برگزیده های پرشین تولز

بهترین قسمت کتاب های داستان

somayeh60

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 ژانویه 2013
نوشته‌ها
1,443
لایک‌ها
4,740
در زندگی ما لحظه ای فرا میرسد که تسلط بر زندگی را از دست می دهیم و از آن پس،سرنوشت بر هستی ما مسلط میشود و این بزرگترین گزافه ی عالم است.

کیمیاگر-پائولو کوئیلو
 

somayeh60

کاربر فعال ادبیات
کاربر فعال
تاریخ عضویت
24 ژانویه 2013
نوشته‌ها
1,443
لایک‌ها
4,740
مردم چه حرفهای مضحکی میزنند گاهی اوقات بهتر است که آدم با گوسفند ها زندگی کند که لال هستند و فقط دنبال آب و علف می گردند،یا با کتابها که داستانهای باور نکردنی تعریف میکنند،وقتی آدم دلش میخواهد اینجور داستانها رابشنو. اما وقتی با آدم ها حرف میزنی یک چیزهایی به تو میگویند که نمی دانی چطور به گفتگو ادامه دهی

کیمیاگر-پائولو کوئیلو
 

siavash20

Registered User
تاریخ عضویت
29 ژانویه 2012
نوشته‌ها
1,989
لایک‌ها
3,301
محل سکونت
تهران
هر کدام از ما سه موجود هستیم. یک وجود شیئی داریم که همان جسم ماست، یک وجود روحی که همان آگاهی ما و یک وجود کلامی یعنی همان چیزی که دیگران درباره ما می گویند. وجود اول یعنی جسم، خارج از اختیار ماست. این ما نیستیم که انتخاب می کنیم قد کوتاه باشیم یا گوژ پشت. بزرگ شویم یا نه، پیر شویم یا نشویم، مرگ و زندگی ما در دست خود ما نیست. وجود دوم که آگاهی ماست، خیلی فریبنده و گول زننده است: یعنی ما فقط از آن چیزهایی که وجود دارند، آگاهی داریم. از آنچه که هستیم.
می توان گفت آگاهی قلم موی چسبناک سر به راهی نیست که بر واقعیت کشیده شود. تنها وجود سوم ماست که به ما اجازه می دهد در سرنوشتمان دخالت کنیم. به ما یک تئاتر، یک صحنه و طرفدارانی می دهد.

" زمانی که یک اثر هنری بودم - اریک امانوئل اشمیت - نشر افراز "
 

siavash20

Registered User
تاریخ عضویت
29 ژانویه 2012
نوشته‌ها
1,989
لایک‌ها
3,301
محل سکونت
تهران
پدر همه را به یک چشم می دید
پا توی یک کفش می کرد
و عوض خُر خُر , خِس خِس می کرد
جنگ که تمام شد
از پدر چیزی حدود 30 درصد مانده بود
حالا که دیپلم ریاضی گرفته ام می فهمم
ما صد در صد به پدر مدیونیم
نه 70 درصد !

" اکبر اکسیر - پسته لال سکوت دندان شکن است
"
 

sedo

Registered User
تاریخ عضویت
5 می 2011
نوشته‌ها
820
لایک‌ها
1,574
محل سکونت
deep inside of...
ده سال پیش پدرم به مونیخ رفته بود. اغلب بعد از تئاتر با رفیقاش به بیرزتوب می‍رفتن. یه دیوونه‌ای اونجا بود که مردم دستش مینداختن. در مورد سیاست صحبت می‌کرد و آدم جذابی بود. براش آبجو می‌خریدن و تشویقش می‌کردن تا بیشتر براشون حرف بزنه. روی میز می‌ایستاد و سخنرانی‌های آتشین می‌کرد. اسمش هیتلر بود.

دنباله رو- برناردو برتولوچی
 

sedo

Registered User
تاریخ عضویت
5 می 2011
نوشته‌ها
820
لایک‌ها
1,574
محل سکونت
deep inside of...
می‌پرسد : هیچوقت یک زن را دوست نداشته‌اید؟ می‌گویید که نه، هیچوقت. می‌پرسد: هیچوقت زنی را نخواسته‌اید؟ می‌گویید که نه، هیچوقت. می‌پرسد: حتا یک بار، یک لحظه؟ می‌گویید که نه، هیچوقت. می‌گوید: هیچوقت؟ هیچوقت؟ تکرار می‌کنید: هیچوقت. لبخند می‌زند، می‌گوید: یک مرده چیزِ عجیبی ست.

مرض مرگ- مارگریت دوراس
 

M a h S h i D

Registered User
تاریخ عضویت
12 ژوئن 2013
نوشته‌ها
116
لایک‌ها
190
همیشه درباره آدم‌هایی که عاشقشان هستیم دوبار خودمان را فریب می‌دهیم ؛ ابتدا برای مزیت‌هایشان و سپس برای نقص‌هایشان

سوء تفاهم/ آلبر کامو
 

rommatti

Registered User
تاریخ عضویت
27 ژوئن 2009
نوشته‌ها
1,127
لایک‌ها
1,065
«اما آدمیزاد گاهی به یک نظر هواخواه کسی می شود، گاهی هم صد سال اگر با کسی دمخور باشد دلش بار نمی دهد که با او دست به یک کاسه ببرد.»

کلیدر محمود دولت ابادی
 

my7xN

Registered User
تاریخ عضویت
24 می 2009
نوشته‌ها
3,354
لایک‌ها
1,343
ما نسل بدبختی هستيم . دست مان به مقصر اصلی نمی‌رسد ، از همديگر انتقام می‌گیریم .
تمامامخصوص "عباس معروفی"
 

rommatti

Registered User
تاریخ عضویت
27 ژوئن 2009
نوشته‌ها
1,127
لایک‌ها
1,065
اگر انسان می خواهد که شناخته شود، فقط کافیست که بگوید که کیست.

اگرسکوت اختیار کند یا دروغ بگوید ،غریبه و تنها می میرد و اطرافیان خود را دچار غم و اندوه می کند .

اگر راست بگوید ،هرچند باز سرانجام خواهد مرد ،ولی دست کم به خود و دیگران کمک می کند که مدتی شاد زندگی کنند.

albert_camous.jpg
 

my7xN

Registered User
تاریخ عضویت
24 می 2009
نوشته‌ها
3,354
لایک‌ها
1,343
اگر انسان می خواهد که شناخته شود، فقط کافیست که بگوید که کیست.

اگرسکوت اختیار کند یا دروغ بگوید ،غریبه و تنها می میرد و اطرافیان خود را دچار غم و اندوه می کند .

اگر راست بگوید ،هرچند باز سرانجام خواهد مرد ،ولی دست کم به خود و دیگران کمک می کند که مدتی شاد زندگی کنند.

مشاهده پیوست 425321

لطفا اسم نویسنده و کتاب رو بنویسید .:rolleyes:
______________
هنوز دنیال بهانه یا حادثه ای میگشتم که سفر ناتمام‌ بماند ، مثل پدرم مثل خودم مثل پری ، مثل خواب هایی که ناتمام ماند و من هرگز نفهمیدم بقیه اش کجا طی می شود . آدم هایی که در خواب می آیند و حرف می زنند و هستند کجا می روند ؟ بقیه زندگی شان کجاست ؟آیا آنها زنده اند و ما رویای آنها هستیم ؟یا ما زنده ایم و در رویای آنها گاهی حضور داریم؟ چقدر بی مرز و راحت اند ، دیوار ندارند، زمان ندارند ، تابلو ندارند ، مرز ندارند و ما از هر جای زمانشان می گذریم به جای دیگر . آیا جهان آن ها تکامل یافته ی جهان ماست ؟ آیا ما هم وقتی به آنها پیوستیم هر جا که بخواهیم با یک اراده می رویم ؟در هر زمانی ؟ به هر خانه و شهری؟ کنار هر آدمی ؟چقدر دلم برای پری تنگ شده ! چرا خیلی از آرزو ها راهش به گور است ؟

"تماما مخصوص " عباس معروفی
 

my7xN

Registered User
تاریخ عضویت
24 می 2009
نوشته‌ها
3,354
لایک‌ها
1,343
خودم را لعنت کردم که با پای خودم به دام مرگ افتاده ام . تا آدم خودش شریک جرم نباشد اتفاقی نمی افتد . این را با تمام وجود فهمیدم و احساس کردم که مرگ به تنهایی قادر نیست کسی را از پا در آورد ، مگر با همدستی خودش . گفتم چرا اینجوری شد ؟پس کجا رفت آن معجزه ها ؟به ما که رسید آسمان تپید ؟ کجا رفت آن روز ها که وقتی کسی گیر می افتاد کوه دهن باز میکرد و او را به درون میکشید و پناهش می داد ؟ همه ی اینها دروغ و قصه پردازی بود ؟با عصرش سر آمده بود ؟می بینی مامان ؟روزگار ما آنقدر نکبتی شده که از هز طرف بچرخی مرده ها یکی پس از دیگری روی هم تلنبار می شوند .

"تماما مخصوص " عباس معروفی
 

sedo

Registered User
تاریخ عضویت
5 می 2011
نوشته‌ها
820
لایک‌ها
1,574
محل سکونت
deep inside of...
همیشه که صبر کردن بخشیدن، ماندن و تحمل کردن به این معنا نیست که همه چیز درست می شود،لازمه گاهی وقتها دست از این تظاهر کردن برداری........
باید دست بکشی از بخشیدن کسی که هیچ وقت بخشیدنت را نفهمید؛ ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ وقتی می مانی و می بخشی فکر می کنند رفتن را بلد نیستی ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺬﮐﺮ ﺷﺪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ، ﯾﮑﺠﺎ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﺭﻭﻧﺪ ......

گریز دلپذیر _ آنا گاوالدا
 

greywarden

Registered User
تاریخ عضویت
9 اکتبر 2012
نوشته‌ها
809
لایک‌ها
2,079
-مشکل است، مادر ; زندگانی کردن مشکل است. سرفراز زندگانی کردن...مشکل است! آدم، یا باید مثل موش خاکی زندگانی کند تا در امان باشد; یا غیر از آن اگر خواست باشد...دیگر کارش مشکل می شود، مشکل .

از کتاب کلیدر(جلد دهم) نوشته استاد محمود دولت ابادی
 

lilyrose

مدیر بازنشسته
تاریخ عضویت
24 جولای 2010
نوشته‌ها
4,270
لایک‌ها
8,207
محل سکونت
My Sweet Home
همه ی ما خوش داریم دایره ی زندگی مان را ببندیم ، تا بتوانیم فکر کنیم که این خط منحنی همان جا که شروع شده تمام می شود ، می خواهیم توی همین زندگی ای که داریم چند زندگی دیگر را هم بگذرانیم ، و مطمئن باشیم که اگر ذهن و اراده و رویاهامان قوی تر بود می توانستیم آن گذشته های ناچیزمان را معنی دار کنیم.

_ پوست انداختن / کارلوس فوئنتس / عبدالله کوثری
 

sedo

Registered User
تاریخ عضویت
5 می 2011
نوشته‌ها
820
لایک‌ها
1,574
محل سکونت
deep inside of...
اغلب کسانی که از کافکا سخن گفته‌اند آثار او را هم‌چون فریادی از نومیدی وصف کرده‌اند که در آن هیچ التجایی برای آدمی نمانده است. اما در این دعوی باید تجدید نظر کرد. امید داریم تا امید. آثار خوش‌بینانۀ آقای هانری بردو، برای من به نحو عجیبی یأس‌آور است؛ زیرا که در آن برای مردمی که اندکی مشکل‌پسند و سخت‌گیر باشند، هیچ راهی وجود ندارد. برعکس، افکار بدبینانۀ آندره مالرو همیشه نیرو بخش است.

اسطوره سیزیف- آلبر کامو
 

greywarden

Registered User
تاریخ عضویت
9 اکتبر 2012
نوشته‌ها
809
لایک‌ها
2,079
چیزی که ادم دوست داره یادش بمونه فراموش می کنه و چیزی که دوست داره فراموش کنه یادش می مونه .

از کتاب جاده نوشته مک کارتی
 

30we

Registered User
تاریخ عضویت
19 می 2012
نوشته‌ها
754
لایک‌ها
135
وقتی بچه ای می میرد اسباب بازی هایش مثل نفرینی گریبانگیر زنده ها می شود

آندری یف نمایشنامه زندگی انسان
 
بالا