یکی از دوستان رو یه بار گرفته بودن ازشون پرسیدن نسبتتون چیه با هم ؟
گفته بودن خواهر برادریم
بعد ماموره جفتشون رو اورده بود یکی یه برگه بهشون داده بود و گفته بود که اسم دایی عمو عمه خاله رو بنویسید
اینجا بود که ضایع شده بودن و زنگ زده بودن خونوادشون اومده بودن
:blink::blink::blink:
اسفند 88 با عیال فشم بودیم. ماشین واسه عیال بود و اون رانندگی میکرد. برگشتنی یهو دیدیم پلیس راه و گشت و اینا به راهه!
توی ماشینا رو نگاه میکردن. به بعضی ها میگفتن بزن بغل
من قلبم داشت میفتاد تو شورتم. گفتم خدا کنه به ما گیر ندن که بیچاره ام
از شانسمون به ما گفت بزن کنار
من دیگه اینجا بیهوش بودم. نفهمیدم چی داره میشه
فقط خودمو سپردم به خدا
هیچی واسه نبستن کمربند جریمه کرد رفتیم
فقط نفهمیدم چرا لباساشون نیروی انتظامی بود و راهور نبودن :-؟
اون از خداش بود مارو بگیرن خطبه عقد برامون بخونن :|
یحتمل تو هم بودی
من نبودم ؟؟
یحتمل تو هم بودی
امضات هم حواست باشه گیر داره ها
تو شهر ما که تو هفته ی گذشته به عینک رو مو بزنی گیر داده بودن
دیشب هم جلو ستاره فارس یه پسره با یه دختر بحثشون شده بود نگهبان مجتمع اسپری فلفل پاشیده بود تو صورت پسره
اینقدر گیر بازار شده که نگهبان ساده هم به خودش اجازه میده دخالت کنه در صورتی که هیچ ربطی به اون نداره :wacko:
پس فردا همین فرزان با لباس سربازی میاد بهمون گیر میده .... میگن شهر که شلوغ میشه قورباغه هم هفت تیر کش میشه همینه .
یحتمل تو هم بودی
امضات هم حواست باشه گیر داره ها
تو شهر ما که تو هفته ی گذشته به عینک رو مو بزنی گیر داده بودن
دیشب هم جلو ستاره فارس یه پسره با یه دختر بحثشون شده بود نگهبان مجتمع اسپری فلفل پاشیده بود تو صورت پسره
اینقدر گیر بازار شده که نگهبان ساده هم به خودش اجازه میده دخالت کنه در صورتی که هیچ ربطی به اون نداره :wacko:
والله به خدا
