• پایان فعالیت بخشهای انجمن: امکان ایجاد موضوع یا نوشته جدید برای عموم کاربران غیرفعال شده است

اشعار سروده شده توسط کاربران پرشين تولز

mahmahot

Registered User
تاریخ عضویت
24 دسامبر 2008
نوشته‌ها
1,187
لایک‌ها
1,094
محل سکونت
تهران
شادی برفت و غم بنشسته ست جای آن
ما را گنه چه بود که غم شد سزای آن
مرغی اسیر لحظه رفتن چنین سرود:
دردا ز گلشنی که عفن شد هوای آن
گویند نو بهار لطیف است و دلنواز
چیزی نصیب ما نشد از لطفهای آن
 

omid2009omid

Registered User
تاریخ عضویت
15 آپریل 2010
نوشته‌ها
17
لایک‌ها
0
خدایم ای خدایم ای خدایم

مکن از عشق زیبایت جدایم

از این زندان تنهایی غمبار

مرا در آسمانت کن رهایم
 

بـا ر ا ن

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
27 می 2008
نوشته‌ها
1,156
لایک‌ها
4,026
سن
32
انقدر از تو نوشته ام که قلمم به بودنت عادت کرده است
باید عوضش کنم
میترسم بروی
او نیز مثل من آواره شود
 

ehsanrf

کاربر حرفه ای نرم افزار
کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
19 ژوئن 2006
نوشته‌ها
2,181
لایک‌ها
810
محل سکونت
خوزستان
ماهیان کوچک چشمانم
آبی چشمان تو را می شناسند
چشمانت را که می بندی
دیوان شعر من
" ناتـــ ــ ـ ـمام" می ماند!
 

- Saman -

Registered User
تاریخ عضویت
3 دسامبر 2007
نوشته‌ها
317
لایک‌ها
761
دست نوشته اي از خودم و في البداهه

زيباتر از او نديدم .

پاكتر از او نمي شناسم.

ناب تر از او نمي دانم.

بله . اوست كه مي خواهم ...
 

- Saman -

Registered User
تاریخ عضویت
3 دسامبر 2007
نوشته‌ها
317
لایک‌ها
761
در وصف بازگشت بنده به پي تي:

بازگشتم به پي تي - خونه خودمه انگاري

و ضمن تشكر از Kasandra براي پذيرش در خواست دوستي بنده :

چه دوستي گرانقدر يافتم - باري نيز بسي خوشحالم
 

khabaloo

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
28 مارس 2007
نوشته‌ها
2,419
لایک‌ها
603
محل سکونت
My location
اگر تقدیر این است و آن هم دست تو
این غمین عالم اگر در راستای چشمهای مست تو
من نخواهم عالمت ، جانم بگیر و نیست کن
هرچه خواهی کن ، ملالی نیست،ناز شست تو
 

Mohsen_14

مدیربازنشسته پاتوق
تاریخ عضویت
17 ژانویه 2009
نوشته‌ها
6,144
لایک‌ها
13,441
محل سکونت
سرزمین دروغگو ها
یکی از بخشهایی که شدیدا به لایک نیاز داره اینجاست . خواهش میکنم اضافه کنید .


ماهیان کوچک چشمانم
آبی چشمان تو را می شناسند
چشمانت را که می بندی
دیوان شعر من
" ناتـــ ــ ـ ـمام" می ماند!

ساده ، دلنشین و زیبا ...
 

khabaloo

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
28 مارس 2007
نوشته‌ها
2,419
لایک‌ها
603
محل سکونت
My location
خواب یک درخت خشکیده
که دعا به قصد برگ میکرد
خواب خضر را دیدم
از خدا ،آرزوی مرگ میگرد...
 

khabaloo

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
28 مارس 2007
نوشته‌ها
2,419
لایک‌ها
603
محل سکونت
My location
فاصله ها را با چه می سنجد؟ متر؟ کیلومتر؟ سال نوری؟!
پس چرا این همه از هم دوریم؟ توکه در آغوش منی ... ی
 

Sony_B

Registered User
تاریخ عضویت
21 آپریل 2007
نوشته‌ها
293
لایک‌ها
44

حرفهايي دارم
روبرويم بايست
نه! مي شود كنارم بماني،
دستان سردم بگيري.

آه! بودنت،
چه گرما و اشتياقي داشت
زماني را كه با تو گذراندم
اشك هايي كه با تو ريختم.
اشك هايم ببين،
هق هق شبانه ام بشنو...
چه تلخ، چه ناباورانه،
چه وحشتي داردقصهً تنهايي آدم!
چه تاريك و غمناك
بي خاطرت قلبم تپيد
روزم گذشت...

اي تمام "نيست" و "هست"
دستانم بگير...
اي تنهاترين تنها
سكوت را تعريف كن،
نه، خسته ام از تعاريف...
پس وصف كن
نه! اصلا چيزي نگو
اين منم كه مقصرم
من كه نديده، گذشتم،
نبوييده، فراموش كردم.
افسوس از بي راه هايي كه مسيرم شد
روزهايي كه كشتم،
دقايقي را كه مردم، زنده شدم، بي تو
افسوس از قلب هايي كه شكست
اشك هايي كه ريخت
گونه هايي، كه به هيچ خيس شد...

ببين! همهً احساسم براي تو
تمام شعرهايم به اسم تو
در عوض
فقط كمي عاشقم كن!
پاكم كن، ساده ام كن
چون قلب مهربان كودك ديروزم!
چون اشك هاي سادگي مادر،
لبخندهاي پر از درد پدر.
بيدارم كن، كه هنوز خوابيم...
 

Bvafa

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 آگوست 2010
نوشته‌ها
784
لایک‌ها
3,795
نیستی!
نیستی و هوای بی تو،
نفس های عمیق می خواهد...!
و چه سخت است،
با بغض عمیق نفس کشیدن....



پ.ن:شعر نیست..اما از دله
54.gif
 

Bvafa

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
26 آگوست 2010
نوشته‌ها
784
لایک‌ها
3,795
و روزی در همین نزدیکی ها
کسی که مثل همه بود،
در چشمانم قلابی انداخت...
و قلبم را ربود....
و حالا
از مچ دستانم
آرزوی ِباران ِخون می آید!
به خاطر ِ ربوده شدن ِ قلبم!
رگ ها،غارت شدند و لبخندها اشک
 

khabaloo

کاربر قدیمی پرشین تولز
تاریخ عضویت
28 مارس 2007
نوشته‌ها
2,419
لایک‌ها
603
محل سکونت
My location
و روزی در همین نزدیکی ها
کسی که مثل همه بود،
در چشمانم قلابی انداخت...
و قلبم را ربود....
و حالا
از مچ دستانم
آرزوی ِباران ِخون می آید!
به خاطر ِ ربوده شدن ِ قلبم!
رگ ها،غارت شدند و لبخندها اشک

نیستی!
نیستی و هوای بی تو،
نفس های عمیق می خواهد...!
و چه سخت است،
با بغض عمیق نفس کشیدن....



پ.ن:شعر نیست..اما از دله
54.gif

خیلی زیبا :) باریکلا
 

banned_user_10

کاربر تازه وارد
تاریخ عضویت
1 ژانویه 2012
نوشته‌ها
1,193
لایک‌ها
1,060
محل سکونت
جزيره ي سبزوار !! بالاترين + برو
دل من از جنس شيشه ، دل تو از جنس سنگ
تا به كي بايد نشينم منتظر با چشم تر؟!



پ.ن:ببخشيد فقط يه بيت بود، دو سال پيش سرودمش ! :D
 
Last edited:
بالا