t.sunami
Registered User
- تاریخ عضویت
- 6 ژانویه 2011
- نوشتهها
- 491
- لایکها
- 478
ازدواج کردن و دختره الان تو بیمارستانه و 2 قلو زاییده
منظورش تویی؟؟اخرش به کجا رسید جمیت؟
ازدواج کردن و دختره الان تو بیمارستانه و 2 قلو زاییده
منظورش تویی؟؟اخرش به کجا رسید جمیت؟
جمیت = حمید
فعلا میچرخیم
داداش پدر و مادر آدم ارزرشش خیلی بیشتر از این عوضی هاست مادربزرگ خدا بیامرزم می گفت اگه یه کوه رو بگردی هزار تا واست زن پیدا میشه ولی هزار تا کوه رو بگردی یدونه پدر و مادر برات پیدا نمی شه
به بابات همه چیز رو بگو عین مرد فکر کنم الان تو سنی باشی که بتونی بی پرده با پدرت صبر کنی پدرت برای خاطر تو و خانوادت داره زحمت می کشه بهش بگو تا فردا هم اگه اومد جلوی مغازه بابات تو روش تف بندازه
به نظر منم ولش کن ارزشش رو نداره فردا تو زندگی هر وقت به فکر این روز ها بیافتی اعصابت خورد میشه
مادرم می گه دل آدم یه بار می شکنه بعد پینه می زنی ولی مثل روز اول نیست چون شکسته و تحمل نداره و دل تو هم یه بار شکسته و تموم شده
من اس رنگین کمونو دادم و بعدش گفتم
دوست عزیز این اس رنگین کمون چیه من خیلی مشتاقم یاد بگیرم
دوست عزیز این اس رنگین کمون چیه من خیلی مشتاقم یاد بگیرم
من که میگم بیخیالش شو ولی اگه قصدت ازدواج بود هیچی به نامش نکن مهریه هم 14 تا سکه بزن ببین راضی میشه باهات باشه یا نه
دخترای عزیز توجه بفرمایند دیگه این تو بمیری از اون تو بمیریا نیست , الان طرف اگه وضع مالیش متوسط باشه دودستی مالشو گرفته و نمیاد دودستی تقدیم شماها بکنه , کسیه هم که خودش یا باباش پولداره اکثرا بی مسئولیت و اهل ازدواج نیستن و اگه هم باشن بعد چند سال ردتون میکنن برید خونه باباتون , کم پیش میاد که پولدار باشه و اهل زندگی اونم فقط نصیب دخترای درجه یک ( درجه یک از هر نظر ) میشه نه دگور بگوریا . پس بیایید مثل آدم دست در دست هم دهیم به مهر زندگیه خویش را کنیم آباد , ببینید کی گفتم نذارید 40 سالتون بشه بعد دو دستی بزنید تو سرتون
دلم پر بود گفتم , چته :hmm:
با سلام به همگی
جالبه که هیچ کس حتی یک درصد فکر نکرد که شاید مشکل از استارتر عزیز هم بوده!!!!!!!!!!!!!!مگه شما وقتی با دختر خانم آشنا شدین چیزی داشتین که دارید فکر می کنید به خاطر پول ولتون کرده؟به شخصه رابطه ای رو ندیدم که به فنا بره و فقط یک نفر توش مقصر بوده باشه.کمی به رفتار و اخلاق خودتون در اون زمان هم فکر کنید.شاید شما هم کم اشتباه نکرده باشید.چه دختر و چه پسر به صرف اینکه شرایط سختی رو می گذرونه که نباید طرف مقابلشو بذاره جلوش هر چی می شه سره اون خالی کنه ولی اکثر ما در مواقع سختی همین کارو می کنیم.به هر حال هر کسی یک تحملی داره و در ضمن چند سال پیش هر دو کم سن و سال تر بودید و تجربه کمتری هم داشتید.شاید اگه همون مشکلات الان ایجاد می شد هر دو با هم از پسش بر می امدید.شما هنوز نتونستید تو ذهنتون رابطه رو خاتمه بدید.کاملا مشخص و واضح هست.به نظر من به جایه اینکه پرونده این رابطه رو برا همیشه باز بذارید با خود دختر خانم صحبت کنید و حرفهاتونو بزنید و بذارید ایشون هم حرف بزنه بعد تصمیم بگیرید