R@z
کاربر تازه وارد
- تاریخ عضویت
- 22 جولای 2007
- نوشتهها
- 26
- لایکها
- 0
خری آمد بسوی مادر خویش بگفت مادر چرا رنجم دهی بیش
برو امشب برایم خواستگاری اگر تو بچه ات را دوست داری
خر مادر بگفتا ای پسر جان تورا من دوست دارم بهتر از جان
زبین این همه خرهای خوشگل یکی را کن نشان چون نیست مشکل
خرک از شادمانی جفتکی زد کمی عر عر نمود وپشتکی زد
بگفت مادر به قربان نگاهت به قربان دو چشمان سیاهت
خر همسایه را عاشق شدم من به زیبای نباشد مثل او زن
بگفت مادر برو پالن به تن گن برو اکنون بزرگان را خبر کن
به آداب و روسمات زمانه شدند داخل به رسم عاقلانه
دوتا پالان خریدند پای عقدش به افسار طلا با پول نقدش
خریداری نمودند یک طویله همانطور که رسم است در قبیله
خر عاقد کتاب خود گشاید وصال عقد ایشان را نماید
دوشیزه خر خانم آیا راضیی؟ به عقد این خر خوشتیپ درآیی؟
یکی از حاضرین گفتا به خنده عروس خانم به گل چیدن برفته
برای بار سوم خر بپرسید که خر خانم سرش یکباره جنبید
خران عر عر کنان شادی نمودند به یونجه کام خود شیرین نمودند
به امید خوشی شادمانی برای این دو خر در زندگانی
:lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol:
برو امشب برایم خواستگاری اگر تو بچه ات را دوست داری
خر مادر بگفتا ای پسر جان تورا من دوست دارم بهتر از جان
زبین این همه خرهای خوشگل یکی را کن نشان چون نیست مشکل
خرک از شادمانی جفتکی زد کمی عر عر نمود وپشتکی زد
بگفت مادر به قربان نگاهت به قربان دو چشمان سیاهت
خر همسایه را عاشق شدم من به زیبای نباشد مثل او زن
بگفت مادر برو پالن به تن گن برو اکنون بزرگان را خبر کن
به آداب و روسمات زمانه شدند داخل به رسم عاقلانه
دوتا پالان خریدند پای عقدش به افسار طلا با پول نقدش
خریداری نمودند یک طویله همانطور که رسم است در قبیله
خر عاقد کتاب خود گشاید وصال عقد ایشان را نماید
دوشیزه خر خانم آیا راضیی؟ به عقد این خر خوشتیپ درآیی؟
یکی از حاضرین گفتا به خنده عروس خانم به گل چیدن برفته
برای بار سوم خر بپرسید که خر خانم سرش یکباره جنبید
خران عر عر کنان شادی نمودند به یونجه کام خود شیرین نمودند
به امید خوشی شادمانی برای این دو خر در زندگانی
:lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol::lol: