- تاریخ عضویت
- 2 فوریه 2004
- نوشتهها
- 3,971
- لایکها
- 30
- سن
- 47
شدن عمدتا به روش هايی ساده مانند خال کوبی ابرو و لب بسنده می کردند و تمايل
چندانی هم نداشتند که درباره اصلاحات زيبايی خود توضيح بدهند.
اما امروزه با ظهور آگهی های متعدد در مجلات و روزنامه های ايران و باز شدن
بخش های جراحی پلاستيک در بيمارستان ها و درمانگاه های ايران، به نظر می رسد،
نگرش آنان در اين زمينه تاحدود زيادی تغيير کرده باشد.
گزارش شادی يزدی. اين گزارش با صدای چند تن از شهروندان ايرانی آغاز می شود
برای اظهار نظر درباره جراحی های زيبايی اينجا را کليک کنيد
تغيير شکل بينی، بزرگ کردن سينه (پروتز پستان)، کوچک کردن شکم (ليپوساکشن)،
بزرگ کردن لب، گونه سازی، کشيدن پوست (ليفتينگ صورت) و تزريق چربی و ژل برای
صاف کردن چروک صورت از جمله اقدامات پزشکی است که برای اصلاحات زيبايی در
ايران انجام می گيرد.
اکنون که خال کوبی های رنگارنگ تقريبا از يادها رفته، زنان در شهرهای بزرگ
ايران برای احيای جوانی يا زيبايی خود نه تنها دست به اقداماتی گسترده تر و
تخصصی تر می زنند بلکه با صراحت در اين باره گفتگو می کنند.
در ايران آمار رسمی در ارتباط با جراحی های زيبايی در دست نيست، اما به
گفته يکی از پزشکان متخصص، گروه سنی مراجعه کنندگان - حداقل برای جراحی
بينی - پايين آمده است و نوجوانان چهارده پانزده ساله از جمله متقاضيان
اين گونه جراحی ها هستند
مريم، چهل ساله بود که با جراحی اندازه پستان خود را افزايش داد. او، که به
تازگی با جراحی شکم خود را کوچک کرده است، می گويد: "اگر (عضوی از بدن) آدم
را ناراحت می کند و اعتماد به نفس را پايين می آورد بايد آن را اصلاح کرد. به
نظر من وقتی آدم می تواند بهتر و زيباتر بشود، چرا جراحی نکند؟ من مادری قرتی
هستم و چون خودم زيبايی را ستايش می کنم دلم می خواهد دخترم هم بتواند اين
کار را بکند. برای همين دخترم وقتی هفده ساله شد دادم دماغش را عمل کردند.
چند وقت پيش هم دادم سينه اش را عمل کردند."
جراحی بينی: نيازی فراتر از زيبايی
در ايران جراحی بينی پديده ای آشناست اما آنچه تازه و غريب است سرايت آن به
تمام اقشار جامعه از جمله آقايان است.
حسين، جوان بيست ساله و از اهالی منطقه شمال ايران، می گويد از چهار پنج سال
پيش ظاهرش و اندازه بينی اش برای او اهميت زيادی پيدا کرده و از زمانی که
وارد دانشگاه شده نياز به جراحی پلاستيک را بيشتر احساس کرده است.
او می گويد: "مخالفت پدر و مادر و زندگی در منطقه شمال و حرف مردم محلی مانع
شده که من بينی ام را عمل کنم."
در ايران آمار رسمی در ارتباط با جراحی های زيبايی در دست نيست، اما به گفته
يکی از پزشکان متخصص، گروه سنی مراجعه کنندگان - حداقل برای جراحی بينی -
پايين آمده است و نوجوانان چهارده پانزده ساله از جمله متقاضيان اين گونه
جراحی ها هستند.
سياوش مراديان، جراح متخصص بينی در ايران، می گويد: "با اين که براساس
معيارهای پزشکی سن مناسب جراحی بينی هيجده سال است اما گاهی نارضايی از شکل
بينی که می تواند اثری سوء بر روان فرد باقی بگذارد باعث می شود جراحان حاضر
بشوند نوجوان های کم سن تر را هم جراحی کنند."
انجام جراحی های پلاستيک - که می تواند خطرات جانبی زيادی داشته باشد -
توسط افراد بدون تخصص و صلاحيت باعث نگرانی های زيادی شده است
گرچه نمی دانيم ساليانه چه تعداد جراحی زيبايی در ايران صورت می گيرد اما
افزايش شمار جوانانی که با دماغ های چسب زده در سطح شهرهای بزرگ ديده می شود
نشان می دهد که اين روند شتاب چشم گيری يافته و به عقيده برخی کارشناسان
گويای نيازی فراتر از زيباتر شدن است.
دکتر شيوا دولت آبادی، روانشناس در تهران، می گويد: "در شهرهای بزرگ در پشت
زيباسازی مبالغه آميز خانم ها يک شتاب ديده می شود و اين مسابقه پرشتاب برای
محبوبيت به جامعه تسری پيدا کرده است. حداقل در طبقه متوسط به بالا جراحی
زيبايی به موضوعی تبديل شده است که اگر کسی زير چاقوی جراحی نرفته باشد احساس
کمبود می کند."
اين طور به نظر می رسد که در سال های اخير، فرهنگ جامعه شهرنشين ايرانی، به
ويژه در ارتباط با زنان، هم سو با بسياری از فرهنگ های ديگر از جمله آمريکا،
هر چه بيشتر به سوی فرهنگ "جوان پرستی" گرايش پيدا کرده است.
فخری، شصت ساله شهروند تهران، می گويد: "دور و بر من همه جوان هستند. دخترها
و خانم های ايرانی به زيبايی خود خيلی توجه دارند و با اين که سنی از من
گذشته از صميم قلب دلم خواست يک تغييراتی در ظاهرم داده بشود. چون ديدن چين و
چروک ها من را خيلی افسرده می کند و (احساس می کنم) که بايد آنها را از ظاهر
خودم پاک کنم."
چون خودم زيبايی را ستايش می کنم دلم می خواهد دخترم هم بتواند اين
کار را بکند. برای همين دخترم وقتی هفده ساله شد دادم دماغش را عمل
کردند. چند وقت پيش هم دادم سينه اش را عمل کردند
مريم، چهل ساله و شهروند ايران
او در ادامه می گويد: "وقتی صبح از خواب بيدار می شوم آينه روبروی من هست.
وقتی ظاهرم بهتر می شود باطنم هم خيلی شاد می شود و احساس می کنم نيروی جوانی
دارم. آينه خيلی چيزها را به من درس داده."
"تحمل درد برای يک هدف"
طی قرن های متمادی زنان و مردان برای زيبايی و پيروی از آنچه باب روز بوده
است رنج و عذاب زيادی را تحمل کرده اند.
مريم می گويد: "شخصيت افراد با هم فرق دارد. بعضی ها تحمل درد را ندارند. حتی
وقتی موضوع بهتر شدن باشد. من چون هدف دارم و به نتيجه کار و اين که شکمم صاف
می شود، فکر می کنم، درد را تحمل می کنم. يکی دو هفته درد کشيدن مشکلی نيست.
ولی بايد بگويم در مقايسه با درد جراحی شکم، دردی که بعد از جراحی سينه ام
کشيدم واقعا وحشتناک بود."
اما تحولاتی که به تازگی در درمان ها و نه جراحی های زيبايی به وجود آمده راه
را برای بسياری از کسانی که از چاقوی جراحی گريزان بوده اند، هموار کرده است.
درمان زيبايی در مقايسه با جراحی پلاستيک با سرعت بيشتر اما درد و خطر بسيار
کمتر چين و چروک ها را صاف می کند و بسياری از خانم های ايرانی در شهرهای
بزرگ ايران در هر فرصتی به يکديگر توصيه می کنند که برای رفع چروک بوتاکس
تزريق کنند.
ما تعيين کننده انتخاب مردم نيستيم. جراحی پلاستيک حق هر انسان است.
نبايد انگشت روی معلول گذاشت، بايد دلايل را يافت. اگر در نقش درمانگر
جامعه، گسترش جراحی پلاستيک را يک نوع بيماری اجتماعی ارزيابی می کنيم
بايد ديد در واکنش به کدام مسائل سياسی و اجتماعی است
شهلا لاهيجی، صاحبنظر در امور زنان
بوتاکس از سم بوتولينومی حاصل می شود که باکتری های فاسد کننده غذا توليد
کرده اند.
فخری، که برای رفع چروک از صورت خود ساليانه چند بار بوتاکس تزريق می کند، می
گويد: "دکترم از اين که زنانی در سن من هم به او مراجعه می کنند خيلی خوشحال
هست. او به من توضيح داده که بوتاکس برای سردردهای مزمن مصرف دارد و هيچ
عوارض جانبی ندارد. من به اين کار ادامه می دهم چون خيلی راضی هستم. بايد
ابتکار و علم را ستود."
وزارت بهداشت و درمان ايران از چند سال پيش در واکنش به موج فراگير خال کوبی
های اعضای صورت هشدار می داده که روش های به کار گرفته شده در آرايشگاه ها
غير بهداشتی است، اما اکنون انجام جراحی های پلاستيک - که می تواند خطرات
جانبی زيادی داشته باشد - توسط افراد بدون تخصص و صلاحيت باعث نگرانی های
زيادی شده است.
دکتر مراديان می گويد: "درآمد حاصل از جراحی های زيبايی در ايران قابل توجه
است و متاسفانه افرادی بدون صلاحيت برای سهيم شدن در اين درآمد، اقدام به
جراحی می کنند."
انجام جراحی های زيبايی در ايران ارزان نيست. در حالی که جراحی بينی می تواند
حدود يک ميليون و پانصد هزار تومان هزينه دربر داشته باشد، گفته می شود
متقاضيان جراحی پستان حدود دو ميليون تومان و جراحی شکم بين دو تا چهار
ميليون تومان پرداخت می کنند.
"زيبا کردن يک ايرانی را بايد به دست جراحان ايرانی سپرد" شعار بسياری از
ايرانيان مقيم خارج است که برای انجام انواع جراحی های زيبايی از جمله بينی
به اين کشور سفر می کنند.
دکتر مراديان می گويد: "بينی ايرانی به طور کلی از ظاهری خوش تراش برخوردار
نيست و جراحان در ايران حداقل به دليل زياد بودن تعداد جراحی های زيبايی که
انجام می دهند در اين زمينه مهارت زيادی پيدا کرده اند."
به باور دکتر دولت آبادی، روانشناس در تهران، نارضايی عمومی از ظاهر "ايرانی"
نشان می دهد که جوانان ايرانی با دور شدن از "الگوی خودی و فاصله از خود" به
سمت يکسان شدن، گرايش پيدا می کنند.
"در ايران جراحی بينی پديده ای آشناست اما آنچه تازه و غريب است سرايت
آن به تمام اقشار جامعه از جمله آقايان است
خانم دولت آبادی می گويد اين پديده خاص ايران نيست و در سطح جهان فشار برای
يکسان شدن، به ويژه در ميان زنان، وجود دارد.
بت ميدلر، از بازيگران نامی هاليوود در چهار دهه گذشته، در گفتگويی با مجله
تايمز لندن با اشاره به برنامه های تلويزيونی در آمريکا که زنان اين کشور را
به انجام جراحی های پلاستيک تشويق می کنند، گفت: "اين برنامه ها نمونه های
خوبی از قدرت گيری زنان نيستند. مردان همواره خواسته اند زنان را به يک شی
تقليل دهند. اما اين روزها خود زنان دست کمی از مردان ندارند. فشار بر روی
زنان برای يکسان شدن و پير نشدن خيلی ترسناک است."
اما، برخی کارشناسان ايرانی گسترش مشخصه های ظاهری مشابه و يکسان در ميان
جوانان ايران را مشکل جراحان می دانند.
شهلا لاهيجی، صاحب نظر در امور زنان در ايران، معتقد است اين جراحان ايرانی
هستند که به ويژه در جراحی بينی ابتکار به خرج نشان نمی دهند و نبايد کاستی
های جراحان در اين زمينه را تمايل به يکسان شدن تعبير کرد.
در شهرهای بزرگ در پشت زيباسازی مبالغه آميز خانم ها يک شتاب ديده می
شود و اين مسابقه پرشتاب برای محبوبيت به جامعه تسری پيدا کرده است.
حداقل در طبقه متوسط به بالا جراحی زيبايی به موضوعی تبديل شده است که
اگر کسی زير چاقوی جراحی نرفته باشد احساس کمبود می کند
شيوا دولت آبادی، روانشناس در تهران
خانم لاهيجی می گويد: "اگر جراح خوب نيست چرا جراحی را زير سوال ببريم.
انتقاد از جراحی های پلاستيک ناشی از همان چپ انديشی هاست که می گويد فقر و
نه شادی ها را تقسيم کنيم. جراحی زيبايی زمانی مختص پولداران بود اما چون
حالا عمومی تر شده نبايد با آن مخالفت کرد."
آيا اين روند ادامه خواهد داشت؟
در تاريخ پزشکی، جراجی پلاستيک تقريبا يک پديده تازه است. جراحی پلاستيک در
جريان جنگ جهانی اول و جراحی برای بازسازی صورت مجروحان شکل گرفت.
برای ساليان متمادی جراحی پلاستيک يک اقدام پزشکی علنی نبود و ثروتمندان به
طور مخفی نقايص ظاهری خود را رفع می کردند.
اما اکنون شمار متقاضيان جراحی زيبايی در بسياری از کشورها از جمله کشورهای
پيشرفته مانند آمريکا به طور قابل ملاحظه ای افزايش يافته است.
در مقاله ای در زمينه افزايش ناگهانی شمار جراحی های پلاستيک در آمريکا، مجله
علمی "کريستين ساينس مانيتور" به نقل از دکتر بورک، از کالج سوآرتمور آمريکا،
می نويسد: "هر زيبايی دورانی دارد و فرهنگ 'جوان پرستی' که اکنون در آمريکا
رايج است غيرقابل اجتناب نيست."
در مقابل، دکتر مراديان، جراح پلاستيک در ايران، معتقد است زيبايی باعث
پيشرفت افراد می شود و تلاش برای به دست آوردن آن ادامه خواهد داشت.
تلاش گروه بزرگی از زنان ايرانی ساکن شهرهای بزرگ برای به دست آوردن زيبايی و
جوانی، که ظاهرا با تمايل به يکسان شدن همراه است، يقينا آثار متفاوتی را در
سطح جامعه به جای خواهد گذاشت.
در حالی که، انجام جراحی زيبايی بيشتر از هر زمان ديگر در سطح جوامع مختلف از
جمله ايران مورد پذيرش قرار می گيرد غالب روانشناسان و جامعه شناسان با جراحی
های ضروری برای بهبود کيفيت زندگی افراد موافق هستند.
اما، آنان عليه جراحی های پلاستيک "بی منطق" هشدار می دهند و می گويند بيم آن
می رود که جوانان به ويژه دختران با اين گونه اقدامات پزشکی، همانند تغيير
آرايش و رنگ مو برخورد کنند.
"علت و معلول"
شهلا لاهيجی، صاحب نظر در امور زنان، می گويد: "ما تعيين کننده انتخاب مردم
نيستيم. جراحی پلاستيک حق هر انسان است. هرچند برخی افراد به دليل داشتن رفاه
بی رويه مالی و از روی هوسبازی دست به جراحی های پلاستيک می زنند، اما مواردی
استثنائی محسوب می شوند."
"زيبا کردن يک ايرانی را بايد به دست جراحان ايرانی سپرد"، شعار بسياری
از ايرانيان مقيم خارج است که برای انجام انواع جراحی های زيبايی از
جمله بينی به اين کشور سفر می کنند
خانم لاهيجی دليلی برای مخالفت با اين گونه جراحی ها نمی بيند: "نبايد انگشت
روی معلول گذاشت، بايد دلايل را يافت. اگر در نقش درمانگر جامعه، گسترش جراحی
پلاستيک را يک نوع بيماری اجتماعی ارزيابی می کنيم بايد ديد در واکنش به کدام
مسائل سياسی و اجتماعی است."
کارشناسان مسائل اجتماعی در ايران معتقدند وقتی گروه های مختلف سنی از زن و
مرد نتوانند در فعاليت های متنوع با تکيه بر جوانب شخصيتی خود مشارکت داشته
باشند، جامعه توازان خود را از دست می دهد و گرايش آنان به ظواهر بيشتر می
شود.
آنان می گويند تا زمانی که توازن به جامعه بازگردد موج فراگير جراحی و
درمانهای زيبايی ادامه خواهد داشت.