قراءت من میخوندم که نمره رو ب داداشم میداد تا اینکه یروزفهمید یک سیلی زد تو گوشم برق از چشمام پرید
بیشتر روزهای امتحان ک داخل کلاس برگزار میشد قبل ازینکه معلم بیاد رو نیمکت با مداد تقلب مینوشتم ی صحفه کامل میشد میزمون اهنی بود رنگ قهویی اصلامعلوم نمیشد اما کافی بود زاویه دید عوض کنی تا دیده بشه بخاطر تابش نور بیشتر درسهای ادبیات تاریخ ریاضی و مخصوصا سولایی ک خیلی طول دراز مهم بود مینوشتم که همیشه 17 یا 19 میشدم
دوره 3راهنمایی معلم قران ی پسر 30 ساله خلی جوون که ب قیافش نگاه میکردیم میشه فهمیدچیزی بارش نیس
وقتی میومد تو کلاس برپاکه میگفت مفسر همه باهم میگفتیم ممد چرا دیر کردی اسمش ممد بود همیشه هم دیر میومدهیچی نمیگفت تمام شوخیا رو باهاش انجام میدادیم
منو داداشم تو ی کلاس بودیم ی سال مردود شده بود داداشم.هربار ک اسم داداشم میگفت برای قراءت من میخوندم که نمره رو ب داداشم میداد تا اینکه یروزفهمید یک سیلی زد تو گوشم برق از چشمام پرید
بیشتر روزهای امتحان ک داخل کلاس برگزار میشد قبل ازینکه معلم بیاد رو نیمکت با مداد تقلب مینوشتم ی صحفه کامل میشد میزمون اهنی بود رنگ قهویی اصلامعلوم نمیشد اما کافی بود زاویه دید عوض کنی تا دیده بشه بخاطر تابش نور بیشتر درسهای ادبیات تاریخ ریاضی و مخصوصا سولایی ک خیلی طول دراز مهم بود مینوشتم که همیشه 17 یا 19 میشدم