اژی دها که زورمند ترین اهریمن اساطیر بود.
این اژدهای بزرگ اهریمنی 3 سر داشت که بر روی 3 گردن درازش به طرز سرگیجه آوری
تکان می خوردند ، پوست بدنش فلس فلس بود و گفته می شد که زشت ترین ناسزاها
رو از 3 پوزه اش بیان می کرد و شیطانی ترین افکار رو در 3 سرش داشت.
با 6 چشمش همه ی اتفاقات و آفریده ها رو می دید و با 1000 حس اش همه ی
رخدادها رو می فهمید.
اژی دها که در 3 افسانه ی معروف نقش بد قصه ها رو ایفا می کند
داستان از اینجا شروع می شه که ...
اژی دها کهتصمیم می گیره تا آتش مقدس رو بدزده.
ایزد آتر (به فتح ت) که از او به عنوان نگهبان آتش و هم پیمان میثره ( تغییر نام داده شده میترا)
یاد می شه ، جلوی این اژدها می ایسته.
آتش مقدس در دستان میثره قرار داشت و
اژی دها کهسعی
داشت تا اونو از دستان میثره در بیاره ، آتر که شاهد این نزاع بود در ابتدا از ترس هیبت این
اژدها به خودش می لرزه و قادر به کمک میثره نیست ، اژدها که متوجه حضور آتر می شه
با زبان دشنام به آتر هشدار می ده که اگه نزدیک بیاد آتش مقدس رو برای همیشه
خاموش می کنه اما آتر به خودش می یاد و بی باکانه جلوی اژدها می ایسته
و به او می گه که اگه دست از سر میثره بر نداره ، اون کمر اژدها رو آتش می زنه و
هر 3 گلوی اژدها رو با آتش می سوزونه.
اژی دها که از ترس
فرار می کنه در حالی که داغ این ننگ در دلش مونده بود.
اژی دها که سالیان طولانی منتظر زمان مناسب بود ، او هنگامی
که فره ایزدی رو دید که از بدن یمه جدا شد از پناهگاه خودش خارج می شه .
اژی دها که سرزمین یمه رو تصرف می کنه و مردم اون سرزمین
رو برده ی خودش قرار می ده و بدترین جنایت ها رو اون جا انجام می ده.
اهورمزدا پس از دیدن ویرانیگری های
اژی دها که تصمیم می گیره
تا با اون مقابله کنه ؛ پس
ثر ئه تئونه رو به پیشگاهش فرا می خونه .
ثرئه تئونه ( به سکون ث ،فتح ر ،سکون ئ ،فتح ت ،فتح ن) پهلوان بزرگ ایرانی
بود که در ایران باستان پس از زرتشت بالاترین احترامی رو که به یک انسان می شه رو به
او می گذارند.
ثر ئه تئونه برای انجام این دستور از ایزد آناهیتا در خواست کمک می کنه و برای او
100اسب نر، 1000 گاو نر و 10000 گوسفند قربانی می کنه.
ایزد بانوی آب قربانی های ثر ئه تئونه رو می پذیره و می گه که اونو یاری می کنه
ثر ئه تئونه سرشار از نیروهای ایزدی به مبارزه با
اژی دها که می ره.
اژدها مرتب به سمت ثر ئه تئونه یورش می بره ولی در هر بار مشت های فراوانی بود که نصیب
خودش می شد.
ثر ئه تئونه متوجه شد که هر بار که زخمی بر روی بدن اژدها به وجود می یاره از جای اون
مار و عقرب و قورباغه بیرون می زنه.
پس برای این که جهان پر از این جور جانورها نشه از کشتن
اژی دها که
منصرف می شه .
او اژدهای نابه کار رو در بند می کشه و اونو کشان کشان تا کوه دماوند می بره و در دل
صخره های قله ی دماوند به زنجیر می کشه.
زندانیان
اژی دها کهاز بند آزاد می شن و دختران یمه
سونگ هوک (به فتح س واو و واو) و ارنوک(به کسر الف و ر ، فتح ن و واو) به نشانه
سپاس گذاری به همسری ثر ئه تئونه در میان.
---------------
این داستان هنوز تموم نشده ولی مردم بس که تایپ کردم ادامه زندگی اژی دها که
یه روز دیگه .