خوب من اولین خاطره ای که با فرهاد داشتم بر می گرده به قبل از اینکه فرهاد تو فروم پاکت پی سی فعال بشه و به صورت جدی کار با پاکت پی سی رو شروع کنه،من هم تازه داشتم مطالب جدید رو یاد می گرفتم و حدود یه سال بود که بروشورهای آیمیت پی دی ای 2 و کا و ... رو جمع کرده بودم و مطالب این فروم و فرمهای دیگه رو دنبال می کردم،:blush:
یه روز تو بازارچه فردی آئودیو بوکهای آنتونی رابینز رو برای فروش گذاشته بود،من هم درخواست قسمت کرده بودم و از کیفیت اونها سوال کرده بودم،فرهاد هم اونجا بود و تقاضای سفارش کرده بود،منتها تا من بیام که سفارش بدم فرهاد سفارشش دستش رسیده بود،(شاید اگر اون دوست فروشنده الان این موضوع رو ببینه ناراحت هم بشه:blush
به هر حال فرهاد به من پیام داد که اگر نخریدی بگو تا برات بفرستم:happy:،من هم بهش گفتم شما لطف می کنی اما چه کاری می تونم در قبالش برات انجام بدم؛که فرهاد گفت هیچی؛منم سه سی دی حاوی قسمتهایی از دو سمینار تونی با زیر نویس فارسی رو براش فرستادم و اینجوری رابطه ما شروع شد
؛اون برای من دی وی دی می فرستاد و من هم براش کارهای رابینز تا رسید به پاکت پی سی؛الان هم دی وی دی هاش که شوهای کانورت شده برای پاکت پی سی هست و سه تا دی وی دی میشه تو قفسه پایین میزم هست و اتفاقا" هفته پیش یه نگاهی هم بهشون کردم؛
فرهاد رو دوست داشتم و دارم:heart:؛پسری باهوش که تو زمینه های مورد علاقه اش به شدت کار می کرد تا خبره اون زمینه بشه؛
خوب یادمه که تو زمینه پاکت پی سی به راحتی باهاش ارتباط برقرار می کردم و ازش استفاده می کردم؛
یادش بخیر؛موقعی که می خواست اس200 بخره ؛منم می خواستم اتم اگزک بخرم؛من به خاطر تفاوت قیمتی زیاد بین این دوستگاه(اتم اگزک و اس 200) و با توجه به اینکه یکی از همکارام هم می خواست اس200 بخره مونده بودم؛بنابراین فرهاد اومد تهران برای خرید اما من هفته بعدش با همکارم رفتیم برای خرید و من اتم اگزک خریدم؛و قسمت نشد که فرهاد رو از نزدیک ببینم؛
ببخشید که طولانی شد؛اما به جرات نزدیک ترین دوست من تو پی تی فرهاد بود؛بازم می گم نه صرفا" تو مساله پاکت پی سی؛تو زمینه های مورد علاقه دو طرف؛خوشحال می شم که فرهاد بازم برگرده؛شنیدم که دانشگاه هم قبول شده و امیدوارم که هر جا هست موفق باشه؛گرچه خودش همیشه با پشتکار و تلاش موفق بوده؛
ببخشید سرتون رو درد آوردم؛