- تاریخ عضویت
- 2 فوریه 2004
- نوشتهها
- 3,971
- لایکها
- 30
- سن
- 47
محمدصادق جنان صفت: علينقى عاليخانى در كابينه ۹۶ (پيش از انقلاب بهمن ۱۳۵۷) كه توسط اسدالله علم در ۳۰ بهمن ۱۳۴۱ به شاه معرفى شد، وزير بازرگانى، صنايع و معادن بود. وى تا كابينه ۱۰۲ كه در سوم آذر ۱۳۴۷ تشكيل شد وزير اقتصاد بود. عاليخانى در ۱۹ تيرماه ۱۳۴۸ جاى خود را به هوشنگ انصارى داد تا وى وزير اقتصاد هويدا شود.عاليخانى از جمله مردان شاه است كه كارنامه خود را در سال هاى وزارت در برابر ديدگان همه قرار داده است. وى خاطرات خود را بازگو كرده و در كتابى به چاپ رسانده است.
عاليخانى در خاطرات خود مى گويد: از من انتقاد مى شد كه به بخش خصوصى پر و بال داده و آنها را لوس كرده ام... وى در خاطرات خود «احمد خيامى»، بنيانگذار ايران ناسيونال (ايران خودرو فعلى) را فردى سختكوش معرفى مى كند كه شم اقتصادى قوى داشته و توانسته است پله هاى ترقى را يك به يك طى كند و به بالا برسد. عاليخانى و چند نفر ديگر از مردان سياسى _ اقتصادى رژيم شاه احمد خيامى را مردى مى دانند كه اگر سرمايه او به صفر تنزل داده مى شد، راه رسيدن به درآمد را بلد بود.دقت در آنچه ديروز رخ داد نشان مى دهد حرف آنها زياد هم بى اساس نبوده است. بخشى از ميراث باقى مانده از احمد خيامى ديروز بين ۳ مقام دولتى معامله شد.
مهدى هاشمى از طرف بيژن زنگنه وزير نفت حاضر شد ۳۱۰ ميليون دلار به منطقى بدهد تا جهانگيرى تعهد دهد ديگر پيكان توليد نشود. در صورتى كه رقم ۳۱۰ ميليون دلار را ضربدر ۸۰۰ تومان كنيم به رقم ۲۴۸ ميليارد تومان مى رسيم.يعنى برند خيامى پس از گذشت ۳۸ سال از تأسيس ايران ناسيونال ۲۴۸۳ ميليارد تومان ارزش داشت. جدا از بحث اينكه آيا توليد پيكان اقتصادى است يا نه، آلودگى براى محيط زيست ايجاد مى كند يا نه و ده ها موضوع ديگر، به يك نكته اشاره مى كنم. پيكان براى اين كشور بركت داشت. همين امروز، اگر آمارى گرفته شود حتماً به اين نتيجه مى رسيم كه دست كم ۳۰۰ هزار خانوار ايرانى از پيكان نان مى خورند و اين همان بركتى است كه پيش از اين نوشتم.
واقعيت اين است كه ايران ناسيونال آن روزها و ايران خودروى دهه ۱۳۷۰ موتور رشد و توسعه صنعت در ايران شدند و اين نيز يكى از بركت هاى پيكان است. ايران ناسيونال آن روزها و ايران خودرو اين روزها صدها مهندس، تكنسين، مديرمالى و مديرصنعتى به جامعه ايرانى تحويل داده است و اين نيز از بركات پيكان است.
با اين توضيح آخر، يك پرسش مطرح است: احمد خيامى به مثابه بورژوازى ايرانى را چه مى ناميم و رفتار وى را چگونه تحليل مى كنيم؟ در روزهاى نخست پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷، احمد خيامى يكى از آن ۵۱ نفرى شد كه اموال و دارايى هايش مصادره و در اختيار نهادهاى انقلابى قرار گرفت. در آن روزها، روشنفكران ايرانى _ چپ مذهبى، چپ ماركسيست، راست مذهبى، ميانه روى ملى گرا _ در اينكه بايد امثال خيامى ها را سركوب كرد ترديدى نداشتند و احتمالاً برخى از آنها هنوز بر اين موضع پايدارند. اما تاريخ و روزگار واقعيت ها را آشكار مى سازد.
پس از جنگ بود كه مسئولان ايرانى تلاش كردند امثال خيامى ها را در كشور پديد آورند و هنوز موفق نشده اند. به طورى كه وزير صنايع و معادن مى گويد، سرمايه دارى نداريم كه بخواهد بخشى از سهام ايران خودرو را كه در اختيار مديريت است خريدارى كند. اگر روزى موفق شديم بورژوازى صنعتى ايرانى را احيا و آنها را آزاد بگذاريم كه بدون دخالت هاى دولتى به كسب و كار بپردازند و بزرگ شوند، آن روز به دموكراسى مى رسيم
عاليخانى در خاطرات خود مى گويد: از من انتقاد مى شد كه به بخش خصوصى پر و بال داده و آنها را لوس كرده ام... وى در خاطرات خود «احمد خيامى»، بنيانگذار ايران ناسيونال (ايران خودرو فعلى) را فردى سختكوش معرفى مى كند كه شم اقتصادى قوى داشته و توانسته است پله هاى ترقى را يك به يك طى كند و به بالا برسد. عاليخانى و چند نفر ديگر از مردان سياسى _ اقتصادى رژيم شاه احمد خيامى را مردى مى دانند كه اگر سرمايه او به صفر تنزل داده مى شد، راه رسيدن به درآمد را بلد بود.دقت در آنچه ديروز رخ داد نشان مى دهد حرف آنها زياد هم بى اساس نبوده است. بخشى از ميراث باقى مانده از احمد خيامى ديروز بين ۳ مقام دولتى معامله شد.
مهدى هاشمى از طرف بيژن زنگنه وزير نفت حاضر شد ۳۱۰ ميليون دلار به منطقى بدهد تا جهانگيرى تعهد دهد ديگر پيكان توليد نشود. در صورتى كه رقم ۳۱۰ ميليون دلار را ضربدر ۸۰۰ تومان كنيم به رقم ۲۴۸ ميليارد تومان مى رسيم.يعنى برند خيامى پس از گذشت ۳۸ سال از تأسيس ايران ناسيونال ۲۴۸۳ ميليارد تومان ارزش داشت. جدا از بحث اينكه آيا توليد پيكان اقتصادى است يا نه، آلودگى براى محيط زيست ايجاد مى كند يا نه و ده ها موضوع ديگر، به يك نكته اشاره مى كنم. پيكان براى اين كشور بركت داشت. همين امروز، اگر آمارى گرفته شود حتماً به اين نتيجه مى رسيم كه دست كم ۳۰۰ هزار خانوار ايرانى از پيكان نان مى خورند و اين همان بركتى است كه پيش از اين نوشتم.
واقعيت اين است كه ايران ناسيونال آن روزها و ايران خودروى دهه ۱۳۷۰ موتور رشد و توسعه صنعت در ايران شدند و اين نيز يكى از بركت هاى پيكان است. ايران ناسيونال آن روزها و ايران خودرو اين روزها صدها مهندس، تكنسين، مديرمالى و مديرصنعتى به جامعه ايرانى تحويل داده است و اين نيز از بركات پيكان است.
با اين توضيح آخر، يك پرسش مطرح است: احمد خيامى به مثابه بورژوازى ايرانى را چه مى ناميم و رفتار وى را چگونه تحليل مى كنيم؟ در روزهاى نخست پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷، احمد خيامى يكى از آن ۵۱ نفرى شد كه اموال و دارايى هايش مصادره و در اختيار نهادهاى انقلابى قرار گرفت. در آن روزها، روشنفكران ايرانى _ چپ مذهبى، چپ ماركسيست، راست مذهبى، ميانه روى ملى گرا _ در اينكه بايد امثال خيامى ها را سركوب كرد ترديدى نداشتند و احتمالاً برخى از آنها هنوز بر اين موضع پايدارند. اما تاريخ و روزگار واقعيت ها را آشكار مى سازد.
پس از جنگ بود كه مسئولان ايرانى تلاش كردند امثال خيامى ها را در كشور پديد آورند و هنوز موفق نشده اند. به طورى كه وزير صنايع و معادن مى گويد، سرمايه دارى نداريم كه بخواهد بخشى از سهام ايران خودرو را كه در اختيار مديريت است خريدارى كند. اگر روزى موفق شديم بورژوازى صنعتى ايرانى را احيا و آنها را آزاد بگذاريم كه بدون دخالت هاى دولتى به كسب و كار بپردازند و بزرگ شوند، آن روز به دموكراسى مى رسيم