* کدخدا
Registered User
- تاریخ عضویت
- 18 مارس 2015
- نوشتهها
- 121
- لایکها
- 626
یادش بخیر یه سگا داشتیم شب میخوابیدیم نصب شبی یکی بلند میشد دستگاه رو سرهم میکرد با صداش همه بلند میشدن .
چند وقت پیش داداش کوچیکترم داشت توی کامپیوتر بازی میکرد ناخودآگاه گفتم بیا اینجا قارچ هست ، برو تو اون لوله میره پایین . اینطوری توی ناخوداگاه ما رسوب کرده این بازی
چند وقت پیش داداش کوچیکترم داشت توی کامپیوتر بازی میکرد ناخودآگاه گفتم بیا اینجا قارچ هست ، برو تو اون لوله میره پایین . اینطوری توی ناخوداگاه ما رسوب کرده این بازی