برگزیده های پرشین تولز

«خواهرمان را به خاطر مسايل غيراخلاقي كشتيم»

july2007

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
25 فوریه 2007
نوشته‌ها
6
لایک‌ها
0
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: حوادث



تحقيقات پليس كردستان براي دستگيري دو برادر كه خواهرشان را به بهانه سفر به تهران از منزل خارج كرده و طي يك تماس تلفني، خبر قتل او را به اطلاع پدرشان رساندند، آغاز شد.

به گزارش خبرنگار «حوادث» ايسنا، مقارن بيست و هشتم بهمن ماه، هوا به تازگي روشن شده بود، دو برادر كه طبق قرار قبلي تصميم به عملي كردن نقشه هولناكي داشتند، با عجله از خواب بيدار شدند. خواهر 18 ساله‌شان «آرزو» را نيز از خواب بيدار كردند. ساعت حدودا 8 صبح بود.

به پدرشان گفتند كه مي‌خواهند براي انجام كاري به تهران بروند. از روستاي «ماضي بن» شهرستان سروآباد كردستان تا تهران راه زيادي بود. كوله باري نداشتند. ‌همان لباس‌هاي هميشگي را به تن كرده و سه نفري از منزل خارج شدند.

نيم ساعت هم از رفتنشان نمي‌گذشت كه ناگهان صداي زنگ تلفن به صدا درآمد، «بختيار» بود، پسر بزرگ خانه.

پدر كه گوشي را به دست گرفت با شنيدن جملات او بي‌حركت، گوشي به دست ايستاد. نمي‌دانست چه واكنشي نشان دهد. مادر به سرعت به سمت تلفن حمله‌ور شد. شنيد كه «بختيار» گفت: «من و «شورش»، «آرزو» را كشته و جسدش را زير پل انداختيم».

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران، پس از اين اعلام، پدر سراسيمه به سمت محل اعلام شده حركت كرد. تمام مسير دعا مي‌كرد كه حرف‌هاي «بختيار» مزاحي بيش نبوده و جسدي را در محل مشاهده نكند، اما تقدير به گونه‌اي ديگر رقم خورده بود؛ براي او و دختر 18 ساله‌اش.

به محل كه رسيد جسد غرق به خون دخترش را ديد. بي‌حركت ماتش برد. نفهميد چگونه دستش به طرف عكسي كه كنار جسد دخترش قرار گرفته بود، رفت. عكسي از «آرزو» بود. عكس را برگرداند. خط «شورش» بود: «خواهرمان آرزو را به خاطر مسايل غيراخلاقي كشتيم».

ديگر هيچ نگفت. به جسد هم دست نزد. همانجا مات و مبهوت قدرت هيچ حركتي نداشت. اهالي روستا ساعتي پس از وقوع قتل، زماني كه جسد دختر جوان را غرق به خون زير پل ديدند، به سرعت پليس را در جريان موضوع قرار دادند.

ماموران پليس نيز با اعزام به محل و مشاهده جسد، از آنجا كه نحوه مرگ حكايت از قتل داشت، پرونده‌اي در همين خصوص تشكيل داده و در پي آن بررسي‌ها را آغاز كردند.

به گزارش خبرنگار ايسنا مستند بر اعلام فرماندهي انتظامي كردستان، پس از احراز هويت جسد، تحقيقات پليسي ادامه داشت تا اين كه حين بررسي صحنه جرم يكي از افراد حاضر در محل به سمت ماموران پليس رفته و خود را پدر مقتوله معرفي كرد.

او در گفت‌وگو با پليس، ماجراي سفر دختر و دو پسرش به تهران، تماس تلفني و رفتن به محل قرار گرفتن جسد را بازگو كرد.

با اظهارات پدر مقتوله، از آنجا كه پس از وقوع قتل دو برادر جوان او نيز ناپديد شده بودند، تحقيقات پليسي جهت دستگيري آنها در دستور كار قرار گرفت.
 
بالا